۱- خروج از برجام، پیمانی، که خود، از ارکان آن بوده است. خروج با یک «توئیت»، در فضای مجازی.
۲- خروج یک سویه از پیمان منع سلاح هستهای – توقف ساخت موشکهای میانبرد – میان آمریکا و روسیه.
۳- خروج یک سویه آمریکا از پیمان تغییرات اقلیمی پاریس.
۴- اخراج بیش از چهارده تن از مقامهای ارشد از دولت آمریکا با یک «توئیت» باز در فضای مجازی.
از وزرای خارجه، تا مشاوران امنیت ملی آمریکا، و در این آشفته بازار سیاست و سیاستبازی، ناگهان، رئیس جمهوری آمریکا، با فراخواندن یک شاهد به گمان خود از مسیحیان آشوری ایران، در حاشیه سازمان ملل متحد و پیش از آن در کاخ سفید، مدعی شده است، که در ایران اقلیتهای دینی، محروم از آزادیهای انسانی و حقوق یک معتقد و مؤمن به آداب و رسوم دینی خوداند و همه، مورد اذیت و آزار در دستیابی به شعائر خود هستند. این دلنگرانی رئیس جمهوری که داعیه «آمریکا نخست» را در جهان دارد، به هنگامی است که:
۱- یک میلیون مسلمان پناهنده در بنگلادش، از زیر ستم گریختهاند که حکومت در پناه آمریکا – میانمار – آنرا اعمال کرده است.
۲- نیروهای متحد به سرکردگی عربستان سعودی و پشتیبانی بیدریغ آمریکا، میلیونها یمنی را قتل عام و آواره جهان ساختهاند.
۳- سیاست نژادپرستانه ترامپ و حزب جمهوریخواه، شکافی عظیم میان آحاد جامعه آمریکا، میان سفیدپوستان و رنگینپوستهای آمریکایی لاتین تبار و جز آنها، ایجاد کرده است.
۴- جداسازی هزاران تن از کودکان و نوزادان آمریکای لاتین از خانواده پناهجوی پناه برده قانونی به آمریکا و دهها مورد دیگر از پشتیبانی آمریکا از این اعمال نظرهای نژادپرستانه در آمریکا و جهان.
و در این آشفته بازار و بینظمی حاکم از سوی آمریکا، ترامپ با فراخوندن فقط یک شاهد به گمان خود، داعیه ظلم و ستم نظام جمهوری اسلامی ایران، بر جامعه اقلیتهای دینی، در این سرزمین دارد. اما یک نگاه عادلانه وبیطرفانه، به سیاستهای این نظام گواه حقیقت و واقعیتی جز ادعای رئیس جمهوری آمریکا است:
۱- آزادی حفظ و عمل به شعائر پیروان ادیان توحیدی، به ویژه در اماکن مقدس خود براساس صراحت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با برپایی آییننامههای دینی، در کلیساها، کنیسهها و معابد در ایران با حفظ احوال شخصیه.
۲- برخورداری تمامی آحاد جوامع پیروان ادیان توحیدی، حقوق شهروندی برابر با تمامی آحاد ملت بزرگ ایران.
۳- تدریس و آموزش زبان مادری و تعلیمات دینی ویژه خوددر مدارس خاص اقلیتهای دینی.
۴- حضور نمایندگان اقلیتهای دینی در همه نهادها و کانونهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران بزرگ، از جمله مجلس شورای اسلامی، کانونها، نهادها و انجمنهای ملی و فرهنگی خاص اقلیتهای دینی.
۵- برخورداری از حقوق برابر همچون شهروند درجه یک همطراز با تمامی شهروندان آحاد ایران بزرگ.
البته باور اینها، برای دولتمردان و سیاستبازان نظامی که با یک «توئیت» در فضای مجازی، جهان را آشفته و درهم میکنند، دشوار است. چنین است که جوامع اقلیتهای دینی، همچون تمامی جوامع دیگر ایران بزرگ، با اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی و دستآوردهای ۴۰ ساله آن، در بطن یک نظام الهی، روزگار میگذارنند و این چنین و با این باور، پیروان ادیان توحیدی، در جهانی که در هر گوشه و هر سوی آن گلوله، حاکم است. در زیر لوای قانون گسترده بر جمهوری اسلامی ایران دهههایی چند است، که دغدغهای، آنگونه که داعیان حقوق انسانی مدعی آناند، ندارند.