چرا باگذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و وعده تأمین زمین، مشکل همچنان پابرجاست؟
علیرغم اینکه امام خمینی (ره) برای رفع مشکل مسکن محرومان صراحتاً تأکید کردند که «به‌هیچ‌وجه پولی در برابر خرید زمین پرداخت نشود» و باوجود نهادی همچون بنیاد مسکن انقلاب اسلامی سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا مسئله مسکن حل نشده و حتی در مقاطعی به بحران برای حکومت تبدیل شد؟
گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ علی حجازیان: مسکن از بنیادی‌ترین نیازهای هر انسان و خانواده به شمارمی آید که تأمین آن برای اقشار مختلف مردم، یکی از مهم‌ترین وظایف دولت‌ها است. در طول دهه‌های گذشته، جمهوری اسلامی ایران همواره تأمین مسکن را از وظایف مهم خود عنوان کرده است. همان‌گونه که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تأمین مسکن برای مردم ازجمله خواست‌های مؤکد نظام و امام خمینی (ره) بود.
برای رفع این دغدغه از همان اوایل انقلاب نهادی به نام بنیاد مسکن انقلاب در فرودین ماه ۱۳۵۸ تأسیس شد. همچنین مهم‌ترین مأموریت بنیاد مستضعفان نیز تأمین مسکن عنوان‌شده است. امام خمینی (ره) در روز‌های اول پیروزی انقلاب فرمودند: «مشکل زمین باید حل شودوهمه بندگان خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند، همه محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ‌کس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره‌ای بیندیشند و بر همه مردم است که در این مورد همکاری کنند.» امام خمینی (ره) اشاره می‌کنند «به‌هیچ‌عنوان پولی دربرابر خرید زمین پرداخت نشود.» سیاست زمین صفر بدین معنی که دولت‌ها حق مالکیت را برای ساخت مسکن به مردم نفروشد بلکه به‌صورت اجاره بلندمدت در اختیار مردم قرار دهد. عدم دریافت وجه بابت خرید زمین مورد تأکید بنیان‌گذار انقلاب اسلامی بوده است. این پیشنهاد که توسط بنیانگذار نظام انقلابی اسلامی مطرح شد از بهترین راهبرد‌ها دربرابر حل مشکل بحران مسکن بود.
سوالی که مطرح می‌شود این است که باوجود تاکید رهبر کبیر انقلاب و ایجاد نهاد‌ی همچون بنیاد مسکن انقلاب اسلامی چرا مساله مسکن حل نشد و حتی در مقاطعی به بحران برای حکومت تبدیل شد؟
پاسخ سؤال در قالب یادداشت و مقاله قابل‌بررسی نیست، اما به‌صورت کلی این‌طور می‌توان بیان کرد که پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز ساخت‌وساز در اوایل دهه ۷۰ با توجه به کمبود درآمد و بودجه شهرداری اقدام به شهر فروشی کرد. تراکم فروشی به حدی سرعت گرفت که در برخی موارد اگر هم کاری برخلاف قانون صورت می‌گرفت با توافق بین شهرداری و سرمایه‌داران و انبوه‌سازان حل می‌شد. این‌گونه بود که تهران به‌سرعت چهره‌اش عوض شد و روح شهرسازی و معماری غالباً منطبق با سلایق انبوه‌سازان و معمارانی بود که معماری مدرن را الگوی کارهای خود قراردادند و سیاست‌های مسکن نیز برپایه پول و سرمایه تبیین می‌شد این رویکرد مدیریت شهری به‌تدریج در شهرهای دیگر نیز پیاده شد. نگاه سرمایه محوری به مقوله زمین و مسکن از عوامل مهم در عدم رسیدن به اهداف انقلاب درزمینه مسکن است. نگاه مدیران و تصمیم گیران درزمینه مسکن در دهه ۷۰ با نگاه امام خمینی (ره) تفاوت مبنایی داشت. متأسفانه اقدامات و تصمیمات مدیران در حوزه مسکن در اوایل دهه ۷۰ حتی در ضدیت باارزش‌ها و اهداف نظام بود. ریل‌گذاری منسوخ در سیاست‌های کلان مسکن و پافشاری بر پیروی از الگوهای غربی نتیجه‌اش نابسامانی‌های امروز است.

مشکلات کلی مسکن چیست؟
از مشکلات کلی حوزه مسکن می‌توان به نظام برنامه ریزی دستوری، عدم توجه به ظرفیت‌های بومی، بی توجهی به زیست بوم مناطق شهری، عدم توجه به متغیر‌های حوزه مسکن، مداخلات مستقیم و بدون انعطاف پذیری، عدم پایبندی به ارزش‌های فرهنگی وهویتی در سیاست گذاری‌های مسکن در مجموع نداشتن پارادایم مشخص برای حل موضوع مهم مسکن در بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اشاره کرد که باعث شد تا هر دولتی، باهرنگاهی با مسکن برخورد کند واستفاده‌های سیاسی از آن بکند.

حال باید چه کرد؟
اگر قرار است در حوزه مسکن اقدام بنیادی رخ بدهد باید یک سیاست کلی باضمانت اجرایی تبیین وتدوین بشود تا با تعویض دولت‌ها برنامه‌های مسکن دچار اخلال نگردد.
امروزه بیش از ۵۰ درصد هزینه مسکن مربوط به قیمت زمین است. اقتصاد زمین شهری باید مورد بازنگری قرار بگیرد. دولت، مجلس و دستگاه‌های مسئول در زمینه مسکن چنان چه قصد حمایت از اقشار کم درآمد وتلاش برای بهبود وضعیت مسکن در کشور را دارند باید بصورت کلی از ادبیات غرب در خصوص برنامه ریزی مسکن جلوگیری کرد. چراکه سیاست زمین ومسکن در غرب با مسکن در جهان بینی اسلامی- ایرانی تفاوت دارد. انتظارات ما ازآن مسکن با انتظارات تمدن غربی قابل مقایسه نیست. جمهوری اسلامی با این پهنه عظیم جغرافیایی چرا باید شهر‌هایی باتراکم بالا مانند تهران داشته باشد که هرلحظه به دلیل بارگذاری بیش ازحد منتظر زلزله باشد. شهرسازی عمودی و فشرده کمترین سنخیتی با جهان بینی، فرهنگ وتمدن اسلامی- ایرانی ما ندارد.
مسکن یکی از نیاز‌های بنیادین انسان‌ها است و با سه ساحت فیزیولوژیکی، روانی ومعنوی ارتباط دارد.
راه حل مساله مسکن و زمین را صرفا نباید با مولفه‌های اقتصادی بررسی کرد. درحل مساله باید ظرفیت سرزمینی ایران وجمعیت شهرنشین را در نظرگرفت. سپس با ترکیب متغیر‌های اقتصادی و فرهنگی مبتنی بر جهان بینی ایرانی- اسلامی و تجارب سرزمینی اقدام به ایجاد مسکن در نواحی مختلف کشور داشت. هر فرد ایرانی مانند یارانه و خدماتی که دولت دراختیارش قرار می‌دهد باید صاحب زمین بشود.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha