لوازم مسأله شناسی و روش شناسی مطالعات دینی حجاب؛
به گمان من حج نماد رفع تبعیض جنسیتی است و باید در مطالعات دینی دیده شود. اینکه در طواف زن موظف است صورت خود را باز بگذارد. نمی‌توان احتمال داد جامعه آرمانی دینی به جایی برسد که صورت زن باز باشد ولی نگاه زنانه و مردانه به هم نداشته باشند و با شنیدن اسم زن تلقی جنسیتی پیدا نکنند. این‌ها قابل مطالعه است چه اثبات شود چه رد شود. پس مسأله حجاب را باید در مجموعة مسائل زنان در نظر گرفت.
گروه راهبرد «سدید»؛حجت الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی در سلسله کلاس‌های مجازی مدرسه مطالعات فقه معاصر در رابطه با موضوع چالش‌های فقهی حجاب به مسأله شناسی و روش شناسی مطالعات دینی حجاب پرداخت.
این استاد دانشگاه و حوزه در مورد روش شناسی مطالعات حجاب عنوان کرد: منظور از روش‌شناسی این است که اصول و قواعدی را که در پژوهش مربوط به حجاب باید رعایت کنیم چیست؟ مشخص است که برای پژوهش قواعد عامی داریم که هر پژوهش می‌طلبد به آن قواعد توجه کند. پژوهشگر تمام منابع را ببیند و نحوه تجزیه و تحلیل را مشخص کند. قواعد خاص پژوهش در حوزه مطالعات دینی داریم که اصول و قواعد خاص خود را دارد که بادی در چارچوب قرآن و سنت و به ظواهر سخن و کلمات توجه شود. خارج از ضوابط و ساختار سخن چیزی را بر متن تحمیل نکنیم بخشی به عنوان قواعد خاص مطالعات دینی است و بخشی هم قواعد اخص است که در حوزه حجاب باید که نکاتی را در نظر بگیریم.
وی چهار اصل را برای انجام پژوهش و تحقیق به عنوان قواعد خاص و عام بیان کرد و گفت: لذا اصولی که ذکر می‌کنم بخشی عام است و در مطالعات دینی باید مورد توجه قرار گیرد و بخشی خاص حوزه پوشش و اختلاط و ارتباط زن و مرد باید مورد توجه و دقت قرار داد.

ضرورت نگاه جامع به قرآن و سنت در مورد حجاب
وی دراین رابطه عنوان کرد: اصل اول به گمان بنده این است که ما نگاه جامعی به ادلة دینی داشته باشیم و رعایت جایگاه این ادله و ترتیب آن‌ها را بکنیم. منابع دین‌شناسی چهار مورد است که شامل قرآن، سنت، اجماع و عقل است. اجماع و عقل در امتداد قرآن و سنت است. اجماع که به‌خصوص کاشف سنت است و عقل هم عرصه‌هایی که به‌صورت مستقیم وارد می‌شود اندک است لذا منابع دین‌شناسی ما قرآن و سنت است. ما در بحث حجاب و بحث‌های‌ دیگر باید قرآن و سنت را کامل ببینیم و نگاه جامع داشته باشیم. کلیة آیات قرآنی که مرتبط با این بحث است باید دیده شود و کلیة موارد سنت هم در نظر گرفته شود و علاوه بر اینکه همه این‌ها دیده شد، رعایت جایگاه و ترتیب هم بشود که میان قرآن و سنت، قرآن مصدر اول است چرا که قرآن مصدری است که به سنت اعتبار بخشیده است لذا پیامبر و سایر پیشوایان فرمودند: اگر سخنی از ما برای شما نقل شد با کتاب خدا سازگار بود بپذیرید و اگر سازگار نبود کنار بگذارید.
