گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ فساد؛ شاید یکی از آشکارترین و در عین حال حساسترین مفاهیمی ست که در هر جامعهای وجود دارد. مفهومی که همگان کم و بیش از آن خبر دارند اما سخنی به میان نمیآورند. جز در محافل غیررسمی که عموم مردم آنهم نه از سر مطالبه که از سر تفنن! گاهی به فساد پرداخته، غرولندی میگویند و غرولندی میشنوند، آگاهی جدی در این باره وجود نداشته و ندارد. آگاهی که در صورت عدم وجود، نمیتواند منجر به حساسیت و در پی آن مطالبه گری عمومِ جامعه در برابر این آسیب مهم باشد. فقدانی که شاید تا حدود زیادی از کم تحرکی و بی تفاوتی بدنه نخبگان نسبت به این امر مهم نشات بگیرد. نخبگانی که همواره و در تمام دورههای تاریخی، در صف اول مبارزات فکری- اندیشهای و اجتماعی قرار داشته اند و با شفاف سازی امور برای مردم و در پی آن، ایجاد حس مطالبه در میان آنان، جرقه بسیاری از حرکات جریان ساز را زده اند. نخبگانی که امروز در سکوتی محض نظاره گر اتفاقی هستند که نه تنها پایههای نظام بوروکراسی و دیوانسالاری در جوامعی مثل ایران را متزلزل، بلکه نظام سازی اجتماعی را نیز از بنیان با بحرانهای زیادی مواجه کرده است.
عامل اصلی فساد چیست؟
ریشه شناسی فساد یکی از مهمترین پارامترهای تحقیق و مطالعه درباره فساد است. تحقیقاتی که بسته به زاویه نگاه محقق و نقش باورهای ایدئولوژیک در چارچوب مورد مطالعه، میتواند جهت گیری متفاوتی داشته باشد. به طور معمول در جوامع دینی یا ایدئولوژیک که جامعه ایران را نیز باید در چنین دسته بندی قرار داد، معنویت گریزی و کمرنگ شدن باورهای دینی، مهمترین عامل فساد در جامعه شناخته میشود.
به باور دین اندیشان، زمینهها و دلایل مختلفی در چارچوب جوامع وجود دارد که آنها را از فضای پایبندی به اعتقادات دینی جدا کرده و در مقابل دین گریزی را در میان ایشان تقویت میکند. فساد یا گناه به این معنا، یک مفهوم اخلاقی-دینی است که تابعی از نظام فرهنگ جامعه محسوب میشود و در نتیجه عوامل مختلفی در شکل گیری آن وساطت دارند.
در یک نگاه کلی، اما نگاه به فساد چه از منظر جامعه شناسی که آنرا کج کارکردی میخواند، چه از منظر روانشناسی که آنرا نابهنجاری میخواند و چه از منظر اخلاقی-دینی که آنرا گناه میخواند، معلولِ عللی ست که میتوان آنها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد؛ نخست عوامل زمینه ساز که با واسطه در ایجاد و شکل گیری فساد در جامعه نقش دارند؛ و دوم عوامل اصلی و بدون واسطه که منجر به رواج فساد در یک نظام اجتماعی میشوند.
در این نوشتار قصد نداریم که به زمینهها و عوامل بروز فساد در چارچوبهای مختلف یک نظام اجتماعی بپردازیم که این مقصود در اضلاع دیگر این پرونده مفصلا مورد اشاره قرار گرفته است. اما واقعیت این است، که امر کمتر پرداخته شده در جریان فساد، نقش عوامل بازدارنده یا آگاه کننده در این باره است. عواملی که یکی از مهم ترینِ آنها بدنه نخبگان و روشنفکران در هر جامعه است.
مبارزهای که نیست؟!
در جستجوی اولیه برای دست یافتن به نتایج مطالعات جامعه شناسی فساد در ایران، با کمبود روشن و واضحی روبه رو هستیم. از اینرو که تا به امروز اقدام خاصی درباره جامعه شناسی فساد در ایران صورت نگرفته است. جز چند مورد از آثار پرتیراژ و معروف مثل کتاب دکتر فرامرز رفیع پور یا جامعه شناسی فساد العطاس که البته مربوط به چارچوب اجتماعی ایران نیست، منبع مشخص و البته شناخته شده دیگری در این باره وجود ندارد. از این حیث میتوان مطالعات فساد در کشورمان را یکی از نخستین حوزه هائی دانست که درگیر جریان فساد و پیچیدگی هائی ناشی از آن شده است.
در جستجوی بیشتر و دقیقتر اما، ما به مقالات، یادداشتها و گزارش هائی میرسیم که نمیتوان تکیه چندانی به منابع نظری و علمی آنها در بررسی دقیق این موضوع داشت. به این دلیل که فقدان رویکردهای نظری درست و شناخته شده در مطالعات فساد یکی از ضعفهای جدی پژوهشهایی است که به مطالعه پدیده فساد در ایران پرداخته اند. مهمترین دلیل بروز این ضعف در سیستم مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی ایران نیز همان نفوذ جریان فساد به دورن حوزه مطالعات این رشته است. به این معنا که الگوهای خارحی مطالعاتی اجتماعی، به اذعان اهالی اندیشه، درگیری چندانی با این مسئله یا آسیب اجتماعی نداشته اند. غرب از ابتدای تمدن و انقلاب صنعتی تا به امروز درگیر فساد اجتماعی و کلیتی به نام فساد ریشه دار نبوده و در نتیجه مطالعات جامعه شناختی خود را نیز درگیر این مسئله نکرده است. پس نمیتوان نظریههایی جامع و کامل و پرداختی مطمئن از این تمدن در موضوع فساد سراغ داشت. این وضعیت درست خلاف آن چیزی ست که در کشور ما وجود دارد.
ایران در دورههای مختلف و در موضوعات گوناگون، همواره به غرب به عنوان یک مرکز تمدن و مرجع الگوبرداری نگریسته است. از اینرو نیز سعی کرده در حوزههای مختلف علوم انسانی و فنی از دست این استاد بزرگ خود! سیاهه برداری کند. این تصور در حالی اجرائی شده که تفاوت شرایط اجتماعی، درجه توسعه یافتگی، میزان رشد بوروکراسی در جوامع و عواملی از این دست در این قیاس کاملا نادیده گرفته شده است. پس گرته برداری ناقصی از مطالعات اجتماعی در این باره انجام شده که اصلا و بالذات مطالعات فساد در آن جائی نداشته و ندارد!
نخبگان علوم اجتماعی یک از مهمترین اقشاری هستند که در جریان گسترش این مطالعات و به تبع آن مبارزه با فضای آلوده به فساد نظری، نقش مهمی داشته و دارند. آنان به عنوان افرادی که هم از مایه نظری لازم برای اقدام در این حوزه و هم از جایگاه اجتماعی لازم برای شنیده شدن سخنان شان برخوردارند، میتوانند منشاء اثرات زیادی در این رابطه باشند.
یکی از مهمترین پایگاههای این قشر که نهادها و انجمنهای دانشگاهی هستند که در سالیان اخیر به شدت تضعیف و مهجور شده اند. یکی از این پایگاهها انجمن جامعه شناسی ایران بوده است.
پایگاه اینترنتی انجمن جامعه شناسی ایران در معرفی خود اینگونه مینویسد؛ «انجمن جامعه شناسی ایران، انجمنی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۷۰ شمسی تاسیس شده و در زمینههای علمی، پژوهشی، کارشناسی و مشاوره فعالیت میکند. این انجمن در نهمین جشنواره تجلیل از پژوهشگران برتر کشور در سال ۱۳۸۷، که از سوی وزارت علوم تحقیقات و فنآوری برگزار شد، به عنوان انجمن علمی برتر، معرفی شده است.»
بانیان این انجمن در ادامه معرفی خود اهدافی را برای کلیت این نهاد دانشگاهی ذکر کرده اند که مهمترین آن عبارت است از؛ «تولید و ترویج دانش جامعه شناختی، تدوین و تصریح قواعد -هنجارهای رویهای و هنجارهای اجتماعی یا اخلاق علمی- برای کنشگران حوزه جامعه شناسی، تقویت ارزش و حیثیت جامعه شناسی-کسب شأن علمی و اجتماعی-، تقویت تعهد علمی و هویت صنفی کنشگران جامعه شناسی، بسط، گسترش و غنی سازی روابط انجمنی در اجتماع علمی و جامعه.»
همچنین سه محور سیاستی نیز برای دستیابی به این اهداف در اساسنامه انجمن مورد اشاره قرار گرفته است؛ «کاربردی کردن جامعه شناسی از طریق طرح مسائل اساسی جامعه و کوشش در جهت توصیف، تبیین و حل آنها، بسط تعامل علمی با نهادهای سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرایی کشور و ارائه خدمات علمی، آموزشی و پژوهشی به بخش خصوصی و دولتی.»
انجمن جامعه شناسی ایران فعالیتهای مختلف خود را در دسته بندیهای خاص به جامعه مخاطبان عرضه کرده است. دسته بندی که یکی از ابتدائیترین اقدامات آن تقسیم بندی گروههای تخصصی در حوزه مطالعات جامعه شناسی است. اعضای این انجمن بخش وسیعی از فعالیتهای خود را در قالب گروههای علمی- تخصصی مختلف انجام میدهد. در حال حاضر، در این انجمن، ۱۹ گروه علمی- تخصصی به کار مشغولند.
این گروهها عبارتند از: مطالعات انسانشناسی فرهنگی، جامعه شناسی پزشکی و سلامت، جامعه شناسی کاربردی، جامعه شناسی انقلاب و جنبشهای اجتماعی، جامعه شناسی تاریخی، جامعه شناسی خانواده، جامعه شناسی دین، جامعه شناسی روستایی، جامعه شناسی شهر، جامعه شناسی صنعت، جامعه شناسی علم و معرفت، جامعه شناسی هنر و ادبیات، جامعه شناسی ورزش، جامعه شناسی فساد، روش شناسی و روشهای تحقیق، سیاست اجتماعی، مسائل و آسیبهای اجتماعی، مطالعات زنان، و مطالعات فرهنگی. اما آنچه در میان این تقسیم بندی نوزده گانه برای ما اهمیت بسیار دارد، گروه جامعه شناسی فساد است.
