تفسیر آیه‌ای از قرآن به مناسبت روز بیست‌وهشتم ماه مبارک رمضان؛
ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد.
گروه گفتمان فرهنگ سدید؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرت‌ها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد.
به مناسبت روز بیستم‌وهشتم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت عملکرد کارگزاران در موفقیت فتنه‌ها به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ می‌دهیم.
 
آیا تعریف رهبرانقلاب از شخصیت برخی مسئولان، لزوماً به معنای تأیید عملکرد آنان است؟

این سؤالی است که بسیاری از مردم و حتی خواص انقلابی، به اشتباه، پاسخ آن را مثبت می‌دانند؛ در حالیکه باید گفت: طبق مبانی قرآنی و سیره نبوی، اینگونه نیست که وقتی ولیّ مسلمین ویژگی‌های مثبت اخلاقی برخی افراد، حتی منافقان یا بیماردلان را بر می‌شمرد، ملازم با آن، عملکرد یا سخنان آن افراد نیز تأیید می‌شود.
توضیح آنکه رفتار پیامبر (ص) با همه افراد جامعه اسلامی، که منافقین هم جزء آنان محسوب می‌شدند، بگونه‌ای بود که اگر نزد پیامبر آمده و سخنی می‌گفتند، ایشان خود آن افراد (و نه لزوماً سخن و عملکرد آنان) را تأیید می‌فرمود: و بگونه‌ای با آنان مواجه می‌شد که گویی به آنان اعتماد دارد و منافقان گمان می‌کردند این تأیید، به معنای تأیید سخن یا عملکرد آنان نیز هست. به همین دلیل، پیامبر (ص) را متّهم به خوش باوری می‌نمودند:
«وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ؛ برخی از آن منافقین کسانى هستند که پیامبر (ص) را آزار مىدهند و مىگویند او گوش (زود باور) است!» (توبه: ۶۱)

خداوند در پاسخ به این اتهام منافقین می‌فرماید:
«قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ؛ بگو گوش بودن او به نفع شماست (ولى بدانید) او ایمان به خدا دارد و (تنها) به نفع مومنان تصدیق مىکند، و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آوردهاند، و آن‌ها که فرستاده خدا را آزار مىدهند عذاب دردناکى دارند.» (توبه: ۶۱)

طبق بیان علامه طباطبایی، این پاسخ خداوند به منافقان، دربردارنده نکته‌ای دقیق است و آن اینکه: ««ایمان» به معناى «تصدیق» است، و خداوند در جمله «یُؤْمِنُ بِاللَّهِ» (با بکار بردن «باء» بر سر «الله»)متعلَّق ایمان را ذکر کرده (که همان «الله» است)؛ ولى در جمله «وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ» متعلَّق را ذکر نکرده و نفرموده مؤمنین را به چه چیز تصدیق مىکند؛ (بلکه با بکار بردن «لام نفع» در «للمؤمنین»)همین قدر فرموده: «به نفع مؤمنین تصدیق مىکند»؛ و تصدیقى که حتى در خبرهاى زیانآور (که از سوی منافقان ابراز می‌شد)، به نفع همه جامعه ایمانی تمام شود این است که شنونده، «مُخبِر» را تصدیق کند، نه «خبر» او را؛ به این معنا که: «به مخبر وانمود کند که من تو را راستگو مىدانم، هر چند در واقع خبر او را خبر نادرستى بداند و آثار صدق بر خبرش بار نکند» ... به این معنا که کلام مُخبِر را حمل بر صحت نموده، به او نمى گوید تو در این گفتارت دروغ مى گویى، و یا غرض سوئى دارى؛ این کار را نمى کند؛ و در عین حال اثر صحت هم بر آن خبر مترتب نمىسازد، و همین خود باعث است که همواره تصدیقش به نفع عموم مؤمنین تمام شود، بخلاف اینکه همه خبر‌ها و حرفهایى را که مىشنود صحیح بداند و اثر صحت هم بر آن بار کند، و یا اگر آن را دروغ دانست صریحاً به رخ گوینده اش بکشد که تو دروغ مىگویى، که در این صورت تصدیقش به نفع عموم مؤمنین تمام نمىشود و نظام اجتماع مؤمنین بر هم مىخورد. (چرا که نظام اجتماعی مؤمنین بر مبنای اعتماد متقابل افراد به یکدیگر است.)» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج. ۹، ص. ۳۱۴)

مشابه این نوع رفتار سیاسی پیامبر (ص) در مواجهه با افراد و جریانات غیرانقلابی، بار‌ها و بار‌ها در سیره رهبرانقلاب نیز مشاهده شده است. رهبرانقلاب در بسیاری موارد و به دلایل متعدد سیاسی و تربیتی، با وجود انتقاد از عملکرد برخی افراد، صفات مثبتی را نیز به آن‌ها نسبت داده اند؛ صفاتی که اموری مقول به تشکیک و دارای مراتب مختلف حداقلی و حداکثری هستند و می‌توان افرادی با حداقل مراتب را نیز واجد آن صفات دانست؛ همچنانیکه خداوند متعال در قرآن کریم، حتی منافقان را نیز واجد حداقلی‌ترین مراتب ذکر خداوند می‌داند:
«وَ لا یَذکُرُونَ اللهَ إلا قَلیلاً» (نساء: ۱۴۲).

امّا این به معنای تأیید عملکرد یا سخنان آن افراد نیست. همانگونه که پیامبر اکرم (ص) کلام منافقین دروغ گو را نمی‌پذیرفت، اما در عین حال، به آنان نسبت دروغگویی نیز نمی‌داد و بگونه‌ای رفتار می‌نمود که گویی آنان افراد راستگویی هستند؛ و این شیوه برخورد، هرچند ممکن است در کوتاه مدت منشأ سؤالات و ابهاماتی باشد، اما در مجموع و در دراز مدت به نفع جامعه ایمانی است.

زمانی می‌توان تعریف از افراد توسط ولیّ خدا را واقعی دانست که رفتار و عملکرد آنان نیز منطبق بر گفتمان و دستورات ولیّ خدا باشد؛ در غیر اینصورت باید دانست در بیان برخی تعاریف و انتساب برخی صفات مثبت به افرادی که واجد حداقلی‌ترین مراتب آن صفات هستند، مصالحی نهفته است.
ارسال نظر
captcha