در زمانه ای که دشمن خارجی و منافقین داخلی، پیاپی در حال یأس پراکنی و در نتیجه آن، از بین بردن اعتماد به نفس مردم و جوانان هستند، یکی از وظایف مهم رهبران الهی، «امیدبخشی» و «اعتماد آفرینی» مبتنی بر واقعیات «عینی» و «غیبی» است. در اهمیت این مسئله همین بس که رهبرانقلاب آن را «نخستین و ریشه ای ترین جهاد» برای جوانان مؤمن و انقلابی برشمردند.

گروه گفتمان فرهنگ سدید- شبیر فیروزیان: بیانیه مهم و سراسر امیدبخش رهبرانقلاب در تبیین مؤلفه ها و راهبردهای گام دوم انقلاب اسلامی، از ویژگی ها و ابعاد متنوعی برخوردار است که هرکدام آنها باید مورد تحلیل و تفسیر جداگانه قرار گیرد. یکی از مهمترین این ویژگی ها حاکم بودن روح «امید» در جای جای این بیانیه است؛ و چه بسا، دلیل اصلی عصبانیت مخالفین و معارضین این بیانیه نیز همین مسئله باشد.

چراکه اصولاً یکی از راهبردهای اصلی جریانات غیرانقلابی در داخل نظام اسلامی، یأس پراکنی و ناامیدسازی مردم نسبت به آینده است. امیرالمؤمنین(ع)، همین مسئله را یکی از ویژگی های «منافقین» می شمارد:

«وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ؛ و پيوسته بذر نااميدى بر دلها مى‏پاشند.»[1]

در زمانه ای که دشمن خارجی و منافقین داخلی، پیاپی در حال یأس پراکنی و در نتیجه آن، از بین بردن اعتماد به نفس مردم و جوانان هستند، یکی از وظایف مهم رهبران الهی، «امیدبخشی» و «اعتماد آفرینی» مبتنی بر واقعیات «عینی» و «غیبی» است. در اهمیت این مسئله همین بس که رهبرانقلاب آن را «نخستین و ریشه ای ترین جهاد» برای جوانان مؤمن و انقلابی برشمردند.

نگارنده در این نوشته تلاش دارد تا با استناد به منابع وحیانی و سیره اهل بیت(ع)، مفاهیم و مؤلفه های امیدآفرین در بیانیه «گام دوم» را تحلیل نماید.

 

  1. بینش جهانی و تمدنی حاکم بر بیانیه

بیانیه «گام دوم» کاملاً ناظر به وظیفه «تمدن سازی» نظام اسلامی نگاشته شده است و برای جوانان مؤمن و انقلابی، وظائف تمدّنی برمی شمارد. رهبرانقلاب در این بیانیه، انقلاب اسلامی را در مرحله پسا چهل سالگی، وارد دومین مرحله «خودسازی» و «جامعه پردازی» و «تمدن سازی» می دانند و شعارهای انقلاب را به دلیل «فطری بودن»، برای «همه بشر» و در «همه عصرها»، مفید و قابل استفاده می دانند. ایشان حضور «پردامنه» انقلاب اسلامی در «منطقه» و «جهان» را مایه سربلندی ایران و ایرانی می دانند و  بر این باورند که در دنیای کنونی، تنها دوقطب قدرتمند حضور دارند که یک سوی آن «اسلام» و سوی دیگر آن «استکبار» است. ایشان جوانان را به تلاش برای نزدیک نمودن انقلاب اسلامی به آرمان بزرگش که «ایجاد تمدن نوین اسلامی» است دعوت می نمایند و در چند بخش از بیانیه افق تمدنی انقلاب اسلامی را «حکومت حضرت ولیعصر(عج)» معرفی می نمایند.

نفس این نگاه تمدنی که در جای جای بیانیه گام دوم به وضوح قابل مشاهده است، خود مایه امیدبخشی و عزت آفرینی است. اینکه انقلاب اسلامی اولاً توانسته است در طول 40 سال گذشته، یکی از دو قطب قدرتمند عالم و تأثیرگذار در معادلات جهانی شود و ثانیاً در 40 ساله های آینده نیز برای خود رسالتی جهانی و تمدنی قائل است و تا ایجاد تمدن نوین اسلامی به تلاش خود ادامه خواهد داد، خود این بینش، برای جوان مؤمن و انقلابی ایرانی موجب «اعتماد به نفس»، «امید»، «عزت» و در نهایت موجب «حرکت» است. این نگاه تمدنی علاوه بر «بیانیه گام دوم»، در برخی اسناد بالادستی همچون «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» که ایشان چندی پیش، تکمیل و تعمیق آن را از اندیشمندان حوزه و دانشگاه مطالبه نمودند نیز مشهود است.

و این نگاه دقیقاً در زمانی از سوی رهبرانقلاب برجسته می شود که کشور به دلیل عملکرد بی تدبیری برخی مسئولان و خیانت برخی نفوذی ها، شرایط اقتصادی سختی را سپری می نماید؛ و رسانه های دشمن در داخل و خارج دائماً در حال سیاه نمایی از شرایط کشور و القاء ناکارآمدی انقلاب اسلامی هستند.

به عبارت دیگر، در شرایطی که دشمن با همکاری عوامل نفوذی خود در داخل و با ایجاد بحران های معیشتی برای مردم، به دنبال تحمیل «برجام دو» به نظام اسلامی است، رهبرانقلاب راههای دستیابی به «گام دوم تمدن سازی» را به مردم و جوانان نشان می دهند!

چنین شرایطی دقیقاً در صدر اسلام و در زمان «جنگ احزاب» نیز حاکم بود؛ به گواه تاریخ نویسان، شرایط اقتصادی پیش از جنگ احزاب برای مسلمانان شرایط بسیار ناگواری بود و آنان از مشکلات متعدد اقتصادی رنج می بردند؛[2] و در این شرایط ناگوار، دشمن توانسته بود بزرگترین سپاه نظامی را برای مقابله با مسلمانان فراهم آورد تا کار پیامبر(ص) و مسلمانان را یکسره نماید.   

در چنین شرایطی، «جریان نفاق» با همراهی «بیماردلان» ضمن تلاش مداوم برای ایجاد و گسترش یأس در میان مسلمانان، رسول خدا(ص) و مؤمنین را تمسخر می کردند که آنها چگونه می توانند چنین سپاه عظیمی از دشمن را شکست دهند.[3] اما در مقابل، پیامبر اکرم(ص) با اعتماد به «وعده های غیبی» و «واقعیات عینی»، دائماً مسلمانان را نسبت به آینده امیدوار می نمود و به آنان وعده «فتح مکه» و «نابودی امپراطوری های کسری و قیصر» و «انفاق گنج های آنان در راه خدا» می دادند.[4]

بیان چشم اندازهای تمدنی در شرایط بحرانی جنگ احزاب، از سوی رهبری آسمانی که صدق وعده هایش بارها و بارها تجربه شده بود، از نظر منافقین و بیماردلان، «فریب»، ولی از سوی مؤمنین انقلابی، «وعده های صادق» تلقی می شد و همین نگاه امیدوارانه بر ایمانشان نیز می افزود.[5]

 

  1. یادآوری شرایط بحرانی گذشته و عبور موفق از آن

مؤلفه امید بخش دیگر در بیانیه گام دوم، یادآوری شرایط سخت و بحرانی سیاسی و اقتصادی کشور در ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن است که «عنایت غیبی خداوند» و «صبر و بردباری ملت ایران» و «رهبری آسمانی و تأیید شده امام(ره)» توانست انقلاب نوپای اسلامی را از آن شرایط سخت، بگونه ای معجزه گون و با موفقیت عبور دهد.

به تصریح رهبرانقلاب در این بیانیه، انقلاب اسلامی کار خود را از «نقطه صفر» شروع کرد؛ بگونه ای که اولاً همه چیز علیه ما بود؛ هم رژیم فاسد طاغوت و هم دولت آمریکا و برخی دولت های غربی و هم شرایط نابسامان داخلی و عقب افتادگی های شرمآور در بسیاری از عرصه ها؛ و ثانیاً انقلابیون هیچ تجربه پیشینی و الگویی شبیه به انقلاب اسلامی در مقابل خود نداشتند.

البته تفصیل این اجمال را می توان در بسیاری از بیانات دیگر رهبرانقلاب یافت؛ ایشان در بیاناتشان همواره به توطئه های پیچیده دشمنان در سالهای پس از پیروزی انقلاب و چگونگی امداد الهی در آن حوادث و عبور موفقیت آمیز انقلاب از تنگناهای سخت اشاره نموده اند.[6] حوادثی همچون شهادت شهید بهشتی (رئیس قوه قضائیه) و 72 تن از اصحاب خاص امام خمینی(ره) در سال 1360، شهادت شهیدان رجایی و باهنر(رئیس جمهور و نخست وزیر) و اعضای هیأت دولت به فاصله دو ماه پس از آن، شورش های قومی طراحی شده توسط دشمن در اوائل انقلاب، همچون شورش های منطقه کردستان و ترکمن صحرا، ناامنی های ایجاد شده توسط سازمان منافقین و ترور تعداد زیادی از مردم بی گناه، جنگ تحمیلی 8 ساله صدام علیه ایران که توسط آمریکا و بسیاری کشورهای غربی و عربی پشتیبانی مالی، تجهیزاتی و سیاسی می شد، خیانت های بنی صدر و بسیاری حوادث دیگر، که به تعبیر ایشان هرکدام از این حوادث به تنهایی کافی بود تا یک ملت و نظام را از جا بکند.[7] اما جمهوری اسلامی نه تنها ریشه کن نشد، بلکه برای دشمن مانع تراشی هم کرد.[8] و در همه این اتفاقات، دست قدرت الهی به کمک ملت ایران آمد و آنان را از تنگناهای سخت عبور داد.

در همین رابطه، یکی از توصیه های همیشگی ایشان به جوانان، مطالعه اسناد لانه جاسوسی آمریکاست[9] که می توانند با مطالعه آنها به عمق توطئه های دشمن در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب پی ببرند.

در تبیین این مؤلفه امید بخش در بیانیه گام دوم باید گفت اصولاً «یادآوری» عنایات و گشایش های غیبی خداوند در شرایط سخت، به خودی خود، «امیدآفرین» است. و این روشی است که خداوند نیز در قرآن کریم از آن بهره برده است. توضیح آنکه، یکی از روش های تربیتی قرآن کریم برای امید آفرینی میان مسلمانان و حفظ وحدت و انسجام آنان، «یادآوری» بحران های جسمی و روحی مسلمانان در ابتدای شکل گیری انقلاب پیامبر(ص) و مقاطع مختلف پس از آن است که مسلمانان توانستند با نصرت الهی از همه آنان با موفقیت عبور نمایند.

این روش، دقیقاً نقطه مقابل روش شیطان و جریان های شیطانی، همچون جریان نفاق است که یکی از پروژه های عملیات روانی شان را «انساء» (فراموشاندن مردم) تعریف کرده اند:

«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ شيطان بر آنها چيره شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده است، آنها (منافقین)حزب شيطانند بدانيد حزب شيطان زيانكارانند.» (مجادله: 19)[10]

یکی از اقدامات منافقین که به تعبیر این آیه شریفه «حزب شیطان» هستند، ایجاد غفلت در جامعه نسبت به هر آن چیزی است که به نوعی یاد خداوند و قدرت و رحمت و غضب و سنت های او را در ذهن انسان ها متبادر می سازد. 

در این میان، یکی از اموری که یاد خدا را در ذهن ها متبادر می کند، برخی حوادث عبرت آموزی است که در برخی ایام خاص در حیات یک جامعه به وقوع پیوسته است و مردم جامعه در آن ایام خاص، جلوه های رحمت یا غضب الهی را «بطور ملموس» درک نمودند. 

از آنجا که انسانها موجوداتی فراموشکار هستند، باید برخی وقایع خاص پیش آمده در جامعه که یاد خدا و سنت های الهی را به همراه دارد، همواره برای آنان یادآوری شود؛ چراکه این کار «روحیه ای جدید» در آنان برای ادامه مسیر ایجاد می نماید.

خداوند متعال در قرآن کریم مکرراً از این روش استفاده نموده است. در یک آیه شریفه خطاب به جناب موسی (ع) می فرماید:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ ما موسى(ع) را با آيات خود فرستاديم (و دستور داديم:) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر! و «ايّام اللَّه» را به آنان يادآور! در اين، نشانه‏هايى است براى هر صبر كننده شكرگزار!» (ابراهیم/5)

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریفه در تبیین «ایام الله» می فرمایند:

«شكى نيست كه مراد از «ايّام»، ايام مخصوصى است؛ و نسبت دادن ايام مخصوص به «خدا»، با اينكه همه ايام و همه موجودات از خداست، حتماً به خاطر حوادثى است كه در آن ايام مخصوص به وجود آمده و امر خداى تعالى را ظاهر ساخته است، كه در ديگر ايام چنين ظهورى رخ نداده است، پس به طور مسلم مقصود از «ايام الله»، آن زمان‏هايى است كه امر خدا و آيات وحدانيّت و سلطنت او ظاهر شده، و يا ظاهر مى‏شود.»[11]

بنابراین منظور از «ایام الله» روزهای خاصی است که در آن روزها دست قدرت و عزت الهی در جامعه ظهور و بروز بیشتری داشته و همگان به عینه دیدند و لمس کردند که اتفاقی(چه نزول نعمت و نزول عذاب) خارج از اسباب و علل مادی افتاده است.

قرآن کریم در آیات متعددی به یادآوری ایام الله در دوران هر پیامبری می پردازد. و این یادآوری ها آنقدر زیاد است که گویی تعمّدی برای بازگویی آن وجود دارد.

در بسیاری از آیات، برای بیان واقعه ای که در گذشته اتفاق افتاده است از تعابیری همچون «اذکروا» یا «إذ» استفاده شده است.

بخش قابل توجهی از اینگونه آیات، مربوط به قوم بنی اسرائیل و یادآوری نعمت ها و نقمت های الهی برای آنان است. [12] 

آیات دیگر، مربوط به داستان جنگ بدر در سوره مبارکه انفال است. این سوره پس از جنگ بدر و در زمانی که برخی صحابه رسول خدا (ص) بر سر تقسیم غنائم با یکدیگر اختلاف کردند و دچار تفرقه شدند، نازل شد.[13]

خداوند متعال در آیات ابتدایی این سوره، برای تربیت سیاسی خواص و عامه مردم و دست کشیدن آنان از اختلافات بیهوده، عنایات خاص خود در جنگ بدر را یادآوری می کند که در نتیجه آن، سپاه 313 نفره اسلام در برابر سپاه هزار نفره دشمن با قاطعیت پیروز شد؛[14] و سپس مسلمانان را از فتنه ای که به واسطه اینگونه اختلافات در جامعه ایجاد خواهد شد و عواقب آن همه مردم جامعه را متأثر خواهد کرد، برحذر می دارد؛[15] و پس از آن، با یادآوری دوران سخت مکه و نجات آنان از شرّ کفار قریش، تلویحاً به آنان هشدار می­دهد که این عزت و حکومت را به راحتی به دست نیاورده اند تا آن را به راحتی از دست دهند.[16]

همچنین یوم الله دیگر در قرآن کریم، ماجرای جنگ احزاب است که آیاتی از سوره مبارکه احزاب آن را به مسلمانان یادآوری می کند.[17]

از سوی دیگر، یکی از مواردی که خداوند قرآن کریم «اصرار به یادآوری» آنها دارد، سخنان و اقدامات منافقین برای سست کردن و مأیوس کردن مسلمانان و فتنه ها و کارشکنی های آنان در مسیر پیشرفت نظام اسلامی است. در یک آیه سخن منافقین و بیماردلان در جنگ بدر یادآوری می شود[18] و در آیات دیگری، سخن آنان در جنگ احزاب.[19] همچنین در آیات دیگری از قرآن کریم کارشکنی های منافقین در جنگ احد و عدم شرکت آنان در جنگ و همچنین فرار مسلمانان بیماردل و ضعیف الإیمان برای مسلمانان یادآوری شده است.[20]

خداوند متعال در آیه دیگری، پس از توبیخ مسلمانان بیماردل به دلیل کندی و سنگینی در حرکت به سوی جهاد و یاری رساندن پیامبر خدا(ص)، واقعه لیلة المبیت و خروج پیامبر(ص) از مکّه و مخفی شدن در غار ثور را به مسلمانان یادآور می شود که خداوند پیامبرش را در اوج تنهایی یاری نمود و او را از شرّ دشمنان محفوظ نگاه داشت.[21]

در پایان این بخش باید گفت یادآوری ایام الله برای مردم، غیر از «امیدآفرینی» فواید روانی دیگری نیز دارد. فوایدی همچون «افزایش اعتماد مردم به وعده های الهی»، «شکرگزاری نعمت انقلاب و نظام اسلامی»، «افزایش روحیه اعتماد به نفس»، «افزایش روحیه مقاومت و صبر در مردم»، هم در برابر سختی ها و هم در برابر دشمنان داخلی و خارجی. و این دقیقاً نقطه مقابل اهداف جریانات غیرانقلابی برای تأثیرگذاری در انگیزه و اندیشه مردم است.

بنابراین با الهام از بیانیه «گام دوم» باید گفت یکی از وظائف مهم اندیشمندان و رسانه های انقلابی در «جهاد امیدآفرینی» برای مردم و جوانان، «بازخوانی بدون تحریف تاریخ انقلاب اسلامی» و «بیان موانع متعدد بر سر راه پیشرفت انقلاب» در طول این 40 سال است؛ موانع، بحران ها و سختی هایی که انقلاب اسلامی علی رغم همه آنها توانست با «امدادهای غیبی الهی» و «رهبری آسمانی و حکیمانه امام(ره)» و «صبر و تلاش مردم»، به موفقیت های شگفت آوری دست یابد.

ادامه دارد...

 

 

[1]. نهج البلاغه؛ خطبه194

[2]. عاملی، جعفر مرتضی؛ سیرت جاودانه؛ ج2، ص513

[3]. احزاب: 13-12  

[4]. بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین؛ دلائل النبوة؛ ج3، ص402

[5]. ر.ک: احزاب: 12، 13 و 22

[6] . ر.ک: (06/ 04/ 1369) ديدار با خانواده‏هاى شهداى هفتم تير و مكه‏ى مكرمه و اقشار مختلف مردم؛ (07/ 04/ 1384) ديدار رئيس و مسئولان قوه‏ى قضائيه و خانواده‏هاى شهداى فاجعه‏ى هفتم تير؛ (29/3/88) خطبه های نماز جمعه تهران؛ (03/ 05/ 1391) ديدار با كارگزاران نظام.

[7] . ر.ک: (29/3/88) خطبه های نماز جمعه تهران

[8] . ر.ک: (9/1/78) دیدار با مردم ایذه

[9] . ر.ک: (08/ 08/ 1387) ديدار جمعى از دانش‏آموزان و دانشجويان؛ (12/ 08/ 1394) ديدار جمعى از دانش‏آموزان و دانشجويان.

[10]. آیات دیگر در این باره عبارتند از: انعام: 68، یوسف: 42، کهف: 63

[11]. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج12، ص18

[12]. ر.ک: بقره: 40، 47، 49، 50، 51، 53، 54

[13]. آیه اول این سوره مبارکه به همین اختلاف اشاره دارد.

[14]. ر.ک: انفال: 7، 9، 11، 12

[15]. انفال: 25

[16]. انفال: 26

[17]. احزاب: 27-9

[18]. انفال: 46

[19]. احزاب: 13-12

[20]. رک: آل عمران: 153، 154، 167، 168

[21]. توبه: 40

ارسال نظر
captcha