گروه مرجع یکی از مهمترین منابع هویتی افراد یک گروه و در ابعاد گستردهتر، یک جامعه است، و تاثیر بسیار مهمی در شکلگیری نگرشها و ارزشها و جهتدهی به هنجارها و رفتارهای افراد جامعه دارد. تغییر گروه مرجع از گروه خودی به گروه دیگری (غریبه)، علاوه بر آن که موجب رواج ارزشها و هنجارهای جامعهای دیگر در جامعه خودی شده و موجب بروز رفتارهایی میشود که از دیدگاه جامعه خودی کجروی و انحراف محسوب میشود؛ موجبات بروز بحرانهای هویتی در بین افراد جامعه را نیز فراهم میکند.
خبرنگار سدید در گفتگویی با سیدعبدالرسول علم الهدی کارشناس سیاست گذاری فرهنگی به بررسی علل تغییر گروههای مرجع در نوجوانان و جوانان پرداخته است که در ادامه میخوانید:
عبدالرسول علم الهدی گفت: گروههای مرجع برای جوانان و نوجوانان تغییر کرده است. به خصوص بعد از سالهای ۸۰ به بعد که رسانههای جمعی، مجلات، روزنامه ها، اینترنت و خصوصاً ماهواره فراگیر شدند، جوانان و نوجوانان به سمت مصرف رسانهای و کنشگرهایی که تولید کننده مصرف رسانهای بودند، پیش رفتند.
جوانان و نوجوانان از دهه ۹۰ به بعد کاربر هستند نه مصرف کننده
وی افزود:، اما در دهه ۹۰ شبکههای اجتماعی فضا را متفاوت کردند. در این مقطع با مصرف کننده صرف مواجه نیستیم و با کاربر مواجه هستیم. مثلا نوجوانی که دسترسی به رسانه ملی یا مجلات و روزنامهها نداشته و حتی نخبگی خاصی هم نداشته است، اما به خاطر کارکردن و کاربری در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام توانسته دنبال کنندههای زیادی را برای خود جمع کند. خود این جوان یا نوجوان در مقام یک رسانه عمل میکند و میتواند رسانههای بزگتر از خود را به چالش بکشاند.
این استاد دانشگاه در مورد چهرههای نوظهور در شبکههای اجتماعی گفت: جوانان و نوجوانان با گروههای مرجع نوظهوری که اصطلاحاً به آنها شاخ (اینستا، تلگرام وتوئیتر) گفته میشود مواجه هستند. به این دلیل که آن فرد کنشگری خاص اینترنتی در شبکههای اجتماعی در قالبهایی مانند خاطره، عکس، طنزو داستان انجام میدهد و میتواند در این قالبها الگودهی کند.
کارشناس سیاست گذاری فرهنگی علل تغییر گروههای مرجع را به دو گروه تقسیم کرد و گفت: دسته اول به زمینهها اشاره میکند مثلاً زمینه تغییر فناوریها و مفاهیمی مانند عصر ارتباطات، دهکده جهانی، جامعه اطلاعاتی و جامعه شبکهای که همه اینها به نوعی زمینه هستند.
دسترسی جوانان و نوجوانان به فضای رسانهای به شدت تسهیل شده است
وی افزود: دسترسی جوانان و نوجوانان به فضای رسانهای به شدت تسهیل شده است و اساساً وارد یک زندگی جدیدی شده اند که به آن زیست رسانهای میگوییم. یعنی کسی که میخواهد زندگی خودش را با رسانهها و مصرف رسانهای خودش تنظیم کند. انتخابها، اولویتها، دغدغهها و حتی نیازهایش را بر اساس زیست رسانهای خودش تغییر میدهد.
وی خاطرنشان کرد: برخی مفاهیم نیز بر اساس این نوع زیست، تغییر کرده اند. مثلا مد را تبلور انتقال طبقات اجتماعی نسبت به هم تعریف میکردیم، اما در زیست رسانه ای، مدگرایی به معنی تمایز در فضای رسانهای است و اینکه چقدر این تمایز را میتوان ظهور داد و در این ظهور چقدر میتوان احساس منزلت کرد.
علم الهدی دسته دوم علتهای تغییر گروههای مرجع را ظهور سلبریتیها و قهرمانان رسانهای دانست و گفت: این افرادکسانی هستند که به خاطر شهرتشان و به خاطر خصوصیات ویژه و متمایزشان از دیگران میتوانند مورد توجه نوجوانان و جوانان قرار بگیرند.
وی افزود: البته منظور از چهرهها و سلبریتیها فقط افراد مشهور و معروف در رسانه ملی و سینما نمیباشد، مثلا دختری که سال گذشته با نوعی رقص ابداعی و پخش آن بین دنبال کنندهای خود معروف شده بود و با قرار ملاقات با برخی از آنها در بعضی از رستورانها از آن رستورانها پول دریافت میکرد.
جوانان و نوجوانان نمیتوانند الگوهای سابق را برای خود باز تعریف کنند
وی در ارائه راهکار برای این موضوع گفت: در فضای زیست رسانهای جوانان و نوجوانان نمیتوانند الگوهای سابق را برای خود باز تعریف کنند. یکی از وظایف سازمانها، ادارت و نهادهای فرهنگی این است که بتوانند الگوهای مورد نظر را در شبکههای اجتماعی بازتعریف نمایند. به عنوان مثال تجدید چاپ کتابهایی را که در سرگذشت شهدایی، چون ابراهیم هادی، عبدالحسین برونسی و حمید سیاهکلی شده است نشانگر علاقه زیاد نوجوانان و جوانان ما به این الگوها میباشد ام این الگوها در فضای مجازی و زیست رسانهای بازتولید نشده اند.
باید بر روی برخی از خصوصیات گروههای مرجع کار کنیم که قابلیت گفتمان سازی دارد
این استاد دانشگاه درباره نحوه انتشار خصوصیات گروه مرجع گفت: بعضی اوقات خاطرات و زندگی نامه شهدا در فضای سایبری و شبکههای اجتماعی توسط افرادی منتشر میشود که این نیز کار بسیار خوبی است، اما منظور از بازتولید این است که خصوصیات این شهیدان را مثل ایثار و فداکاری در قالب داستان یا هرچیز دیگر باید تبدیل به اتفاقات روزمره کنیم. حال برخی اوقات اسم شخصیتها ابراهیم هادی و حمید سیاهکلی است و برخی اوقات میتواند جواد و یا خسرو، لوطی محل باشد که خصوصیات بارزی را با خود دارد. اسامی خود ساخته مانند حاج هیتلر، میرفندرسکی، استیون هاون کوب در توئیتر زیاد است و میتوان با این اسامی خاطرات و سرگذشت زندگی و خصوصیات بارز برخیها را انتشار داد.
علم الهدی در پایان نیز تأکید کرد: ما باید بر روی برخی از خصوصیات ائمه، بزرگان و شهدا کار کنیم که قابلیت گفتمان سازی دارد و آنها را در شرایط کنونی جامعه به بهترین شکل باز تولید کنیم و در فضای سایبر و شبکههای اجتماعی انتشار دهیم.
انتهای پیام/