تفسیر آیه‌ای از قرآن به مناسبت روز بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان؛
ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد.
گروه گفتمان فرهنگ سدید؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرت‌ها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد.
به مناسبت روز بیستم‌وسوم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت عملکرد اقتصادی به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ می‌دهیم.

به هم ریختگی اقتصادی، نتیجه عملکرد نفوذی‌های دشمن


«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً؛ و اموال خود را- که خداوند آن را وسیله قوام [زندگى]شما قرار داده- به دست سفیهان نسپارید.» (نساء: ۵)

یکی از حوزه‌های نفوذ دشمن، حوزه اقتصاد است. خداوند در قرآن کریم خطاب به شیطان می‌فرماید:
«وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؛ و در اموال و فرزندانشان شرکت جوى.» (اسراء: ۶۴)

«شیطان» در این آیه شریفه و بسیاری از آیات قرآن، تنها به معنای «ابلیس» نیست؛ بلکه می‌تواند به معنای افراد و یا دستگاه حکومتی شیطانی هم باشد که با دستگاه حکومتی الهی به ستیز برخاسته است.
همچنین، تعبیر «مشارکت در مال» توسط شیطان، صرفاً برای انسان مصداق ندارد و می‌تواند معنای گسترده تری در مقیاس یک جامعه هم داشته باشد؛ و این همان نفوذ دشمن در دستگاه اقتصادی جامعه اسلامی است؛ بگونه‌ای که قوام زندگی مردم را به هم بریزد.
خداوند در آیه‌ای دیگر از قرآن، اقتصاد مبتنی بر ربا را موجب به هم خوردگی قوام زندگی مؤمنین می‌داند و با تشبیهی زیبا، زندگی مبتنی بر چنین اقتصادی را مانند کسی می‌دانند که بر اثر تماس شیطان با او دچار «خبط» شده است:

«الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ؛ کسانى که ربا مىخورند، رفتار و کردارشان مانند کسى که بر اثر تماسّ شیطان، دیوانه شده است.» (بقره: ۲۷۵)

«خبط» در لغت به معناى «نامتعادل راه رفتن» است. (مفردات الفاظ القرآن؛ ص. ۲۷۳) علامه طباطبایی برخلاف برخی مفسرین که «َیقُومُونَ» در این آیه شریفه را به «برخاستن در روز قیامت» معنا کرده اند، معتقدند منظور از «قیام» در این آیه شریفه «مسلط بودن بر زندگى و بر امر معیشت» است. (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج. ۲، ص. ۴۱۱) به این معنا که انسان هم در زندگیش راهى مستقیم دارد که نباید از آن منحرف شود، چون او نیز در طریق زندگیش و بر حسب محیطى که در آن زندگى مىکند حرکات و سکناتى دارد که داراى نظام مخصوصى است، که آن نظام را بینش عقلایى انسان‌ها معین مىکند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى و چه اجتماعى) با آن نظام تطبیق مىدهد. این وضع انسان معمولى است، اما انسانى که ممسوس شیطان شده و شیطان نیروى تمییز او را مختل ساخته، نمىتواند خوب و بد، نافع و مضر و خیر و شر را از یکدیگر تمییز دهد و حکم هر یک از این موارد را در طرف مقابل آن جارى مىسازد. (همان؛ ص. ۴۱۰)

به نظر می‌رسد می‌توان با الغاء خصوصیت از این آیه شریفه، مسئله اقتصاد مبتنی بر ربا -که این آیه آن را موجب به هم خوردگی قوام زندگی مردم می‌داند- را به هر نوع اقتصاد ضد مبانی اسلامی و وحیانی تعمیم داد.
به عبارت دیگر، نتیجه نفوذ دشمن در سیستم اقتصادی جامعه اسلامی، عدم تعادل و به هم ریختگی سبک زندگی مردم است. چراکه این واقعیتی است که بخش مهمی از تغییر سبک زندگی مردم یک جامعه، علاوه بر مسائل بنیادینی همچون عقائد و باورها، معلول سیستم اقتصادی آن جامعه است.

همچنین خداوند متعال در آیه دیگری از قرآن کریم به مردم توصیه می‌کند که اموال و اقتصاد خود، که مایه قوام زندگی شان است، را به دست افراد سفیه و بی عقل نسپارند:
«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً؛ و اموال خود را- که خداوند آن را وسیله قوام [زندگى]شما قرار داده- به دست سفیهان نسپارید.» (نساء: ۵)

مفهوم این سخن قرآن کریم این است که اگر مردم، اموال خود و اقتصاد کشورشان را به دست مسئولین سفیه بسپارند، قوام زندگی شان به هم خواهد خورد؛ و یک مصداق این افراد، همان منافقین و نفوذی‌های دشمن و شیطان بزرگ هستند که خداوند در آیه‌ای دیگر آنان را سفیه خطاب می‌کند:
«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ؛ بدانید سفیهان واقعى این‌ها هستند، اما نمىدانند.» (بقره: ۱۳)
ارسال نظر
captcha