گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، بی گمان یکی از شناخته شدهترین و البته پررونقترین شاخههای ادبیات داستانی در کشور ما است. فضائی که زمانی پیش از پیروزی انقلاب در کشور ما متولد شده و تا به امروز همواره درصدد ترمیم و ارتقای عملکرد خود برآمده است. رشتهای نو که به مدد ظهور یک فصل تازه از شرایط اندیشه و عمل در چارچوب اقلیم ایران بنا نهاده شده و نویسندگان بسیاری، از طیفهای مختلف به سهم خود در یاری آن برآمده اند. رمان انقلاب یکی از مهمترین زیرشاخههای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی است که در این سالها با استقبال و توجه زیادی از سوی مخاطبان در بازار نشر مواجه شده است. در این نوشتار به معرفی چند کتاب مهم و البته کمتر دیده شده در فضای ادبیات داستانی انقلاب میپردازیم.
دلانگیزانِ دلاویز
على موذنى؛ یکی از نویسندگان نام اشنای ادبیات انقلاب اسلامی و دینی است. او متولد به سال ۱۳۳۷ و فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشى است. نوشتن را به شکل حرفه اى دنبال کرده و میکند، داستانها و رمانهای زیادی از خود برجای گذاشته و در فضای ادبیات داستانی دینی و البته انقلابی به خوبی شناخته شده است. یکی از مهمترین رمانهای موذنی، داستان دلاویزتر از سبز است.
داستان خاص و تکرار نشدهی دلاویزتر از سبز، درباره حضرت خضر است! روایتی داستان گونه از دیدار با حضرت خضر که موذنی با زاویه نگاه خاص و البته قلم مخصوص به خود مورد پرورش قرار داده است. این داستان در سال ۱۳۷۶، به عنوان یکی از برترین داستانهای شناخته شده در مراسم ۲۰ سال داستان نویسی مورد تقدیر واقع شد و پس از آن نیز مورد استقبال اهالی ادب واقع شد.
"دلاویزتر از سبز" مجموعه داستانهای آئینی و دینی است که در بطن خود ادبیات مقاومت را نشانه گرفته است. موذنی در داستان نخست که عنوان کتاب را نیز با خود دارد، به تقریر روایت دیدار با خضر (ع) پرداخته، در داستان دوم به سراغ داستان رزمندهای رفته که در کارزار جنگ، ترسیده و عقبگرد کرده است. او در تمام این صحنهها و روایت ها، یک زاویه نگاه خاص را با خود داشته که در آن از نمادها و استعارات برای بیان دغدغههای دینی خود بهره میگیرد. شخصیت اصلی داستان "عقب گرد"، خوابی نمادین میبیند که بی شباهت به صحنه دوزخ نیست و اصل ماجرا در همین بستر اتفاق میافتد.
داستان زغال سرخ داستانی خواندنی راجع به مرگ مشکوک یکی از اهالی روستای سرخآباد به نام اسماعیل که پسر او شخصیت اصلی ماجراست. شجاع درصدد شناخت قاتل پدرش برمی آید و در این میان، با جریانات انقلاب و ظلم دستگاه سلطنت و نقش آن در قتل پدرش، آشنا میشود
داستان سوم از این مجموعه داستان نیز روایت شهادت حضرت علی (ع) با عنوان سزاوارترین است. موذنی در داستان چهارم گریزی دیگر به ادبیات دفاع زده و در جریان روایت این داستان، بن مایههای دینی مقاومت را مرور میکند. در داستان "سپیدی"، ماجرای مدیر مدرسهای را روایت میکند که در محاصره گرگها قرار گرفته، مدیر از رهگذر این شرایط خاص به شهود میرسد و با تدبیر همین شهود، صحنه را مدیریت میکند.
داستان پنجم که نام "هفتاد و سومین تن" را بر خود دارد، از یک سو داستان مجروحی در بیمارستان را روایت کرده و از سوی دیگر نیز واقعه عاشورا را به میان می آورد. ارتباط تنگاتنگ مقاومت، انقلاب و دفاع در اندیشه موذنی یک رکن مهم داستان نویسی به سبک اوست که البته در داستان هفتاد و سومین به روشنی قابل تشخیص است.
نویسنده در "خُلقِ تنگِ ابلیس" باز هم گریزی به حکایات دینی و این بار داستان یوسف و زلیخا در قرآن زده است. "شناسایی"؛ آخرین داستان کتاب است. روایتی محزون از لحظات پایانی عمر مادری که البته در پایان خود امیدوارانه به اتمام میرسد.
سرخیِ زغالِ خونین!
سیدحسن حسینی ارسنجانی؛ یکی از نویسندگان موفق در حوزه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی است. در کنار داستان نویسی، البته شعر هم میسراید و به ادبیات کودک نیز دستی دارد. مرور کارنامه ارسنجانی نشان از آن دارد که موفقیت او در زمینه ادبیات داستانی انقلاب، بارها و بارها ثابت شده است. وی نامزد جشنوارههای متعددی در این حوزه شده و اکثر آثار او از سوی اهالی ادب و داستان مورد توجه واقع شده اند.
نخستین رمان ارسنجانی با عنوان مبصر کلاس هشتم، به خوبی در میان همتایان خود دیده شد. این کتاب توانست رتبه برتر جشنواره انقلاب در سومین سال برگزاری این جشنواره را به دست آورد. همچنین نامزد جایزه بزرگ جلال آلاحمد شد.
زندانی کوچک؛ نام داستان دیگری از ارسنجانی است که در سال بعد از مبصر کلاس هشتم، موفقیت او در جشنواره انقلاب را تکرار کرد. زندانی کوچک جایزه اول چهارمین جشنواره داستان انقلاب را دریافت کرد و توانست جایگاه ارسنجانی را تا حدود زیادی تثبیت کند.
زغال سرخ؛ اما عنوان رمان تازه تری از این نویسنده است. این رمان کمحجم نیز توانست برای سومین سال پیاپی نامزد پنجمین جشنواره داستان انقلاب شده و توجه عدهای از اهالی ادب و داستان را به سوی خود جلب کند.
مجموعه داستان اشنوگل، سفرنامه مرمره آبی، آدم آهنی و کی گردوی بابا را چید از جمله دیگر آثار ارسنجانی محسوب میشود. همچنین کتابهای چفیههای زخمی، مروارید سرخ، ردیف ۴۹، کلاس هفتمیها و چپو نیز از جمله اثار در دست چاپ ارسنجانی هستند.
زغال سرخ؛ داستانی با موضوع روایت ظلم خوانین قبل از انقلاب است. مسئلهای که شاید یکی از مهمترین سیاستهای دوران پهلوی دوم را علنیتر از پیش کرده و چهره واقعی نیرنگی به نام اصلاحات ارضی را به روشنی برای مردم نمایش داده است.
در این دوران زورگویان بسیاری در روستاها بودند که دست رنج اهالی روستا را تصاحب میکردند و آن را حق مسلم خود میدانستند. زورگویانی که در صدر آنها، خاندان سلطنت قرار داشت و ظلم زیادی به اهالی روستاها، رعیتها و صاحبان زمین میکرد. داستان زغال سرخ نیز درست در همین زمینهها رخ میدهد. داستانی خواندنی راجع به مرگ مشکوک یکی از اهالی روستای سرخآباد به نام اسماعیل که پسر او شخصیت اصلی ماجراست. شجاع درصدد شناخت قاتل پدرش برمی آید و در این میان، با جریانات انقلاب و ظلم دستگاه سلطنت و نقش آن در قتل پدرش، آشنا میشود. شجاع از همین رهگذر به جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی گره میخورد و روایت مقاومت و مبارزه از همینجا به رمان سرازیر میشود.
پایتختِ کتاب
محمدعلی گودینی؛ یکی از نویسندگان ادبیات داستانی انقلاب و روایتگر رمانهایی که در حول و حوش همین موضوعات اتفاق افتاده است. گودینی با داستان تالار پذیرایی پایتخت و دریافت دوره اول جایزه ادبی جلال آل احمد شناخته شد. داستان تالار پذیرائی پایتخت مربوط به اصلاحات ارضی شاه و درآوردن زمینهای کشاورزی از دست مالکان و تقسیم آن بین رعیت هاست. داستانی که یکی از مهمترین سوژههای سیاسی و اجتماعی در دوران سلطنت را سوژه قرار داده و پرداخت داستانی خوبی نیز درباره آن داشته است.
رمان داستان رعیتهای بیچارهای را روایت میکند که پس از ماجرای اصلاحات ارضی، شیرینی مالک شدن زیر زبان شان رفته، و از این عنایت دربار خوشحال اند! اما پس از مدتی با همدیگر کنار نیامده و کار به درگیری میکشد. بعد از مدتی هم یکی یکی به فکر فروش زمینها افتاده و به قول نویسنده، بن کن کرده و به پایتخت مملکت کوچ میکنند تا بلکه مثل ناصرخان سرنجله، برای خودشان کسی شده و همسایه دولت و نخست وزیر شوند! داستان روایت تلخی این روزهای درگیری و مصائب زمیندار شدن این رعیت هاست که در تالار پذیرائی پایتخت و به قلم گودینی، بیانی شیوا یافته است.
