عده‌ای معتقدند شخصیت «هامون» مهرجویی که مرحوم شکیبایی بازی‌اش کرده، همچنان مشهورترین کاراکتر خلق‌شده در سینمای ایران است؛ البته مهرجویی منتقدانی هم دارد که به طور ویژه به فیلم‌های او در دهه ۹۰ نقد‌هایی وارد کرده‌اند.
به گزارش «سدید»؛ داریوش مهرجویی به عنوان یکی از مهم‌ترین فیلمسازان سینمای ایران شناخته می‌شود. او یکی از فیلمسازان موج نوی سینمای ایران است که به نوعی می‌توان او را با ساخت «گاو» آغازگر این موج در سینمای ایران دانست. مهرجویی تاکنون ۲۴ فیلم سینمایی ساخته که تعدادی از آن‌ها جزو مهم‌ترین آثار سینمای ایران به حساب می‌آیند. وقتی ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت. نخست به خواندن سینما روی آورد، اما خیلی زود سینما را رها کرد و به فلسفه پرداخت و در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه یوسی‌ال‌ای لیسانس فلسفه گرفت؛ پس واضح است که سینما و فلسفه دغدغه و علاقه اصلی مهرجویی هستند، چنانچه اکثر فیلم‌های او درونمایه فلسفی دارند.

فیلم‌های سینمایی
همانطور که گفته شد، داریوش مهرجویی تاکنون بیش از ۲۴ فیلم سینمایی ساخته که در تمام آن‌ها بازیگران شناخته‌شده‌ای حضور پیدا کرده‌اند؛ البته بخشی از آن‌ها به واسطه حضور در فیلم مهرجویی جایگاه هنری پیدا کردند. او از جمله فیلمسازانی است که بسیاری از بازیگران علاقه‌مند به حضور مقابل دوربینش هستند. حضور در فیلم‌های مهرجویی در کارنامه کاری یک بازیگر امتیازی قابل توجه است. عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، گلاب آدینه، خسرو شکیبایی، نیکی کریمی، لیلا حاتمی، بهرام رادان و پارسا پیروزفر هرکدام از بازیگران مشهور نسل‌های مختلف هستند که در دنیای سینمایی مهرجویی نقشی داشته‌اند.
 
عده‌ای معتقدند شخصیت «هامون» مهرجویی که مرحوم شکیبایی بازی‌اش کرده، همچنان مشهورترین کاراکتر خلق‌شده در سینمای ایران است؛ البته مهرجویی منتقدانی هم دارد که به طور ویژه به فیلم‌های او در دهه ۹۰ نقد‌هایی وارد کرده‌اند. «گاو»، «دایره مینا»، «اجاره‌نشین‌ها»، «هامون»، «لیلا»، «مهمان مامان»، «سنتوری»، «آسمان محبوب»، و «لامینور» فقط تعدادی از فیلم‌های مشهور او هستند. پس از سنتوری که حواشی خاص خودش را داشت، مهرجویی مسیری را طی کرد که برخی از منتقدان آن را سیری نزولی در کارنامه‌اش دانسته‌اند.

نقش پررنگ اقتباس
یکی از فراگیرترین و مهم‌ترین گونه (ژانر)‌های سینما، گونه اقتباسی است. در ژانر اقتباس از یک منبع اولیه برای نوشتن سناریو و سپس ساخت فیلم استفاده می‌شود. اقتباس سینما وامدار همیشگی دیگر هنرهاست و در این مدتی که از عمرش می‌گذرد، ادبیات نمایشی همواره هنر هفتم را تغذیه کرده است. به گزارش تبیان، نزدیک به نیمی از فیلم‌های مهرجویی بر اساس اقتباس از آثار ادبی ساخته شده‌اند.
 
در این زمینه فیلمنامه‌های فیلم‌های «گاو» متاثر از کتاب «عزاداران بیل، ساعدی»، «آقای هالو» متاثر از کتاب «آقای هالو، علی نصیریان»، «دایره مینا» متاثر از کتاب «غلامحسین ساعدی»، درخت گلابی متاثر از داستان «درخت گلابی» از «گلی ترقی» و میهمان مامان متاثر از داستان «مهمان مامان» از «هوشنگ مرادی‌کرمانی» نوشته شده‌اند.
 
همچنین چند فیلم وی اقتباس آزادی از آثار خارجی هستند؛ از جمله فیلم‌های «بانو» که متاثر از کتاب «ویریدیانای بونوئل» است و «سارا» که متاثر از کتاب «خانه عروسکِ ایبسن» و «پری» که متاثر از «فرانی و زویی، سالینجر».

نویسندگی رمان
مهرجویی علاوه بر کارگردانی، دستی بر قلم دارد و از او تاکنون ۶ رمان و چندین ترجمه به چاپ رسیده است. مهرجویی در مصاحبه‌هایش همیشه به این نکته اشاره داشته که نوشتن برایش مانند روانکاوی روح و روان است و با این کار او خودش را تخلیه روانی می‌کند. او به این موضوع در رمان «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» اشاره کرده است. «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ» کتابی کم‌حجم، اما خواندنی و یادگار روز‌های جوانی داریوش مهرجویی و «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» اولین رمان داریوش مهرجویی است.
 
این کتاب در سال ۱۳۸۸ و توسط نشر قطره منتشر شد. «در خرابات مغان» دومین رمان داریوش مهرجویی است که توسط نشر قطره در سال ۱۳۹۱ و در ۳۰۴ صفحه به چاپ رسیده است. «دو خاطره: سفرنامه پاریس» و «عوج کلاب» شامل دو سفرنامه به قلم داریوش مهرجویی است. «سفر به سرزمین فرشتگان» عنوان سومین رمان از داریوش مهرجویی است که در ۱۴۲ صفحه در سال ۱۳۹۵ و توسط انتشارات به‌نگار منتشر شده است. «برزخ ژوری» نیز عنوان رمانی دیگر از داریوش مهرجویی است که توسط انتشارات به نگار منتشر شده و نهایتا رمان «آن رسید لعنتی» از وی در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات به‌نگار به چاپ رسیده است.

فلسفه و زن در آثار مهرجویی
همانطور که قبلا گفته شد، نقش و تاثیر فلسفه و عرفان در آثار داریوش مهرجویی مشهود است. معصومه اسماعیلی در بخشی از مقاله‌ای با عنوان «تصویر عرفان فمینیستی، گزارشی اجمالی از آثار داریوش مهرجویی» نوشته است: «در نگاهی کلی به فضای فیلم‌های مهرجویی، آنچه بیشتر به چشم می‌آید، نقش پررنگ زن در فضایی مه‌گرفته و غبارآلود در نوعی روشنفکری غرب‌زده و عرفان بودایی است که زنان داستان‌های او را با فهمی عمیق نسبت به مظاهر عرفان معرفی می‌کند؛ زنانی که قربانی دنیای هوس‌آلود، مجازی و سطحی مردان خویش بوده و در تنهایی‌شان با بودا و مولانا خو گرفته‌اند. فضای ارائه‌شده در این دست فیلم‌ها، فضایی مجازی است که با مناسبات دنیای واقعی زنان خصوصا در ایران فرسنگ‌ها فاصله داشته و در نوعی بی‌هویتی و گمگشتگی ناشی از مدرنیزاسیون دست و پا می‌زنند. «لیلا»، «بانو» و «پری» زنانی منزوی هستند که در فضای عرفان‌زده ذهن خویش درگیرند و در تار‌هایی تنیده بر حصار تنهایی‌شان و در میان مردانی متهم به عدم‌درک جنس زنان اسیرشده و با سمبل‌هایی از خدایان و مظاهر عرفان هندوئیسم و کنفوسیوس درگیر هستند؛ زنانی که از مناسبات خانواده سنتی رها بوده و خود را هرگز قهرمان زندگی مادرانه نمی‌بینند.
 
هیچ‌کدام از زنان عارف‌مسلک در آثار او از راه مراقبه و تهذیب نفس به عرفان دست نمی‌یابند و حتی پری که به مرحله‌ای از کشف و شهود هم نایل شده، یک‌بار چشم بصیرت خود را باز و ذات برخی اشیا را شهود می‌کند؛ شهودی که با هیچ منطق و قانونی سازگار نیست بلکه فقط درصدد اثبات این مطلب است که روح زن بسیار متعالی بوده و بدون هیچ سیر و سلوکی به چشمه‌های باطن دست می‌یابد.
 
این معنا مورد نظر هیچ مکتب عرفانی نبوده و حتی تلقی درستی از فمینیسم هم ارائه نمی‌دهد بلکه فقط در پی ارائه عرفانی سانتی‌مانتال و این‌جهانی از قبیل ذن، عرفان بودیستی، کریشنامورتی‌ای و کنفوسیوسی است.
 
این نوع عرفان در «بانو» و دکوراسیون ویژه اتاق او با مجسمه‌های بودا، تابلو‌های اسم اعظم، ورد‌های درویشان بودایی و چینی نیز به وضوح دیده می‌شود. «بانو» همچون راهبه دیر لباس می‌پوشد و با زمزمه اشعار مولانا، رنگ و بوی عرفانی فیلم را تأمین می‌کند. خانه مجلل بانو به چشم او نیامده و تجمل برایش ارزشی ندارد، تا حدی که همنشین مستمندان شده و در برابر دزدیدن عتیقه‌هایش مقاومتی نشان نمی‌دهد.
 
در نمایی از فیلم، بانو با لباسی سراسر سپید در جمع مهمانان فقیرش به‌صورت رقص‌گونه و با صدای طبل قدم برداشته و فضایی ماورایی می‌آفریند. در «لیلا» هم این نوع عرفان‌گرایی و جمع آن با شخصیت زن مطرح شده و سبک فیلمسازی و سکوت ریاضت‌گونه لیلا و رنج زنانه او در برابر دنیای بی‌احساس مردان، ملودرامی فمینیستی‌-عرفانی می‌آفریند.
 
انتهای پیام/
منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha