تفسیر آیه‌ای از قرآن به مناسبت روز چهاردهم ماه مبارک رمضان؛
ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد.
به گزارش فرهنگ سدید؛ شبیر فیروزیان: ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی‌ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است؛ «هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرت‌ها آفرین است.» (جاثیه/ ۲۰) و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد کرد. فرهنگ سدید تلاش دارد در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه به برخی سؤالات و شبهات سیاسی - اجتماعی پاسخ دهد.

به مناسبت روز چهاردهم ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیاتی از قرآن کریم با محوریت خانواده وسیله آزمایش و امتحان به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پیرامون این موضوع پاسخ می‌دهیم.

 
دل بستگی‌های خانوادگی مسئولین، زمینه ساز خیانت به نظام اسلامی
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالى که میدانید (این کار، گناه بزرگى است)! و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است و (براى کسانى که از عهده امتحان برآیند) پاداش عظیمى نزد خداست!» (انفال: ۲۸-۲۷)

خداوند متعال در این آیات شریفه، پس از نهی از خیانت به خداوند و پیامبر (ص) و نهی از خیانت به امانتی که به فرموده مفسران گرانقدر، منظور از آن در این آیه شریفه «امورات سیاسی و حکومتی» است، (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج. ۹، ص. ۵۵) به علت برخی از این خیانت‌ها اشاره می‌کند که همان علاقه به مال و خانواده است.
اصولاً باید گفت یکی از زمینه‌های روحی بسیار مهم ایجاد نفاق و خیانت ورزی در انسان، محبت افراطی به خانواده و خویشاوندان است. این مسئله زمانی آشکار می‌شود که انسان در موارد تزاحم، خواست و دیدگاه خانواده اش را بر خواست و دیدگاه خدا و ولیّ خدا ترجیح می‌دهد. گاه، منشأ برخی رفتار‌های خیانت آمیز منافقان و بیماردلان نسبت به نظام اسلامی، محبت افراطی به خانواده است. رفتار‌هایی همچون «اشرافی گری در زندگی شخصی»، «فساد اقتصادی»، «سازش و ارتباط مخفیانه با دشمنان»، «نافرمانی از دستورات ولیّ و مقابله با او» و...
به همین دلیل است که خداوند در آیاتی از سوره مبارکه توبه، که در بسیاری از آیات آن شرح احوال منافقان بیان شده است، به مؤمنین نسبت به ترجیح محبّت خانواده به محبّت خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا هشدار می‌دهد:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هر گاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آن‌ها را ولىّ (و یار و یاور و تکیه‏گاه) خود قرار ندهید! و کسانى از شما که آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند! * بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالى که به دست آورده‏اید، و تجارتى که از کساد شدنش مى‏ترسید و خانه هایى که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمى‏کند!» (توبه: ۲۴-۲۳)

قرآن کریم همچنین در آیات دیگری، همسر و فرزند را، زمانی که مانع انجام تکالیف الهی و سیاسی انسان شوند، دشمن انسان معرفی می‌کند:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آن‌ها بر حذر باشید.» (تغابن: ۱۵-۱۴)

در روایتى از امام باقر (ع) مى‏خوانیم که درباره این آیه شریفه فرمود:
«منظور این است که وقتى بعضى از مردان مى‏خواستند هجرت کنند، پسر و همسرش دامن او را گرفته و مى‏گفتند: تو را به خدا سوگند که هجرت نکن؛ زیرا اگر بروى ما بعد از تو بى‏سرپرست خواهیم شد. بعضى مى‏پذیرفتند و مى‏ماندند؛ آیه فوق نازل شد و آن‌ها را از قبول اینگونه پیشنهاد‌ها و اطاعت فرزندان و زنان در این زمینه‏ها برحذر داشت؛ اما بعضى دیگر اعتنا نمى‏کردند و مى‏رفتند.» (مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیرنمونه؛ ج. ۲۴، ص. ۲۰۳)

امیرالمؤمنین (ع) یکی از دلایل انحراف فکری و اخلاقی زبیر را تأثیرگذاری فرزندش بر او می‌دانند:
«مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ؛ زبیر همواره از ما اهل بیت بود تا اینکه فرزند نحسش عبدالله به سن جوانی رسید.» (نهج البلاغه؛ حکمت ۴۵۳) بی شک یکی از دلایل پذیرش سخنان باطل فرزند از سوی پدر، علاقه افراطی به اوست.
 
همچنین، آیات ابتدایی سوره مبارکه ممتحنه مربوط به فردی به نام «حاطب بن ابی بلتعه» است که به کفار نامه‌ای محرمانه نوشت و آن را به زنی که به مکه می‌رفت داد و آن‌ها را – به خیال خود – از قصد پیامبر (ص) برای فتح مکّه باخبر نمود. جبرئیل، پیامبر (ص) را از این نامه باخبر کرد و ایشان نیز جمعی را مأمور ساخت تا با حرکت به سوی آن زن، نامه را از او بگیرند. هنگامی که نامه به دست پیامبر (ص) رسید، «حاطب» را خواست و درباره این کار خیانت آمیز از او توضیح خواست. او در پاسخ گفت: اى رسول خدا! به خدا سوگند از آن روز که اسلام را پذیرفته‏ام، لحظه‏اى کافر نشده‏ام و هرگز به تو خیانت ننموده‏ام و هیچگاه دعوت مشرکان را از آن زمان که از آن‌ها جدا شدم اجابت نکردم؛ ولى مساله این است که تمام مهاجران کسانى را در مکه دارند که از خانواده آن‌ها در برابر مشرکان حمایت مى‏کند، ولى من در میان آن‌ها غریبم و خانواده من در چنگال آن‌ها گرفتارند؛ خواستم از این طریق حقى به گردن آن‌ها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند، در حالى که مى‏دانستم خداوند سرانجام آن‌ها را گرفتار شکست مى‏کند و نامه من براى آن‌ها سودى ندارد. (طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج‏۹، ص. ۴۰)
 
این آیات شریفه به دنبال این ماجرا نازل شد:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ ... لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏کنید، در حالى که آن‌ها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏رانند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آن‌ها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است! *... * هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودى به حالتان نخواهند داشت میان شما جدایى مى‏افکند و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بیناست.» (ممتحنه: ۳-۱)
این آیات شریفه و شأن نزول آن، همچنین گویای این حقیقت است که مسئولی که خانواده اش در سرزمین دشمنان اسلام و انقلاب به سر می‌برد، ممکن است محبت به خانواده مانع از اتخاذ مواضع قاطع علیه آنان شده و حتی بر علیه نظام اسلامی دست به خیانت بزند.
خداوند در سوره مبارکه منافقون نیز پس از معرفی منافقان و اشاره به فتنه انگیزی آنان در حکومت اسلامی، مؤمنین را مخاطب قرار داده و به یکی از زمینه‌های اصلی شکل گیری نفاق و خیانت به حکومت اسلامی اشاره کرده و می‌فرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانى که چنین کنند، زیانکارانند!» (منافقون: ۹)
و از آنجا که علت بسیاری از خیانت‌های ناشی از محبّت خانواده، از مسیر ارتباط و دوستی با دشمنان اسلام و انقلاب می‌گذرد، خداوند متعال در آیات دیگری نسبت به محبت به دشمنان به دلیل محبت‌ها و پیوند‌های خانوادگی هشدار می‌دهد و تنها کسانی را در زمره «حزب الله» می‌داند که پیوند‌های خانوادگی، آن‌ها را از دشمنی با دشمنان خدا باز ندارد:
«لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ ... أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى‏یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند ... آن‌ها «حزب اللَّه» اند؛ بدانید «حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.» (مجادله: ۲۲)
ارسال نظر
captcha