به گزارش «سدید»؛ فرض کنید فرزندتان بهطور ناغافل و ناگهانی از شما بپرسد اسم فیلمی که درباره شهید مهدی زینالدین ساخته شده چیست؟ شما اگر اهل سینما و فیلم بین نباشید، احیانا به تلفن همراهتان مراجعه میکنید و یک جستوجوی اینترنتی انجام میدهید، اما به نتیجهای نمیرسید.
اگر هم سینمایی و فیلمشناس و فیلمبین باشید، کمی مرور ذهنی انجام میدهید و یک نه ناقابل به فرزندتان میگویید. این «نه» همینطور که احتمالا شما را به عنوان پدری ایرانی شرمنده میکند که چرا سینمایش، حتی یک فیلم با هرکیفیتی درباره یکی از قهرمانهای ملیاش ندارد، باید مسوولان فرهنگی-هنری مملکت را بسیار بیشتر دچار شرمندگی کند که چرا از یک ظرفیت بزرگ سینمایی و ادبی بهراحتی گذشته و کاری نکردهاند. این مساله و شرمندگی تنها هم درباره شهید مهدی زینالدین، فرمانده لشکر علیابنابیطالب در دوران دفاعمقدس نیست، بلکه شرححال و وضعیت بسیاری از قهرمانان کشور است که در غبار بیاعتنایی و بیمهری ایستادهاند و خبری از تولید آثار مختلف و برنامهریزیشده و منسجم فرهنگی-هنری درباره آنها نیست.
ما با بستههای فرهنگی و تولید محصولات همگام در این زمینه بیگانهایم و مدتهاست کسی به فریاد مطالبهگری یک ملت درباره خلق آثاری شایسته، جذاب و هدفمند درخصوص قهرمانهای ملی پاسخ نمیدهد.
چرا زورمان به هریپاتر نمیرسد؟
جی. کی رولینگ دستبهقلم میشود و مجموعه کتابهای هریپاتر را مینویسد و روانه بازار میکند، اما فروشهای فوقالعاده این داستانها که هریپاتر را به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ تبدیل کرد هم باعث اقناع در این زمینه نشد و سردمداران صنعت سرگرمیسازی، موفقیت این آثار را در عرصههای دیگر، چون فیلم و بازی و نوشتافزار و انواع دیگر وسایل مرتبط ادامه داد که سود و عواید آن کم از فروش خود کتابها ندارد. صنعت سرگرمی آمریکا و غرب نمونههای دیگری هم در زمینه بسته فرهنگی دارد و آنها با این شیوه، هم قهرمانهای خیالی خلق میکنند و هم با یک برنامهریزی و بهرهبرداری متنوع، جایگاه این کاراکترهای غیرواقعی را در جهان تثبیت میکنند.
اما ما اینجا حتی از قهرمانهای بهشدت واقعی سرزمینمان هم بهره مناسبی نمیبریم و حتی بسیاری از آنها را بهدرستی به مردم و بهویژه نسل جوان و نوجوان و کودک معرفی نمیکنیم. گاهی بهصورت خودجوش یا حتی همت یک نهاد و سازمان و ارگانی، دغدغهای به فعل تبدیل میشود و اثری ادبی یا هنری شکل میگیرد، اما کمتر پیش آمده به شکل هدفمند و منسجم و برنامهریزیشده با شناسایی مخاطبان هدف، یک بسته فرهنگی درباره قهرمانان خودمان تولید و تدارک ببینیم و آن را به شیوهای مطلوب به جامعه عرضه کنیم. درحالیکه باید به این موضوع و مساله به عنوان یک ضرورت فرهنگی نگاه کرد و یک سیاستگذاری کلان درباره آن داشت. ما بهشدت نیاز داریم که قهرمانان ملی و افتخارآفرین خود در عرصههای مختلف را ابتدا بهدرستی بشناسیم و بعد با هزینهکردی مناسب و شایسته، آثار جذابی در زمینههای کتاب، فیلم (شاخههای متنوع همچون فیلم سینمایی، مستند، کوتاه، انیمیشن)، بازی، نوشتافزار، وسایل سرگرمی و... تولید و عرضه کنیم و به بهترین شکل و از زاویههای گوناگون، این قهرمانان و شخصیتهای درجهیک را به مخاطبان معرفی کنیم و بهتر بشناسانیم.