در حاشیه این داستان، نویسنده البته مسئله اجتماعی و فرهنگی دیگری را نیز مطرح کرده است. مسئلهای به نام مهاجرت یا حاشیه نشینی که شرحی بر مصایب اصلاحات ارضی در دوره محمدرضاشاه پهلوی و پیامدهای آن است. کوچ روستاییان کشاورز به پایتخت و سایر شهرها که پیامدهای ان در زندگی امروز ما ایرانیان به روشنی برای همگان قابل درک است.
در حاشیه معرفی این کتاب، به این نکته اشاره شده که مولف کتاب خود متولد ۱۳۳۵ و روستازاده است. گودینی شاهد رویدادها و حواشی اجرای این طرح بوده و شاید از رهگذر همین احساس، تصمیم به نوشتن این داستان گرفته است. رمان گودینی در واقع توصیف آنچه در دوران نوجوانی و جوانی دیده، است. توصیفی که به روایت اول شخص نوشته شده و البته احساس مسئولیت در برابر روایت تاریخ در آن موج میزند.
بردار ناتنیِ انگلستان!
برادر انگلستان؛ نام نخستین اثر داستانی از محمدرضا قزوه، شاعر نامآشنای ادبیات انقلاب است. این رمان؛ یک روایت دوگانه در فضای روایت و داستان است که از ابتدای آغاز، جذاب است. قزوه در نخستین اثر بلند داستانی خود، توانسته انتخاب هوشمندانهای در طرح بنیان داستان داشته باشد و از سوی دیگر نیز پیچیدگیهای قصه را با زیرکی تمام به مخاطبش عرضه دارد. شاید از همین روست که میرشکاک در نشست رونمائی از این اثر، برادر انگلستان را "شناسانندهی نفس جمعی مردم این سرزمین به جهان و جهانیان" معرفی کرده است.
نخستین داستان بلند قزوه یک روایت پیچیده و چندگانه از داستانهای پیش از انقلاب و دوران دفاع مقدس است. شمائی چندرنگ از خاطرات الیاس و دیگران که بستر اجتماعی و فرهنگی بروز انقلاب اسلامی را به خوبی در خود جای داده است. به زبان دیگر آنکه؛ زبان قزوه در این رمان، زبان تفصیل است. این درست برخلاف فضائی است که او پیش از این در شعر تجربه کرده بود، یعنی زبان شعر، زبان اجمال برای او بوده است! آنچه در این رمان توجه مخاطبان و البته اهالی داستان را به خود جلب کرده نیز همان زبان تازه است. تصویر مهندسی که در کار این رمان است و آن قطار که پشت سر هم مرزهای مجاز و واقعیت را در هم میشکند، بسیار هوشمندانه حرکت میکند. این شاعر که تا پیش از این بیشتر زبان اجمال را در دست داشته و نمیتوانسته در آن قالب؛ تمام صناعات ادبی و زیباییهای شعر را به کار ببرد، همه دلخواه هایش را مانند فنری تجمیع کرده و در این رمان با هوشمندی به کار گرفته است. به واقع او اقدامات مهندسی شدهای از شعرهای ناگفته اش را در این رمان بنا کرده است.
مرور بسیاری از آثار داستانی و رمانهای معاصر در بسیاری از نویسنده ها، اینطور نشان میدهد که نویسنده درباره داستانش از واقعیتهای زیادی کمک گرفته است. او داستانهای زیادی را در بستر داستان روایت میکند که مجال پرداختن به تمامی آنها را ندارد، اما آنچه در برادر انگلستان روایت شده، داستان مبارزه و پیوستن بسیاری از انقلابیون به این صف است. در این رمان؛ خیال و دردمندی و تفکر موج میزند. تصاویر آدمهایی که در سیبری به دهان گرگ انداخته شده اند، بسیار حسی و کشنده است. قزوه در این صحنه به نقطهای دست گذاشته که هم واقعیت داشته و هم تاثیر مهلکی از آن گرفته است که نسل ما بی تفاوت از کنارش رد شده اند! زبان هم دغدغه اصلی رمان است و بعضی میگویند شطحیات است، اما هر چه هست این نقطه قوت رمان است. این آوردگاه شخصی و مولفه زمان و زبان، نشان میدهد که نویسنده بسیار موفق عمل کرده است.
/انتهای پیام/