کرونا و رسانههای رسمی
دو شب قبل از انتخابات بود که اعلام شد اولین نمونههای کرونا در شهر قم مثبت اعلام شده است؛ اتفاقی که شاید برای خیلیها باورپذیر نبود، حتی اهالی رسانه هم خیلی برای مواجهه با کرونا آماده نبودند. احتمالا جلسات رسانهای هم در اینباره تشکیل نشد تا راهکارهای رسانهای برای مدیریت و کنترل این بحران تدبیر شود. در کوران تبلیغات انتخابات رسانههای رسمی (اعم از چاپی و آنلاین) و صداوسیما میان اطلاعرسانی حداکثری درباره کرونا و انتخابات، دومی را انتخاب کردند؛ هر چند رسانههای آنلاین در پوشش ماجرای کرونا تلاش حداکثری خود را انجام دادند اما آنچه مشهود بود چربش انتخابات در این مساله بود که شاید هم طبیعی به نظر بیاید. از فردای انتخابات اما ماجرا تغییر کرد. نگاهها به بحران کرونا جدیتر شد و اطلاعات و تحلیلهای درستتری مخابره شد. رسانه ملی بعد از فراغت از انتخابات رفت سرجایی که باید بنشیند نشست و به اطلاعرسانی پرداخت. شبکه سلامت در این ماجرا اگرچه شاید مخاطب زیادی نداشته باشد اما از وظیفه خود دور نماند. شبکه خبر بهعنوان مرجع اصلی خبری صداوسیما به اطلاعرسانی در این مساله پرداخت و افکار عمومی را هدایت کرد. گفتوگوی ویژه خبری هم در این ماجرا عقب نماند و برای اقناع افکار عمومی، مسوولان مرتبط را به روی خط آورد.
کرونا و اطلاعرسانی مسوولان وزارت بهداشت
برخلاف بحرانهای دیگری که در این کشور به وجود میآید، سرنخ اطلاعرسانی در دست مسوولان وزارت بهداشت بود؛ اتفاقی که شاید یکی از موفقیتهای رسانهای این وزارتخانه باشد. از همان دقایق ابتدایی تایید وجود کرونا در ایران؛ سخنگو، روابط عمومی و مسوولان وزارت بهداشت به صورت دقیق به اطلاعرسانی در این ماجرا پرداختند و تبدیل به منبع اصلی خبررسانی شدند. تمام رسانههای داخلی و همه رسانههای خارجی فارسی و غیرفارسیزبان در این ماجرا نتوانستند در ماجرای اطلاعرسانی از رسانههای داخلی پیشی بگیرند و تمام منابع آنها مسوولان داخلی بودند. حضور چند عنصر رسانهای در کنار مسوولان وزارت بهداشت توانست یک امتیاز مثبت برای وزارت بهداشت در این ماجرا ثبت کند. نقطه ضعف ماجرا البته اطلاعرسانی عوامل دخیل در کادرهای درمانی کرونا بود که از طریق انتشار استوری، پست اینستاگرامی و البته تشریح بحرانی بیمارستانهای درگیر سعی در بحرانیترکردن ماجرا داشتند. این مساله در افکار عمومی تاثیراتی داشت که در بندهای بعدی به آن میپردازیم.
کرونا و رسانههای فارسیزبان خارج کشور
در سطور قبل گفتیم رسانههای فارسیزبان در ماجرای کرونا نتوانستند خط اصلی ماجرا را به دست بگیرند. این رسانهها بعد از ناامیدی از انتشار اخبار دست اول رویه دیگری در پیش گرفتند؛ ناامیدکردن مردم بر اثر شیوع این ویروس و القای ناکارآمدی مسوولان و البته تاکید بر پنهانکاری در اعلام وجود کرونا در ایران؛ اتفاقی که البته با توجه به اعلام آن دو روز قبل انتخابات منتفی بود. با این حال انتشار فیلمهایی از کشور و واکنش مردم و انتشار آن در شبکههای مجازی با تیترهای منفی، اولویت اصلی آنها بود. حتی بیبیسی فارسی و ایراناینترنشنال سخنان مراجع ایران با هم را با تحریف منتشر کردند تا علاوه بیصداقتی به تنفر مذهبی هم دامن بزنند که از قضا این ماجرا آوردهای برای آنها نداشت. در حالیکه مراجع ایران با تاکید بر توجه مردم به توصیههای وزارت بهداشت نکات معنوی را هم متذکر میشدند، این رسانهها فقط بر بخشی تمرکز میکردند که احتمالا باعث عصبانیت برخی از مردم شود. این مساله را در متفرقکردن مردم در برخی شهرها برای کنترل بیمارستانهای قرنطینه شاهد بودیم که با تیترهای حمله به مردم سعی در تحریک مردم داشتند.
کرونا و افکار عمومی
افکار عمومی ایران در ماجرای کرونا آسیب دیده و ترسیده است. هجمه رسانهای که بعد از انتشار ویروس در چین ایجاد شده، کاملا به صورت جهانی این ترس را ایجاد کرده است. کمی بیاعتمادی و کمی هم افراط باعث شده است این ماجرا شکل پیچیدهتری به خود بگیرد. در چند روز گذشته دیدیم که ماسک در کشور نایاب و به قیمت گزاف فروخته شد. این مساله اتفاقا نقطه بحرانی ماجراست و اگر کنترل نشود، هدایت ماجرا از دست خارج میشود. گفتیم انتشار سر خود اطلاعات توسط کادرهای پزشکی خودش از عوامل این ترس در افکار عمومی است. در حالی که مقامات وزارت بهداشت سعی داشتند بدون ایجاد ترس و البته با پرهیز از کوچکنمایی، ماجرا را مدیریت کنند این قبیل اخبار سایه تردید را بر همه اقدامات تامینی میانداخت. لازم است کمی هم خودزنی کنیم. چند فیلم منتشر شد که مردم از ایجاد قرنطینه در برخی شهرها خودداری کردند. که با دخالت نیروی انتظامی برطرف شد اما همین مساله دستمایه رسانههای فارسیزبان شد تا مغرضانه در این ماجرا خبررسانی کنند. همدلی افکار عمومی در این برهه خطیر اصلی اساسی است. اگر مردم به یکدیگر رحم نکنند، قطعا کسی از خارج کشور به کمک ما نخواهد آمد.
سخن پایانی اینکه هر بحران و هر اتفاقی نیاز به پیوست رسانهای دارد. در ماجرای انتقام سخت ایران از آمریکا بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی دیدیم که چگونه مدیریت رسانهای بحران از سوی آمریکاییها صورت گرفت تا کمترین خسارت را به افکار عمومی وارد کند. در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی بر اثر اشتباه پدافند ایران به دلیل عدم مدیریت رسانهای، ضربههای سختی به اعتبار رسانهها وارد شد. امید میرود در ماجرای کرونا پیوستهای رسانهای مدیریت بحران به بهترین شکل انجام گیرد تا کشور از این موقعیت خطیر خارج شود.
منبع: صبح نو