حجت الاسلام کاظم قاضی‌زاده تشریح کرد؛
در فهم آیات قرآن کریم ما نیازمند فهم بستر و زمینة نزول و فرهنگ و عادتهای حاکم بر زمانه هستیم، اما باید به این نکته توجه کنیم که دوران مکه و مدینه و مخاطبهای مؤمن و مسلمانی که چند سالی در محضر پیامبر بودند و مخاطبان مشرک و کسانی که تازه اسلام آورده بودند نمیتوانند ضرورتاً یکسان باشند.
گروه راهبرد «سدید»؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین کاظم قاضی‌زاده در سلسله جلسات کلاس‌های مجازی مدرسه مطالعات فقه معاصر در رابطه با موضوع چالش‌های فقهی حجاب به ارائه دلالت‌های قرآنی بر مسئله حجاب پرداخت و با بیان اینکه قرآن به‌عنوان یکی از منابع مهم معارف و فقه اسلامی است، بیان کرد: ما طبعاً باید به‌واسطه تأمل در آیات آن بتوانیم معارف و احکام را به‌دست آوریم که چه دلالت‌هایی بر مسئله حجاب دارد.

آیات مربوط به حجاب: آیات خمار، جلباب، حجاب، نفی تبرّج
وی بیان کرد: قرآن کریم آیات متعددی درباره حجاب، سَتر و حجاب در عرصه‌های خاص، بیان کرده است، اما چیزی که بیشتر در مسئله معروف حجاب و اینکه زنان در انظار عمومی به چه میزان ملزم به پوشش هستند و به چه مقدار ملزم به پوشش نیستند. می‌توانیم بگوییم که چهار آیه هست که در این مسئله دلالت‌های صریح‌تری دارند. این آیات در دو سوره مبارک نور آیه ۳۱ و ۳۲ و احزاب آیه ۵۹ و ۵۳ است. اگر بخواهیم یک نام‌گذاری داشته باشیم آیه ۳۱ سوره نور به آیه خمار و آیه ۵۹ سوره احزاب به آیه جلباب، آیه ۵۳ سوره احزاب به آیه حجاب و آیه ۳۲ سوره نور آیه نفی تبرّج معروف هستند.

فهم بستر و زمینه نزول آیات
قاضی‌زاده گفت: در فهم آیات قرآن کریم ما نیازمند فهم بستر و زمینه نزول و فرهنگ و عادت‌های حاکم بر زمانه هستیم. دوران مکه و مدینه و مخاطب‌های مؤمن و مسلمانی که چند سالی در محضر پیامبر بودند و مخاطبان مشرک و کسانی که تازه اسلام آورده بودند نمی‌توانند ضرورتاً یکسان باشند. این دو سوره آن‌طوری که در اسباب نزول ذکرشده یکی در اوایل دوران مدینه و دیگری در اواسط نازل‌شده و ترتیب سوره احزاب ۹۰ و سوره نور ۱۰۳ است. اگر سوره بقره را سوره اول مدینه بدانیم و سوره احزاب سوره چهارم مدنی و سوره نور بافاصله بیشتری است.
وی گفت: لغت و نحوه استعمال آنها در آیه شریفه خیلی مهم است. ما یک مفهوم لغوی داریم و یک استعمال عرفی در زمان نزول. اشتباه این دو هم سبب می‌شود گاهی اوقات بعضی از پژوهشگران که در توضیح این آیات مطالبی گفتند که در ادامه عرض می‌کنم.

فروگرفتن چشم‌ها
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: اولین توصیه در آیه ۳۰ سوره نور بر فروگرفتن چشم‌ها در مورد مردان و زنان و حفظ دامن و عورت از نگاه دیگران است که این بحث چندان موردنظر ما نیست البته شاید بخشی از حجاب باشد. حفظ فروج یک بخشی از سَتری هست که لازم است، ولی چون موردبحث نیست و همه این مقدار را قبول دارند چندان به آن نخواهیم پرداخت. آیه ۳۱ که موردبحث ما است در بخش اول آن آمده: «به مؤمنان بگو که چشم‌های خود را از نگاه هوس آلود فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند».

دلایل وجوب حجاب در آیه ۳۱ سوره نور
قاضی‌زاده یادآور شد: به دو جمله که در باب حجاب به مفهوم عرفی امروز هست باید به‌عنوان دلالت‌های صریح و قابل‌توجه کنیم: «زینت خود را جز آن مقداری که نمایان است آشکار ننمایند و روسری‌های خود را بر سینه افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود». آیه از واژگانی استفاده کرده که دال بر وجوب است یا صیغه مضارع در معنای امر در مورد اولی و دومی هم که به‌صراحت امر کرده و خطاب آن‌هم به زنان مؤمن است. پس زنان مؤمن به دو نکته توجه کنند یکی اینکه زینت‌های خود را ظاهر نکنند مگر آن چیزی که به‌طور معمول ظاهر است و دوم اینکه باید روسری‌های خود را بر سینه بگذارند.

فضا و زمینه نزول آیه ۳۱ سوره نور
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به سبب نزولی آیه ۳۱ سوره نور که در چه فضا و زمینه‌ای نازل‌شده گفت: آن چیزی که در روایات ما از کافی شروع می‌شود و همچنین کتاب‌های دیگر، این روایت از امام باقر (ع) آمده که یک جوانی از انصار با زنی مواجه شد. آن زمان زنان روسری‌های خود را از پشت گره می‌زدند جوان از روبرو می‌آمد موقع رد شدن نگاه خود را ادامه داد و وقتی راه می‌رفت صورت او به سمت آن زن و پشت سرش بود و وقتی به کوچه‌ای رسیدند، ناگهان چوبی که در دیوار بود به‌صورتش خورد و صورتش را شکاف و خون جاری شد و به سینه‌اش ریخت و جوان به نزد پیامبر رفت و جریان را تعریف کرد و آن زمان این دو آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور نازل شد. 
وی یادآور شد: البته در نقل کافی آمده که آیه «قل لِلمُومِنین یَغُضُوا مِن أَبصَارِهِم» نازل‌شده، اما ظاهراً این دو آیه، هم نزول بودند و برخی مانند مُفسر مُغتَنَیات الدُرر استناد نزول را به بخش دوم گفتند و از بخش اول روشن است که اشاره می‌کند زن‌ها در مدینه روسری‌های خود را به پشت می‌بستند لذا این آیه شریفه آمد و این چند دستور را بیان کرد. این در حقیقت بستر و سبب نزولی است که ذکر شد.

زینت به چه معناست؟
قاضی‌زاده با اشاره به آیه که زن‌ها نباید زینت خود را مگر زینت آشکار را ظاهر کنند گفت: این زینت به چه معنا است؟ چون اضافه به افراد شده برخی این‌طور معنا کردند که این زینت یعنی بدن‌های آنها که زیبا بوده و زیبایی باطنی است. برخی گفتند مراد از زینت، زیبایی‌های بدن زن نیست بلکه مراد از زینت آن‌طوری که در مَجمعالبیان آمده به معنای مواضع زینت است؛ یعنی جایی که گردنبند یا گوشواره را آویزان می‌کنند. زن‌های که زینت‌های مختلفی را آویز می‌کنند در برخی از جاها این زینت‌ها آشکار هست مثل آنچه در انگشتان یا صورت است، ولی در بعضی از جاها آشکار نیست مثل گردن و گوش. پس این «لا یبدین زینتهن» آنجایی است که زینت به آن آویزان می‌شود یعنی گردن، مچ دست و مچ پا را آشکار نکنند. 
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: جالب است که بدانید برخی نسبت به این سه معنا معنای اول را گرفتند که مراد از زینت یعنی اعضای بدن زن یا تن و پیکر زیبای زن و این معنا را اولاً معنای مختار خودشان اعلام کردند و بعد گفتند بدن زن دو قسمت است یک قسمت متعارف و آشکار است مانند سروصورت، دست‌وپا و یک قسمت‌هایی غیرمتعارف مانند سینه و بالای زانو و غیره؛ لذا مراد آیه این است که بدن خود در بخش‌های متعارف را آشکار کنید، ولی بخش‌های غیرمتعارف را آشکار نکنید. 
وی افزود: اینجا دو اشکال هست اولاً اینکه ما بگوییم مراد از زینت نفسِ بدن است و این خلاف متعارف زینت در قرآن کریم است. درست است که در برخی از جاها بحث تبرّج مطرح‌شده و به معنای یک نوع حرکت همراه با تَبَختُر، آرایش، زیور و خودنمایی است و خودنمایی مستلزم آرایش در برخی موارد است، ولی اصولاً زینت یک امر مشخص و خارج از بدن است. 
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: «خُذوا زِینَتَهُم عِندَ کُلِ مَسجِد» هیچ‌وقت به آن معنا نیست که زینت خود را برگیرید و به مسجد بیاورید. ما این را نمی‌پذیریم و مراد از زینت غیر از معنای اول که معنای غیر ظاهری است و دو معنای دیگر دارد. یکی اینکه محلِ زینت است، چون آشکار کردن خود زینت، مانعی ندارد و سوم هم این است که محل زینت نیست بلکه خود زیورآلات وقتی‌که به بدن وصل شده است. این بخش اول به ما می‌گوید شما حق ندارید مواضعی که زینت دارد و این‌ها آشکار نیستند، مثل گردن و پا و گوش را آشکار کنید چه وقتی‌که زینت به آن آویزان است و چه وقتی زینت به آن آویزان نیست. 
وی همچنین یادآور شد: از بستر نزول خواستند استفاده کنند که زنان عصر نزول نسبت به حفظ اعضای اصلی بدن مثل سینه تا زانو و بانو مقید نبودند و قرآن در این آیه زنان مؤمنه را از آشکار کردن این مواضع، نهی اکید کرده است. این آیه در سوره نور است که ترتیب نزول آن ۱۰۳ هست یعنی بعد از ۷ سوره که نازل شد عمر پیامبر به سرآمد و قرآن تمام شد و هجرت صورت گرفت. یعنی سال هفتم و هشتم هجرت در مدینه نازل‌شده و این چه ربطی به پوشش زنان مشرک در مکه دوران اول ظهور اسلام بودند.

دلالت‌های پوشاندن زینت
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: به نظر می‌رسد همان‌طوری که در آیات و روایات آمده یعنی آنچه در میان عرف مؤمنان آن زمان آشکار بود مثلاً در مجمع‌البیان زینت آشکار و پنهان را این‌گونه توضیح می‌دهد که "زینت آشکار لباس است و زینت پنهان خلخال و گوشواره و دستنبد است. زینت آشکار سرمه و انگشتری و خضاب کف هست یا زینت آشکار در صورت و کف دست‌هاست که این‌ها اشکالی ندارد". 
قاضی‌زاده در ادامه افزود: بخش دوم که دلالت صریح‌تری دارد در مورد روسری است «وَلیَضرِ بنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ باید روسری‌هایشان را بر سینه‌هایشان بیندازند». خُمر جمع خِمار به معنای روسری است. این تعبیر در ترجمه فارسی هم ذکرشده است. این را برای این گفتند که رسم افراد در صدر اسلام این بود که روسری‌ها را از پشت سر می‌بستند. به قول شهید مطهری "زنان عرب معمولاً پیراهن‌هایی می‌پوشیدند که گریبان‌هایشان باز بود و دور گردن و سینه را نمی‌پوشاندند و روسری‌هایی هم که روی سر می‌انداختند از پشت سر می‌آویختند و قهراً گوش‌ها، بناگوش و گوشواره‌ها و جلوی سینه نمایان می‌شد این آیه دستور می-دهد که باید قسمت آویخته همان روسری‌ها را از دو طرف روی سینه و گریبان بندازند تا قسمت‌های یادشده پوشیده گردد".
قاضی‌زاده افزود: خِمار سه معنا دارد اولی یعنی پوشاکی که روی سر می‌اندازند و دوم ردا یعنی پارچه‌ای که پوشاندن نیم‌تنه بالا را انجام می‌دهد و سوم پارچه‌ای است که برای پوشاندن نیم‌تنه پایین است. در حالی که در جوامع روایی ما اگر به معنای خِمار توجه کنید که در باب‌های متعدد بکار رفته است هیچ موقع به معنای بالاپوش یا لُنگ نیامده است. 
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در کتاب شریف کافی که از کتب اصلی ما است یکی از مواردی که مطرح‌شده این است که زن وقتی می‌خواهد تدفین شود لباس‌های متعددی به او پوشانده می‌شود که یکی از آنها خِمار است. در روایتی آمده که زن را در پنج لباس یکی در دِرع (لباس)، مِنتَق (کمربند)، خِمار (روسری) و لَفّافَتَین می‌پیچانند. دِرع را در مقابل خِمار قرار داده پس خِمار نمی‌تواند به معنای لباس باشد. 
وی همچنین گفت: نکته دیگر این است که جُیُوب جمع جَیب هست و به معنای سینه می‌باشد. دوباره کسی که آنجا چنین معنایی را گرفته اینجا هم مجبور شده که یک نوع کثرت احتمال بدهد که سبب شود براساس آن، دیدگاه قبلی را بهره ببرد. گفتند جَیب سه معنا دارد، چون به معنای شکاف است و در بدن سه مدل شکاف داریم. یکی شکاف حاصل از جدایی طرفین لباس به‌شدت رایج بوده، یکی ناحیه سینه زن‌ها و دیگری هم اشاره به شرمگاه دارد. مراد از این جیوب، شکاف ناحیه سینه است. یعنی خانم‌هایی که می‌خواهند لباس بپوشند جلوی لباس خود را ببندند. 
قاضی‌زاده در باب خِمار یادآور شد: مراد از خِمار، روسری است و هرگز به معنای پیراهن و شلوار نیست و جَیب هم به معنای گریبان است؛ لذا باید بر اساس فهم معنای لغت و فهم بستر نزول که اشاره کردیم آنها مقنعه‌ها را به پشت می‌بستند و آیه نازل شد که مقنعه‌ها را به پشت نبندید و رها نکنید. 
وی تأکید کرد: بر اساس استعمالاتی که در روایات ابواب مختلف فقهی مانند باب تکوین زن میت آمد، از اینجا استفاده می‌شود این آیه به روسری آن هم روسری که جلوی سینه را بپوشاند، دلالت می‌کند. شاید کسی این نکته را بگوید که صرف بستن روسری به معنای پوشاندن تمام موی جلوی سر نیست و آیه شریفه نسبت به این مسئله ساکت است؟!
وی در ادامه گفت: درباره این نکته دو پاسخ می‌توان داد یکی اینکه باید ببینیم عرف در زمان نزول چگونه بوده که قرآن کریم آن عرف را پذیرفته، ولی نسبت به پایین روسری مطلبی را اضافه کرده است. اگر کسی بگوید آن زمان روسری زنان به گونه‌ای بوده موهایشان پیدا بوده است. اگر این‌طور باشد می‌توان در این حد پذیرفت که آیه شریفه نسبت به پوشاندن تمام موی سر دلالتی ندارد، ولی بالاخره در پوشاندن موی سر که روسری باشد و اطراف مو بسته شود در این دلالت دارد. 
قاضی‌زاده تأکید کرد: از بعضی از روایات استفاده می‌شود که در عرف زمانه این چنین حکمی برای زنان شهری نبوده و فقط برای زنان بادیه‌نشین بوده که موهای خود را بیرون می‌گذاشتند و اگر به هم آنها بگویید، موهایشان را داخل نمی‌کنند و صحبت شما را گوش نمی‌دهند. نسبت به آنها خیلی حساسیت نداشته باشید و حتی اگر چشم شما به موهایشان افتاد اشکالی ندارد. 
وی همچنین افزود: استنباط می‌شود که حتماً ویژگی‌ای داشتند وگرنه چرا فقط زنان بادیه را گفته؟ وگرنه تمام زنان را می‌گفت. یک جواب این است که آن زمان پوشاندن تمام موی سر به‌وسیله روسری عرف بوده و قرآن کریم هم آن را نفی نکرده است فقط نسبت به پایین عرف خلافی داشتند که آن را درست کرده است.

دلالت آیه جلباب
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: آیه جلباب/۵۹ سوره احزاب، مهم‌ترین آیه‌ای است که در مورد زنان و پوشش سر و سینه و بدن زن‌ها موردتوجه مفسران و فقها قرارگرفته است. چند فراز در این آیه وجود دارد ابتدا خطاب آیه نسبت به همسران و دختران و زنان مؤمن است یعنی مخاطب به‌واسطه پیامبر تنها زنان و دختران ایشان نیستند بلکه تمام مؤمنان هستند. این آیه برخلاف سایر آیات سوره احزاب که درباره همسران پیامبر به-طور خاص آمده و آن آیات بعضاً مورد توجه خاص است و احکامی است که مربوط به زنان مؤمن نیست مانند آیه ۲۸، ۳۰ و ۳۲ احزاب که خطاب آن زنان پیامبر است، ولی در آیه ۵۹ به صراحت در کنار زنان پیامبر از زنان دیگر هم یاد شده است.
وی گفت: در ادامه آمده «یدنین علیهن من جلابیبهن» درباره یدنین یعنی نزدیک‌تر گرداندن و پوشش‌های خود را به خودشان نزدیک کنند و برخی اینطور معنی کردند که روپوش یا سرانداز خود را بپوشند یا چادرهایشان را بر خویش نیک بپوشند. یا چادرهایشان آن قسمتی را که رهاست بر خود بپوشند و بر خود بیفکنند. یا تعبیرهای مختلف که مترجم‌های مختلف گفتند. 
استاد حوزه علمیه قم اشاره کرد: جَلابیب جمع جِلباب است و این واژه یکی از واژگان کلیدی این آیه هست. به‌طور مشخص بعضی از کسانی که این آیه را دال بر حجاب سر و گردن زن ندانستند اینجا به این نکته توجه کردند که جلباب سه معنا دارد، یکی ملحفه و چادر بزرگ که تمام بدن را می‌پوشاند و روی لباس‌های دیگر قرار می‌گیرد. 
وی افزود: دوم مقنعه و روسری بلند است که از خِمار بلندتر است و سینه و بازوان را می‌پوشاند. سوم هم پیراهن و لباس گشادی است که نیم‌تنه بالایی و تمام بدن را در بر می‌گیرد. اگر این سه معنا برای جلباب باشد برخی اینگونه استفاده کردند که مراد آیه از جلباب مشخص نیست. اگر ملحفه و پارچه ندوخته باشد یا اینکه یک مقنعه بلندی باشد که از خِمار بزرگتر است در این صورت دلالت می‌کند که چیزی بر سر بیندازید و سینه‌هایتان را بپوشانید یا چادر سر کنید یا چارقدهایی که از چادر کوچکتر، ولی از روسری بزرگتر است و وقتی زن‌ها سر می‌کنند تا بیش از نیمه سینه و نزدیک شکم و کمر را از جلو پشت می‌پوشاند. 
اگر به معنای مانتوی امروزی یا پیراهن گشاد و وسیع باشد تنها پوشیدن گردن را در بر می‌گیرد و سر را شامل نمی‌شود. 
وی یادآور شد: کتاب‌های لغت متقدم که از سالیان نزدیک به نزول وحی بوده مانند کتاب لغت العین، غالباً جلباب را همان روسری بلند و ملحفه گرفته است و وقتی به این واژه می‌رسد اینطور معنا می‌کند "جلباب یک پارچه‌ای است که وسیع‌تر از روسری (خِمار)، ولی کمتر از آن لباس سرتاسری که مانند عبای بلندی است که تمام بدن را شامل می‌شود که زن به‌واسطه آن سر و سینه‌اش را می‌پوشاند". 
قاضی‌زاده ادامه داد: این معنا از جناب خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب العین دیده می‌شود. در کتاب جَمهَرَۃ اللّغه از ابن دُرَید تقریباً همین معنا را پذیرفتند. در کتاب تهذیب اللغه از محمد بن احمد ازهری، بعدازاینکه واژه جلباب را موردتوجه قرار می‌دهد اینگونه می‌گوید: "جلباب به معنای روسری است و جلباب زن یعنی آن چیز وسیعی که همه زن را در بر می‌گیرد". اولین کسی که معنای لباس را اضافه کرده راغب اصفهانی است که در قرن پنج یا حتی به قول بعضی در قرن شش می‌زیسته که گفته:" جلباب به معنای پیراهن و روسری است". 
استاد حوزه علمیه قم گفت: لغت دیگر موردبحث در این آیه شریفه این است که می‌گوید از جلباب استفاده کنید «ذلِکَ أدنَی یُعرَفنَ فَلَا یُؤذَینَ این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است». مراد اینجا شناخته شدن به عنوان چهره و شخص نیست بلکه شناخته شدن به عنوان شخصیت است. هر گروهی با شخصیت خاص، لباس و زی خاص دارند.
وی افزود: نکته دیگر اینکه یکسری افراد به تعبیر امروز، جوانان اوباش هستند که در تاریکی شب از خارج شدن زنان از منزل سوءاستفاده می‌کردند و صحبت ناروایی می‌گفتند و گاهی به زنان دست می‌زدند. اگر زنان آنها را نهی می‌کردند فرار می‌کردند و اگر زنان عفیف نبودند ادامه می‌دادند. چون این مسأله شب بود و زنان برای نماز یا قضای حاجب بیرون می‌رفتند، در تاریکی مورد اذیت قرار می‌گرفتند. 
وی ادامه داد: بعضی از زنان عفیف که این مسأله برایشان پیش‌آمده بود زمینه نازل شدن این آیه بودند. معنای آیه این است که اگر شما جلباب های خود را نزدیک کنید و سروصورت و سینه را بپوشانید و خودتان را محفوظ نگه‌دارید این سبب می‌شود آنهایی که اهل اذیت زنان و دختران معمولی هستند احساس می‌کنند نباید با این افراد برخورد کنند.

سبب نزول آیه جلباب
قاضی‌زاده خاطرنشان کرد: البته در باب سبب نزول دو مطلب نزدیک به هم ذکر شده است؛ یکی اینکه شما جلباب های خود را نزدیک کنید تا نسبت به زنانی که اهل این پوشش نیستند، محفوظ باشید. یکسری هم از اسباب نزول نقل شده که زنان نزول این آیات زنان غیرآزاد (برده) از جلباب استفاده نمی‌کردند و گاهی زنان آزاد و با شخصیت هم از همان‌طوری راه می‌رفتند. 
وی افزود: لذا قرآن کریم می‌گوید برای اینکه زنان آزاد از زنان کنیز شناخته شوند، گویا افراد هرزه بیشتر به زنان کنیز طمع داشتند و وقتی به آنها می‌گفتند چرا به این زنان تعرض کردید می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و فکر کردیم که کنیز هستند. قاعدتاً وقتی رِدا بر دوش بگیرند این مشکل برطرف می‌شود. البته این سبب نزول دوم را بعضاً نپذیرفتند، زیرا گویا قرآن کریم آزار دیدن کنیزان را اشکال نمی‌دانسته لذا گفته زنان آزاد خود را جدا کنند. درحالی‌که به نظر می‌رسد این اشکال درست نیست چرا که مشکل زنان آزاد اینگونه می‌تواند حل شود و مشکل زنان کنیز هم با توصیه‌های دیگر مورد توجه قرار گیرد. 
وی افزود: در فقه اینطور گفته می‌شود که حکمت حکم می‌تواند به فهم حکم کمک کند، ولی نمی‌تواند موجب تخصیص یا تعمیم حکم شود. به این معنا که در آیه اطلاق امر به پوشیدن جلباب و نزدیکتر کردن آن است. اینکه چارقد یا چادر سر کنید که موجب می‌شود گردن، موها، گوش‌ها و سینه پوشیده بماند. 
قاضی‌زاده تأکید کرد: آیه ۵۳ که واژه حجاب دارد دلالتی بر مسئله سَتر و پوشش ندارد. حجاب به معنای حائل است و بین دو چیز مانند پرده مانع ایجاد می‌کند. در این آیه آمده که در خانه پیامبر اگر چیزی از همسران پیامبر می‌خواهید از پشت پرده بگیرید. دلالت بر این دارد که اگر مسلمانان می‌خواهند با زنان پیامبر ارتباط برقرار کنند، وظیفه الزامی و ترجیحی را دارند که حتی اگر زنان پیامبر سَتر و چادر دارند، ولی بااین‌حال از پشت پرده از آنها بخواهید.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha