گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ صدیقه وحیدنیا: دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به پیمایشهای اجتماعی و برگزاری نشستها و گارگاههای متعددی پرداخته است. در این میان مسأله کودکی به عنوان یک پکیج در نظر گرفته شده است که شامل یک پیمایش به عنوان کودکان و اینترنت و چند تألیف و ترجمه و سلسله نشست در مورد مسأله کودکی است.
دکتر علیرضا کرمانی پژوهشگر حوزه کودکان و نوجوانان در نشست آنلاینی که تحت عنوان «بررسی مسأله کودکی» با حضور دکتر نعمت الله فاضلی در اسکای روم همراه با ۳۰ نفر از حاضرین در این گفتگوی مجازی برگزار شد به عنوان باب فتح گفتگو بیان کرد که در این نشستها مسائل کودکان را ترسیم خواهیم کرد تا به نقشه مسائل کودکی در ایران برسیم. مهمترین مسائل از دیدگاه کارشناسان مورد توجه قرار خواهد گرفت و در پایان به مجموعهای از مسائل دست خواهیم یافت. هدف از این نشستها این است که به درک و فهمی از مسأله برسیم.
وی با اشاره به ویژگیهای دوره کودکی گفت: کودکی در ایران مسألهای سهل و ممتنع شده است و درک علمی از مسأله کودکی وجود ندارد. یک باور گستردهای در جامعه مدرن و جامعه ما شکل گرفته است که دوره مدرن گویا دوره فرزندسالاری است و در هیچ دورهای از تاریخ کودکان و کودکی تا این اندازه مورد توجه دولتها و سیاستمداران نبودند و نهاد علم توجه بسیار گستردهای به کودکی داشته است. مسأله البته به این سادگی هم نیست.
طبق گفته کرمانی به روایت فوکویی تمام این توجهات و سازوکارهای نهادی در دوران مدرن، در خدمت قدرتی است که هدف آن کنترل و نظارت بر کودکی است، اما علی رغم تمام این توجهات در پسِ انسان مدرن این است که کودکان انسانهای ناقص و خام هستند. طبیعی شمردن این نقص باعث شده که نوعی خشونت ساختاری ناآگاهانه بر کودکی اعمال میشود.
وی در این باره ادامه داد: بایستی به کندوکاو عالمانه در این زمینه پرداخت چرا که این برخورد باعث شده کودکی یک آسیب در نظر گرفته شود. در جامعه شناسی عمده توجه به کودکی به عنوان آسیب اجتماعی بوده، اما واقعیت این است که کودکی نقص و آسیب نیست. مسأله ما کودکان عادی است که از کانون توجه علم خارج بوده است. تا به حال کودکی به عنوان حوزه مستقل در کشور ما توجه نشده و هیچ گزارش علمی در مورد وضعیت کودکان نداشته ایم.
به نظر وی واقعیت این است که کودکی نقص و آسیب نیست. به نظر میرسد اگر بخواهیم در مورد کودکان نگاه واقع گرایانه، سیاست گذاری و برنامه ریزی و بستری برای توسعه مطالعات کودکی در ایران داشته باشیم نقطه عزیمت ما باید کودکان عادی باشند.
مسأله کودکی یعنی تغییر فرهنگ
دکتر کرمانی در ادامه خاطر نشان کرد که صورتبندی کردن مسأله کودکی در ایران مستلزم این است که آشنایی زدایی در میان مردم عادی صورت گیرد و در مرحله دوم دیدگاههای رقیب را خوب درک کنیم و در مرحله سوم محقق دیدگاهی را وضع کند که مسأله کودکی را در جامعه خود فهم کرده است.
دکتر نعمت الله فاضلی در ادامه این گفتگو در پاسخ به این سوال که «مسأله کودکی چیست و چه چیزهایی مسأله کودکی نیست؟» گفت: ابتدای امر باید بدانیم مسأله چیست و بعد از آن به مسأله کودکی بپردازیم و آن را فهم و درک کرد. چه چیزهایی مسأله نیست؟ این مباحث کمک کننده حوزه مطالعات کودکی است. داستان ما با کودکی و مسأله کودکی چیست؟ یک مفهوم به نام «مسأله وارگی مسأله» را ابداع کرده ام که آن را توضیح میدهم.
چه چیزهایی مسأله کودکی نیست؟طبق گفتهی فاضلی، اولین مورد که مسأله کودکی به حساب نمیآید، مشکلات کودکان است. به لحاظ فلسفی و نظری، مشکلات مسأله نیستند. وقتی با مشکلات کودکان سروکار داریم به آنها مسأله کودکی میگوییم نه مشکلات کودکان. این خطای زبان است که پیامدهای بدی دارد. چرا که از سخن گفتن دقیق محروم خواهیم شد. با هر آنچه در مورد چالش سیاستگذاری، مدیریت، درمان و بهداشت مواجه شویم به آنها مشکلات باید گفت. عموماً کلمه مشکلات بار منفی دارد برخی ترجیح شان این است که واژه مسأله را برای آن طرح کنند.
وقتی با مشکلات کودکان سروکار داریم به آنها مسأله کودکی میگوییم نه مشکلات کودکان. این خطای زبان است که پیامدهای بدی دارد. چرا که از سخن گفتن دقیق محروم خواهیم شد.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که گاهی هم موضوعات را به جای مسألهها در نظر میگیریم. مثلاً کودکی در «فیلمهای اصغر فرهادی»، کودکان در «قصههای صمد بهرنگی» یا در «اشعار مصطفی رحماندوست». در واقع موضوع ما شیوه یا انعکاس تصویر کودک در داستان، فیلمها و اشعار و عرصههای هنری مختلف هستند. در عرصه اجتماعی هم این درگیری وجود دارد. این خطای زبانی ما را از تأمل در مسأله، باز خواهد داشت.
استاد پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی ادامه داد: نکته سوم به این امر اشاره دارد که وقتی در مورد کودکی پژوهشی به روشهای مختلف انجام میشود به اقتضاء روش چند پرسش عنوان میشود. اما پرسش مسأله نیست چراکه براساس روش پیش خواهیم رفت و گویههای ما ناظر به چند سوال است و پژوهشهای روش محور مسأله ندارند بلکه پرسش دارند. در نتیجه مشکلات، موضوعات و پرسشها مسأله نیستند. ابعاد مهمتر دیگری هست که باید در مورد آنها بحث کرد. مسأله کودکی چیست؟ و چگونه مسأله صورتبندی میشود؟ ابتدا باید به مسأله وارگی مسأله، حساسیت داشته باشیم. یعنی آیا واقعاً مسألهای مطرح شده است یا نه؟ متأسفانه این حساسیت کمتر رخ میدهد.
دکتر فاضلی در ادامه توضیحات خود با برشمردن علت این خطاهای زبانی گفت: مورد اول این است که اساساً احساس نیاز به مسأله نداریم. مشکلات زیادی داریم و برآنیم در مورد آنها صحبت کنیم به عنوان مثال، فقر کودکان، کار کودکان، خشونت کودکان، بزهکاری کودکان و غیره. اینها به لحاظ اخلاقی و سیاسی توجیه دارند و عموم هم از آن استقبال میکنند.
وی مورد دوم را اینگونه بیان کرد که طرح مسأله، نیازمند دانش نظری، فلسفی و تاریخی عمیقی دارد. به ویژه در حوزه کودکان که بایگانی دانشی ما خیلی ضعیف است. صورتبندی مسأله کودکی مستلزم فهم تاریخی، زمینهمند کردن کودکی، فهمِ میان فرارشتهای و خلاقیت نظری و انتقادی است. برای دانشجویی دکتری که زمان اندکی در اختیار دارد یا پژوهشگری که بر روی طرحی فعالیت خواهد کرد که در بازه زمانی اندک خاتمه یابد. این خطایی که صورت میگیرد گاهی هم به دشوار بودن صورتبندی کردن مسأله است.
مورد سوم از دیدگاه دکتر فاضلی در مورد خطای زبانی مسأله کودکی این است که مطالعات کودکی در ایران، یا در حوزه روانشناسی است یا آسیب شناسی اجتماعی و یا مباحث تعلیم و تربیت و اخلاقی و هنجاری است. در حوزه گفتمان عمومی جامعه هم خواهان فهمیدن کودکی نیست. ما در حوزه علوم انسانی دانش را ابزاری فهم میکنیم و انتقادی و تاریخی درک نمیکنیم. جامعهای که مسأله ندارد، پژوهش خواهد کرد. ما باید مقداری از انرژی خود را صرف مسأله وارگی مسأله کنیم.
در ادامه فاضلی با تاکید بر این نکته که وقتی میگوییم مسأله کودکی، منظور ما چیست؟ چند ملاحظه را برشمرد و ادامه داد: اول اینکه در مورد مسأله کودکان صحبت نمیکنیم. یعنی اینکه کودکان چه ویژگی ها، مشکلات و درگیریهایی دارند موضوع بحث ما نیست. کودکان یک مقوله است و کودکی مقولهای دیگر. درست است که کودکی به کودکان ارجاع دارد و جهان کودکان است و دلالتهای آن به کودکان مرتبط است.
طبق گفته این استاد دانشگاه، وقتی از کودکی صحبت میکنیم قطعاً منظور خاصی داریم. کودکان در اینجا موجود هستند نه مفهوم. کودکان موجودات انضمامی خاصی هستند. باید دقت مفهومی صورت گیرد تا متوجه شویم که کودکی به مثابه مفهوم، ارجاع به چه دیدگاه، موضع و فهم تئوریک پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: کودکی امری کلی است نه جزئی. اگر چه این امر کلی در کلیت آن ارجاع به واقعیت اجتماعی، تاریخی و تجربی دارد، اما در اجزایش ندارد.
نکته دیگر از نظر فاضلی این است که هنگام تعریف کودکی باید آن را در چشم انداز تاریخی لحاظ کنیم یعنی عنصر زمان را به عنوان عنصر اصلی شکل دهنده کودکی درک کنیم. کودکی امری کلی و مفهوم است و با یک برش مقطعی نمیتوان گفت: مسأله کودکی را فهم کردیم بلکه مشکلات کودکان در نظر گرفته شده است.
به اعتقاد وی باید تحلیل همانندی داشته باشیم یعنی یک فهم یکپارچه پیدا کردن اینکه ابعاد و ساحتهای امر کلی را که بخشی به بازنمایی، بخشی به طبیعت و جغرافیا و بخشی به سیاست و اقتصاد و تحولات جهانی و ... برمی گردد.
در ادامه بیان کرد ما باید به این نقطه برسیم که مفهوم و پدیده توصیف شده، چگونه معنا و تفسیر میشود. چون تمام این عناصر جغرافیایی، تکنولوژیک، سیاستگذاران جهانی و محلی، مادی به صورت امر معنایی برای انسان وجود واقعی پیدا میکنند. اگر بیرون از جهان ذهن و شناخت ما باشند اساساً در مورد آنها بحث نخواهیم داشت؛ لذا مسأله کودکی به فرهنگ و معنا برمی گردد.
دنیای جدید محل شکل گیری نهادهای جدید است و در کلیت تاریخ معاصر، نهاد کودکی ظاهر شده است. در منظر فوکویی تغییر و گسست همواره با روابط قدرت و سلطه درگیر است. مسأله کودکی یعنی تغییر فرهنگ.
فاضلی همچنین اشاره کرد که وقتی از کودکی به عنوان امری کلی، تاریخی، معنایی و زمانمند صحبت است در واقع از پویایی و تغییر بیان شده است. یعنی از ذاتِ ابدی و ازلی بحث نیست. مسأله وقتی شکل میگیرد که به تعبیر فوکویی یک عدم تعادل در وضعیت آن وجود داشته باشد. این مسأله از درون تداوم ها، گسستها و تلاقی، تصادم، تنش، تعارض که تغییر به وجود آمده است.
طبق صحبتهای فاضلی، دنیای جدید محل شکل گیری نهادهای جدید است و در کلیت تاریخ معاصر، نهاد کودکی ظاهر شده است. در منظر فوکویی تغییر و گسست همواره با روابط قدرت و سلطه درگیر است. مسأله کودکی یعنی تغییر فرهنگ.
این جامعه شناس، چگونگی ورود خود به مسأله کودکی را بررسی نحوه ساخت یابی جامعه ایران و تجددیافتگی عنوان کرد. طبق گفته وی در نگاه گیدنزی هم عاملیت (سوژه)، هم ساختارها و سیستمها مهم هستند. بر این اساس، ساختار یعنی ساختار تاریخ، سنت، عرف، مذهب و زبان؛ سیستم یعنی سیستم بازار و مدیریت حکومت؛ سوژه یعنی افراد با خلاقیت، نوآوری و مقاومت و حضورشان در این عالم. کودکی بخش مهمی از ساخت یابی تجدد و جامعه معاصر ما است. وی اشاره کرد از همان دوره قاجار شاهد این هستیم که کودکی به دغدغه جامعه تبدیل شده است.
عضو سابق هیئت علمی مدرسه مطالعات شرق و آفریقا دانشگاه لندن به دیدگاههای فوکو در بررسی مسأله شناسی استناد کرده است و بر این مبنا مسأله دو وجه دارد: وجه اول زمانی است که پدیدهای تبدیل به اندیشه شود. یعنی مردم عادی از امری صحبت کنند و دغدغه آنها شود. آنجا مرحله اول مسأله است و از یک لحظهای جامعه ما به اندیشیدن درباره فرزندانشان پرداختند و دغدغه مردم عادی شد. وی عنوان کرد تا قبل دوره قاجار براساس سفرنامهها و زندگینامه ها، کودکان دغدغه جامعه نبودند.
فاضلی بیان کرد همانطور که در سفرنامه پولاک آمده است: «فرزندها آنقدر میمردند که اگر زنی بیش از یک فرزند داشت انگشت نما میشد». بر این مبنا مرگ و میر زیاد عاملی بود که اهمیت فرزند از بین برود و به شکلهای گوناگون این کودکان سر زبانها نبودند. چون از زنده ماندن آنها اطمینان نداشتند.
وی گفت: تا دوران پهلوی اول این جریان ادامه داشت تا اینکه سیستم پزشکی به عرصه آمد. در دوره پیشامعاصر کودکان مسأله نبودند چرا که در مخیّله اجتماعی و تاریخی نوزادی داشتیم و بعد از آن، کودک ۴-۵ ساله مسئولیت برعهده باید میگرفتند. برای همین دوران کودکی وجود نداشت.
بر اساس صحبتهای فاضلی، از اواخر دوره قاجار به بعد و اوایل پهلوی و مشروطه، بین مردم عادی بحث کودکی مطرح شد. دلیل این توجه آن بود که مدارس و سواد آموزی همگانی شکل گرفت. مدرسه پرسش کودکی را طرح کرد و نهاد مدرسه نهاد کودکی است. علاوه بر آن کودکی توسط تکنولوژیهایی مانند صنعت چاپ و مطبوعات، زندگی شهری مطرح شد. در زندگی عشایری و دامپروری با توجه به اقتضائات زندگی، کودکی وجود ندارد، چون هر کس به عنوان نیروی کار باید وارد میدان شود. در واقع این مفهوم که کودکان سرمایه هستند تازه و نو است و کودکان قبلاً ابزار کار و تولید بودند و در تولید ثروت نقش بازی میکردند نه اینکه بخشی از مالک ثروت خانواده باشند. در حالی که امروزه خانوادهها بخشی از ثروتشان را خرج کودک خود میکنند.
وی در ادامه ضمن اینکه به دیدگاه فوکو در مورد اهمیت تحولات و شرایط در شکل گیری اندیشه اشاره کرد به بیان مفهوم پروبلماتیزه پرداخت و گفت: پروبلماتیزه کردن (Problimatization) فرایندی است که اندیشه توسط مردم عادی در موقعیت عادی امکانپذیر میشود. بر این مبنا از مشروطه به بعد در شرایط امکان اندیشیدن به کودکی قرار گرفتیم. اما این کافی نیست. اگر این اندیشیدن در حوزه مطالعات کودکی وارد شود، مرحله دوم به تفکر فوکو شروع شده که باید شرایط امکان اندیشدن را صورتبندی کند.
بنا به گفته فاضلی مسأله شناسی کودکی همان بررسی تحولات جمعیتی، تحولات مهاجرتی، تحولات سیاسی، بیماری ها، تکنولوژیهای جدید (دوربین عکاسی، رادیو، چاپ و مطبوعات، تلویزیون و رادیو) است که در کلیت تاریخ و جامعه معاصر ما قابل بررسی است.
طبق نظرات فاضلی باید از تمام موقعیتهای دغدغه ساز برای کودکی، آشنایی زدایی کرد تا بدین طریق مشخص شود که این توجه و اندیشه ورزی، صرفاً عطوفت، مهربانی و انساندوستی نیست بلکه مادامی که نتوانیم مشخص کنیم که چرا در واقعیت اندیشه والدین به کودکشان برای چه چیز است؟ و آیا بر اساس روابط سلطه است؟ و یا خشونت نمادین جای خشونت فیزیکی را گرفته است؟ به عبارتی مسأله کودکی در ایران، فهم این است که در روابط خانوادهها و روابط کودکان با سازمانها و نهادها چه ایدئولوژی و اندیشه ورزی وجود دارد.
مدیر مسئول مجله جامعه پژوهشی فرهنگی خاطر نشان کرد که ما هنوز نمیدانیم فرایند پروبلماتیزه شدن کودکی که در دوران معاصر و فرایند اندیشه وریزی در جامعه ایران که شکل گرفته، دقیقاً چه بوده است و فقط میدانیم نهادهای جدید روی کار میآیند.
بر این اساس باید سازوکار اندیشه کودکی و دغدغه کودکی در زندگی روزمره و ذهن جامعه مشخص شود.
مسأله کودکی ناظر به این است که چگونه میاندیشیم، اما این اندیشه در روابط قدرت، سلطه، اقتصاد و سیاست را شکل میدهد یا از درون آن بیرون میآید.
مسأله کودکی از دیدگاه دکتر فاضلی تلاش محققان است نه عامه مردم. وی در ادامه گفت: باید نحوه اندیشیدن به کودکی در درون جامعه صورتبندی شود و دیدگاهی ابداع کنند که سازوکار اندیشه ورزی در جامعه، خانواده و نهادها را توضیح دهند. بنا به صحبتهای فاضلی مسأله کودکی ناظر به این است که چگونه میاندیشیم، اما این اندیشه در روابط قدرت، سلطه، اقتصاد و سیاست را شکل میدهد یا از درون آن بیرون میآید.
وی ادامه داد مسأله کودکی را باید از این زاویه نگاه کنیم که فرایند مسأله شدن را در پرتو دیدگاهها بگوییم و شرط این کار هم این است که تاریخی نگریستن، فهم تئوریک و فلسفی، نگاه فرارشتهای و توجه به تجربه خاص جامعه است. در واقع خاص بودن کودکی در جامعه ما مسأله است. چطور در میان گروههای مختلف سازوکار اندیشیدن و اندیشه ورزی چگونه شکل میگیرد. همچنین باید دیدگاههای رقیب هم مورد توجه قرار گیرد. در درون جامعه، پروبلماتیزه شدن کودکی همگن نیست. محققانی که آن را روایت کرده اند روایت همگن ندارند و گفتمان رقیب وجود دارد.
صورتبندی کردن مسأله کودکی در ایران مستلزم این است که آشنایی زدایی در میان مردم عادی صورت گیرد و در مرحله دوم دیدگاههای رقیب را خوب درک کنیم و در مرحله سوم محقق دیدگاهی را وضع کند که مسأله کودکی را در جامعه خود فهم کرده است.
/انتهای پیام/