به بهانه پخش یک مستند اسرائیلی؛
مستند «موساد، ماشین ترور دانش» تولید اسرائیل است، سال ۲۰۱۸ ساخته و پخش شده و قرار است در برنامه‌ای به شکل کامل‌تری درباره‌اش صحبت شود.
به گزارش «سدید»؛ «موساد، ماشین ترور دانش» این عنوان تازه‌ترین مستندی بود که از شبکه افق روی آنتن رفت. اثری که تولید خود رژیم صهیونیستی است و در آن به صریح‌ترین شکل ممکن از برنامه‌ریزی ادامه‌داری که برای کشتن چهره‌های علمی، چون شهید فخری‌زاده دارند، توسط مسؤولان ارشد آن‌ها گفته می‌شود. این مستند دو سال پیش در اسرائیل تولید و از یکی از شبکه‌های آن‌ها پخش شد، مجموعه دو قسمتی که در آن اسم شهید فخری‌زاده و ماجرایی که از خیلی قبل‌تر‌ها برای آن برنامه‌ریزی شده بود را مدام می‌شنوید.
 
در موساد، ماشین ترور دانش البته خلاصه‌ای از این مستند را می‌بینید، اما به گفته مدیر گروه مستند شبکه افق قرار است بخش‌های دیگر این کار هم با حضور کارشناسان در فرصت مناسبی پخش شود و مورد بحث قرار گیرد. اما ماجرای انتخاب این کار و پخش آن در کنار ظرفیتی که برای شکل‌گیری چنین جریانی در حوزه مستند شکل گرفته، موضوعی بود که باعث شد تا درباره‌اش با عبدالحسین بدرلو، مدیر گروه مستند شبکه افق و علی عبدی که مسؤول انتخاب این اثر بوده، صحبت کنیم.

ابتدا کمی از بخش‌ها و اتفاقاتی که در این مستند رخ داده، بگویید.
این مستند که تولید اسرائیل است، سال ۲۰۱۸ ساخته و پخش شده و قرار است در برنامه‌ای به شکل کامل‌تری درباره‌اش صحبت شود. برنامه‌ای که در طول آن توضیح داده می‌شود که آن‌ها چقدر برنامه‌ریزی دارند و در حال کسب اطلاعات هستند تا اقدامات‌شان را انجام دهند، فعالیت‌هایی که حتی آن‌ها را مخفی هم نمی‌کنند و کاملا می‌گویند که ما در حال رصد فلان دانشمند هستیم، به‌دنبال تحریم و اقدامات آن پنج ضلعی هستیم که حالا ترور هم به آن اضافه شده است. در این مستند علاوه بر آن موارد مدام از کار‌هایی که در این زمینه کرده و باز هم انجام خواهند داد، گفته می‌شود. آن‌ها هیچ ترسی از اذعان به ترور ندارند و این را در بخش‌های مختلف مستند هم می‌گویند.

همین مواردی که گفتید با چه نگاهی در مستند موساد مطرح شده؛ یعنی از چه جنبه‌ای اسرائیلی‌ها در این کار سراغ آن رفتند؛ اطلاع‌رسانی، قدرت‌نمایی، ایجاد ترس یا چه موضوعات دیگری؟
ما باید دو قسمت کامل این کار را ببینیم و بعد بیشتر درباره‌اش صحبت کنیم، اما آنچه الان در قالب ۲۰ دقیقه با آن مواجه هستیم و به هر حال خلاصه بخشی از این مستند است در دیالوگ‌ها و فضای کلی که دارد از موضع قدرت در آن صحبت می‌کنند و آن‌ها می‌خواهند قدرت‌نمایی هم بکنند. با این حال از سوی دیگر در بعضی از دیالوگ‌هایشان خیلی ریز موضع را به سمتی می‌برند که در طول آن مثلا می‌گویند ما در ایران خیلی اشتباه داریم و آن‌ها قرار است ناجی مردم دنیا شوند و جلوی این اشتباه ما را بگیرند.

می‌توانید به چند تا از مصادیق این صحبت‌ها اشاره کنید؟
مثلا در بخشی از آن گفته می‌شود که ایرانی‌ها می‌گویند «ما به حرف هیچ‌کس گوش نمی‌دهیم و کشور متمدن و قدیمی هستیم.» البته که این‌طور است، اما آن‌ها با طعنه و موضع چنین چیزی را مطرح می‌کنند، طوری که انگار لازم است خودشان بیایند و برایمان تصمیم بگیرند. در ادامه هم می‌گویند «به همین دلیل هم هست که دانشمندان آن‌ها را ترور و رصد می‌کنیم تا جلوی اتفاقات بعدی از سوی ایرانی‌ها را بگیریم.» در بخشی از مستند هم جالب است که می‌گویند «زمانی که ما در یک‌سال ایران را رصد می‌کردیم، تازه فهمیدیم که این کشور چقدر از این جهت جلو است و تصمیم گرفتیم این جریان را مدیریت کنیم تا ایران به آن نقطه نرسد. به همین دلیل با سرویس‌های جاسوسی مختلف، آمریکا و... دست دادیم تا این اتفاق را باهم پیش ببریم.» نکته دیگری هم که در آن است گفته می‌شود «ما برای آنکه به یک‌سری از آدم‌ها در ایران برسیم، جامعه اطلاعاتی سازمان‌های امنیتی مختلف را با هم به اشتراک گذاشتیم.» از اینجا مشخص می‌شود که غیر از آمریکا و اسرائیل خیلی از کشور‌های دیگر هم به آن‌ها کمک می‌کنند تا با هم تبادل اطلاعات داشته باشند و بتوانند شخصی را پیدا کنند.

در کنار پخش این کار ارزش افزوده‌ای از طرف خود ما هم در آن لحاظ‌شده یا قرار است چنین اتفاقی بیفتد؟
برای قسمتی که پخش شد ما دو کپشن در اول و آخر کار در نظر گرفتیم که در آن توضیحاتی را به مخاطب دادیم. با این حال قرار است همان‌طور که گفتم به شکل مفصل‌تری روی دو قسمت اصلی مستند کار شده و در ادامه به آن در قالب برنامه‌ای بیشتر پرداخته شود چرا که این کار مفصل است و آدم‌هایی که در این مستند هستند همه جزو اشخاص چهره و شخصیت‌های امنیتی و سیاسی اسرائیل هستند که برایشان خیلی اهمیت داشته است. ما هم گفتیم که حیف نشود و در نسخه‌های بعدی به‌شکل ویژه‌برنامه روی آن کار می‌کنیم.

به هر حال پخش چنین اثری خودش یک گام مثبت است، ولی طبیعتا جا دارد روی هر کدام از این کار‌ها تحلیل بیشتری صورت بگیرد. در مورد مستند موساد فکر می‌کنید دیگر از چه زاویه‌ای می‌شود به آن پرداخت و این مستند چه ظرفیت‌هایی برای پرداخت بیشتر دارد؟
بحث امنیتی وضدجاسوسی این کار جزو مواردی است که به شکل مفصلی می‌شود روی آن کار و درباره‌اش صحبت کرد. بعد اجتماعی هم از این مستند قابل برداشت است، این که آن‌ها ذهن مردمشان را انگار به شکلی قانع کرده‌اند که چنین مستندی می‌سازند و می‌گویند که می‌خواهیم به ایران حمله کنیم و مردمشان هم حرفی ندارند و قانع شده‌اند. باید دید در آن جامعه چه اتفاقی افتاده و چه ذهنیتی از ما برای آن‌ها ساخته‌اند که وقتی می‌گویند می‌خواهیم دانشمندی را ترور کنیم، آن مردم به چه نگاهی رسیده‌اند که حرفی ندارند.
 
اتفاقی که در کشور خود ما چندان رخ نداده. در حوزه ا جتماعی؟
بله، این بحث مسأله ماست. مثلا در نظرسنجی‌ای که زمان ترامپ شده بود، یک‌بار عنوان شده مردم آمریکا چقدر موافق تحریم ایران هستند؟ و جالب است که درصد بالایی از مردم موافق بودند و واقعاً این نتیجه برای ما سؤال ایجاد می‌کند که آخر مگر شما از مردم ما چه دیده‌اید؟ و باید دید که آن‌ها از ما چه نشان داده‌اند که مردمشان می‌پذیرند ملتی اینجا با مشکلات دارویی و... مواجه شوند. این حرکتی است که ما نتوانستیم انجام دهیم و بیشتر شعار می‌دهیم، اما نتوانستیم مردم خودمان را توجیه کنیم.

کمی جزئی‌تر از این مستند و اشخاصی که در آن حضور داشتند، می‌گویید تا کسانی که کار را ندیدند، بیشتر در جریان آن قرار بگیرند؟
معاون رئیس آژانس انرژی هسته‌ای، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی و وزیر جنگ آن‌ها که آدم بسیار تندی هم بود در این مستند صحبت کرده‌اند، وزیری که کاملا معلوم بود به خون ما تشنه است و این خشم در جملاتش هم وجود داشت. در بخشی از این کار گفته می‌شود «هدف ما بحث علم است». من در مستند دیگری هم این را شنیده بودم که گفتند «بعد از زدن حسن طهرانی‌مقدم، تولید موشک، علم این حوزه و دانش آن در ایران چند برابر شده و این‌طور نیست که فکر کنیم پدر موشکی را هدف گرفتیم.» در این مصاحبه هم گفته می‌شود «ما کسی به اسم فخری‌زاده را پیدا کردیم که عکسی از او نداریم. کل سرویس‌های اطلاعاتی با هم داده‌هایمان را تبادل کردیم تا او را پیدا کنیم و اگر او را بزنیم می‌توانیم حدس بزنیم که دیگر بحث هسته‌ای ایران تمام است.» این صحبتی است که در این مستند بار‌ها مطرح می‌شود.

یعنی از دو سال پیش چنین صحبتی، آن هم در حوزه رسانه‌ای آن‌ها مطرح شده بود؟
بله و در این مستند هر‌کدام از اشخاصی که از آن‌ها گفتیم، این پازل را با صحبت‌هایشان کامل می‌کنند و آنقدر که نتانیاهو اسم فخری‌زاده را می‌آورد و مدام می‌گوید که او مشغول کار روی پروژه عماد و افزایش توسعه دانش علمی ایران است، یعنی می‌دانند چه بخشی را هدف گرفته‌اند. اینجا رئیس آژانس می‌گوید «ما به ایران آمدیم و در‌خواست ملاقات با او داشتیم، اما آن‌ها قبول نکردند.» این‌ها یعنی جریان فعال شده است.
 
همچنین در این کار می‌بینید تا مصاحبه‌کننده از نخست‌وزیر اسرائیل از فخری‌زاده می‌پرسد، او لبخند می‌زند و می‌گوید: «آنقدر که من او را می‌شناسم، او من را نمی‌شناسد.» این‌ها را باید ببینیم تا متوجه شویم چقدر این موضوع و آدم‌ها مهم هستند که آن‌ها این همه تلاش می‌کنند تا با کل سیستم امنیت‌شان این شخص را پیدا کنند. آن‌وقت در این‌سو ما هنوز نتوانستیم بگوییم چقدر این اتفاق مهم است که آن‌ها دوست ندارند به‌هیچ‌وجه در ایران رخ دهد.

در کل فکر می‌کنید پخش چنین کار‌هایی چقدر می‌تواند روی شکل‌گیری نگاهی که به آن اشاره کردید و جای آن بین مردم خالی است، اثر بگذارد؟
ما از این کار‌ها احتمالا خیلی داریم و خوب است که رصد و پخش شود تا ببینیم نگاه و رویکرد آن‌ها به ما در رسانه‌هایشان به چه شکل است. معمولا به همین شکل است که اگر من به نوعی حرفی بزنم و حتی درست هم باشد خیلی باورپذیر نیست، اما زمانی که از‌سوی طرف مقابل این حرف‌ها مطرح می‌شود، کمی باورپذیری آن هم برای مخاطب بیشتر می‌شود. همچنین درباره بعضی از مستند‌ها لازم است گفتگو شود. ما رویکردمان فعال کردن این فضا است و این روز‌ها گروه مشغول آماده کردن چند کار دیگر هستند که موضوع آن درباره فعالیت‌هایی است که خودشان در حوزه هسته‌ای و... انجام می‌دهند. با این حال برای چنین کار‌هایی لازم است که بعد از پخش کار، گفتگو و تحلیل صورت بگیرد تا بهتر دیده شود.

در حوزه بین‌المللی و تولیدات این‌چنینی دیگر چه برنامه‌ای دارید؟
ما مشغول کار روی مجموعه‌ای به اسم «جنتلمن‌های تروریست» هستیم که شاید عنوانش تغییر کند. این کار در قالب موشن به قصه‌هایی که در طول تاریخ در برخورد‌های عجیب بین دو کشور رخ داده، می‌پردازد. مثلا کشوری به دیگری حمله کرده و میلیون‌ها آدم کشته یا کشوری که در فلان برهه تاریخی باغ‌وحش انسانی داشته و موارد مختلف این چنینی که خیلی از آن‌ها دردناک است. کار دیگری هم در پیش تولید داریم که ادامه «آمریکای زیبا» است و باز هم در قالب موشن بیشتر رخداد‌های روز و حال را مورد پرداخت قرار داده است.

خب پخش بین‌المللی این کارهاست که شاید روی دیدگاهی که از ما وجود دارد، تاثیر بگذارد، فکری به حال این بخش کرده‌اید؟
ما صحبت‌هایی انجام داده‌ایم مبنی بر این که می‌خواهیم به دنبال آن کار‌هایی که تولید خودمان است در فضا‌های مختلف از طبیعت ایران گرفته تا اجتماعی و... را در شبکه‌های آن طرف هم با دوبله یا زیرنویس پخش کنیم. موضوعی که آن را با اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی مطرح کردیم که بتوانیم پخش بین المللی هم داشته باشیم.

این داستان ادامه دارد...
علی عبدی، کارشناس قدیمی شبکه افق که انتخاب و تدارک این مستند را به عهده دارد، در پاسخ به این که اصلا چه شد سراغ مستند موساد رفتید، به جام‌جم گفت: از زمانی که من در شبکه افق مشغول شدم در بخش مانیتورینگ شبکه بودم و رصد شبکه‌های تلویزیونی را انجام می‌دادیم. از همان زمان رصد شبکه‌های عبری زبان و رژیم صهیونیستی در دستور کار ما قرار گرفت و از همان زمان پیگیر این مساله بودیم و خود من هم پیرو بحث دشمن‌شناسی علاقه داشتم چنین پیگیری‌ای را انجام دهم. از همان موقع ما می‌دیدیم که برخی از شبکه‌های آن‌ها مستند‌های امنیتی و نظامی پخش می‌کنند که گاهی مستقیم یا حتی غیر مستقیم به ما هم مرتبط است.
 
به صورت غیرمستقیم این کار‌ها با محور مقاومت و نیرو‌هایی مثل حزب‌ا...، حماس، جهاد اسلامی، کشور سوریه و عراق شکل می‌گیرند و شکل مستقیم آن هم که صراحتا درباره ماست. در بین کار‌هایی که پخش می‌شد، یکی از شبکه‌های رژیم که با عنوان کان ۱۱ شناخته می‌شود و به شبکه دولتی رژیم هم معروف است، برنامه‌ای را تحت عنوان «زمان حقیقت» دارد که در قالب مستند پخش می‌شود. در آن برنامه مسائل جدی داخلی یا منطقه‌ای رژیم که بعضی از آن‌ها ابعاد امنیتی و نظامی پیدا می‌کند را در قالب مستند‌های تولیدی منعکس و ارائه می‌کند. در حال حاضر که من با شما صحبت می‌کنم فکر می‌کنم پخش فصل چهارم آن هم شروع شده است. همین کاری که ما برای شبکه در حوزه ترور‌های هسته‌ای انتخاب کردیم هم در این برنامه در دوقسمت کار شد که قسمت اول آن بحث ترور دانشمندان هسته‌ای بود و در قسمت دوم بحث سرقت اسناد شورآباد و پرونده ترور شهید فخری‌زاده در آن مفصل مطرح شد.

او افزود: این کار دو سال پیش و اوایل ۲۰۱۸ از این شبکه پخش شد و ما این‌ها را آرشیو کرده بودیم و ترجمه هم شده بود. زمانی که شهید فخری‌زاده به شهادت رسید، احساس کردم الان بهترین فرصت است که نشان دهیم چه کار‌هایی در زمینه رسانه‌ای درباره ما صورت گرفته و آن‌ها چقدر روی ما متمرکز هستند، موضوعی که برای مسؤولان امنیتی تا حدی هشداردهنده است و مخاطب داخلی هم باید بداند برخلاف پمپاژ رسانه‌ای که توسط شبکه‌های فارسی‌زبان صورت می‌گیرد که سعی در عادی‌سازی و سفید کردن رژیم دارند، بدانند که این رژیم چقدر خصمانه به ما نگاه می‌کند.
 
عبدی با اشاره به نگاهی که شبکه‌های فارسی‌زبان در طول این جریان دارند اضافه کرد: «زمانی که نماینده‌های رژیم را در شبکه‌هایی مثل ایران اینترنشنال، من و تو و... می‌بینید، آن‌ها سعی می‌کنند که خیلی دوستانه با مردم صحبت کنند، اما وقتی شبکه‌های داخلی خودشان را رصد می‌کنید، می‌بینید که چقدر با خشم و خصم به ملت ایران نگاه می‌کنند و هیچ تفکیکی بین ملت ایران با حکومت ایران قائل نیستند و هر دو را به چشم تهدید می‌بینند.

عنوان این مستند هم جزو مواردی است که تغییر کرده، موضوعی که عبدی درباره‌اش گفت: عنوان اصلی کار «سرقت در قلب تهران» بود که به دنبال موضوع سرقت اسناد اتمی انتخاب شده‌بود؛ اما ما آن را به موساد، ماشین ترور دانش تغییر دادیم.»

