گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ مرضیه کمایی: امروزه با توجه به مشکلات عدیدهای که کشور ما با آن مواجه است، همه به دنبال مقصرین و مسببین وضع موجود میگردند و به دنبال راهی هستند که مسئولیت خود را نادیده گرفته و در موارد بسیاری به گردن دیگری بیندازند...
عمدتا مردم مسئولین را مقصر میدانند و مسئولین همهی تقصیرها را به گردن تحریمها و دشمنان خارجی و استکبار میاندازند اما بنظر میرسد که ما در ایران با بحرانِ مسئولیت پذیری مواجهیم... بحرانی که ظاهرا بزرگترین مسبب وضع موجود است! پس برای رسیدن به مقصرین و مسببین وضع موجود باید دید چه کسی چه مسئولیتی دارد و در آخر آیا به مسئولیت خود عملکرده یا نه!
باتوجه به اقتضائاتی که در جامعه موجود است، سه مسئولیت، قابل تعریف است.. مسئولیت مردم نسبت به مردم، مردم نسبت به حکومت و حکومت نسبت به مردم.
نقل است از امیرالمومنین (ع) که در این باره میفرمایند: جز با حکومتهای صالح جامعه اصلاح نشود و جز با پایداری و همکاری مردم، حکومتها موفق نخواهند بود. هرگاه مردم وظایف خود را در برابر حاکمیت درست انجام دهند و حاکمیت نیز به وظایف خود در برابر مردم درست عمل کند، حق (در همه چیز) ملاک قرار میگیرد... و، چون چنین شود، عدالت گستری فراگیر میشود و... (۱)
برادری دینی!
مطابق با نص، انسانِ مسلمان در حیات اجتماعی خویش، وظایف و مسئولیتهای مهمی دارد و موظف به شناخت این مسئولیتهاست.
اسلام، جامعه را به دست طبقهی خاصی نسپرده است. مسئولیتهای اجتماعی، بسیار عام و فراگیر هستند و هیچ فردی نمیتواند از آنها شانه خالی کند.
در روایات، مسئولیتِ مردم نسبت به یکدیگر ذیلِ مفهومِ برادریِ دینی تعریف میشود که در آیه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (۲) به آن اشاره شده است.
در همین راستا پیامبر (ص) میفرمایند: «مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم روا نمیدارد و اورا تسلیم (حوادث) نمیکند. هرکس در پی برآوردن نیاز برادرش باشد، خدا نیاز او را بر میآورد؛ و هرکس اندوهی را از مسلمانی دور کند، خدا در برابر، اندوهی را از اندوههای روز قیامت از او دور خواهد کرد؛ و هرکس مسلمانی را بپوشاند، خدا در قیامت او را خواهد پوشاند.» (۳)
حضرت امیر (ع) نیز با تاکید بر مسئولیت پذیری مسلمانان نسبت به یکدیگر میفرمایند: «کسی که از نیازمندیِ برادرِ خود آگاه باشد، نباید او را به درخواست کردن وادار کند. (بلکه پیش از درخواست، نیاز او را برآورده کند.)» (۴)
بدونِ لکنت، فریاد بزنید!
از جمله مسئولیتها و تعهدهایی که بر عهده یک مسلمان گذاشته شده است، مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی او میباشد.
انسان مسلمان باید آگاه باشد در جامعهای که زندگی میکند چه میگذرد و مسائل سیاسی جامعه در راه صحیح قرار دارد یا نادرست و انحرافی است؟ در صورتی که صحیح است موظف است مدیریت جامعه را تقویت کند و در این راه زمامداران را یاری کند و در صورتِ مشاهده انحراف، بنا بر وظیفهای که به او محول شده است، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد. بنابر روایات، مهمترین امر به معروف ونهی از منکر، امر به معروف و نهی از منکرِ حاکم و حکومت میباشد.
در اسلام، عمده مسئولیت مردم نسبت به حکومت، ذیل مفهومِ امر به معروفِ حاکم یا به تعبیرِ امروزی، مطالبه گری
تعریف میشود.
مفهوم مطالبه گری و نقد و انتقاد نسبت به زمامداران توسط مردم و موازی با آن وجودِ ظرفیتِ لازم در میان زمامدارانِ حکومت برای پذیرش نقدها و مطالباتِ بهحق از سوی مردم، از لازمههای مهمِ یک حکومت دینی میباشد. تعبیرِ «النصیحه لأئمه المؤمنین»، بهعنوان یکی از مصادیق امربهمعروف و نهی از منکر، ناظر به رفع فاصله و شکاف میان مسئولین و مردم نیز مویدِ همین ادعاست.
رابطه مستمر و مداوم بین مردم و حاکمان و بیان مخالفتها و اعتراضات بدون هیچ ترس و لکنت زبان و بدونِ تهدید و خشونت، ضامن تداوم حکومت و اصلاح ساختارها و جلوگیری از هرگونه اغتشاش و عصبانیت در مردم خواهد شد. چنانچه امیرالمؤمنین علیهالسلام از حضرت رسول (ص) نقل میکند که: «فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یَقُولُ فِی غَیْرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لَا یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَعْتَعٍ» (۵) من از رسول خدا (ص) بارها شنیدم که مىفرمود: «ملّتى که حق ناتوانان را از زورمندان، بیاضطراب و بهانهاى بازنستاند، هرگز رستگار نخواهد شد».
یک از آسیبهای زیان بارِ بیتفاوتی نسبت به عملکرد زمامداران، ایجاد فاصله بین مردم و حکومت است. عدم تفاهم و درک متقابل بین حکومت و مردم بهتدریج باعث نارضایتی عمومی از سوی مردم و تلقی ناکارآمدی نسبت به سیاستها و عملکردها از سوی مجموعهی حاکمیت شده و مخالفتها و اعتراضات عمومی که ممکن است با خشونت و اعتراض شدید از سوی شهروندان همراه شود، را به ارمغان میآورد که متاسفانه کشور ما به جهت بی توجهیِ برخی مسئولان، گاها درگیرِ همچین مسائلی میشود.
حکومت در برابر سرنوشت مردم مسئول است!
برای شناخت و فهمِ بهتر مسئولیتهایی که بر دوشِ حاکمان و زمامدارانِ جامعه اسلامی گذاشته شده است، ابتدا به اختصار، جامعه اسلامی را تعریف میکنیم.
مطابق با نص صریح آیات و روایات، جامعه اسلامی، جامعهای است که در آن مقتضیات رشد انسانها موجود باشد و موانع رشد انسانها مفقود. پس حاکمیت اسلامی موظف است با کمک مردم، زمینههای رشد و تعالیِ شهروندانِ خویش را فراهم سازد تا عدالت در تمامیِ جامعه برقرار شود.
برای ایجادِ فضای رشد و تعالی در جامعه، ابتدا باید فقر از جامعه ریشه کن شود. چراکه انسانی که در فقر و محرومیت دست و پا میزند و از نیازهای اولیه زندگی برخوردار نیست را نمیشود پند و اندرز داد و به عمل به احکام الهی دعوت کرد.
یکی از مهمترین مسئولیتهای حکومت اسلامی مطابق با دینِ اسلام، توسعهی اقتصادی و رساندنِ جامعه به منهای فقر است. یعنی تمامیِ مردم از تغذیه خوب، مسکنِ مناسب و آب آشامیدنیِ سالم برخوردار شوند. چنانچه در حدیثی از امام علی در زمانِ حکومتِ ایشان آمده است که: ما أصْبَحَ بِاْلکُوفَةِ أحَدٌ الاّ ناعِماً، إنَّ أدْناهُمْ مَنْزِلَةً لَیَأکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فی الظِّلِّ وَ یَشْرَبَ مِنْ ماءِ الفُراتِ؛ (۶) یعنی امروز در شهر کوفه همه در رفاه زندگی میکنند، پایین ترینِ مردم نانِ گندم میخورند، خانه دارند و آب آشامیدنیِ خوب میآشامند.
شوربختانه در بعضی از مناطقِ محرومِ کشورمان و در حاشیه شهرهای بزرگ، هنوز هم عدهای از این حدِ رفاه بی بهره هستند...
حاکمیت اسلامی باید به این مهم توجه کند که مردم جامعه اسلامی، از دیدگاهِ اسلام، همه مانند فرزندانِ یک پدرند؛ و جایز نیست تفاوتی بین آنها قائل شود. فقر باعث بی اعتمادی و ناامیدیِ مردم نسبت به حاکمیت میشود و، چون حاکمیت به اسمِ اسلام حکومت میکند به دین اسلام نیز بی اعتقاد میشوند، که نتیجتا سبب فرو افتادن در مغاک کفر و بی ایمانی میشود.
امنیت، یکی دیگر از مسئولیتهای مهمِ حکومتِ اسلامی است. بدیهی است احساسِ ناامنی و ترس، زندگی انسان را مختل میکند همانطور که امام علی (ع) فرمود که محیطِ ترس و نگرانی جای زندگی نیست.. (۷) پس وظیفهی حاکمیت اسلامی این است که محیطی امن برای زندگیِ شهرورندانش فراهم کند.
اما امنیت، در امنیتِ نظامی خلاصه نمیشود. در احادیث بسیاری امام علی (ع) به امنیتِ اقتصادی اشاره میکند و هیچگونه تساهل و مدارایی را برای کسانی که امنیت اقتصادیِ جامعه را به خطر میاندازند قائل نمیشود چنانکه با ابن هرمه، مامور بازار اهواز (۸) آن گونه برخورد کرد. چرا که تساهل در این زمینه، جامعه را به جامعهی طبقاتی تبدیل میکند.
امام صادق (ع) نیز در حدیثی به امنیتِ اعتقادی میپردازد و میفرماید پیش از اینکه گروههای انحرافی جوانانِ شما را گمراه کنند، احادیث و تعالیمِ ما را به آنان بیاموزید. پس حکومتِ اسلامی موظف به آموزشِ مفاهیمِ اسلامی به شهروندان خود است پیش از اینکه دشمنانِ اسلام آنها را منحرف سازند!
امنیتِ قضایی هم یکی دیگر از مسئولیتهای حکومت اسلامی است که متوجهِ کرامتِ انسان هاست و در روایات مفصل به آن پرداخته شده است و بسیار مسئولیتِ حساسی بشمار میرود تا جایی که امام علی (ع) یکی از شخصیتهای برجستهای را که به قضاوت مشغول بود به جهتِ بالا رفتن صدایش از صدای متهم در دادگاه، برکنار کرد! (۹)
نظارتِ دقیق بر امورِ کارگزاران و کیفیتِ عملکردِ مامورینِ حاکمیتی از دیگر مسئولیتهای مهمِ حکومت اسلامی بشمار میرود.
تیغِ قانون در گام نخست باید دستِ کارگزارانِ فاسد را قطع کند و بر سر آنان فرود آید، تا کارِ مدیریتِ کشور به طور جدی جلو برود.
بفرمودهی امام علی (ع) پستها و مقامهای دولتی و حاکمیتی امانتی است در دستانِ زمامداران، نه لقمهی چربی در دهانِ آنان! پس ملاکِ صلاحیتِ حاکمانِ اسلامی چگونگیِ هزینه کردنِ اموالِ دولتی و بیت المال است.
حضرتِ امیر چنان در هزینه کردن از بیت المال حساسیت به خرج میداد که میفرمود نباید حتی در نوشتنِ نامهها و آیین نامههای حکومتی، میانِ سطرها فاصله انداخت و نباید سطرها را درشت نوشت تا به بیت المال زیانی نرسد! (۱۰)
ایشان در توصیهای به مالک اشتر خصوصیاتِ حاکم اسلامی را گوشزد میکند و به داشتنِ تهذیب نفس، رعایت تقوی، ضرورتِ رفتارِ متواضعانه با طبقاتِ مختلف و در اخر به در میان گذاشتنِ مسائل مردم با مردم با صراحت و صداقت و روشنی تمام، توصیه اکید میکند.
در بیانِ امام صادق (ع) نیز یکی از مهمترین خصوصیاتی که بدونِ آن قبولِ مسئولیتهای مختلف در حکومت اسلامی، خیانت شناخته شده است، تخصص و کادرانی است! (۱۱)
از این رو، در تعالیمِ دینی، بسیار تاکید شده است که انسانها باید در پذیرشِ پست و مقام و مدیریت، نخست خود را ارزیابی کنند و اگر کسی یا کسانی کاردانتر و مدیرتر از آنان در جامعه هستند، از پذیرشِ این مسئولیت خودداری کنند و آن مسئولیت را به شخصِ متخصص بسپارند که متاسفانه در کشور ما، مدیرانِ بسیاری با بی توجهی از کنار این تعالیم میگذرند...
۱-نهج البلاغه / ۶۸۴-۶۸۳،
۲- آیه ۱۰ سوره حجرات
۳- مجمع البیان ۹/۱۳۴،
۴- تحف العقول /۷۵،
۵- شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، ج۱۱، ص: ۱۰۲، خطبه ۲۱۶،
۶- بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۳۲۷،
۷- اصول کافی ۱/۲۷،
۸- قاضی نعمان، دعائم الإسلام، تحقیق: آصف بن علی أصغر فیضی، قاهره، دار المعارف، چاپ دوم، صص۵۳۲-۵۳۳،
۹- الحیات جلد، جلد ۶، ص ۱۴ و ۱۳،
۱۰- الخصال، ج ۱، ص ۳۱۰،
۱۱- تحف العقول / ۳۷۶
/انتهای پیام/