به گزارش «سدید»؛ «داخل شهر پاریس شدم که این شهر دارالسرور شهرهای فرنگستان و پایتخت دولت جمهوری فرانسه است و آوازه نکویی و آبادی آن عالمگیر است و تمام خلق عالم آرزوی دیدن این شهر قشنگ غمزدا را دارند. زمین آن از هر جهت بر تمام پایتختهای آباد دنیا شرف و افتخار دارد. مردمانش همه با علم و باتربیتترین ملل بیدار روی زمین هستند»؛ این جملات متملقانه را میرزا عبدالرئوف در وصف شهر پاریس در سال ۱۲۸۱ شمسی نوشته است؛ اتفاقی که عمدتا در آن دوران به صورت رایج انجام میشده است تا رجال و دولتمردان کشور سفرهای بدون نفع برای کشور را انجام دهند.
شاهان قاجار در طول سلطنت خود سفرهای زیادی به اروپا داشتند؛ سفرهایی که بعضی در اوج بحران مالی کشور انجام میشد و باعث میشد تامین این سفرها با استقراض و دادن امتیازهای فراوان به دول بیگانه انجام شود. ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه از جمله شاهان قاجاری بودند که سفرهای متعددی به اروپا انجام دادند. در کنار شاهان قاجار، نیروهای دولتی هم سفرهای زیادی به اروپا داشتند که پاریس از جمله مهمترین مقاصد آنها بوده است. آنچه از این سفرها بهجا مانده، متونی است که در توصیف این شهر با نگاه شیفتگی نوشته شده و شاهان قاجار در وصف آن شهر قلمفرسایی کردهاند. ناصرالدینشاه قاجار سه بار در طول سلطنت خود اقدام به سفر به کشورهای اروپایی کرد. اولین سفرش در سال ۱۲۹۰ هجری قمری (۱۸۷۳ میلادی)، دومین آن در سال ۱۲۹۵ هجری قمری (۱۸۷۸ میلادی) و سومین سفرش از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۷ هجری قمری (۱۸۸۹ میلادی) بوده است.
کتاب «پاریس از دور نمایان شد» اثر علیاکبر شیروانی، یکی از منابع برای دسترسی به نوع نگاه رجال قاجار در این سفرهاست. نکته جالب ماجرا این بوده است که این سفرها عمدتا برای تفریح و گردش انجام شده و از اروپایی که آن دوران در اوج شکوفایی اقتصادی بوده، بهرهای برای پیشرفت کشور از سوی شاهان و دولتمردان قاجار برده نشده است و هر چه متن و نوشته از رجال قاجار مانده، یکسری توجه به تمیزی شهر و رفتار مردمان و توصیف خیابانها و ساختمانهای شهر است. از خلال این مطالب برمیآید که هیچ اتفاق تجاریای در این سفرها از سوی دولتمردان رقم نخورده است که منافعی برای مردم داشته باشد. ناصرالدینشاه قاجار سفرش از پاریس را اینطور توصیف کرده است: «رفتیم به عمارت لوور؛ جمیع حکما و دانشمندان پاریس آنجا بودند. مجسمههای مرمر قدیم و جدید آنجا بود. یک مجسمه بزرگی بود از مرمر بسیار عظیمالجثه و قویهیکل، تکیه به کوه داده، نشسته، پاهایش دراز و ظرفی در دستش بود که آب از آن میریخت. این آب، آب همان رودخانه تیبر است که در شهر رم، پایتخت ایتالیاست و مجسمههای مرمر ونوس که ربالنوع حسن است. یکی را بسیار خوب حجاری کردهاند، اما هر دو دستش از بازو شکسته بود. صورتهای دیگر هم بسیار بود که در جاهای دیگر مثل اینها کم دیده شد. بسیار عمارت عالی است و از حیث حجاری و پردههای نقاشی و... نظیر ندارد. تالار طولانی بود؛ بسیار خوشوضع که اسمش را گالری آپولون میگویند. یعنی دالان ربالنوع حسن و شعر و آواز». وی در وصف هتلهای شهر پاریس هم نوشته است: «مهمانخانههای متعدد بسیار خوب در پاریس است. گرند هتل که از همه بزرگتر و بهتر و مثل عمارات خوب سلاطین است، از اسباب زینت هر چه شخص بخواهد در این مهمانخانه موجود و از ماکولات و مشروبات همه چیز حاضر است. گرند هتل بسیار عمارت بزرگ عالی است؛ البته دو هزار اتاق و... دارد و همیشه البته هزار بلکه سه هزار نفر مهمان در اینجا غذا میخورند و میخوابند و طوری است که هیچ معلوم نیست کس دیگری هم اینجا منزل دارد. صاحب اینجا گویا یک نفر است. چقدرها عملهجات و محرر و دفتردار و نوکر دارد و همه اتاقها با اسباب و مبل است. درها همه یکپارچه آینه یعنی بلور جیوه است. چلچراغهای عالی و بسیار نزدیک است به گرند اپرا، یعنی تماشاخانه بزرگ که ناپلئون سوم بنا کرده و پنج کرور تومان خرج آن شد.»
دیگر شاه قاجار، مظفرالدینشاه هم در سفر به پاریس شیفته این شهر شده و فقط به توصیف آن شهر پرداخته و خب طبق این نوشتهها، وی هم سیروسیاحت کرده و به نظر نمیرسد دیداری تجاری که بتواند اوضاع اقتصادی مملکت در آن دوران را ترفیع دهد، نداشته است. در روز دوازدهم ذیالحجه سال ۱۳۱۷ هجریقمری، مظفرالدینشاه با همراهان خود عازم سفر اروپا شد و از کشورهای روسیه، فرانسه، بلژیک، هلند، اتریش، مجارستان، بلغارستان و عثمانی دیدن کرد. این نخستین سفر مظفرالدینشاه به اروپا بود. مظفرالدینشاه مانند پدرش مشتاق سفر به اروپا بود و در روز ۱۲ ذیالحجه سال ۱۳۱۷ قمری، اولین سفر خود را به کشورهای اروپایی آغاز کرد. امینالسلطان (اتابک اعظم)، که در ۹ بهمن ۱۲۷۸ برای دومین بار با وعده تأمین مخارج سفر شاه، به مقام صدارت منصوب شده بود، قراردادی برای دریافت ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و در ازای آن عایدات گمرکات ایران را، که ممر اصلی درآمد خزانه بود، به وثیقه گذاشت. با دریافت این قرضه، مقدمات سفر مظفرالدینشاه به فرانسه فراهم شد. جالبتر اینجاست که سفرهای وی ماهها به طول میانجامید و خب کشور در این مدت عملا بدون شاه اداره میشد. در کتاب «پاریس از دور نمایان شد» شاه قاجار روایت سفر خودش را نوشته است. اگر برخی عبارتهای آن را با هم مرور کنیم خالی از لطف نیست: «رفتیم به گردش از طرف پارک بولوین و جاده سورن که دریاچههای طبیعی نمای خوب در آنجا درست کردهاند...» در برنامه بازدید از باغوحش پاریس، ذکر جزئیات دقیق از حیواناتی که شاه آنها را ندیده بود و گالریگردیهایی که اینقدر طولانی بوده، اما او حوصله نوشتن نداشته، از جمله مسائل مورد توجه شاه قاجار بوده است؛ البته که در این میان دیداری هم میان شاه ایران و رییسجمهور فرانسه برقرار شده و خب یحتمل غیر از رقص و آوازی که شاه توصیف کرده است، اتفاق مهمی نیفتاده که ذکر نشده است.
انتهای پیام/