در طول تاریخ سینمای جهان برخی از مشاهیر سینما اساساً برای فستیوال‌های مهمی، چون کن و اسکار هم تره خرد نمی‌کردند، اما فستیوال فیلم‌های ایرانی که سفارتخانه استرالیا آن را برگزار می‌کند علی‌القاعده نباید در حدی تلقی شود که بتواند بخش مهمی از بدنه سینمای ایران را در خود جای دهد، اما ظاهراً ناهار و شام این سفارتخانه‌ها از ابتدا به دهان سینماگران ایرانی مزه کرده و نمی‌توانند به این راحتی از آن دل بکنند.
به گزارش فرهنگ سدید جواد محرمی در جوان نوشت: در طول تاریخ سینمای جهان برخی از مشاهیر سینما اساساً برای فستیوال‌های مهمی، چون کن و اسکار هم تره خرد نمی‌کردند، اما فستیوال فیلم‌های ایرانی که سفارتخانه استرالیا آن را برگزار می‌کند علی‌القاعده نباید در حدی تلقی شود که بتواند بخش مهمی از بدنه سینمای ایران را در خود جای دهد، اما ظاهراً ناهار و شام این سفارتخانه‌ها از ابتدا به دهان سینماگران ایرانی مزه کرده و نمی‌توانند به این راحتی از آن دل بکنند.

کاش برای آن‌ها هم عینک دودی می‌زدند
باز اگر چند سینماگر درجه چندم یا آماتور برای پیدا کردن مثلاً فرصت‌های تازه حضور بین‌المللی آثارشان در این مثلاً رویداد هنری شرکت می‌کردند قابل درک بود، اما واقعاً برای چهره‌های مطرح سینمای ایران جمع شدن در سفارتخانه کشوری دیگر چهره خوشایندی از وجهه ملی و ایرانی به نمایش نمی‌گذارد. سینماگرانی که با دیدن اسم آن‌ها می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که نه مشکلات مالی آن‌ها را به باغ سفارت استرالیا در تهران کشانده و نه قطعاً عقده دیده شدن دارند، چه بسا عینک دودی هم می‌زنند تا مردم عادی در کوچه و خیابان مزاحم آن‌ها نشوند، اما‌ای کاش برای سفرای کشور‌های خارجی هم عینک دودی می‌زدند تا برای پیدا کردن و دعوت از آن‌ها به سفارتخانه‌هایشان به سختی بیفتند و دنبال کار را نگیرند. آیا سینماگران مطرح کشورمان به این فکر نمی‌کنند که اگر هم قرار است جشنواره‌ای خارجی به ایشان جایزه بدهد راهش این نیست که شخصاً در سفارتخانه آن کشور حاضر شوند و از دست سفیر جایزه بگیرند. آیا کسی به ایشان این موضوع ظاهراً بدیهی را تذکر نداده که شأن و منزلت شهروند ایرانی آن هم در موقعیت یک سینماگر مطرح و نامدار بالاتر از آن است که برای گرفتن جایزه‌ای مثلاً هنری خود را به سفارتخانه کشوری ثالث برساند. جایزه گرفتن قطعاً آدابی دارد که همه فستیوال‌های خارجی برای اهدای جوایز باید آن را رعایت کنند و اگر از آن عدول کردند هنرمند ایرانی باید شأن و منزلت خود را به ایشان یادآور شود.

مهمان‌نوازی استرالیایی!
روابط عمومی جشنواره فیلم‌های ایرانی استرالیا اعلام کرده که مراسم اهدای جوایز هشتمین دوره این رویداد با حضور سینماگرانی همچون محمود کلاری، بهمن فرمان‌آرا، علی نصیریان، امیر پوریا، امیر اسفندیاری، جعفر پناهی، محمد اطبایی، غلامرضا موسوی، سارا بهرامی، محسن تنابنده، برادران محمودی، گوهر خیراندیش، بهناز جعفری، سحر دولت‌شاهی، مستانه مهاجر، عباس یاری و جمعی از اهالی رسانه! در باغ سفارت استرالیا برگزار شد. 
یان بی‌گز، سفیر استرالیا در ابتدای این مراسم با خوشامدگویی به حاضران جملاتی بر زبان می‌آورد که قابل تأمل است: «ما ۵۰سال است که در تهران حضور داریم و روابط دیپلماتیک بدون وقفه با ایران داشته‌ایم. لازم نیست من به شما بگویم، سینمای ایران بسیار معروف است و من احساس غرور می‌کنم که ارتباط سینمایی بین دو کشور وجود دارد. همانطور که می‌دانید افراد بسیاری درگیر برگزاری یک جشنواره می‌شوند، می‌خواهم از همه کسانی که برای برگزاری این جشنواره فیلم زحمت کشیدند، تشکر کنم.»

یک جشنواره کاملاً مستقل!
آرمین میلادی، مدیر جشنواره فیلم‌های ایرانی استرالیا هم به مهمانان خوشامد گفته و تأکید می‌کند: «امسال سومین سالی است که افتخار برگزاری این مراسم را در خانه سفیر استرالیا داریم. دوست دارم از آقای سفیر و همسرشان به خاطر این مهمان‌نوازی تشکر کنم. جشنواره فیلم‌های ایرانی استرالیا یک نهاد مستقل فرهنگی است و از سمت هیچ نهاد دیگری در داخل یا خارج از ایران حمایت نمی‌شود. هدف ما معرفی فرهنگ و سینمای ایران در فضای خارج از کشور است. امشب این افتخار را دارم که مراسم را با قدردانی و بزرگداشت یکی از سینماگران بزرگ کشور آغاز کنم، مردی که با فیلم‌های خوبی که بازی کرده، خاطرات ماندگاری برایمان رقم زده است.»
خب این استقلالی که برگزارکننده از آن دم می‌زند هم در نوع خود جالب است، یعنی سینمای ایران در جهان آنچنان فیلی هواکرده که چشمان عده‌ای را در استرالیا به خود خیره کرده و آنان به طور کاملاً مستقل تصمیم گرفته‌اند از این هنر ناب به طور ویژه تجلیل و تقدیر به عمل بیاورند. در توانمندی‌های سینمایی کشورمان تردیدی نیست، اما‌ای کاش این توانمندی‌ها که بار‌ها از سوی محافل مختلف داخلی مورد تمجید قرار گرفته اعتبار خود را صرفاً به پای ملت ایران هزینه می‌کرد.

کاش به کن و اسکار اکتفا می‌کردند
حالا شاید عده‌ای هم اسم این کار را نزدیک شدن به فرهنگ ملت‌ها بخوانند و از این بگویند که اینگونه از مراسم می‌تواند به افزایش تبادلات فرهنگی میان دو کشور کمک کند، اما قطعاً بزرگوارانی که به این توجیهات متوسل می‌شوند با نگاهی خوش‌بینانه متوجه نیستند که اساساً جایزه دادن و گرفتن به فرد یا جماعتی بدون چشمداشت و مطالبه نمی‌تواند باشد. در واقع هیچ کشوری محض رضای خدا پولش را به پای فرد یا دسته‌ای در کشوری ثالث نمی‌ریزد و به طور قطع برای پولش بیش از آن ارزش قائل است که بخواهد آن را به هدر بدهد. اگر هم فکر کنیم که این جوایز سفارتخانه‌ای با نیت و انگیزه معنوی مثل پاسداشت هنر و از این قبیل تعابیر اهدا می‌شود، باز سخت در اشتباهیم، چون هنر در طول تاریخ به ویژه از سوی تمدن غرب هیچ گاه صرفاً برای هنر رشد و توسعه نیافته است. هنر غربی به ویژه از نوع انگلیسی‌اش! همواره در خدمت غارت، استحمار و استعمار ملت‌های دیگر بوده است. سینمای ایران اگر واقعاً در جهان سری در سر‌ها دارد و مدعی است که می‌تواند جهانی باشد، قطعاً همینطور است این جهانی شدن شرایطی دارد که مهم‌ترین آن استقلال فکری و ابتنا بر فرهنگ ملی است. جایزه گرفتن در سفارتخانه کشور‌های دیگر باید برای هنرمند ایرانی کسر شأن باشد.‌ای کاش سینماگران ما به همان جوایز معتبر جهانی مثل کن و اسکار بسنده می‌کردند چراکه آن جوایز به ظاهر هم که شده وجهه و اعتبار دارند و ظواهر امر را رعایت می‌کنند، اما وقتی قرار باشد سینماگر ما یک پایش در سفارت فرانسه برای گرفتن جایزه باشد و پای دیگرش در سفارت استرالیا و در طول سال مدام از این سفارتخانه به آن سفارتخانه برای گرفتن جایزه برود، دیگر نباید مدعی این باشد که من جایزه‌ام را از دست مردم گرفتم، چون هنرمند اصیل و واقعی وقتی از دست مردم جایزه می‌گیرد، دیگر حاضر نیست تن به هر جایزه حقیری بدهد.
 
 
 
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظر
captcha