تأملی در دلایل کمرنگ شدن یک اصل مهم در زندگی اجتماعی؛
همین که شما در مقابل کم‌کاری و سهل‌انگاری کارمندی حرف از وجدان کاری می‌زنید و بلافاصله پاسخ می‌شنوید که‌ای آقا! وجدان کاری کیلویی چند؟... نشان از آن دارد که چنین مؤلفه‌هایی- حداقل در حیطه رفتار- در میان آحاد مردم جا باز نکرده‌اند. البته اینکه چرا ما به این گرفتاری مبتلا شده‌ایم نیز حکایت دیگری دارد. جامعه باید چنین رفتاری را پس بزند که در بسیاری از اوقات این اتفاق نمی‌افتد. سیستم باید با نظارت مستقیم و غیرمستقیم خود چنین آدمی را کنار بزند که این اتفاق بر فرض وقوع چنان کند و ناقص رخ می‌دهد که گویا اصلاً نظارتی وجود ندارد
به گزارش «سدید»؛ در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده می‌شود؛ مجموعه‌ای از منش‌های ذاتی ما و همچنین روش‌هایی که برای ادامه حیات برگزیده‌ایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ماه ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح نموده، آسیب‌شناسی آن‌ها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح کرده، به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تا کنون به طرح و پاسخ ۱۶ پرسش پرداخته‌ایم و، اما سؤال هفدهم: وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟

وجدانی که فریاد می‌شود، اما...
وجدان کاری پیوندی مستحکم با فرهنگ اصیل اسلامی و انقلابی دارد. همان فرهنگی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب به عنوان عامل اصلی، در رفتار‌های اجتماعی کشور مورد غفلت قرار گرفته و ظهور و بروز چندانی ندارد.

وجدان کاری عمدتاً در رفتار‌های فردی مطرح است و باعث می‌شود انسان قضاوتی درونی نسبت به رفتار‌های خویش داشته باشد.

آیا ما در رفتار‌های فردی وجدان کاری را مدنظر قرار می‌دهیم؟ این پرسش چنان مهم است که باید مدت‌ها در باره پاسخ آن اندیشید و همچنین در باره خود وجدان که مانند هزار شاهد عادل عمل می‌کند!

... و اینکه علاوه بر درونمایه‌های آدمی که مهم‌ترین عامل در بروز و ظهور وجدان کاری است، نقش آموزش و نظارت در این باره چقدر مهم و اساسی است.

حقیقت ماجرا آن است که در میان مردم این قبیل مفاهیم، بسیار فریاد می‌شوند، اما آثار عملی زیادی را شاهد نیستیم!

همین که شما در مقابل کم کاری و سهل انگاری کارمندی حرف از وجدان کاری می‌زنید و بلافاصله پاسخ می‌شنوید که‌ای آقا! وجدان کاری کیلویی چند؟... نشان از آن دارد که چنین مؤلفه‌هایی - حداقل در حیطه رفتار- در میان آحاد مردم جا باز نکرده‌اند.

البته اینکه چرا ما به این گرفتاری مبتلا شده‌ایم نیز حکایت دیگری دارد. جامعه باید چنین رفتاری را پس بزند که در بسیاری از اوقات این اتفاق نمی‌افتد. سیستم باید با نظارت مستقیم و غیرمستقیم خود چنین آدمی را کنار بزند که این اتفاق بر فرض وقوع چنان کند و ناقص رخ می‌دهد که گویا اصلاً نظارتی وجود ندارد.

در بخش تولید باید کالای بی‌کیفیت روی دست تولید کننده بی‌وجدان باد کند که نمی‌کند. باید تشویق پیش برنده و تنبیه باز دارنده باشد که خود گواهید که نیستند!

کافی است اندکی به مباحثی که در پی می‌آید اندیشه کنیم تا دریابیم هنوز تا رسیدن به مقصد، فرسنگ‌ها فاصله است.

باید‌های تقویت وجدان کاری
مگر نه آنکه به فرمایش رهبر معظم انقلاب، اسلام «خرد ورزی، اخلاق و حقوق» را مایه‌های اصلی فرهنگ صحیح و بالطبع شکل‌گیری پیشرفت و تمدن نوین اسلامی می‌داند؟ ما در کدامین نقطه از این مسیر توسعه و تمدن ایستاده‌ایم؟

بی‌تردید برای تقویت بنیان وجدان‌کاری، خانواده‌ها، جوامع، مردم، مدیران، سیستم حکومتی، رسانه‌ها و... همه و همه مؤثرند. این مهم باید در مقاطعی از زندگی انسان‌ها به آنان آموزش داده شود. باید در خانواده، مدرسه، دانشگاه، کسب و کار [اداره، کارخانه و محل کار]، سفر و حضر و از مسیر دوست و بیگانه مورد تأکید قرار گیرد. چنین مفهومی باید در کتاب‌های درسی، ادبیات داستانی، اشعار و حکایات و تماثیل به عنوان بخشی از مبانی فرهنگی و ارزشی گنجانده شود. حتی باید بدانیم امروز چه کاری لازم است انجام شود تا ۲۰ سال آینده افرادی با وجدان در حیطه کار و تلاش اجتماعی تحویل اجتماع گردد!

رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی باید وجدان کاری را برجسته‌سازی نمایند و چتر نظارت‌های سازمانی و اجتماعی بر سر آن گسترده شود. همچنین اهتمام به تولید، عرضه و فروش کالا‌های مرغوب باید سرلوحه فعالیت همگان قرار گیرد.

چرا وجدان کاری نداریم؟
به نظر می‌رسد وجدان کاری در میان آحاد گوناگون مردم ما به گونه‌های مختلف مورد مخاطره قرار می‌گیرد. از جمله آنکه:

الف- مدیران به مسائل کم اهمیت، اهتمام بیشتری می‌ورزند. از این‌رو تقسیم کار درست میان زیردستان و کارکنان انجام نمی‌شود.

ب- سیستم‌های رقابتی صحیحی که باعث رشد و اعتلای افراد گردد، کمتر وجود دارند.

ج- استخدام قطعی [به مفهوم برقراری امنیت کامل شغلی]خیال افراد را از بابت اینکه روزی به‌خاطر سهل انگاری و تنبلی از کار کنار گذارده شوند، کاملاً راحت کرده است.

د- ادارات و سازمان‌های ما فاقد چشم‌های تیزبین نظاره‌گری است که باعث شود افراد دست و پای خویش را جمع کرده، به انجام دقیق امور محوله بپردازند.

ه- افراد پرکار مورد تشویق قرار نمی‌گیرند و آدم‌های بی‌عار توبیخ نمی‌شوند. میان دوغ و دوشاب در سازمان‌های ما تفاوت چندانی وجود ندارد.

و- خلاقیت و ابتکار عمل مورد غفلت قرار گرفته، افراد به روزمرگی و انجام کار‌های ساده و روتین بسنده می‌کنند.

ز- در بسیاری از رشته‌ها تخصص و تعهد مبنای تصدی مشاغل نیست و رانت خواری، پارتی بازی، نسبت‌های فامیلی، خط و ربط سیاسی و... جای آن‌ها را گرفته است.

بگذریم؛ افراد وقتی با این قضایا مواجه می‌شوند، به طور طبیعی رفتار‌هایی از خود بروز می‌دهند که با شأن و منزلت آن‌ها فاصله بسیاری دارد. به عنوان مثال:

* در اداره و محل کار به جای تلاش گسترده و پاسخگویی به ارباب رجوع با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خود را سرگرم نموده، وقت خود را به بطالت می‌گذرانند. * در کارخانه و کارگاه کار را سرسری تلقی کرده، آن را محکم و متقن انجام نمی‌دهند. * برای بی‌عاری و سهل انگاری خویش بهانه‌های مختلف فراهم کنند؛ از جمله آنکه عده‌ای سودجوی گردن کلفت می‌خورند و می‌برند، ما چرا باید تاوان کار آن‌ها را پس بدهیم؟

* بی مسئولیتی خویش را به نبود کار و فعالیت کافی نسبت داده، از زیر بار کار و تلاش شانه خالی می‌کنند؛ و حالا چه باید کرد؟

از همه آنچه گفته شد برمی‌آید که نبود وجدان کاری نوعی بی‌مبالاتی در فکر و اندیشه و رفتار است که بایستی برای علاج قطعی آن چاره‌ای اندیشید. شاید موارد زیر به بهبود این بیماری کمک نموده، شرایط را برای مسئولیت شناسی بیشتر آدمی فراهم نماید:

نخست آنکه با معاد باوری و اعتقاد راسخ به قیامت و روز واپسین، در انجام همه فعالیت‌ها وجدان و شرف خویش را در نظر گرفته، همچون شریکی که از شریک نامطمئن خود حساب می‌کشد، از خویشتن حساب بکشیم.

دیگر آنکه بدانیم کسب رضایت الهی و آن‌گاه عیال الله - ارباب رجوع - و همچنین سرعت و دقت بیشتر در انجام کار‌ها و فعالیت‌ها سرانجام به رضایت درونی خودمان انجامیده، آرامش خاطر بیشتری را برای ما به ارمغان می‌آورد.

سوم آنکه اگر در سازمان یا مؤسسه‌ای جزو افراد شاخص و اثرگذار به شمار می‌آییم، بدانیم عملکرد مثبت ما بی‌کم و کاست بر رفتار زیر دستان مؤثر خواهد بود.

چهارم آنکه توجه داشته باشیم لقمه حلال که آغاز راه سعادت معنوی ما و خانواده‌مان به شمار می‌آید، در گرو وجدان کاری و انجام بهینه و مؤثر وظایف محوله است.

پنجم آنکه به این نکته دقت داشته باشیم که پیشرفت کشور و تمدن‌سازی و اعتلای اسلام و ایران دقیقاً به سبک زندگی و اتقان عملکرد ما بستگی دارد. در این خصوص جدیت و تلاش مؤثر به خرج داده، منافع جمعی و ملی را بر منافع فردی ترجیح دهیم.

ششم آنکه با مصلحت‌اندیشی و سختکوشی خویش کار کافی برای زیردستان تولید کرده و در نهایت خود را مخاطب این سخن حکیمانه رهبر بزرگوارمان بدانیم که «هرجا که قرار گرفته‌اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید.»
هفتم آنکه از روش‌هایی که دیگران برای کارآمدی افراد جامعه بهره برده‌اند، کمک بگیریم. روش‌های مؤثر آنان را الگو قرار دهیم، بومی‌سازی کنیم و از نتایج و پیامد‌های آن‌ها استفاده ببریم.

هشتم آنکه بدانیم همانگونه که سازمان درجه یک، آدم درجه یک می‌سازد، آدم درجه یک نیز می‌تواند با تمرکز قوای خویش و بهره‌گیری از توان و ظرفیت دیگران به شکل‌گیری سازمان درجه یک کمک اساسی نماید.
نهم آنکه اهتمام به تولید، عرضه و فروش کالا‌های با کیفیت مرغوب؛ سرلوحه فعالیت همه ما قرار گرفته است، به عنوان مثال نام تولیدکننده کالای مرغوب در صدر فهرست خریداران دولتی و خصوصی واقع شود.

* عضو هیئت علمی
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی
 
انتهای پیام/
منبع: جوان
ارسال نظر
captcha