گروه جامعه شناسی فساد یکی از مهمترین گروههای مطالعاتی و علمی در تنها انجمن جامعه شناسی دانشگاهی ایران است که این روزها خبری از آن به گوش اهالی جامعه شناسی نمیرسد. برای اطلاع بیشتر از این گروه علمی به سراغ پایگاه اینترنتی آنان رفتیم و تنها با دو خبر مواجه شدیم؛ گزارش نشستی با موضوع جامعه شناسی فساد در ایران پس از دولتهای نهم و دهم که به حضور تنی چند از اساتید جامعه شناسی و فعالان سیاسی ترتیب داده شده بود؛ و تنها خبر دیگری که در این باره روی این پایگاه انتشار یافته، فراخوان دعوت به شرکت در نشست سالیانه و انتخابات مجمع عمومی این گروه مطالعاتی است.
متن خبر که در روزهای ابتدائی اردیبهشت ماه سال جاری منتشر شده از مخاطبان خواسته تا در نشست عمومی این گروه تخصصی شرکت کنند و دستی بر عملی شدن مطالعات این سازمان برسانند. گروه جامعه شناسی فساد به اطلاع اعضای محترم انجمن جامعه شناسی ایران میرساند؛ افتتاح مجدد و انتخابات اعضای شورای مدیریت گروه علمی – تخصصی جامعه شناسی فساد روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۶ از ساعت ۱۵- ۱۶ در سالن کنفرانس انجمن-واقع در بزرگراه جلال آل احمد، زیرپل گیشا، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نیم طبقه اول- برگزار میشود. بدین وسیله از اعضا جهت شرکت در انتخابات شورای مدیریت این گروه برای دوره دو ساله (۱۳۹۸-۱۳۹۶)، از طریق رأی گیری کتبی دعوت به عمل میآید.
نکته مهمی که در این دعوت نامه توجه مخاطب را به خود جلب میکند، همین عبارت افتتاح مجدد است. عبارتی که رنگی از بیم و امید درباره سرنوشت مطالعات فساد را پیش روی ما قرار میدهد.
نگارنده پس از دریافت این اطلاعات و با امید به اینکه انتخابات معهود برگزار شده و نتایج آن منجر به راه اندازی دوباره این مرکز شده، تماسی با انجمن جامعه شناسی ایران برقرار میکند و خواستار صحبت با مدیر گروه جامعه شناسی فساد میشود. در کمال ناباوری از منشی انجمن میشنود که گروه جامعه شناسی فساد به دلیل عدم حضور اساتید و دانشجویان و نیروهای داوطلب برای حضور در انتخابات و رای گیری منحل شد و تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد! خبری که پس از جستجوی اندکی صحت آن نیز تایید میشود و حتی در گفتگوئی که رئیس انجمن نیز به این مطلب اشاره میشود و البته این بار نیز به سادگی از کنار آن عبور میشود!
طبق گزارش سالانه شفافیت بین الملل، در شاخص احساس فساد، ایران در سال ۲۰۱۲ سقوط کرده است. کشور ما از نظر شاخصهای فساد مالی در ۸ سال قبل از سال ۱۳۹۲ به میزان ۵۶ رتبه سقوط داشته و از بین ۱۷۷ کشور، رتبه ۱۴۴ را به خود اختصاص داده که این رتبه فقط در سالهای ۹۱ و ۹۲، ۱۱ پله دیگر نیز تنزل داشته است.
آخرین گزارش سالانه شفافیت بین الملل که مربوط به سال ۲۰۱۶ میلادی است، نشان میدهد که فساد در ایران با نمره ۲۹، افزایش چشم گیری در نسبت سالهای پیش از آن داشته و این چنین است که ایران تنها دو گام با انتهای جدول فساد در ارزیابیهای بین المللی فاصله دارد!
ارتباط این گزارش سالانه و تعطیلی گروه جامعه شناسی فساد در دانشگاه علوم اجتماعی تهران نیز به روشنی مشخص است! ما در صد و سی و سومین کشور فاسد دنیا روزگار میگذرانیم. کشوری که نه استاد دانشگاه، نه سیاستمدار و نه جامعه شناس آن عزمی برای برون رفت از این وضعیت در سر ندارد. هرکسی از ظن خود یار این اوضاع شده و هیچ بنی بشری حاضر به اندکی هزینه دهی برای این وضعیت نیست.
استاد دانشگاه از اخراج و کسری حقوق و کمبود ساعات تدریس میترسد که برای انتخابات گروه جامعه شناسی فساد قدم پیش نمیگذارد و آن دانشجوی دیگر از اینده شغلیای که در انتظارش نیست! سیاستمدار هم از هردوی اینان واهمه دارد و هم از...
/انتهای پیام/