در این رابطه وی با اشاره به اینکه در بحث‌های فقهی توجه به روایات زیاد شده است بر دو نکته تأکید کرد: یکی اینکه درباره قرآن باید تأکید بیشتری کرد و نوع توجهات در بحث قرآن به‌سوی دو آیه در سوره‌های احزاب و نور با تعبیرات جلباب و خمر است، ولی بحث وسیع‌تر و گسترده‌تر است. در بحث قرآنی باید به این نکته توجه کنیم که وقتی قرآن بحث پوشش را مطرح می‌کند تأکید کلی‌اش چیست و نمی‌توان فقط بر آن دو آیه تمرکز کرد و در آن دو آیه دو نکته و دو تعلیل هست که متفاوت هستند.
وی گفت: کسی که می‌خواهد در مورد پوشش از منظر قرآن صحبت کند بر آن دو تعلیل باید توجه کند. قرآن در سوره احزاب در مورد پوشش یک ‌گونه تعلیل می‌کند و در سوره نور تعلیل دیگری دارد. در سوره احزاب آیه ۵۹ آمده که «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو که جلباب‌های خود را به خود نزدیک کنند و این باعث می‌شود شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند». تعلیل اینجا اجتماعی و سیاسی است.
مهریزی در ادامه تصریح کرد:، اما در سوره نور تعلیل گونه‌ای دیگر است: «به مردان و زنان بگو که چشمانشان را فروبندند». برای مردان دو دستور است و برای زنان پنج دستور است. یکی اینکه زینت-ها را آشکار نکنند، خمر را جلوی بدن بندازند و در راه رفتن به گونه‌ای راه نروند که موجب آشکار شدن زینت‌هایشان شود؛ و در آن دو دستور زن و مرد مشترک هستند. تعلیل اینجا «ذلک أزکی لهم ... لعلکم تفلحون» از جنس یک امر انسانی و رشد است. تعلیل آیه ۵۹ سوره احزاب یک علت اجتماعی است و علت آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور یک امر انسانی است.

تقدم عفاف یا حجاب
وی یادآوری کرد: قرآن افراد و زنان زیادی را مطرح کرده است مانند حضرت مریم، دختران شعیب و ... و همه جا بحث عفاف نموده، ولی برای هیچکدام نوع پوشش را مطرح نکرده است. از شرم و حیای آن‌ها سخن گفته است، اما در مورد زنان صالحه که مدل و نوع پوشش آن‌ها چه بوده است نگفته است.
مهریزی اشاره کرد: نکته سوم که در قرآن مطرح است در سوره ممتنع آیه ۱۲ که وقتی زنان با پیغمبر بیعت می‌کنند، در موارد بیعت پوشش بیان نشده است. یعنی جزء امور اصلی که پیامبر با زنان بیعت می‌بندد نیست. وی ضمن تأکید بر اینکه اصل اول این است که مطالعه را از قرآن شروع کنیم، اشاره کرد: نکته دوم که در اصل اول باید مورد توجه قرار گیرد بحث تاریخ و سیره است. معمولاً کتاب‌های حدیثی ما اقوال معصومین را جمع کردند. خیلی از مواردی که به تاریخ و سیره بر می‌گردد در کتاب-های حدیثی نیست و باید در جای دیگر دنبال آن‌ها گشت. وقتی سنت را در کتاب‌های اصولی تعریف می‌کنند می‌گویند قول، فعل و تقریر معصوم و نوعاً کتاب معصومین حاوی اقوال است و افعال را در ذیل زندگی معصومین (بحارالانوار) و کتاب‌های تاریخی و ادب باید ببینیم. فعل پشتوانة آموزه است.
بر این اساس مهریزی خاطرنشان کرد: مشخص شود که آیا زنان ائمه و اصحاب آن‌ها پوشیه می‌زدند؟ میزان حجابشان چگونه بوده است؟ سفر می‌رفتند یا نه؟ اگر ما به فعل و سیره توجه نکنیم نمی‌توانیم یک تلقی درستی داشته باشیم. خیلی از مسائل دینی است که در این قسمت به آن توجه نمی‌شود. ما چند بار در تاریخ داریم که اصحاب سراغ ائمه رفتند که برایشان استخاره کنند؟ تاریخ و سیره یک توضیح‌دهنده آن مفهوم است و پشتوانه اجرایی آن مفهوم است. بحث اینکه در دوره حضور ائمه در میان خودشان و
خانواد‌ه‌شان چگونه بوده است. در مورد زنان پیامبر یک قاعده مطرح شده است که اکنون هم همسران شخصیت‌ها باید حد و حدودی را رعایت کنند و پروتکل جهانی و سیاسی مشخص است، اما غیر از آن‌ها چگونه رفتار می‌کردند و چگونه سفر می‌کردند. برخی از این تلقی‌ها از باب حجاب با آن اتفاق‌ها جور در نمی‌آید؛ لذا باید بخش تاریخ و سیره را در این زمینه جدی‌تر مطرح کرد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد که دو اصل مطرح شد؛ اصل اول این است که نگاه جامع به ادله و رعایت جایگاه ادله. قرآن را به عنوان مصدر اول در نظر بگریم. آیات مرتبط و گفته‌ها و ناگفته‌های قرآن را در نظر بگیریم. اینکه قرآن تأکید بر عفاف دارد و زن‌های شایسته را مطرح می‌کند و بر عفافشان تأکید دارد تعلیلی که در سوره احزاب (اجتماعی) و نور (انسانی) متفاوت است. در زندگی پیشوایان و احزاب خاصشان چه نمود و بروز و ظهوری داشته است؛ و اصل دوم این است که وقتی در مورد حجاب صحبت می‌کنیم حجاب را باید در مجموعه مسائل زنان ببینیم و نمی‌توان منفک کرد و مسائل کلی زنان در فعل، روایات و آیات باید با هم دیده شود به عنوان مجموعه مرتبط در نظر گرفت. نمی‌توان این‌ها را تفکیک کرد. نمی‌توان وقتی در مورد پوشش بحث فقهی می‌کنیم چگونگی پوشش زن در طواف را نادیده گرفت چرا که در مسجدالحرام تقّدم و تأخر در صف جماعت برداشته شده است. نمی‌توان استثنا‌ها در باب پوشش زنان را نادیده گرفت.
وی همچنین گفت: بحث غریزة جنسی را که بحث جدی در حوزة مسائل زن و مرد است نمی‌توان پوشش را بدون آن فهمید. نگاه جزیره‌ای کردن به بحث حجاب و پوشش در حوزة مسائل زنان، نتایج ناقصی را در بر خواهد داشت. این‌ها را باید با هم دید. پژوهش کامل زمانی است که پوشش و حجاب در مجموعه مسائل زنان در حوزه آموزه‌های دینی مورد نظر قرار گیرد و مرتبط‌ها، مشابهات، معارضات و مخالفاتش دیده شود. از آیه، روایت و سنت دیده شود.
مهریزی در ادامه عنوان کرد: به گمانم مسائل مربوط به حج را نمی‌توان در تحلیل‌های دینی‌شناسی نادیده گرفت. حج نماد رفع تبعیض نژادی است و همه نژاد‌ها و رنگ‌ها برابرند. حج نماد رفع تبعیض فقر و غنا است. به گمان من نماد رفع تبعیض جنسیتی است و باید در مطالعات دینی دیده شود. اینکه در طواف زن موظف است صورت خود را باز بگذارد. نمی‌توان احتمال داد جامعه آرمانی دینی به جایی برسد که صورت زن باز باشد، ولی نگاه زنانه و مردانه به هم نداشته باشند و با شنیدن اسم زن تلقی جنسیتی پیدا نکنند. این‌ها قابل مطالعه است چه اثبات شود چه رد شود. پس مسأله حجاب را باید در مجموعة مسائل زنان در نظر گرفت.

