یادداشت// آرش فهیم؛
تعزیه علاوه بر این که به عنوان یک آئین سوگواری شناخته می شود، یکی از گونه های نمایشی ایرانی هم محسوب می شود که از دیر زمان در کشور ما و برخی مناطق شیعه نشین جهان رواج داشته است.
به گزارش «سدید»؛ آرش فهیم در یادداشتی درباره هنر- آئین تعزیه خوانی نوشت:  تعزیه یا شبیه خوانی یکی از مناسک سنتی عزاداری برای اولیای مذهبی است که هنوز هم در مناسبت هایی چون دهه اول محرم در گوشه و کنار جامعه ما برگزار می شود. تعزیه علاوه بر این که به عنوان یک آئین سوگواری شناخته می شود، یکی از گونه های نمایشی ایرانی هم محسوب می شود که از دیر زمان در کشور ما و برخی مناطق شیعه نشین جهان رواج داشته است. این پدیده البته فراز و نشیب های فراوانی داشته و به فراخور زمان و مکان تغییر شکل هایی یافته است. اما همواره به عنوان یک هنر- آئین ایرانی و شیعی شناخته شده و توانسته به عنوان یک کالبد فرهنگی، هم به انتقال فرهنگ شیعی و عاشورایی کمک کند و هم در حفظ هنرهای سنتی ایرانی تاثیر بسزایی داشته است. بدون شک هنرمندان متعهد و خوش ذوق این هنر- آئین نقش مهمی را در پاسداری از میراث فرهنگی کشورمان، به خصوص در دوران هجوم مدرنیسم و غربگرایی ایفا نمودند. امروز هم باتوجه به گسترش روزافزون رسانه های تکنولوژیک، هنرهای جدید و موقعیت های صنعتی در کشورمان، تعزیه می تواند به عنوان ساختار نگه دارنده بخشی از سنت های فرهنگی و هنری به کار آید به همین دلیل شناخت و باز تولید تعزیه براساس مقتضیات روز، یک ضرورت فرهنگی محسوب می شود.
شناخت تعزیه

تعزیه از نظر لغوی ریشه در «عزا» دارد. در دایره المعارف تشیع درباره آن نوشته شده که «تعزیه در لغت به معنی سوگواری]تعزیت[برپای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن حال از خویشان مرده است. ولی در اصطلاح به گونه ای نمایش مذهبی منظوم گفته می شود که در آن عده ای اهل ذوق و کارآشنا در مناسبت های مذهبی و به صورت غالب، در جریان سوگواری های ماه محرم برای باشکوه تر نشان دادن آن مراسم و یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوی بهره مندی از شفاعت اولیای خدا به روز رستخیز، تشفی خاطر، بازیافت تندرستی، یا برای نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا، به ویژه اهل بیت پیامبر(ص) با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایی خاص و نیز بهره گیری از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخی از موضوعات مذهبی و تاریخی مربوط به اهل بیت(ع)- به ویژه واقعه کربلا- را پیش چشم بینندگان بازآفرینند.»

تعزیه به لحاظ تاریخی منشا کاملاروشنی ندارد. برخی مدعی هستند که پیش از ورود اسلام به ایران و رهایی ایرانیان از ستم موروثی و طبقاتی نظام نژادپرستانه ساسانی و برای بزرگداشت پهلوانان، مراسمی مشابه تعزیه برگزار می شد که به «سوگ سیاوش» معروف بود.

اما نخستین اعمال که حاکی از نوعی تعزیه بود به زمان حکومت آل بویه برمی گردد؛ حکومتی که گرایش علوی داشت و مردم را به برقراری عزاداری و ذکر مصائب ائمه(ع) تشویق می کرد.

با روی کار آمدن صفویه و رسمی شدن شیعه به عنوان مذهب اکثریت مردم ایران، تعزیه نیز تقویت شد. اما منابع مختلف اوج این هنر را در دوران قاجاریه دانسته اند. البته در این دوران به دلیل افزایش سلطه بیگانگان استعمارگر بر ایران، برخی از نمادهای غربی هم وارد تعزیه شد. در دوران رضاشاه دیکتاتور به دلیل رویکرد سرکوبگرانه سلطنت علیه اسلام و مردم متدین کشورمان، تعزیه نیز بسیار منزوی شد و تا مرحله ریشه کن شدن پیش رفت. اما مردم غیور کشورمان این هنر را نیز مانند مذهب و فرهنگشان از چنگ حکومت انگلیسی رضاشاه حفظ کردند. در دوران سلطنت آمریکایی محمدرضا شاه پهلوی، تعزیه تا حدودی آزاد شد. اما حکومت که نمی توانست در مقابل موج خروشان ملهم از فرهنگ عاشورایی صف آرایی کند، سعی در تحریف و آلوده کردن آئین ها و مناسک مذهبی، از جمله تعزیه داشت تا به این وسیله خیزش و بیداری اسلامی مردم را کنترل کند.

تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی خونی تازه در رگ های این هنر و آئین دمیده شد. روند احیای مذهبی و بازگشت به خویشتن، مسیری بود که تعزیه هم یکی از منزل های آن محسوب می شد. به همین دلیل با اینکه این هنر در کشاکش وحشیانه حکومت های سلطنتی و فرهنگ غربی آسیب های فراوانی دیده بود، مورد توجه مدیریت فرهنگی پس از انقلاب قرار گرفت و حیات آن استمرار یافت. تا آنجا که حتی در چند سال اخیر مراسم تعزیه خوانی با حمایت دولت در نقاطی همچون محوطه تئاتر شهر اجرا می شود و هنرمندان شاخص این عرصه در آن خودنمایی می کنند.

آنچه مسلم است این که تعزیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از حالت عزاگونه صرف خارج و با لحنی حماسی تر به میدان آمد.

تعزیه هنری کامل و جذاب است که با تلفیق سه هنر نمایش، موسیقی و شعر، قابلیت هایی بیش از آنچه تا به حال ظاهر شده دارد. به طوری که به عنوان مثال بسیاری از گوشه ها و مایه های آواز ایرانی در تعزیه شکل گرفت. گوشه هایی چون حسینی، عراق، و... حتی برخی موسیقیدانان و تصنیف سازان معروف مثل عارف قزوینی با الهام از تعزیه خوانی، آواپردازی می کردند.

باز تولید تعزیه

یکی از عواملی که به تعزیه آسیب می زند، نگاه موزه ای به آن است. به عبارت بهتر برخورد با این هنر- آئین از زاویه دید شبه روشنفکرانه و مستشرقانه مانع نوزایی و شکوفا شدن قابلیت های ناشناخته آن می شود. نباید به تعزیه، فقط به عنوان یک میراث فرهنگی و تاریخی نگاه کرد و ارزش آن را به شاخصه های زیبایی شناختی و تزئینی محدود نمود. زیرا تعزیه تنها با حضور دائمی در متن جامعه و همراه شدن با آرمان ها و مبارزات مردم می تواند به حیاتی پویاتر از همیشه برسد. پس باید نگاه موزه ای به تعزیه، به نگاه کاربردی تغییر کند. ساختار تعزیه باید با الهام از حماسه عاشورا، به زبان روز سخن بگوید و جلادهنده شور انقلابی مردمی در تقابل با یزیدیان امروز باشد. مسئله به روز شدن و توجه به مقتضیات زمانه، از جمله مهمترین ابعادی است که در تعزیه باید در نظر گرفته شود.

تعزیه همچنین برای کل سازمان تئاتر کشور یک فرصت است. تئاتر ما با تعزیه از این هنر- آئین می تواند مردمی تر شود و پیشرفت کند. به این ترتیب که با ایجاد فرصت های مطالعاتی و تحقیقاتی برای علاقه مندان، شاخص ها و اجزای آن بیش از پیش شناخته شده و سعی شود تا در خلق آثار نمایشی و نوشته شدن نمایشنامه ها از تعزیه وام گرفته شود.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha