به گزارش فرهنگ سدید- سیاوش ایمانی: فهم مردم شناسی کار در مناطق قومی، گره گشای فهم خیلی از مسائل از کار است. گفتمان صورت گرفته در پارادایم مدرن از کار منجر به جدا شدن حس شاعرانه و لذت بخش گره خورده به زیست مردمان شده است، حسی که در آن همه زندگی کار است.
به کار از منظرهای اقتصاد، جامعه شناسی و مدیریت و همه رشتههایی که در پارادایم مدرنیته متولد شده اند، پرداخته شده است که مبتنی بر انتظار و تلقی خاصی از آدم و عالم است که در چیرگی این تلقی خاص مدرنیته غیر از این منظرها، دیگر کارها ارزشی حاشیهای دارد، حتی اگر با عرق جبین همراه باشد که بحث دراین باره به نوشتار و فرصتی جداگانه نیاز است.
اما فارغ از هر نوع برداشت و تلقی از کار در پارادایمهای مختلف ارزشی چه در پارادایم مدرنیته و چه در وادی سنت دیرینه و چه در عهد و پیمانی که خدا با انسان دارد و معارف نهفته در سیره و روایت معصومین، کار ارزش جوهری و عامل حیات است، انگار اگر بایستهتر نگاه کنیم کار همان حرکت جوهری در عالم و آدم است که ستون خیمه فلسفه ملاصدرا را شکل میدهد.
کار در دیرین گونههای تمدن غرب، چون یونان باستان و روم مخصوص بردگان دارای قدرت بازو و کسر شان اعیان و اشراف صاحبان فلسفیدن است که امروز در تمدن مدرن هم به شکل پیچیدهای برای چشمهای بصیر در جریان است، جریانی که انرژیهای خام طبیعی و انسانی را از کشورهای به اصطلاح خودشان جنوب به کشورهای شمال یا از پیرامون به مرکز منتقل میکند و با نیروی فکر و اندیشه به مواد عالی تبدیل میشود و دوباره با ارزش افزوده به کشورهای جنوب و پیرامون صادر میشود، این جریان بسته همواره ادامه دارد و شان بشر غربی و شمالی و شرقی و جنوبی در این منطق تعیین میشود.
اما آهنگ کار در اقوام و مردمان ایران قبل از اسلام حسی شاعرانه دارد که با ورود اسلام و معارف اهل بیت (ع) و طنین قران غنی میشود و شاید این هم آهنگ فرهنگی، کار مردمان ایران قبل از اسلام با آموزهها و سیره رسول الله (ص) بود که زیباترین، لطیفترین و در عین حال امیدبخشترین پذیرش معارف قران و عترت در این سرزمین ایجاد میشود. اکثر ضرب المثلها و ترانه و اشعار و حکم مردمان این خاک و آب، مشوق کار و تحرک است و علیه سکون، زندگی همه کار است و کار زندگی است و تفکیکی مکانیکی بین کار و غیر کار در کار نیست، اصلا زندگی زمانی معنا دارد که کار است و غیر کار یعنی مرگ و نیستی.
فرح و تفریح در کار رقم میخورد و وقتی تلاش برای معاش همچون جهاد در راه خداست و رسیدن اجل در حین تلاش و کار اجر شهید و شهادت دارد، عرق جبین و روزی حلال برترین عبادت و مقدمه قبولی دعاست و مواردی از این قبیل که در سیره و معارف قران و عترت موج میزند، نشان میدهد که زندگی به زنده بودن است و زنده بودن به کار و تلاش است و، چون سلولها و اندامهای بدن انسان که دائم در کار و تلاشند، انسان نیز تا دم مرگ باید تکاپو داشته باشد و حدیث دنیا مزرعه آخرت است خلاصه همه نگاه فرهنگ اسلامی به نحوه زیستن است.
حال در چنین آهنگ با احساس فرهنگ کار و تلاش، آنچه فرهنگ اقوام ایرانی را خوش رنگ و نگار کرده است در همین فرش رنگین شاعرانه کار و تلاش اقوام ایرانی است و خودبسندگی و بی نیازی قوم ایرانی در همین نگاه ریشه دار و همه جانبه به زندگی است که با محیطش انس میگیرد و سهم خودش را از کار با طبیعت بر میدارد، کاری که حتی خرافههای آغشته به واقعیت را هم برای حفاظت از ارزش کارش به کار میگیرد که با آموزههای دینی هم آمیخته شود تا حرمت و محصول کار به هر بهانهای حفظ شود.
شاید بشر امروزه بعد از کلی خراب کردن و یکجانبه عمل کردن که دنبال توسعه پایدار است در تلاش برای نزدیک شدن به همین آهنگ هماهنگ کار و زندگی است که کاری را رقم بزنیم که وقتی ابرو را درست میکنیم چشم را خراب نکنیم.
وقتی رسانه زودتر از جاده به روستا رفت آن قدر فرهنگ دیرینه اقوام و فرهنگ کار روستا را تحقیر کرد که وقتی جاده آسفالت کشیده شد و به روستاییان تراکتور داده شد به جای آنکه محصولات کشاورزی را به شهر صادر کند زندگی اش را بار تراکتور کرد و حاشیه نشینی و دست فروشی را به صرف توهم شهروند شدن به روستانشینی ترجیح داد.
این روزها که دغدغه کار و اشتغال در مناطق قومی به انحراف از کار انجامیده است و ضعف نگاههای پایدار و همه جانبه به آشفتگی کار منجر شده است. ضرورت دارد مطالعات مردم شناسی کار در مناطق قومی جدی گرفته شود و قبل از هر نوع سیاست گذاری و مدیریت بالا به پایینی، مقدمات مردم شناسی رعایت شود و از دل همین مطالعات، نظریه ها، راهبردها، روشها و سیاستهای هدایتی را استخراج کرد.
این نوشتار مقدمهای تذکر گونه بود که باب این حوزه را باز کرده باشیم به امید آنکه پای خودمان و دیگر نویسندگان بیگانه از میدان را به میدان مطالعات در میدان مردم شناسی کار دیروز و امروز اقوام ایرانی باز کنیم.