سوسوی ستاره درخشان
آن نگرانی و سوال اولیه ما درباره شهید مهدی زینالدین میتوانست به زودی جواب مناسب و یک «بله» خوب داشته باشد، چرا که مدتی بود زمزمهها و خبرهایی درباره تولید سریالی درباره این شهید بزرگوار (با نام اولیه ستاره درخشان) به گوش میرسید و حتی رسانهای هم شد. قرار بر این بود که در این سریال، بخشهایی از زندگی این فرمانده برجسته از کودکی تا شهادت روایت شود.
فیلمنامه سریال را ناصر هاشم زاده نوشته بود و تهیهکنندگی کار را هم شفیع آقامحمدیان برعهده داشت. اما آخرین خبر درباره این سریال به اوایل تیرماه امسال برمیگردد و دیگر مطلبی درباره این مجموعه رسانهای نشد و وضع این سریال مشخص نیست. ضمن بیان این نکته که چرا بسیاری از آثار در این زمینه در حد حرف باقی میمانند و گاه به تولید هم نمیرسند، باز هم در صورت تولید، بار دیگر تنها با یک جرقه یا یک محصول تک ساحتی طرف هستیم و جای بسته فرهنگی مناسب درباره شهید زین الدین و بسیاری دیگر از شهدا خالی است.
امان نده تک تیرانداز
شهید عبدالرسول زرین را میشناسید؟ او یکی از همین قهرمانهای کشور است که ظرفیت فراوانی برای پرداخت هنرمندانه و معرفی بیشتر و بهتر در این زمینه دارد. او تکتیرانداز زبردست ایران در دوران جنگ تحمیلی بود که با تواناییاش در تیراندازی، بارها نیروهای بعثی عراق را هدف قرار داد و ترس و وحشت به جان دشمن انداخت و آنها را در موقعیتها، ماموریتها و عملیات مختلف ناکام گذاشت.
اگر همین شخصیت با همهوجوه قهرمانانه و کاریزماتیک را غربیها داشتند، چه بهرهبرداریها که از او نمیکردند و چه بسته فرهنگی و سرگرمی جذابی که از این کاراکتر، ارائه نمیکردند. نقشش را میدادند یک ستاره خوشچهره هالیوودی بازی کند و یک کارگردان درجهیک برای ساخت فیلمش آستین بالا میزد و کلی اثر جذاب و سرگرمکننده دیگر هم در اینباره تولید میشد و با این کارها، ضمن معرفی کامل و چندباره او، چرخه اقتصادی صنعت سرگرمی خود را هم تقویت میکردند.
این ممکن است حسرتهای ما درباره بسیاری از قهرمانان جنگ و دفاعمقدس و چهرههای بزرگ ملی در عرصههای دیگر باشد، اما خوشبختانه درباره شهید عبدالرسول زرین تا حدودی دستمان پر است یا بهعبارت بهتر قرار است تا حدودی پر باشد؛ چرا که بنیاد فرهنگی روایت فتح بهتازگی یک بسته فرهنگی و سرگرمکننده درست و حسابی دراینخصوص تدارک دیده و ضمن تولید یک اثر مستند و یک اثر پویانمایی، این روزها مشغول ساخت یک فیلم سینمایی به نام «تکتیرانداز» هم هست.
این، آن چیز مطلوبی است که از آن حرف میزنیم و نسبت به آن مطالبهگری داریم. چنین حرکت و بسته فرهنگی ارزشمندی، ضمن اینکه بخشی از خلأ و آن بیاعتنایی تاریخی ما نسبت به یکی از قهرمانهای جنگ را برطرف میکند و وجوه مختلف شخصیتی و قهرمانانه این شهید را پیشروی مخاطبان قرار میدهد، امیدواریهایی هم برای ادامه مسیر ایجاد میکند.
همچنین تولید اثر در قالبها و مدیومهای مختلف همچون سینمایی، مستند، انیمیشن و... مخاطبان هدف گوناگونی دارد و دایره معرفی شخصیت و اثرگذاری محصولات را هم بیشتر میکند.
حالا اگر این بسته فرهنگی را کنار نمونههای قبلی همچون کتاب «گردان تکنفره» که چند سال قبل انتشارات مقیم منتشر کرد، قرار دهیم، سر عرصه فرهنگ و هنر ما تا حدودی در این زمینه با افتخار بالاست و میتوانیم از آثار فرهنگی و نمایشی مناسبی دراین زمینه و درباره شهید زرین یاد کنیم.
اگر کودک، نوجوان و جوانی از خانواده سراغ اثر مرتبطی گرفت، با نه گفتن شرمنده نشویم و دستمان پر باشد. کاش که حالا شهید زرین دوباره دارد در هیبت یک قهرمان منحصربهفرد و مثالزدنی در قالب فیلم سینمایی، مستند و انیمیشن، تیراندازی میکند، باز هم به دشمن امان ندهیم و سراغ دیگر تک تیراندازها و قهرمانهای کشورمان هم در قالب بستههای فرهنگی برویم و تولید آثار مرتبط و همزمان در این زمینه را جدی بگیریم.
بستههای فرهنگی پراکنده
جرقهها و محصولات تکساحتی درباره معرفی شهدا و قهرمانهای کشورمان گرچه آنچنان زیاد نیست، اما کم هم نداریم و هرازگاهی بهخاطر نیت و همت و ارادهای، اثری شایسته یا با کیفیتهایی کموبیش تولید میشود، اما، چون دغدغهها فردی بوده یا یک نهاد و سازمان پشتکار بوده و مهمتر سیاستگذاری کلان فرهنگی دراینخصوص وجود ندارد، این حرکت با تولید یک فیلم، یک مستند، یک انیمیشن، یک بازی رایانهای یا نوشتن یک کتاب و نظایر اینها متوقف میشود و این گمان میرود که تنها با یک محصول، حق مطلب ادا شده است. درحالیکه اگر وسعتنظر وجود داشته باشد و قائل به اهداف بلندمدت و برنامهریزی دقیق باشیم، نیاز به بستههای فرهنگی مختلف داریم تا یک شخصیت و یک قهرمان را بهخوبی و دست کم تا اندازهای به مردم معرفی کنیم.
به جز این ما درباره برخی شهدا و قهرمانهای جنگ و دفاع مقدس، بطور پراکنده آثاری داریم که در مقطع عرضه، روی طیفی از مخاطبان اثرهایی هم گذاشته اند، اما کمتر پیش آمده یا نداشته ایم که بسته فرهنگی منسجم و هدفمندی درباره این شخصیتها داشته باشیم. تاکید میکنیم که بسته فرهنگی و تولید آثاری متنوع و مختلف درباره یک شخصیت، طیف معرفی و شناخت او به جامعه را گستردهتر میکند و دامنه اثرگذاری اش باتوجه به سلیقههای مختلف و مخاطبان هدف متنوع بسیار بیشتر میشود. چون ممکن است فردی صرفا علاقهمند کتاب باشد و برای شناخت یک شخصیت تنها به کتاب بسنده کند و دیگر سراغ فیلم نرود یا یک مخاطب، اهل مطالعه نباشد و فیلم را به کتاب ترجیح دهد و...
به عنوان مثال شخصیت جذاب و تاثیرگذار شهید مصطفی چمران باعث شد که تاکنون چند اثر درباره او تولید شود؛ فیلم سینمایی چ ساخته ابراهیم حاتمی کیا، مستند از کوچ تا عروج، انیمیشن مصطفی به کارگردانی سیدرضا میرکریمی، نمایش تکههای سنگین سرب به کارگردانی ایوب آقاخانی و با بازی پیام دهکردی، سریال راستش را بگو به کارگردانی محمدرضا آهنج و بازی امیر آقایی به نقش شهید چمران و چند کتابی که درباره این شهید نوشته شده، اگرچه هرکدام از زاویه نگاه خود به شهید چمران پرداختند و بصورت پراکنده میتوان آنها را یک بسته فرهنگی درنظر گرفت، اما تصور کنید اگر بسته فرهنگی منسجم و منظم و جذاب و شایستهای درباره این شهید طراحی و تولید و عرضه میشد، چقدر اثرگذارتر و ماندگارتر جلوه میکرد؟
درباره برخی دیگر از شهدا و قهرمانان جنگ همچون شهید همت، شهید باقری، جاویدالاثر متوسلیان و... هم چنین جرقهها و بستههای فرهنگی نامنسجمی داشته ایم، اما مطالبه گری درباره بستههای فرهنگی جذاب و هدفمند با تاکید بر وجوه مختلف قهرمانانه آنها همچنان برقرار است و نهادهایی، چون سازمان اوج، بنیاد روایت فتح، حوزه هنری و... باید در تعامل و گفتمانی اساسی پای کار بیایند.
گفتگو با سیدمحمد یاشار نادری، رئیس بنیاد فرهنگی روایتفتح
دفاع مقدس، یک گنجینه دست نخورده است
بنیاد فرهنگی روایت فتح، همواره سعی میکند بخشی از خلاها و کم و کاستیهای موجود در خصوص روایت زندگی شهدا و جانبازان و ایثارگران و قهرمانان واقعی کشور را برطرف و آثاری درخور و شایسته تولید کند. آن بسته فرهنگی ارزشمند و مورداشاره درباره شهید زرین، به همت و اراده این بنیاد تولید میشود. گپوگفت ما با سیدمحمد یاشار نادری، رئیس بنیاد فرهنگی روایتفتح درباره توقعات و انتظاراتی است که از این مجموعه و دیگر نهادهای فرهنگی مرتبط وجود دارد.
صنعت سرگرمیسازی غرب و بهویژه هالیوود، بستههای فرهنگی مختلفی درباره قهرمانهای خیالی و فانتزی خودشان تولید و تدارک میبینند و ضمن معرفی و تثبیت همین کاراکترهای خیالی، به سود کلانی هم دست پیدا میکنند. اما چرا ما حتی از معرفی قهرمانهای واقعی کشور خودمان همچون شهدا ناتوانیم و اگر هم فعالیت و نیت خوبی در این زمینه باشد، صرفا به یک جرقه در یک حوزه بسنده میکنیم و نگاه چند وجهی و چند ساحتی نداریم و از بستههای فرهنگی غافلیم؟
اساسا کشورهای غربی و هالیوود همواره برای تولیدات هنریشان نقشه و سیاستگذاریهای دقیقی را انجام میدهند، بخشهای مختلف در کنار هم و دوشادوش یکدیگر ذیل یک سیاست واحد به تولید یک اثر هنری میرسند و هر بخشی عهدهدار جزئی از نقشه میشود و نتیجه آن تولیدات فراگیری، چون انیمیشنهای شگفتانگیزان، داستانهای اسباببازی و شرک و امثالهم است، آثاری که گاها برای رسیدن به هدف تعیین شده چند سال برنامهریزی مستمر برایشان صورت میپذیرد که غایت آن میشود جذب میلیونی مخاطبان و البته رساندن پیغامها و محتواهای مدنظر به فرزندان سراسر دنیا، به عنوان نمونه برای تولید یک اثر سینمایی انیمیشن یک مرکز کمیک استریپ آن را منتشر میکند، مرکز دیگر توزیع و معرفی آن داستان مصور را بر عهده میگیرد و مدتی بعد کمپانی دیگری انیمیشن آن را تولید میکند و همزمان با انتشار فیلم شرکت دیگری عروسکهای آن را ساخته و به سراسر دنیا ارسال میکند. تا جایی که وقتی زمان اکران فیلم میرسد در همین داخل کشور علیرغم ملاحظاتی که وجود دارد شاهدیم در فلان استودیو به سرعت دوبله میشود در فلان فروشگاهها لوح فشرده فوق باکیفیت به فروش میرسد و در فلان مجتمعهای فروش و تفریحی عروسکهای باکیفیت عرضه میشود، ملاحظه میکنید غرب چه برنامهای برای تولیدات هنریاش دارد؟ تازه این مواردی که عرض کردم تنها یک از میلیونها تولیدات هنری است، اما متاسفانه از این طرف و در داخل به دلیل عدمبرنامهریزی و سیاستگذاریهای هدفمند و بدون فراهم کردن بسته فرهنگی اگر هم کاری تولید شود نهایتا همانطور که فرمودید جرقهای بیش نمیشود.
قصه و قهرمان، از عناصر و فاکتورهای خیلی مهمی هستند که میتوانند بستههای فرهنگی را به خوبی تغذیه کنند. این دو به وفور و به شکل جذاب و دراماتیکی در عرصه جنگ و دفاع مقدس وجود دارد. باتوجه به نقد اخیر رهبری که دفاع مقدس را گنجینه جوشان دانستند، کدام نهادها و ارگانها باید در هم افزایی و همدلی نسبت به بستههای فرهنگی در این خصوص اقدام کنند؟ این گلایه، تا چه حد در این زمینه محرک و انگیزه خواهد بود؟
هشت سال دفاع مقدس ما همانند گنجینه و معدنی دست نخورده است از ایده و اتفاقات که به جرات عرض میکنم دنیا یک دهم آن را هم ندارد، اما متاسفانه سالیان سال است که این معدن ارزشمند دست نخورده باقیمانده به عنوان مثال شخصیتها و قهرمانان واقعی ما به درستی معرفی نشدند، پیشینه فرهنگیشان تبیین نشده، از همین رو وقتی حتی یک اتفاق هم رخ میدهد خوانندگان یا مخاطبان پیشزمینهای از آن ندارند. اینجا دقیقا باید بسته فرهنگی همراه با هدفگذاری دقیق صورت پذیرد. شما ملاحظه بفرمایید بزرگترین تک تیرانداز دنیا یکی از شهدای والا مقاوم و ارزشمند ما ست با بیش از ۳۰۰۰ شلیک موفق آنهم فقط به نظامیان در حالی که نفر دوم رنکینگ نصف شهید زرین هم شلیک موفق نداشته آن هم از نظامی گرفته تا مردم عادی و عامی که از اهدافش بودند. حال تصور کنید در تمام این سالها چند اثر هنری در مورد شهید زرین تولید شده است؟ حتی این شهید والامقام در کتب درسی هم جای ندارد خب همین نقص است. تصور کنید چنین شهیدی ایرانی نبود مطمئن باشید دنیا چه آثاری اعم از کتاب، مجسمه، انیمیشن و سینمایی و تئاتر در مورد او ساخته و اکران میکرد، در حالی که سبد فرهنگی ما از وجود چنین سوژههای نابی محروم است. خب این کم کاری درصد بسیاری از آن به خود ما یعنی مدیران و نهادهای فرهنگی باز میگردد البته که ما در بنیاد فرهنگی روایت فتح در کنار تولید فیلم سینمایی تکتیرانداز اهداف مشخص و هدفمندی را برنامهریزی کردیم مانند تولید انیمیشن حرفه، تولید کتاب و لوازم تحصیلی با نماد و نشان این شهید گرانقدر یعنی تلاش کردیم صرفا محدود به تولید یک فیلم نشویم که نهایتا با یک فصل اکران به فراموشی سپرده شود بلکه بسته فرهنگی فراگیر برای آن در نظر گرفته ایم. البته این و چند برنامه دیگر را تلاش داریم که به سرانجام برسانیم، ولی همانطور که عرض کردم هشت سال دفاع مقدس معدن دست نخوردهای است که حالا حالاها جای کار دارد و امیدوارم سایر نهادهای فرهنگی نیز چنین اهتمامی را داشته باشند مطمئن باشید با چنین رویکردی شاهد فراگیر شدن یک جریان تاثیرگذار در این حوزه خواهیم شد.
بسته فرهنگی بنیاد روایت فتح درباره شهید زرین، بسیار نویدبخش است. اما برای بسیاری دیگر از شهدا و قهرمانهای واقعی کشورمان چه برنامهای دارید؟ به عنوان مثال شهید مهدی زینالدین که فردا روز شهادت ایشان است هم چنین بسته فرهنگی را درنظر گرفتهاید؟
بله همانطور که عرض کردم حقیقتا دفاع مقدس معدن و گنجینه ارزشمندی است. ما به سهم خود تمام تلاشمان را میکنیم، اما باید سایر نهادهای فرهنگی هم آستین همت بالا زده و به میانه میدان بیایند که شکر خدا این روزها اخبار خوبی از اقدامات دوستانمان در سایر نهادها میشنویم. در خصوص شهید زینالدین نیز قطعا در حوزه نشر و مستندسازی آثار مطلوب و بسیار خوبی تولید شده است، اما به هر حال تولیدات در سایر حوزهها از جمله سینما و تئاتر و تجسمی نیازمند زمان و تهیه منابع است، چون بنده اعتقادی به تولیدات بیشمار باکیفیت پایین ندارم. از این رو معتقدم یک اثر هنری با کیفیت میتواند به مراتب جریانسازتر از چندین اثر بیکیفیت باشد که انشاءا... در حوزه جشنوارههای هنری مقاومت شاهد حضور آثاری در خصوص شهید زینالدین خواهیم بود.
انتهای پیام/