زمان اندیشی و فهم نص
وی ذکر کرد: اصل سوم که باید مورد توجه قرار داد این است که ما تحولات زندگی را در فهم نصوص باید مورد توجه قرار داد. نمی‌توان جامعه امروز را مانند ۱۴۰۰ سال قبل در نظر گرفت و متنی که آن زمان گفته شده امروز همان گونه مطرح کنیم. مثال رایج تقسیم کار بین زن و مرد است که کار بیرون خانه برای مرد و کار داخل خانه برای زن باشد و استناد به سخن پیامبر شود که امیرالمومنین و حضرت فاطمه خدمت پیامبر رفتند و پیامبر فرمود: کار‌های داخل خانه برای فاطمه و کار‌های بیرون برای حضرت علی باشد. به این استناد می‌شود که تفکیک و تقسیم کار بین زن و مرد صورت گیرد. اولاً همین مطلب را اگر از ابتدا بخوانیم معنایش چیز دیگری است. حضرت علی و حضرت فاطمه نزد پیامبر رفتند و، چون ۴ فرزند کوچک داشتند گفتند که ما کلفت می‌خواهیم پیامبر فرمود: ما جز خانواده حکومت هستیم و از امتیازات حکومتی استفاده نکنید مانند بقیه مردم عادی باشید. برای همین بخشی از کار‌های زن را مرد به عهده گیرد که سبک شود. اصل کار برای تقسیم جنسیتی کار نبود. فرض کنیم قسمت ابتدای مطلب نبود. در جامعه گذشته زن باید پشم را تبدیل به نخ و نخ را تبدیل به لباس می‌کرد و گندم و جو را آرد می‌کرد و نان می‌پخت. این زندگی را با زندگی امروز مقایسه کنید که همه چیز آماده است. این زن اگر در خانه بنشیند که عاطل و باطل می‌شود. برای فهم نصوص تحولات زندگی امروز و گذشته را باید دید و ماهیت زن امروز با گذشته فرق کرده است و زن امروز اگر بخواهد خانه بماند کاری ندارد.
مهریزی همچنین اشاره کرد: نکته چهارم این است که باید میان فرهنگ دینی و غیردینی تفکیک قائل شویم. در طول تاریخ مسلمانان و شیعه برای آن جامعه و محدوده جغرافیایی بوده و اگر به عنوان امر دینی تلقی کنیم اشتباه است. شهید مطهری مثالی می‌زنند که پوشیه زدن به فقه ما وارد شده در دوره صفویه زنان اشراف اینگونه بودند و فق‌ها کم‌کم اینگونه دستور دینی تلقی کردند. اگر واقعاً خصلت یک طبقه اجتماعی بوده ما ناخوداگاه آن را می‌بینیم و برای آن علت اجتماعی پیدا می‌کنیم. یعنی مسأله ما از وضع اجتماعی شروع می‌شود. یا در برخی کتاب‌های تاریخی آمده که در منطقه طبرستان گروهی از زنان بودند که روز‌ها از خانه بیرون نمی‌آمدند حالا این را فردی در نظر بگیرد و برای دلیل پیدا کند که چرا زنان بیرون نمی‌آمدند. این مداخلة فرهنگ غیردینی است؛ و این را فقیهی مبنا قرار دهد و برای آن دلیل دینی پیدا کند. این مداخلة فرهنگ‌های غیردینی در دین است یعنی واردات غیردینی برای ما مسأله درست کرده است. ما پنج نوع واردات در دین داریم؛ ادیان، فرهنگ-های دیگر، فقط اسرائیلیات نیست، زرتشتیات، عربیات، مسیحیات، ایرانیات، یونانیات.
وی همچنین گفت: در بحث یونانیات حرف‌های ارسطو، حدیث شده است و در نهج البلاغه هم وارد شده است. حدیثی که بهترین خصلت‌های زنان بدترین خصلت‌های مردان است جز سخن ارسطو در کتاب اخلاقش است. در برخی مسائل دیگر از فرهنگ زرتشتی و ایرانی آمده است مانند بخشی از حدیث معراج که اضافه شده است و در سایر منابع نیست و کاملاً ایرانی است. اینکه جبرئیل با پیامبر گفتگو کردند درست است، اما در برخی روایات بخشی است که در اخبارالرضا است و متنی است که در متون زرتشتی است.
بر این اساس مهریزی اشاره کرد: مداخله فرهنگ غیردینی با فرهنگ دینی باید مورد توجه قرار گیرد؛ لذا چارچوب اصلی فقاهت و اجتهاد که قرآن و روایات است در چارچوب قرآن ارزیابی می‌شود باید در نظر گرفت.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha