مروری بر فیلم «نگهبانانی از دیرباز»؛
 از ابتدای اختراع سینما و صنعت فیلمسازی، گونه علمی - تخیلی جایگاه ویژه و خاصی در بین فیلمسازان و تماشاگران داشته است. اخیرا پخش فیلم «نگهبانانی از دیرباز» باعث شده منتقدان از جابه‌جایی مرز‌های گونه علمی - تخیلی بگویند.
به گزارش «سدید»؛ صنعت سینما هر روز که می‌گذرد، برای فیلم‌هایش داستان‌های تازه و البته عجیب و غریبی پیدا می‌کند. شاید به همین دلیل است که منتقدان می‌گویند خدا آخر و عاقبت محصولات سینمایی را به خیر کند! نمونه نوآوری‌های عجیب و غریب صنعت سینما، همین «نگهبانانی از دیرباز» است که داستانی به‌شدت غریب و غیرقابل باور دارد. اما به نظر می‌رسد که از این به بعد باید منتظر داستان‌هایی از این دست روی پرده سینما بود. برای تهیه‌کنندگان، فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسان گونه علمی - تخیلی همیشه جای خوبی برای بیان داستان‌ها و ماجرا‌هایی عجیب و غریب و غیرقابل باور بوده است. حال و هوای این گونه سینمایی فرصت خوبی برای سازندگان فیلم‌های آن فراهم می‌کند تا تماشاگران خود را به دنیا‌هایی غیرقابل تصور ببرند و موضوعاتی را به نمایش بگذارند که در نگاه اول اصلا مورد قبول و پذیرش عموم مردم نیستند. با توجه به استقبال تماشاگران از فیلم‌های با حال و هوای عجیب و غریب و غیرقابل باور، می‌توان انتظار داشت که در سال‌های پیش رو تعداد بسیار بیشتری فیلم در این حال و هوا تهیه و تولید شود.

نگهبانانی از دیرباز شارلیز ترون، بازیگر آفریقایی‌تبار و اسکار‌گرفته سینما را در نقش اصلی دارد. این اکشن علمی - تخیلی آینده‌نگرانه و ابرقهرمانانه را جینا پرینس بیتوود کارگردانی کرده است. استقبال بالا از فیلم بعد از پخش اینترنتی، امتیاز بالایی را نصیب هنرمندان زن کرده و تحلیلگران سینمایی براساس آن می‌گویند در آینده باز هم تعداد بیشتری فیلمساز زن پشت دوربین فیلمبرداری قرار خواهند گرفت. کیکی لاین، ماتیاس شونارتز، لوکا ماررینلی، ون ورونیکا نگو، هنری ملینگ و چیویتل فجیوفور دیگر بازیگران فیلم هستند. شبکه نتفلیکس این محصول پرسروصدای خود را اوایل ماه جولای به صورت استریم و اینترنتی پخش کرد و بازخورد خوبی از تماشاگران و دوستداران سینما گرفت. در عین حال، منتقدان هم نقد‌های مثبتی برای آن نوشتند. در این نقد‌ها بیش از هر چیز روی بازی خوب و قابل تامل شارلیز ترون در یک نقش اکشن و سکانس‌های باکیفیت اکشن فیلم تاکید شده بود.

 یک قهرمان نامیرا
اندی (با بازی ترون) ابرقهرمان و موجود نامیرایی است که حدود ۶۰۰۰ سال سن دارد. او با آن که یک تاریخ طولانی را پشت سرش دارد، اما جوانی ۴۰ ساله به نظر می‌رسد. اندی از قدرت‌هایی مافوق طبیعی برخوردار است و هیچ سلاحی توان نابودی‌اش را ندارد. او از این توانایی برای کمک به مردم عادی استفاده کرده و قرن‌هاست که به این کار خود ادامه می‌دهد. هدف اصلی او پیدا کردن افرادی مثل خودش است. او ارتشی سه نفره دارد که با همراهی آنها، کارهایش را انجام می‌دهد. در شرایطی که اندی موفق به کشف موجود نامیرای تازه‌ای به نام نایل (با بازی کیکی لاین) شده، راهی ماموریتی برای نجات جان گروهی کودک اسیر در جنوب سودان می‌شود. کاپلی (با بازی فجیوفور) مامور سابق سازمان سیا که با اندی آشنایی دارد، این ماموریت را به او محول می‌کند. اما این ماموریت پوششی برای فریب اندی و دوستانش است تا تواناهایی‌های خود را جلوی دوربین‌های مداربسته به نمایش بگذارند. استیو مریک پزشک و دانشمندی نیمه دیوانه و مالیخولیایی (با بازی هنری ملینگ)، به دنبال شکار موجودات نامیرا برای اهداف غیرانسانی خود است و با کمک کاپلی موفق به دستگیری همکاران اندی می‌شود. اندی که توانسته نایل نامیرای تازه را در افغانستان پیدا کند، همراه او به مقر مریک رفته و با از پادرآوردن این دیوانه روانی و همکارانش، دوستان خود را نجات می‌دهد، اما این پایان ماجرا نیست. مدتی بعد از این واقعه، بوکر (با بازی ماتیاس شونارتز) که به دلیل خیانت به اندی از گروه اخراج شده، دیداری محرمانه با کوئین (با بازی ورونیکا نگو) دارد. کوئین صمیمی‌ترین دوست اندی است که همراه او در قرون وسطی دستگیر و زنده به آب اقیانوس انداخته شده است. او که اندی را مسؤول و مقصر دستگیری و حبس طولانی‌اش می‌داند، برخلاف تصور اندی زنده مانده و حالا برای گرفتن انتقام برگشته است.

 وفاداری به قصه
زمانی که مارس ۲۰۱۷ بحث تولید فیلم مطرح شد، نزدیکان مدیران شبکه نتفلیکس نسبت به موفقیت فیلمی با این داستان و حال و هوا ابراز تردید کردند. فیلمنامه با نگاهی به یک داستان مصور مضحک قلمی اثر گرگ روکا نوشته شده بود. شرط روکا برای تولید نسخه سینمایی از داستانش این بود که سازندگان فیلم کاملا به این داستان و شخصیت‌هایش وفادار بمانند. مدیران نتفلیکس که سخت شیفته داستان روکا شده بودند، چند ماه بعد جینا پرینس بیتوود را به‌عنوان کارگردان نسخه سینمایی انتخاب کردند. با این کار، رسانه‌های گروهی متقاعد شدند که نگهبانانی از دیرباز در دستور تولید و ساخت قرار گرفته است. نتفلیکسی‌ها برای اطمینان خاطر گرک روکا، او را مسؤول نگارش فیلمنامه کردند تا بعد‌ها ادعایی را در رابطه با وفاداری به داستان مطرح نکند! با هزینه ۷۰ میلیون دلاری که برای تولید فیلم در نظر گرفته شد، پرینس بیتوود تبدیل به اولین فیلمساز زن سیاهپوستی شد که وظیفه کارگردانی یک اکشن کمیک استریپی پرهزینه و گران‌قیمت را به‌عهده می‌گیرد. شرکت مستقل فیلمسازی اسکای دنس که به این پروژه علاقه‌مند شده بود، در تولید فیلم مشارکت کرد. شارلیز ترون برای بازی در نقش اصلی دعوت به همکاری شد و او که قبل از آن در اکشن سطح بالایی، چون «مکس دیوانه» ظاهر شده بود، احساس کرد نگهبانانی از دیرباز هم می‌تواند موفقیت این فیلم را برایش تکرار کند. نکته جالب این که هیچ‌یک از صحنه‌های فیلم در خاک آمریکا فیلمبرداری نشد. به‌جز مراکش (که صحنه‌های مربوط به افغانستان و سودان در آنجا گرفته شد)، چند شهر اروپایی مکان‌های اصلی فیلمبرداری بودند. استودیوی قدیمی شپرتون انگلستان هم میزبان بخش مهمی از سکانس‌های فیلم بود. به دنبال پخش اینترنتی نگهبانانی از دیرباز، مدیران نتفلیکس اعلام کردند بیش از ۷۲ میلیون نفر در چهارهفته اول پخش فیلم به تماشای آن نشسته‌اند. در تاریخ فیلمسازی این شبکه، این اکشن علمی - تخیلی لقب چهارمین اثر پربیننده نتفلیکس را از آن خود کرد. با توجه به پایان تعلیقی فیلم، منتقدان حدس زدند نتفلیکس علاقه‌مند به ساخت دنباله‌هایی بر آن است. روکا، نویسنده داستان کمیک‌استریپی نگهبانانی از دیرباز می‌گوید: «این جور داستان‌ها همیشه جایی برای دنباله‌دار شدن از خودشان به جا می‌گذارند. اگر مدیران نتفلیکس از من ادامه داستان را بخواهند، آماده نوشتن آن هستم.» روکا در حالی چنین چیزی را می‌گوید که سال گذشته میلادی، داستانی در ادامه داستان نسخه اصلی نوشته و منتشر شد! این داستان گرافیکی هم مورد استقبال جماعت کتابخوان قرار گرفت و در فهرست پرخواننده‌ها و پرفروش‌های دنیای کتاب جای گرفت.


گفت‌و‌گوی هالیوود ریپورترز با شارلیز ترون:
منتظر قسمت بعدی هستم
کمتر بازیگری را این روز‌ها می‌توان پیدا کرد که هم فیلم‌های اکشن و تماشاچی‌پسند بازی کند و هم در درام‌های اجتماعی و غیرمتعارف ظاهر شود. زمانی که منتقدان حضور بازیگر در هر دو نوع سینما را تایید کنند، هنرمند بودن این بازیگر بیشتر مشخص می‌شود. در بین بازیگران جوان و موفق سینما، شارلیز ترون یکی از آن معدود هنرمندانی است که در این گروه جای می‌گیرد. به قول منتقدان، بازیگران زیادی هستند که می‌خواهند در این فهرست قرار گیرند. اما موفقیت با این گروه از بازیگران همراه نیست. نمونه‌اش تام کروز است! شارلیز ترون در حالی که با بازی جذابش در درام سیاسی و افشاگرانه «بمب خبری» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از مراسم مختلف سینمایی شد، با «نگهبانانی از دیرباز» وجه دیگری از توانایی‌هایش را به نمایش می‌گذارد. او توضیح می‌دهد که داستان گرافیکی گرگ روکا را اولین‌بار سال ۲۰۱۷ زمانی که مشغول بازی در اکشن جاسوسی «موطلایی اتمی» بود، مطالعه کرد و بعد از خواندن چند صفحه اول آن احساس کرد که بسیار این داستان را دوست دارد و علاقه‌مند به بازی در نسخه سینمایی احتمالی آن است. در عین حال، به این نکته جالب و مهم هم اشاره می‌کند که تمام بدلکاری‌های فیلم را هم خودش انجام داده و در صحنه فیلمبرداری خبری از بدلکار نبوده است. البته ترون صادقانه به این موضوع هم اشاره می‌کند که تقریبا تمام بازیگران محوری فیلم، بدلکار خودشان بودند!


 کار با یک فیلمساز زن چگونه بود؟
همیشه زمانی که یک خانم پشت دوربین فیلمبرداری قرار می‌گیرد، این پرسش مطرح می‌شود! فکر نمی‌کنم تفاوتی بین فیلمساز زن یا مرد وجود داشته باشد. نکته اصلی توانایی انجام این کار است و نه جنسیت کارگردان. یک فیلمساز زن می‌تواند کارگردان بدی باشد، همان‌طور که در مورد یک فیلمساز مرد هم می‌توان این جمله را تکرار کرد. اما چون نسبت به کار هنرمندان زن حساسیت وجود دارد، آن‌ها بیشتر از بقیه زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند. در رابطه با پرینس بیتوود آن چه مرا بیشتر کنجکاو کرد این بود که ساخته‌های قبلی‌اش درام‌هایی اجتماعی و خانوادگی بودند. «عشق و بسکتبال» و «راز زندگی زنبورها» یش را دیده بودم و تعجب کردم که برای کارگردانی اکشن پرزدوخورد و علمی - تخیلی، چون نگهبانانی از دیرباز انتخاب شده است. اما او کارش را بسیار خوب و فوق‌العاده انجام داد و نشان داد که می‌توان به خانم‌های فیلمساز اعتماد کرد و پروژه‌های سنگین و گران‌قیمت را به دست‌شان سپرد.


 زمان بازی در فیلم فکر می‌کردید صاحب قسمت‌های بعدی شود؟
الان تولید دنباله‌هایی بر اکشن‌های ابرقهرمانانه مد است و تماشاگران هم آن‌ها را دوست دارند. البته فیلم ما تفاوت‌هایی با بقیه فیلم‌های این گونه پرطرفدار دارد و چیز‌های تازه‌ای را مطرح می‌کند، اما خودم به‌عنوان بازیگر فیلم، دوست دارم قسمت‌های بعدی‌اش هم ساخته شود. دوست دارم در دنباله داستان، مکاشفه‌ای در رابطه با شخصیت‌های داستان و روابط بین آن‌ها مرد بحث و بررسی قرار گیرد. در فیلم اول، چندان به روابط بین شخصیت‌ها پرداخته نشد. این در حالی است که این نکته موضوع بسیار مهمی است. در داستان فیلم، تماشاچی چند شخصیت متفاوت را در کنار هم می‌بیند و حتما برایش جذاب است که ببیند آن‌ها چگونه روابطی با هم دارند و گذشته‌شان چیست. بیشتر و مهم‌تر از هر چیز، رابطه بین دو شخصیت اندی و کوئین است. در فیلمی که مردم دیده‌اند، این رابطه مورد اکتشاف قرار نمی‌گیرد. به همین دلیل، بسیار هیجان زده‌ام که این فرصت فراهم شود تا در فیلم دیگری این موضوع به بحث گذاشته شود. حضور یک شخصیت زن قوی دیگر در کنار اندی، داستان را بسیار جذاب‌تر می‌کند و حتما برای تماشاگران هم جالب توجه است که این داستان را دنبال کنند.

 بازی و حضور در نگهبانانی از دیرباز چه تفاوتی با دیگر فیلم‌هایتان داشته است؟
برای من به‌عنوان یک هنرمند زن، بسیار قابل‌توجه بود که تعداد بسیار زیادی از عوامل تولید فیلم را خانم‌ها تشکیل می‌دادند. البته من به‌جز بازی در فیلم، یکی از تهیه‌کنندگانش هم بودم و برایم باعث افتخار است که بگویم خانم‌ها سهم بسیار زیادی در ساخت و موفقیت آن داشته‌اند. برایم باعث تاسف است که بگویم هنرمندان خانم در این حرفه و صنعت، آن‌طور که باید و شاید مورد توجه و حمایت قرار نمی‌گیرند. وقتی به گذشته نگاه و کارنامه ۲۵ ساله حضورم در دنیای سینما را نگاه و مرور می‌کنم، متوجه این حقیقت تلخ می‌شوم که بیشتر از خانم‌های هنرمند با آقایان هنرمند کار و همکاری کرده‌ام. این عادلانه نیست. به همین دلیل، برایم بسیار مسرت‌بخش بود که سر صحنه فیلمبرداری فیلمی ظاهر می‌شدم که دوروبرم پر از خانم‌های فعال بود و این جمعیت زنان بود که مرا احاطه کرده بودند. آن‌ها فقط تعدادی خانم نبودند. آن‌ها خانم‌های هنرمند و مستعدی بودند که به کارشان عشق می‌ورزیدند.

 پس فیلم را با انرژی مضاعفی بازی کردید؟
با یک انرژی متفاوت! باید بگویم نگهبانانی از دیرباز فیلمی زن محور بود که اکثریت عوامل تولیدش را خانم‌ها تشکیل می‌دادند. شما جلو و پشت دوربین زنان مستعد و علاقه‌مندی را می‌دیدی که کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دادند و بسیار جدی و مصمم بودند. البته بسیار هم سخت بود. فکر کنم موفقیت فیلم همه ما را به این فکر وا می‌دارد که فشار بیشتری به صنعت سینما و شرکت‌های فیلمسازی وارد کنیم که در فیلم‌هایشان از تعداد بیشتری هنرمند مستعد خانم استفاده کنند. این کار حتما تاثیر مثبت خودش را در محصولی که آماده نمایش روی پرده سینما می‌شود، نشان خواهد داد. من به نوبه خودم این فشار را به همکارانم خواهم آورد، ضمن این که این نوع داستان‌گویی هم باید ادامه پیدا کند.

 در جایی گفته بودید مایل هستید ریحانا هم در قسمت بعدی نگهبانانی از دیرباز بازی داشته باشد. جدی گفته بودید؟
بله، آخر مدیر برنامه هر دوی ما یک نفر است! دوستانی قدیمی هستیم و مدتی قبل من این نکته را به صورت شوخی در یک جمع بیان کردم. اما از شوخی گذشته، خیلی دوست دارم او هم نقشی در دنباله فیلم داشته باشد. هنرمند خوبی است و کارش را با جدیت انجام می‌دهد.

دست خالی سینمای ایران در گونه علمی - تخیلی
من تخیل را دوست ندارم!
 از ابتدای اختراع سینما و صنعت فیلمسازی، گونه علمی - تخیلی جایگاه ویژه و خاصی در بین فیلمسازان و تماشاگران داشته است. از کلاسیک‌هایی، چون «سفر به ماه» در روز‌های ابتدایی سینما تا به امروز، همواره فیلم‌هایی تولید و در معرض دید تماشاگران قرار گرفته که در این گونه تهیه شده‌اند. البته هالیوود همیشه پیشتاز تولید این‌گونه فیلم‌ها بوده و بهتر از هر صنعت فیلمسازی دیگری توانسته در ساخت این نوع فیلم‌ها موفق عمل کند. در کنار توان بالای مالی (که برای تولید این نوع فیلم‌ها جزو ضرورت اصلی و اولیه به‌حساب می‌آید)، هالیوود تکنیسین‌های این کار را نیز دارد. با کمک همین تکنیسین‌های توانمند است که هر روز فیلم‌های تازه‌ای ساخته می‌شود که گونه علمی - تخیلی را وارد وادی و حیطه جدیدی کند.

سینمای ایران هم از دیرباز به دنبال تولید فیلم‌هایی از این دست، در حد امکان و توانایی‌هایش بوده است. تلاش هنرمندان ایرانی در این رابطه، البته به نتایج درخشانی نرسیده است، اما همین تلاش‌های اندک حکایت از علاقه‌مندی هنرمندان برای کسب تجربه‌های تازه در این گونه سینمایی می‌کند. اگر منصفانه به ماجرا نگاه کنیم، نمی‌توانیم تقصیر را به گردن هنرمندان داخلی بیندازیم. با نگاهی به انبوه تولیدات سینمایی در قاره‌ها و کشور‌های دیگر، متوجه این واقعیت می‌شویم که سهم گونه علمی - تخیلی در تولیدات بسیاری از کشور‌های جهان (و به‌ویژه اروپا که بهترین تخصص سینمایی را بعد از هالیوود دارد) همچنان اندک و ناچیز است.

سینمای قبل از انقلاب که بخش اعظم تولیداتش اختصاص به کلاه مخملی‌های جاهل و درام‌های اشک‌آور داشت، فیلمی، چون «شب‌نشینی در جهنم» را داشت که استفاده بسیار زیادی از حقه‌های سینمایی کرده بود و تروکاژ‌های بسیاری داشت. این درام خانوادگی داستان مرد ثروتمند خسیسی را تعریف می‌کرد که سر از جهنم درمی‌آورد و متوجه رفتار‌های غلط خود می‌شود و توبه می‌کند. برای سینمای فقیر دهه ۴۰ شمسی ایران، جلوه‌های ویژه این فیلم نوعی انقلاب به حساب می‌آمد.

در سینمای بعد از انقلاب، گونه علمی - تخیلی در سال‌های بعد از جنگ است که امکان خودنمایی پیدا می‌کند. در سال‌های جنگ فیلم‌های ایرانی در کنار تعریف داستان‌های جنگی، بیشتر به دنبال درام‌های خانوادگی بودند. در سال‌های بعد از جنگ است که گونه‌هایی، چون کمدی و علمی - تخیلی، فرصتی برای ابراز وجود پیدا می‌کند. تهمینه میلانی را باید جزو معدود فیلمسازانی دانست که روی خوشی به گونه علمی - تخیلی نشان داد. او قبل از ساخت فیلم‌هایی با محوریت زنانه و دفاع تمام قد از نسوان، با کارگردانی فیلم‌هایی، چون «دیگه چه خبر» و «کاکادو» در سال‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۷۳، نمونه‌هایی از فیلم‌های فضایی و علمی‌-‌تخیلی را به تماشاگران ارائه کرد. هر دو فیلم بازخورد خوبی در جدول گیشه نمایش داشت. دیگر همکار زن این خانم فیلمساز فریال بهزاد هم در اولین ساخته‌های سینمایی‌اش «کاکلی» (براساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی)، «دره شاپرک‌ها» و «مرد نامرئی» در سال‌های ۱۳۶۹، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۴، نمونه‌های دیگری از فانتزی‌های علمی - تخیلی را ارائه داد. زمانی که به ساخته‌های علمی - تخیلی ابوالحسن داوودی «من زمین را دوست دارم» و «سفر جادویی» در سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۲ نگاه می‌کنیم، متوجه دو نکته مهم می‌شویم؛ اول این که تمام این فیلم‌ها محصول سینمای کودک و نوجوان هستند و لحن بزرگسالانه ندارند و نکته دوم این که، این فیلم‌ها خاص یک دوره زمانی مشخص در اوایل دهه ۷۰ شمسی هستند که جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان اصفهان با موفقیت برگزار می‌شد. بعد از این دوره زمانی، کمتر فیلمی (چه برای بزرگسالان و چه برای کودک و نوجوان) تولید می‌شود که از چنین حال و هوایی برخوردار باشد.

انتهای پیام/
منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha