گروه هنر فرهنگ سدید- سیدرضا منتظری: پدیدهای که به عنوان شفاف سازی در سینمای ایران بعد از حضور حسین انتظامی در مقام ریاست سازمان سینمایی شاهد بودیم اتفاق خوبی بود. فارغ از اینکه تا چه میزان شفاف سازی در سینمای ایران صورت گرفته و آیا این شفاف سازیها مورد اطمینان اهالی سینما و رسانه بوده یا خیر، میتوان این اتفاق را سرچشمهای برای اجبار شفاف سازی در سایر دستگاه و نهادهای فرهنگی که از بودجه دولتی ارتزاق میکنند برشمرد.
حالا دیگر مطالبه اهالی سینما و رسانه شکل جدی تری به خود گرفته و این انتظار به وجود آمده تا نهادها و ارگانهایی همچون: سازمان صدا و سیما، حوزه هنری، سازمان هنری رسانهای اوج و... نیز با شفاف سازی در خصوص هزینه کردهای شان سینماگران و اهالی رسانه را آگاه کنند.
البته پر واضح است که رسانهها باید در این زمینه مطالبه گری جدی داشته باشند. فعالان رسانهای که دغدغه احقاق عدالت را دارند باید مرتباً با آنالیز شفاف سازیهای صورت گرفته توسط سازمان سینمایی شبهات به وجود آمده را به مسئولان ذیربط گوشزد کنند تا با پاسخگویی مسئولان این شائبهها از بین برود.
اصولاً مسئولان نهادها و سازمانهایی که میخواهند دست به شفاف سازی بزنند در ابتدا باید تعریف درستی از شفاف سازی داشته باشند چرا که متأسفانه معنای شفاف سازی به غلط جا افتاده و معطوف به مسائل مالی شده است. این نکته ضروری است که شفاف سازی در خصوص مسائل غیرمالی نیز باید صورت بگیرد و از سوی دیگر به مسائل کلی اشاره نشود و به صورت جزئی همه موارد را پوشش دهد.
شفاف سازی در سینمای ایران زمانی معنا پیدا میکند که از صفر تا صد یک فرآیند مشخص را دربر گیرد. به عنوان مثال از چگونگی تصویب یک فیلمنامه گرفته که باید مشخص شود چه افرادی با چه تحصیلات و مدرکی و بر اساس چه مبنایی آن را تصویب کرده اند تا مسائلی نظیر اعطای مجوزها برای تأسیس یک آموزشگاه آزاد سینمایی یا تأسیس یک سالن سینما! مسئولان سازمان سینمایی باید به صورت دقیق در شفاف سازیهای شان مطرح کنند که چرا مثلاً به شخصی اجازه تأسیس همزمان چند سالن سینما را میدهند و به دیگری حتی اجازه تأسیس یک سالن سینما هم داده نمیشود.
این نوع شفاف سازی اگر به صورت اصولی در سینمای ایران پیاده سازی شود اعمال سلیقهها و رانت را از بین میبرد و معنای واقعی اتاق شیشهای در اینجا هویدا میشود. شفاف سازی باید باعث شود تا فرصتهای برابر در اختیار همگان قرار گیرد و عدهای افراد خاص همه سینما را تحت سیطره خود نداشته باشند.
اما نگاهی جزئیتر به شفاف سازیهای صورت گرفته توسط سازمان سینمایی طی یک سال اخیر که بیش از ۴۰ مورد را شامل میشود نشان میدهد که اغلب آنها دارای شبهه هستند.
به عنوان نمونه شفاف سازی در مورد طرحهای پژوهشی معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی شائبههای بسیاری را به وجود آورده و سوألاتی در خصوص آن مطرح شده که مسئولان سازمان سینمایی باید پاسخگوی این سوألات باشند. سوألاتی از قبیل: اینکه این طرحها بر چه اساسی تعیین قیمت و واگذار شده اند؟ بودجههای هنگفت صرف شده برای این مسائل چه دستاوردی برای هنرهفتم داشته؟ و...
اهالی رسانه و سینما در شگفتند که چطور یکی از مدیران بازنشسته برای پژوهشی با عنوان «مطالعه تحلیلی سینمای ایران» قرارداد ۳۰۰ میلیونی بسته است؟ چطور شهاب اسفندیاری مدیر دانشکده صداوسیما بابت پژوهشی با عنوان «صورت بندی و تبیین سینمای دینی» همراه با محمدحسین نواب قراردادی ۱۹۰ میلیونی شامل حالش شده؟ مدرسه ملی سینما به مدیریت روح الله حسینی چطور قراردادی ۲۰۲میلیونی بابت حمایت از پایان نامههای دانشجویی که اصلاً مشخص نیست این رقم صرف کدام پایان نامهها شده داشته؟ و...
همچنین در خصوص شفاف سازیهای صورت گرفته در رابطه با عملکرد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز شبهات بسیاری وجود دارد! سازمان سینمایی در حالی لیست حمایتها از این مرکز را از سال ۸۵ تا پایان سال ۹۶ اعلام کرده که در آن لیست تنها اسامی ۷۶ فیلم بلند داستانی و آثار انیمیشن به چشم میخورد! اصلاً مشخص نیست چرا لیست حمایتی مرکز گسترش از آثار مستند در این سالها اعلام نشده؟ چطور از سال ۹۲ تا ۹۶ و در زمان مدیریت طباطبایی نژاد در این مرکز تنها از ۸ فیلم حمایت شده که ۳ تای آن جزو آثار انیمیشن هستند؟
لازم به توضیح است که شفاف سازی صورت گرفته در رابطه با عملکرد این مرکز در سال ۹۷ کمی قابل پذیرشتر است چرا که حداقل به صورت تفکیک شده حمایتهای مرکز از مستندهای کوتاه، نیمه بلند، بلند فاخر، بین المللی، کمک به برگزاری جشنوارههای پویانمایی و مستند رضوی اعلام شده، حال سوأل اینجا است که مسئولان سازمان سینمایی چرا همانند این شفاف سازی در سال ۹۷ در رابطه با سالهای پیشین شفاف سازی نکرده اند؟
از سوی دیگر مدتها است اهالی رسانه از خود سوأل میکنند چرا حقوق مدیران عامل و کارمندان زیرمجموعه سازمان سینمایی شفاف سازی نمیشود تا شائبه حقوقهای چندین میلیونی (اگر صحت نداشته باشد) از بین برود؟!
از سوی دیگر در خصوص موسسه رسانههای تصویری هم شائبه بسیار است. شنیده میشود در دوره مدیریت اسبق سینمایی رقم قابل توجهی برای اکران فیلمهای خارجی به افرادی خاص اعطا شده که باید روشن شود صرف این بودجهها چه دستاوردی برای سینمای کشور داشته؟ همچنین هزینه چتر سینمای ایران در جشنواره فیلم کن، برپایی بازار فیلم و... در عرصه بین المللی و... همچنان جای سوأل است.ای کاش لیست سفرهای خارجی از طرف سازمان سینمایی و نهادهای تابعه آن نیز شفاف سازی شود. چرا که مدتها است این سوأل برای بسیاری از اهالی سینما و رسانه مطرح شده که چطور در این وانفسای اقتصادی بودجههای هنگفتی برای این کارها که اصلاً ضرورتی هم ندارند صرف میشود؟ چرا در حالی که بسیاری از سینماگران ایران در حرفهها و رشتههای مختلف مدتها است در تنگدستی روزگار میگذرانند بودجههای بیت المال این چنین توسط افرادی خاص بریز و بپاش میشود؟
در نهایت باید یادآور شد که ما همچنان منتظر شفاف سازی در مورد ریز هزینه کردهای سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر و دستمزدهای مدیران و دست اندکاران این رویداد سینمایی هستیم.
منبع: سینماپرس