علاوه بر این‌ها این کارشناس درباره عامل دیگری که باعث شد سراغ این مستند و پخش آن بروند، گفت: «در این کار و برخی دیگر از کار‌هایی که در همین فضا داریم، آن‌ها رسما به مسأله ترور اعتراف می‌کنند و عملا دیگر هیچ شک و شبهه‌ای را به جا نمی‌گذارند، چون خودشان با صراحت به این موضوع اقرار می‌کنند. در بخشی از این مستند از آن‌ها پرسیده می‌شود فریدون عباسی را نتوانستید بکشید؟ و آن‌ها پاسخ می‌دهند که «نه از دستمان در رفت.»

ظرفیتی که این شیوه پخش مستند با ارائه کار‌های مختلف می‌تواند داشته‌باشد هم موضوعی است که نظر عبدی را درباره‌اش جویا شدیم و او بیان کرد: «ما این کار را تنها برای این ایام آماده کردیم و نیت دیگری نداشتیم؛ اما الان در حال تدارک برنامه‌ای هستیم که با همراهی شبکه مستند باکسی را تعریف کنیم که در آن مستند‌های رژیم‌صهیونیستی را با حضور یک یا چند کارشناس، پخش و آن را در ابعاد مختلف واکاوی کنیم. این مستند‌ها ترکیبی هستند و از امنیتی و نظامی گرفته تا مواردی را که مسائل داخلی رژیم را پوشش می‌دهد، شامل می‌شود.
 
بخشی که خیلی از مخاطبان ما هیچ تصویری از آن ندارند. در این فضا یعنی بخش داخلی رژیم بازنمایی در رسانه‌های مختلف صورت می‌گیرد که همه آن‌ها از فیلتر‌های مشخصی عبور داده می‌شوند که تصویر دروغینی را از رژیم منعکس می‌کند. این درحالی است که شرایط رژیم مدتی پیش تا مرز فروپاشی رفت، اما حتی در رسانه هم به آن پرداخته نشد. دروغ درباره تولید واکسن‌ملی کرونا یکی از مواردی بود که به دلیل تلاش آن‌ها برای بستن قرارداد با اماراتی‌ها و. دستشان را رو کرد؛ اما هیچ کدام از این‌ها بازتاب پیدا نکرد. تظاهرات شبانه علیه نتانیاهو هم اتفاق دیگری است که تقریبا به ماه پنجم رسیده است، اما خیلی کمرنگ در رسانه ما مطرح شد.»

او تصریح کرد: این رژیم دارای شرایط حادی است که در مستند‌های خودشان به آن پرداخته می‌شود و این فضا را دارند که فیلمساز‌های خودشان می‌توانند به آن بپردازند. اما اینجا به هیچ‌کدام از آن‌ها پرداخته نمی‌شود. نیت ما این است که در عین انعکاس مستندی مثل همین کار که در فضای ترور‌های هسته‌ای است، مسائل داخلی آن‌ها را هم از طریق همین تولیدات که برای خودشان است نمایش و ارائه دهیم؛ اتفاقی که قرار است با حضور کارشناسان ادامه پیدا کند.
نسخه اصلی دو قسمت ۵۰ دقیقه‌ای است که قرار است به گفته عبدی در فرصت کامل‌تری دوبله‌ای از کار آماده و با حضور کارشناسان درباره‌اش صحبت شود.

عبدی در آخر هم با بیان انتظاری که از رسانه در این فضا می‌رود خاطرنشان کرد: من به شخصه از رسانه ملی انتظار دارم بیشتر در این حوزه فعالیت کند؛ فضایی که خیلی قبل‌تر‌ها باید به آن می‌پرداخت. متاسفانه در حوزه دشمن‌شناسی به‌خصوص در مورد رژیم ما دچار انسداد در حوزه رسانه هستیم و فکر می‌کنم اگر به آن توجه شود و این اتفاق را مثل یک سرآغاز ببینیم، شاهد یک روند و حرکت رو به جلویی خواهیم بود که تا حدی خلأیی که در رسانه وجود دارد را برطرف می‌کند. ما تاثیر این جای خالی را در بین مردم هم می‌بینیم و خیلی از آن‌ها می‌گویند که اصلا اسرائیل چه ربطی به ما دارد و مگر برای ما تهدید است؟ به همین دلیل این جریان می‌تواند شروع یک کار جدی برای نشان دادن واقعیت این رژیم باشد؛ رژیمی که تهدیدی برای همه حوزه‌ها، از اجتماعی گرفته تا حتی زیست‌محیطی باشد.
 
انتهای پیام/
منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha