بررسی علل و ریشه‌های فرار مغزها و استعدادها؛
مهاجرت، کنشی که این روز‌ها محبوبیت بسیاری بین مردم پیدا کرده است، از طبقات مرفه بگیر تا متوسط‌نشینانی که حقوقشان کفاف ۳۰ روز زندگی را نمی‌دهد. بیشتر مردم باخیال این‌که مهاجرت به خارج از کشور زمینه پیشرفت است تمام توان و دارایی خودشان را در این مسیر صرف می‌کنند
به گزارش فرهنگ سدید؛ مهاجرت، کنشی که این روز‌ها محبوبیت بسیاری بین مردم پیدا کرده است، از طبقات مرفه بگیر تا متوسط‌نشینانی که حقوقشان کفاف ۳۰ روز زندگی را نمی‌دهد. بیشتر مردم باخیال این‌که مهاجرت به خارج از کشور زمینه پیشرفت است تمام توان و دارایی خودشان را در این مسیر صرف می‌کنند؛ اما سوال این است که چرا جوانان باید به زندگی خارج از کشور چنین علاقه شدیدی داشته باشند.
پاسخ این سوال بدیهی است و اولینش عدم زیرساخت‌های کشور برای رشد کافی آن‌هاست و اینگونه هرروز امیدشان کم‌رنگ‌تر و اعتمادشان ازهم گسیخته‌تر می‌شود. این روز‌ها زمانی که صحبت از مهاجرت به خارج از کشور می‌شود تعداد کسانی که تمایلی به این کار نداشته باشند بسیار انگشت شمار است و همه ما کسی را می‌شناسیم که به خارج از ایران برای تحصیل، زندگی یا کسب و کار سفر کرده است و گاهی در دورهمی‌ها و خلوت خودمان می‌گوییم اگر شرایطش را داشتیم ما هم می‌رفتیم!
اما خودمان هم می‌دانیم که برای اثبات نادرستی این تفکر تنها به دو دقیقه فکرکردن نیاز داریم.
گاهی جوانان طوری امیدشان را از دست داده‌اند که حاضرند با بدترین شرایط درکشور‌های دوست یا دشمن پناهنده و غیرقانونی از ایران خارج شوند. این بحران، اما زمانی دردآور می‌شود که شاهد خروج سرمایه‌های کشور هستیم؛ جوانان بااستعدادی که به گفته بیشتر مردم اگر در ایران بمانند عاقبت خاصی انتظار آن‌ها را نمی‌کشد؛ مثالش هم به وضوح مشخص است، اما در اینجا مجال نیست.
طبق آمار، از دهه هشتاد میلادی به بعد، نوعی فرهنگ مهاجرت در ایران پدیدار شده است. آمار‌های دیگر.
اما می‌گویند ایران با حضور در پایین‌ترین سطح طبقه‌بندی جهانی در زمره کشور‌هایی است که نرخ مهاجرت افراد تحصیل‌کرده به کل جمعیت تحصیل‌کرده آن، در طبقه کمتر از پنج درصد قرار دارد. درباره مهاجران ایرانی به کشور‌های عضوسازمان همکاری و توسعه اقتصادی، می‎توان گفت: بیش از ۶۰ درصد به کشور‌های انگلیسی‌زبانِ آمریکا، کانادا، انگلیس و استرالیا مهاجرت کرده‎اند که بیشترین سهم آن با ۳۵ درصد در کشور آمریکا زندگی می‎کنند.
اما برخی سایت‌ها با بیان آمار و ارقام می‌گویند سیل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور نگران‌کننده نیست. صرف نظر از آمار ارائه شده سازمان‌های معتبر، قصد ما اشاره به کم رنگ شدن امید جوانان به آینده در ایران است.
برای مهاجرت به کشور‌های اروپایی یا غیر اروپایی با کاهش چشم‌گیر پول ملی با قطعیت می‌توان گفت: اگر کسی قصد این‌کار را دارد باید زندگی‌اش را در کشور مقصد تقریبا از زیر صفر شروع کند و با محدودیت‌های فراوان امید به پیشرفتی داشته باشد که در ایران آن را پیدا نکرده است.
اگر ازابعاد دیگر به موضوع نگاه کنیم؛ آیا در ایران راهی برای پیشرفت نیست یا ما نمی‌توانیم این راه را پیدا کنیم؟
برای بررسی این مسئله با وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دهم، سیدمحمد حسینی و دو تن از نمایندگان مجلس به گفتگو نشستیم.
سیدمحمد حسینی در این باره به رسالت می‌گوید: «پدیده مهاجرت از کشور و رفتن به کشور‌های غربی به ویژه تحصیل‌کردگان و نخبگان امر جدیدی نیست، از سال‌ها قبل از انقلاب افرادی که برای تحصیل می‌رفتند تعدادی درکشور مقصد ساکن می‌شدند به دلایل مختلف ازجمله طولانی شدن تحصیلات و شکل‌گیری خانواده و عادت به محیط همان‌جا می‌مانند و اگر شغل مناسبی پیدا می‌کردند دیگر به کشور بازنمی‌گشتند. بعد از انقلاب هم عده‌ای به دلایل اعتقادی و دیدگاه‌های سیاسی از کشور رفتند.»
او معتقداست یکی از دلایل مهاجرت گرفتاری‌ها و مشکلات اقتصادی کشور است که باعث شده برخی به دنبال رفاه یا امکانات بیشتر به کشور دیگری مهاجرت کنند.
حسینی می‌افزاید: «معمولا بعد از مهاجرت افراد تحت تاثیر رسانه‌های معاند قرار می‌گیرند و رسانه‌های غربی هم به طوردائم اخبار منفی از ایران مطرح و فعالیت‌های مثبت، دستاورد‌ها و تحولات را کم‌تر بیان می‌کنند و طبیعی است که ذهنیتشان هم منفی شود.»
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد با اشاره به تاثیر نابه‌سامانی‌ها در سیستم اداری برای پیداکردن شغل مناسب متخصصان و مهاجرت آن‌ها توضیح می‌دهد که برخی از نابه‌سامانی‌ها در سیستم اداری دلیل دیگر این امر است، به این دلیل که افراد از خارج کشور به ایران بازمی‌گردند، اما آن طور که باید تحویل گرفته نمی‌شوند و برای کسب شغل مناسب سردرگم می‌شوند و با این اتفاقات ترجیح می‌دهند به خارج از کشور بازگردند.
این استاد دانشگاه تهران ضمن بیان نیاز کشور‌هایی مانند آمریکا و کانادا به نیروی متخصص برای پیشبرد کار‌های فنی، اظهارمی‌کند که به همین دلیل آمار مهاجران دانشگاهی در این کشور‌ها بیشتر است و امکاناتی برای این افراد درنظر می‌گیرند و با ایجاد جاذبه آن‌ها را شیفته کشورشان می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: برخی از افراد که تعلق خاطر و تعهدی به کشورشان ندارند بیشتر در معرض رفتن از کشور هستند وگرنه کسی که احساس مسئولیت کند و بداند که سال‌ها برای رشد و تحصیل او هزینه شده می‌ماند و حتی درشرایط سخت پاسخگو و به جامعه خودش خدمت می‌کند.
حسینی امید واهی به ساختن زندگی بی عیب و نقص درکشور‌های اروپایی را دلیل موثر این امر می‌داند و می‌گوید: گاهی اوقات، اما بهشت برینی از کشور‌های دیگر توصیف می‌شود که برخی خیال می‌کنند درآن‌جا دیگر هیچ دغدغه‌ای نخواهند داشت درحالی که وقتی پای صحبت افرادی که سال‌ها یا حتی پنج دهه درکشور دیگری اقامت داشتند می‌نشینیم بازهم افسوس می‌خورند، ممکن است از لحاظ مادی شرایط بهتری برایشان فراهم باشد، اما قطعا صفا و صمیمیتی که در وطن خودشان هست آن‌جا نخواهد بود، گاهی حتی سالیان سال باید کار کنند و به شرایط ایده آل مدنظرشان هم نمی‌رسند.
دبیر کل کانون دانشگاهیان ایران، تاکیدی بر فراهم کردن امکانات درکشور برای توانمندسازی نیرو‌های متخصص کرده و بیان می‌کند: اکنون در غرب شاهد فروپاشی خانواده هستیم و ارتباطات، روابط و صمیمیت کشور‌های شرقی و ایران را ندارند؛ بنابراین باید درکشور امکاناتی فراهم کنیم تا از توان نیرو‌های جوان کشور استفاده و به سمت خودکفایی بیشتر گام برداریم. متاسفانه نگاهی وجود دارد که باید همواره متکی به غرب و دنبال واردات باشیم. این دیدگاه نوعی خودباختگی در مسئولان است و به همین دلیل نتوانستیم از این نیرو‌های جوان و متخصص بهره ببریم.
انتظار داشتن از دیگران یکی از فرهنگ‌های اشتباهی است که بین ما رواج دارد؛ همه می‌خواهند شخصی که در مسند مدیریت است از آسمان با معجزه‌ای همه مشکلات را درست کند، فارغ از این که هرکس باید از خودش شروع کند؛ آیا این تفکر می‌تواند یکی از دلایل علاقه به مهاجرت به جای بهتری باشد؟
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد در پاسخ به کشور‌هایی که در جنگ جهانی نابود، اما با تلاش مردم دوباره ساخته شدند اشاره می‌کند و می‌گوید: قطعا نمی‌توان همه مطالبات و انتظارات را متوجه مدیران دانست، آن‌ها باید تلاش خودشان را بکنند. اما کشور را یکایک مردم ایران می‌سازند، در کشور‌هایی که به دلیل جنگ جهانی نابود شدند دیدیم که سخت کوشی، قناعت، تلاش و پشتکار مردمشان باعث پیشرفت کشورشان شده است. اینکه عده‌ای توقع داشته باشند همه چیز فراهم و سفره گسترده‌ای پهن باشد و آن‌ها صرفا از آن استفاده کنند یک گمان باطل است.
او با تاکید اینکه مردم در نظام مردم سالاری مهم هستند و در ادامه باید نقش آفرین باشند، می‌افزاید: اگر انتقادی هم به داخل کشور دارند باید طوری بیان کنند که به نتیجه مطلوب برسد. زیرا در نظام مردم‌سالاری کشور با نظر و رای مردم اداره می‌شود؛ بنابراین خودشان باید نقش آفرین باشند.

*شاید یکی دیگر از دلایل مهاجرت عدم باور مردم به قدرتشان در تصمیمات کشور باشد؟
حسینی ضمن اشاره به دوران رژیم پهلوی و عدم حضور و بی‌تاثیر بودن مردم در تصمیمات کشوری معتقداست که شاید برخی هنوز رسومات آن اندیشه را داشته باشند، اما در نظام اسلامی که مبنا بر جمهوریت است رای مردم از پایین‌ترین سطوح ازجمله شورای شهر و روستا تا نمایندگان مجلس، ریاست جمهوری، خبرگان و رهبری بسیار موثر و تعیین‌کننده است.
حاکمیت ایران یک نظام مردم سالاری به تمام معناست؛ ما در شرایط سخت و دشواری توانستیم تمامیت ارضی کشور را حفظ و رشد قابل توجه و ملموسی داشته باشیم.
استاد دانشگاه تهران با یادآوری پیشرفت‌های بعد از انقلاب، تاکید می‌کند: حاکمیت ایران یک نظام مردم سالاری به تمام معناست؛ به نظر می‌رسد برخی احساس مسئولیت نمی‌کنند و فقط تمایلات نفسانی و رفاه شخصی خودشان را درنظرمی‌گیرند و بعد هم بهانه عدم پیشرفت کشور را دارند. درحالی که ما در این چهار دهه گام‌های بلندی برداشتیم و روز به روز جلوتر می‌رویم. اگر این نیرو‌های متخصص و متعهد درکشور حضور داشته باشند قطعا سریع‌تر به اهداف بلند نظام دست پیدا می‌کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دهم در پایان این گفتگو تاکید می‌کند که ما در شرایط سخت و دشواری توانستیم تمامیت ارضی کشور را حفظ و رشد قابل توجه و ملموسی داشته باشیم و اگر از همه ظرفیت‌های کشور و نیرو‌های توانمند و متخصص استفاده شود قطعا شرایط کشور بهتر هم خواهد شد.

در ادامه هم سیدفاطمه ذوالقدر، دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس در این باره با بیان تاثیر مشکلات کشور و فرصت‌های کم شغلی بر میزان مهاجرت در گفتگو با رسالت بیان می‌کند: مشکلات، تحریم‌های ظالمانه و فرصت‌های کم شغلی بسیاری از تحصیل کرده‌ها را به سمت مهاجرت سوق می‌دهد. عدم زمینه مناسب شغلی درکشور باعث می‎‌شود محصلان با پیشنهاد‌هایی که از خارج کشور به آن‌ها می‌شود وسوسه، مهاجرت و شانس خود را آن‌جا امتحان کنند.
او با اشاره‌ای به آمار مهاجرت‌های داخلی از روستا به شهر تشریح می‌کند: هرچه در ایران امکانات برای پذیرش و تحقیق‌های علمی فراهم باشد به‌طورحتم جوانان درکشور می‌مانند. اما به خاطر مشکلات داخلی از جمله استخدام، کارآفرینی و عدم زمینه پژوهش‌های علمی شاهد سیل مهاجرت هستیم، اما سیل مهاجرت فقط به خارج از کشور نیست بلکه طبق پژوهش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، جمعیت مهاجر سال ۱۳۹۷، ۶۸۴ هزارنفر بود که حدود ۵۶۷ هزار تن از این جمعیت در نقاط شهری و ۱۱۷ هزارتن از مهاجران نیز در نقاط روستایی ساکن بودند.
ذوالقدر تاکید می‌کند که باید هرچه سریع‌تر سیاست‌های بهتری برای مقابله با این آسیب اتخاذ شود. در وزارت علوم و در معاونت‌های پژوهشی، فناوری ریاست‌جمهوری اقدام‌هایی صورت گرفته است؛ طبق این طرح باید کسانی که خارج از کشور هستند جذب شوند یا جوانان داخل ایده و طرح‌هایشان را مطرح کنند و برای اجرای آن‌ها تسهیلات بگیرند، اما با این‌حال مشکل حل نشده‌است.
دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس معتقد است باوجود تشکیل بنیاد‌ملی نخبگان و تسهیلات برای ورود به مقاطع بالاتر استعداد‌های درخشان شاهد افزایش آمار مهاجرت هستیم و سیاست‌های ارتباطات بین‌المللی با کشور‌ها و اقدام اخیر رئیس‌جمهور آمریکا، باعث احساس بی‌ثباتی شده است و اینگونه نخبگان تحریک، به آینده بی‌اعتماد و مهاجرت می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: هرچند که باید سیاست و ارتباط‌های خوبی اتخاذ شود که شرکت‌های مختلف به ایران بیایند و با نخبگان در بنیاد‌ملی تعامل کنند، اما باید به اقدامات آمریکا و دشمنان جمهوری اسلامی هم توجه کرد، اکنون تحریم‌های آمریکا باعث شده بسیاری از شرکت‌ها از حضور در ایران پا پس بکشند و به طبع همکاری در زمینه علمی، فناوری و تکنولوژی کمتر می‌شود و زمانی‌که فرصتی در کشور نباشد نخبگان مهاجرت می‌کنند.
ذوالقدر ضمن تاکید هدف تحریم‌ها تحت تاثیر قرار دادن مردم است می‌گوید: تا فشار روانی روی معیشت مردم، اقتصاد و فرار نخبگان ایجاد شود و این امری سیاسی است. هرچه در‌های کشور به جهان باز باشد فعالیت علمی قوی تری برای نخبگان خواهیم داشت.
این نماینده تاکید می‌کند: طبق فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: تحریم‌ها ظالمانه است، این تحریم‌ها حتی نخبگان را برای ارتباط علمی با جهان دچار مشکل کرده است و این اجحاف در حق جوانان با استعدادی است که سیاست‌های ظالمانه باعث از بین رفتن توانایی‌هایشان می‌شود. متاسفانه به دلیل تحریم‌ها کشور‌های بسیاری دانشجویان مارا بورسیه نمی‌کنند.

باتوجه به وجود تحریم‌ها چه راهکاری در حال حاضر وجود دارد؟
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درپاسخ این سوال، اما امید به برقرارشدن INSTEX دارد و بیان می‌کند: می‌توان با راه انداختن INSTEX، با اتحادیه‌های اروپا یک صندوق برای تعامل بیشتر راه اندازی کرد و مقداری نقش تحریم‌ها کمرنگ‌تر می‌شود. باید دید اروپا در آینده چه مقدار به به وعده‌های خود عمل می‌کند.
درپایان هم با محمد وحدتی‌هلان، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفتگو کردیم، که دراین باره معتقد است وزارت علوم و بهداشت باید استعداد‌های برتر را شناسایی کنند و برای شکوفایی هرچه بیشتر نخبگان باید حوزه صنعت را برای ورود آن‌ها آماده کنیم تا بتوانند در تولید، صنعت، علوم و فنون مشغول به کار شوند و چرخ اتقصاد رونق بگیرد.
وحدتی تصریح می‌کند که وزارت علوم و بهداشت برای انجام این کار نیاز به قانونی یا اصلاح و تغییراتی خواهد داشت و ما در مجلس به آن‌ها کمک خواهیم کرد چرا که نخبگان سرمایه‌های علمی کشور هستند و باید امکانات در اختیارشان باشد تا به‌جای رفتن به خارج در داخل از استعداد و توانایی‌هایشان استفاده کنیم.
نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس ضمن اشاره به تشکیل بنیاد علمی نخبگان، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، تسهیلات ورود به مقاطع بالاتر برای استعداد‌های درخشان و پابرجا بودن مشکل فرار مغز‌ها ادامه می‌دهد: این اقدامات کافی نبوده است، زمانی که با افزایش استعداد‌ها در دانشگاه روبه‌رو می‌شویم باید ظرفیت خاصی برایشان فراهم وامکانات با کیفیت‌تری دراختیارشان قراردهیم.

با دادن امتیاز‌های نابه‌جا به افراد نالایق باعث دلسردی نخبگان شدیم
او تاکید می‌کند که باید تبعیض را در ایران برداریم و درعمل نیرویی که استعداد دارد امکانات دریافت کند و صاحب شغلی خوب شود، با دادن امتیاز‌های نابه‌جا به افراد نالایق باعث دلسردی نخبگان شدیم و این می‌تواند یکی از اصلی‌ترین دلیل فرار مغز‌ها باشد. این کار جز با برنامه‌ریزی درست، شناخت و دست کشیدن از باندبازی ممکن نیست.

*شرایط اقتصادی و مالی کشور، چه تاثیری در مهاجرت نخبگان دارد؟
وحدتی معتقد است: در کشور مشکل اقتصادی داریم، اما برای ایجاد بستر رشد نخبگان کمبودی نداریم، اگر با برنامه‌ریزی دولت به این دانشجویان توجه شود می‌توانیم از عهده مسائل اقتصادی نخبگان برآییم. البته این بستر تا حدی آماده است، اما همچنان لازم است به سطح عالی برسد تا نیاز شخص بااستعداد را رفع کند.

*عدم امنیت شغلی و کیفیت علمی دانشگاه‌ها در فرار مغز‌ها چه تاثیری دارد؟
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درپایان پاسخ می‌دهد: با حل شدن مشکلات مذکور و ایجاد بسترها، همچنان باید به نخبگان در عرصه اجرایی و علمی توجه کنیم قطعا باید برای آن‌ها ظرفیت‌های خاص ایجاد کرد، تا به‌جای آنکه دنبال آگهی استخدام باشند ما دنبال آن‌ها باشیم.
Iran (Islamic Republic of)
پ. رحمانی
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۵/۰۸
وقتی تا سن 34 سالگی و با مدرک فوق لیسانس از دانشگاه ملی تهران و دو تا مدرک مهندسی هر دو از دانشگاه ملی با معدل بالای 18 و رزومه قوی در کشور خودت بیکار باشی و همه درها به رویت بسته باشد مجبوری از دلبستگیها و وابستگیها به سرزمین مادریت بگذری و بروی جایی که در قبال کاری که انجام میدهی با تو طبق عدالت و انسانیت رفتار کنند و مزد کارت را بدهند که بتوانی نیازهای اولیه ات را برآورده کنی و شرمنده بچه ات نباشی.
France
مجید
۰۱:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
خوبه که سیاستمداران به فکر مهار فرار نخبگان و سرمایه های انسانی افتاده اند ولی خوب باحرف نمیشود به عمل کار بر آید بنده ۴۳ سالم هست با مدرک مهندسی برق سالهاست که در سیستم پیمانکاری بعنوان نیروی شرکتی با حقوق ناچیز کار میکنم و نتوانسته ام حداقل های زندگی را تامین کنم فرزندم دارد به سن کار میرسد و هیچ آینده خوبی برای او نمیتوان متصور شد و جالب اینجاست که افرادی را در محل کارم میشناسم که بدون سابقه کار و مدرک قابل قبول استخدام رسمی سازمان شده اند و حقوقی دو برابر حقوق بنده دریافت میکنند بدون اینکه کار آمد باشند واقعا برای مملکتم متاسفم این هست که اقدام به مهاجرت کرده ام مگر قرار است چند بار به دنیا بیاییم
ارسال نظر
captcha