گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ محسن رفیعی: کشمکش قدرت بین جانشینان خان زند، کشور را در غرقآب بلیهای از آشوب و شرارت، فرو برد. در این میان، آغا محمد خان قاجار، فرزند محمد حسن خان قاجار، که بزرگترین دشمن کریم خان بود، گوی سبقت امارت را با چوگان تهور و قساوت از دیگر مدعیان ربود.
آغا محمد خان قاجار، پس از کشته شدن پدرش تا وفات کریم خان در شیراز، در تبعید به سر برد و تحت نظر دولت کریم خانی، روزگاری نا حظ و پُرمشقت را تجربت کرد. آغا محمد خان قاجار پس از درگذشت کریم خان زند، باقی عمر خویش که قریب به نوزده سال بود را در آوردگاههای نبرد، در کار منکوب نمودن مدعیان سلطنت بود. او سال ۱۲۱۰، به صورتی رسمی تاجگذاری کرد و در سال ۱۲۱۱، شیرازهی حکومت یک ساله اش، از هم گسیخت و به دست سه تن از خدمت کاران خویش، کشته شد. چنان که معمول آن اوان بوده است، یگانه ملجاء هنرمندان و ممر معاش ایشان، بارگاه سلاطین و آستانهی حُکام وقت بود.
پس از درگذشت کریم خان زند، دورانی بس خونبار و دهشت زا، نجد ایران زمین را فرا گرفت. نه بارگاهی به قوام بود و نه آستانهای بر دوام. هر چه بود، خون بود و شمشیرهایی عافیت سوز، که فرق بیچارگان را میشکافت و گردن درماندگان را مینواخت. دریغ از دمی آسایش. نه خاطر پریشان هنرمندان، نغمهای کوک مینمود و نه ناخن شکستهی نوازندگان، زخمهای ساز میکرد. دربار خواجهی تاج دار، که عمری را در نهایت محنت و غایت قناعت گذران کرده بود، از داد و دهش به هنرمندان بری بود و از تکلف و تشریفات تهی.
آغا محمد خان قاجار، بر سیاق امساک، بارگاه خویش را نمیآراست و بر سبیل خست، هنر سازان سرزمین را نمینواخت. این مخنث ناخن خشک، بر عادت تراکمه، گهگاه، ناخن به دوتار میزد و ساز مینواخت. شاهنامه خوانی میرزا جعفر تنکابنی در وقت خواب آغا محمد خان، تنها بهرهی سر سلسلهی قاجار، از پهندشت فراخ فرهنگ و هنر بود. چه اینکه، شاهنامه خوانی برای پادشاهان، رسمی دیرینه بود، که به صورت قانونی نا نوشته در بارگاه سلاطین، تکرار میشد. از زمان وفات کریم خان، تا هنگامهی کشته شدن آغا محمد خان قاجار، که قریب نوزده سال به درازا انجامید، روزگار موسیقی، به تبعیت از حال رقت بار کشور و به سان هنرهای دیگر، وضعیتی ناساز و اِدبار آلوده بود. شیرازهی موسیقی علمی ایران زمین، در هم پیچیده و حتی از نگاه نواهای عامه پسند هم، رد پایی نبود. فغان جانسوز حرمان دیدگان و ضجههای دلخراش مردمان چشم از حدقه بیرون آمده، یگانه الحانی بود که از جای جای ایران به گوش میرسید.
پس از کشته شدن آغا محمد خان قاجار، بردار زادهی او به نام بابا خان، که پسر حسینقلی خان جهانسوز بود و در شیراز در کسوت ولایتعهدی میزیست، به تهران آمده و و با نام فتحعلی شاه قاجار، رسما تاجگذاری کرد. فتحعلی شاه قاجار، با تکیه بر مسند سلطنت، صاحب خزانهای پُربار گردید که آغا محمد خان قاجار، این ثروت افسانهای را، در درازنای نوزده سال، با حرص و ستم کاری بی حد، گرد آورده بود. فتحعلی شاه قاجار، با تکیه بر این مکنت و به تقلید از صفویان، به بنا نهاد تشکیلات کشوری و لشگری و تجملات سلطنتی دست گشود. تاسیس آبدار خانه، آشپزخانه، قهوه خانه، فیل خانه، زیندار خانه، نقاره خانه، شتر خانه، قاطر خانه، ضراب خانه، ایشیک خانه، یساول خانه، غلام خانه، اسلحه خانه، زنبورک خانه، شاطر خانه، سرایدار خانه و دیگر بیوتات سلطنتی، ماحصل خواست فتحعلی شاه، برای دست یازی به قوارهی تشریفاتی صفویان بود.
فتحعلی شاه قاجار، در دوران سلطنت خویش با بحرانهایی از جانب مدعیان داخلی و دشمنان خارجی و کشمکشهای گونه گون سیاسی، دست به گریبان بود. اما، خوی راحت طلبی و عافیت خواهی و میل به عیش و عشرت، مانع از حضور فتحعلی شاه در میادین کارزار و آوردگاههای خطر زا میگردید. این پادشاه عیاش در بزنگاههای سیاسی و نظامی، به جای حضور در گردنه بندان معرکه، در کنج حرمسرای شلوغ دربار میخزید و عرصه دلاوری را به نواب خویش وا مینهاد. دراین میان، عباس میرزا، پسر بزرگ فتحعلی شاه قاجار، که مردی متهور و وطن دوست بود، بیش از دیگران در مهلکهی خطر، بلا گردان جان پدر میشد.
پرداختن به امور تجملاتی و علاقه به ساز و کار تشریفاتی در لفافهی عیش و بستر تفنن، موجبات رونق بازار هنر در دوران ۳۹ سالهی سلطنت فتحعلی شاه را فراهم آورد. با نظر شاه قاجار، هنرهایی چونان، نقاشی و صورتگری، خوشنویسی، شاعری و موسیقی، مجال جولان در گسترهی مقبولیت دربار را یافتند. فتحعلی شاه، استادان بنام موسیقی عهد کریم خانی را به دربار قاجار فرا خواند. در میان استادان فراخوانده شده، نام دو تن از موسیقی دانان، بیش از همگنان ایشان، جلوه داشت. استاد مهراب از ارامنهی اصفهان و استاد رستم از کلیمیان شیراز، سرآمدان اهل ساز و مبرزان عرصهی آواز درب خانهی فتحعلی شاه قاجار بودند.
در عهد قاجار، به گروه مشخصی از نوازندگان و خوانندگان دسته میگفتند. دستههای موسیقی در درون و خارج از دربار، کثرت یافته و رو به فزونی بودند. در دربار فتحعلی شاه قاجار، دو دستهی معروف موسیقی پا گرفته بود، که وظیفهی آراستن مجالس طرب و زینت محافل آواز را بر عهده داشتند. دستهی موسیقی استاد زهره تحت تعلیم استاد مهراب اصفهانی و دستهی موسیقی استاد مینا تحت آموزش استاد رستم شیرازی، مشغول مشق موسیقی و ساز و آواز بودند. استاد زهره، همسر جعفر قلی خان قاجار بود و استاد مینا در حبالهی نکاح مصطفی قلی خان قاجار قرار داشت. جعفر قلی خان و مصطفی قلی خان، هر دو از برادران آغا محمد خان بوده که عموی فتحعلی شاه قاجار محسوب میگشتند. احمد میرزا عَضد الدوله، فرزند فتحعلی شاه، در کتاب تاریخ عضدی، شرحی مبسوط از وضعیت و کارکرد، دستههای موسیقی درباری، خاصه دو دستهی مبرز استاد زهره و استاد مینا را ارائه کرده اند. در تاریخ عضدی آمده است: (از نوروز باستانی تا سیزدهم عید، خاقان (فتحعلی شاه)، با تمام اهل حرم خانه، مهمان تاج الدوله (یکی از زنان شاه) میشدند و در این سیزده روز، تماما به عیش و استماع ساز و آواز مشغول بودند).
در هر کدام از این دسته ها، ۵۰ زن نوازنده و آواز خوان وجود داشت. تن پوش هر از این زنان، یک قبای اشرفی بود که هزار عدد باجاقلی (سکهای از طلا) بر آن دوخته شده بود. علاوه بر این قبای طلا آجین، هر کدام از این خواننده یا نوازندگان، کمرها و عرقچینهایی تمام جواهر با گلوبندهای خوب و گوشوارههای ممتاز را زیور خود ساخته بودند. تمام هزینههای تعلیم و دستمزد و نگاه داری و البسه و تشریفات این زنان متنعم، که هر کدام لااقل یک کنیز هم داشتند و نیز مخارج سایر دستههای موسیقی درباری، از خزانهی کشور حرمان زدهی ایران پرداخت میگردید. در آن اوان که با عقد عهد نامهی ترکمان چای و گلستان، مناطق و شهرهای بسیاری چونان اران و شروان و لنکران و بادکوبه و نخجوان و ارمنستان و گرجستان و داغستان، از مام وطن جدا شده و اراضی و ثروت ملی تقلیل یافته و بر چهرهی صلابت تاریخی ایران زمین، خدشه وارد شد؛ در آن غوغا که در سایر بلاد، دانش بشری، سوار بر ارابههای اراده، به سمت مرزهای نا شناختهی علوم و فنون میتاخت، فتحعلی شاه قاجار در عزلت عشرت خویش، ثروت و سرمایهی مردم را مصروف ناز نگاه و غمزهی مژگان رقاصگان و مخارج مجالس طرب مینمود.
هر آنچه که در دربار نواخته میشد، موسیقی طرب بود. نغمههایی که چاشنی عیش بودند و ممد عشرت. کثرت اهالی موسیقی روی در فزونی داشت و به همان منوال تعداد اندکِ استادانی که پاسبان موسیقی علمی کشور بودند در حال نقصان بود. تزلزلی که در شیوهی موسیقایی گذشتگان راه یافته بود و هرج و مرجی که میرفت تا شیرازهی موسیقی علمی ایران زمین را از هم بگسلد، استادان فن را بر آن داشت تا با جمع آوری و تنظیم و تقسیم الحان موسیقایی در قالب دستگاهها و آوازها و گوشه ها، سر و صورتی به موسیقی ملی داده و زمینهی ورود موسیقی کشور به عرصهای تازه را بنا نهند.
/انتهای پیام/
زنده باد
آیا به نشر قسمت های بعد، امید وار باشیم؟
ممنون
لطفا به صورت واضح بیان بفرمایید که آیا قاجار به موسیقی خدمت کرده است؟
آیا امکان استفاده از این مطالب در سایت های دیگر وجود دارد؟
خیلی عالی ست ولی چرا اینقدر با فاصله؟ ما فکر کردیم که دیگر از ادامه این مطالب منصرف شده اید. به هر حال مثل همیشه، عالی.
استاد خیلی نفس گیر می نویسید. با آقا حسین صرافی صحبت می کردم ذکر خیر شما بود، گفتم آقا محسن اگر به جای ریاضی محض ادبیات و تاریخ می خوند چکار می کرد؟ یک جوری بنویس که نفس ما بند نیاید. ارادتمند