به نظر می رسد در گفتمان انقلاب اسلامی ضرورت دارد به لحاظ ذهنی و روانی و گفتمانی با خلوص نیت که در رفتارهای ما ظهور و بروز خواهد داشت و برداشت های صادقانه از آنها شود، به اقوام نگاه کنیم و خودمان را در این جایگاه ندانیم که ما حق اقوام را بدهیم، بلکه به حق خودمان قانع باشیم و بعضا خودمان را بدهکار دانسته و در مقابل اقوام تواضع فکری و گفتمانی داشته باشیم، مثلا به لحاظ گفتمانی و مخاطبه با اقوام، حق به دیگران ندهیم بلکه برنداریم تا دیگران بردارند و به عبارتی تا در مفاهیم، ذهنیات و ته نشست های ذهنی به عدالت و تقوا نرسیم، عمق استراتژیک شکاف قومی را پاسخ نداده­ایم.

گروه وحدت فرهنگ سدید، سیاوش ایمانی / همواره در این مدت محدودی که درگیر موضوع اقوام شده­ام و در نشست های نخبگانی و در رصد گفتمان رسانه­ای، به این نکته پی بردم تا زمانی که ته نشست های ذهنی و روانی و گفتمانی در نگاه به اقوام و نگاه های از بالا به پایین، تحقیرآمیز و ناعادلانه باشد، عدالت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هرچند در کاهش شکاف های قومی مثمرثمر خواهند بود، اما به مثابه مسکنی تا به خود آمدن فکر ها و ذهن ها از مشکلات و درگیری های روزمره خواهد بود و کارهایی مثل محرومیت زدایی بسته به تفسیر و معنایی که دلالت می کند، شکاف ها را کم یا زیاد خواهد کرد، احساس تبعیض و شهروندی درجه دو از سوی برخی اقوام با وجود برخورداری بیشتر از مناطق محروم فارس زبان، مصداق بارز عدم کفایت این اقدامات است.

به نظر می رسد در گفتمان انقلاب اسلامی ضرورت دارد به لحاظ ذهنی و روانی و گفتمانی با خلوص نیت که در رفتارهای ما ظهور و بروز خواهد داشت و برداشت های صادقانه از آنها شود، به اقوام نگاه کنیم و خودمان را در این جایگاه ندانیم که ما حق اقوام را بدهیم، بلکه به حق خودمان قانع باشیم و بعضا خودمان را بدهکار دانسته و در مقابل اقوام تواضع فکری و گفتمانی داشته باشیم، مثلا به لحاظ گفتمانی و مخاطبه با اقوام، حق به دیگران ندهیم بلکه برنداریم تا دیگران بردارند و به عبارتی تا در مفاهیم، ذهنیات و ته نشست های ذهنی به عدالت و تقوا نرسیم، عمق استراتژیک شکاف قومی را پاسخ نداده­ایم.

تلقی فرهنگی حاکم مبنی بر اینکه اقوام به نژاد غیر فارس گفته می شود و نژاد فارس برتر از این است که عنوان قومیت داشته باشد، نوعی تلقی ناعادلانه است که این تلقی با وجود همه برخورداری های اقوام در تضاد با کرامت خلقت تنوع نژاد آدمیان است که خداوند این تنوع را برای شناخت ما از ظرفیت ها و سرمایه های نهفته در آن، مامور کرده و معیار برتری را به تقوا داده است.

 به نظر می رسد شکاف ها و اعتراض های اقوام در قالب های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زائیده عقده های ناگشوده و تحقیر فرهنگ اقوام است، فرهنگی که با آن انس گرفته اند و جز ناموس اشان شده و غیرتشان را برآشفته است. این طبیعی است که ضرورت دارد تنوع لهجه و زبان و نژاد در تصاویر رسانه ای و گفتمانی ما عادی تلقی شود، چه اشکالی دارد یک فرد آذری زبان، کرد زبان یا عرب زبان با ویژگی های خاص نژادی خودشان، مجری و کارشناس و اخبارگوی رسانه ملی در شبکه های سراسری باشند تا گوش هموطنان صریح اللهجه تهرانی به آن عادت کنند! به عنوان مثال حضور هموطنان عرب زبان ما در رسانه ملی آنقدر کمرنگ است که تصویر  مهاجران افغانی رایج تر از دیدن هموطنان عرب زبان است در حالی که رسانه های معاند حاشیه خلیج فارس در کمین ما برای جذب مخاطب نشسته اند.  مگر طبیعت واقعی زندگی اجتماعی غیر از این است که در رادیو و تلویزیون بازنمایی غیرواقعی از آن می شود، مخاطبان رسانه ها دوست دارند خودشان را ببینند نه آنکه احساس شکاف و فاصله با شخصیت های کاذب رسانه ای کنند.  شکستن معیارها و قالب های ساختگی برای ظهور و بروز ملی افراد، اولین گام در حرکت به سمت عدالت گفتمانی در نگاه به اقوام است.

آنقدر درگیر گفتمان زرد رسانه ای  شده ایم که از توجه به قول سدید و محکم غافل شده ایم، گفتمان زرد گفتمانی است که در آن افرادی مثل سلبریتی ها را برای دیده نشدن انسان های وارسته و عالم، زیرساخت­های پوششی را برای رد گم کردن و فرایندهای پیچیده را برای ندیدن راهکارهای ساده و دم دست، محتواهای فرهنگ عوام  را برای ندیدن  منابع اصیل و مستند در ذهن و زبان و سبک زندگی مردم فراگیرسازی می کند. قول سدیدی که در حوزه اقوام از آن غافل شده ایم، همان نگاه متعالی قانون اساسی به اقوام است نه از این جهت که به عدالت و تساوی بین اقوام اشاره کرده است بلکه فراتر از آن، دقت، ظرافت، هوشمندی و نگاه کریمانه قانونگذار در توجه به مفاهیم و واژه های بکار برده در متن قانون است چندان که واژه اقلیت را در هیچ کجای قانون اساسی برای اقوام حتی اگر از نژاد و قوم خاصی کمترین جمعیت هم بوده باشد بکار نبرده است، حتی درباره مذاهب اسلامی هم تعبیر اقلیت استفاده نشده است و تنها جایی که لفظ اقلیت استفاده شده در بحث مربوط به اقلیت های دینی در اصل 13 و 26 است و این نگاه کریمانه قانون اساسی در مخاطب قرار دادن اقوام ایرانی امتیاز سیستم حقوقی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.

زیرا نخواسته است  به این مسئله قائل شود که مسئله قومی می تواند باعث ایجاد اقلیت و اکثریت شود، این مسئله از سویی نیز به سوابق فرهنگی و تمدنی و تاریخی ما برمی گردد که ما در طول تاریخمان در خصوص قومیت اقلیت و اکثریت قومی نداشته ایم[1].

زبان و ادبیات فارسی میراث همه اقوام ایرانی است که این میراث بیشتر از آنکه برای عنوان قومی فارس زبان­ها باشد، محصول تلاش و زحمت و انس اقوام دیگر ایران زمین با هنر آمیختگی و ترکیب با زبان مادری اشان است و کثرت واژه های آذری و ... در زبان و ادبیات فارسی گویای این آمیختگی است. همین آمیختگی زبانی زبانهای مادری اقوام ایرانی در عنوان تمدنی و فرهنگی زبان و ادبیات فارسی، در نژاد و تبار آنها نیز با شدت بیشتری تبلور داشته و دارد، چندان که اصالت قومیت و زبان و نژاد مبتنی بر حوادث تلخ و شیرین تاریخ پرپیچ و خم و طولانی ایران با گوهر اسلام در دل بستر مهیای فرهنگ ایران زمین، هر نوع اصالت نژاد و زبان و تفاخر به آنها را زیر سئوال می برد. به عنوان مثال مضحک است بعد از حمله مغول و دیگر جنگ­ها، درگیری­ها و مهاجرت­های قبل و بعد از این ماجرای تلخ تاریخی درو کننده و شخم زننده و ترکیب کننده نژاد و تبار، کسی به اصالت نژاد و تبار خودش تفاخر کند، همچنان که مضحک و  توهم زاست بر اینکه سخن از ملی گرایی و ایران گرایی و افسانه های باستانی امثال کوروش و ... برای همگرایی اقوام ایران بزنیم، شخصیت­های ستمکار و خونریزی که نه تنها حرمت تنوع اقوام را رعایت نکرده اند، بلکه دیگر اقوام و اقلیت ها را براساس قومیت خودشان به بردگی و ستم کشیده اند.

 اینجاست که اسلام ضمن محترم شمردن این تنوع در قالب قانون اساسی به آن رسمیت می بخشد و آن را فرصت و غنیمت انباشته زندگی مردمان این خاک و بوم شمرده است و معیار برتری را فقط در تقوا آورده است. يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ(ای مردم ، بی تردید ما همه ( افراد نوع ) شما را از یک مرد و زن ( آدم و حوّا ) آفریدیم ، و یا هر فرد شما را از یک پدر و مادر خلق کردیم ، و شما را قبیله های بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید ( پس در میان شما برتری نژادی نیست بلکه ) مسلّما گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است.)

 

1) پژوهشنامه راهبردی امنیتی افق مکث شماره ا7 ، سال دوم.

Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۵
فتبارک الله احسن الخالقین
ارسال نظر
captcha