حسین کیا، کارشناس امور فضای مجازی، در گفت و گو با فرهنگ سدید اظهار داشت: سواد رسانهای مجموعهای از آگاهیها و مهارتها برای مواجهه فعال هوشمندانه و ایمن با رسانهها است.
وی گفت: اگر بخواهیم سواد رسانهای را تقسیم کنیم، یک سواد رسانهای عمومی و یک سواد رسانهای تخصصی داریم. سواد رسانهای تخصصی یعنی متناسب با هر رسانه است برای نمونه، سواد رسانهای تلویزیون با شبکههای اجتماعی متفاوت است. نکته این است که هر ابزاری ویژگیهایی دارد که نیاز به مهارتهای خاص خودش است، برای نمونه وقتی می گوییم مصرف رسانهای، اول فرد باید ماهیت تلویزیون رو بشناسد، کارکردش چیست؟ مخاطبانش چه کسانی هستند؟ چه تأثیراتی میتواند داشته باشد؟ تفاوتش با رسانههای پیشینش چیست؟
کیا ادامه داد: فردی که هنوز با اینستاگرام نکار نکرده است باید در حد کلی با این محیط آشنا شود، اما وقتی درگیر این رسانه اجتماعی شد باید نکات خاصی را بداند، نه مهارت استفاده، بلکه مهارت مواجهه فعال هوشمند و ایمن با اینستاگرام را باید فرابگیرد.
این کارشناس فضای مجازی، فضای فعلی سواد رسانهای در کشور را بسیار نامطلوب ارزیابی کرد و گفت: فضای فعلی نه بانی درستوحسابی دارد و نه فعالیت قابلتوجهی در آن انجام میشود. به نظر بنده در مرتبه اول، تا آموزش و پرورش و صدا سیما به معنی واقعی کلمه، پایکار نیایند، یقیناً اتفاق خاصی را نمیتوانیم درزمینه سواد رسانهای داشته باشیم.
وی ادامه داد: ورود صداوسیما به عرصه سواد رسانه ای لزوماً به معنی ورود حاکمیت نیست برای مثال گاهی شبکه های افق و نسیم در مورد سواد رسانهای برنامه هایی تولید میکنند، با این اتفاق دیگر نمیشود برچسب حاکمیتی به آن زد بلکه عنوان "استفاده درست از سلبریتی ها" میشود برای آن قلمداد کرد.
کیا با اشاره به فعالیت ضعیف آموزشوپرورش در حوزه سواد رسانهای گفت: در آموزشوپرورش اتفاق خوبی نیفتاده و بازخوردهایی که در تدریس کتاب تفکر و سواد رسانهای پایه دهم وجود دارد میتوان فهمید که چقدر این مدل صحیح بوده است و چقدر میتوانست تأثیرگذار باشد.
این کارشناس سواد رسانهای گفت: وقتی در دهه 60 قصد داشتیم با رشد جمعیت مقابله کنیم، یک توتال پرو پاگاندا در کشور شکل گرفت. یعنی از روحانی بالای منبر گرفته تا برنامههای تلویزیونی و ساخت شعار، همه با یکدیگر بسیج شده بودند. از طرفی دیگر قانون ایجاد می شود و دولت هم اقدامات عملیاتی انجام میداد؛ یعنی میدیدیم در تمام جامعه، دستگاهها داشتند یکدیگر را تکمیل میکردند و تناقضی نمیدیدیم. اما اکنون در حوزه سواد رسانهای بیشتر تضاد میبینیم . عمو پورنگ در برنامه خود پیرامون سواد فضای مجازی صحبت میکند، اما همان ساعت، چهارتا کانال دیگر، کاملاً در تضاد با آن مفاهیم برنامه تولید میکنند. درمجموع باید صداوسیما و آموزش و پرورش با همکاری یکدیگر فعالیت مؤثری داشته باشند و این همکاری به دیگر دستگاهها کشیده شود.
وی افزود: خدا رو شکر اهمیت موضوع سواد فضای مجازی تا حدودی جاافتاده است و همه میدانند، اما درواقع کاری انجام نمیشود، مانند یک آدم چاقی که میداند این غذایی که میخورد او را چاق میکند اما همچنان میخورد و تصمیمی برای اینکه رزیم بگیرد ندارد؛ در سواد فضای مجازی هم همین است، همه میدانند یادگیری آن خوب است، اما هنوز تصمیم جدی که منجر به عمل بشود در حوزه سواد فضای مجازی خیلی نمیبینیم.
کیا اضافه کرد: یقیناً مضرات فضای مجازی بیشتر از فرصتهای آن است چراکه این رسانهها در تمدن اسلامی تعریفنشدهاند بلکه در ذیل تمدن غرب پدید آمدهاند و روزبهروز در جهت تمدن غرب بهینه میشوند و ما باید با مبارزه سعی کنیم تا آسیبهای را به حداقل برسانیم و از فرصتهای آن استفاده نماییم.
وی ادامه داد: برخی مثال میزنند که تکنولوژی همانند چاقو است که هم میتوان با آن آدم بکشیم و هم میتوانیم با آن جراحی کنیم. بنده به این مثال اعتقادی ندارم، چراکه چاقو آدم کشی با چاقو جراحی متفاوت است چاقوی میوهخوری هم با چاقوی قصابی متفاوت است. برای مثال کار "لامپ صد"، نور دادن است. لامپ صد رو میتوانیم روشن کنیم و اتاق روشن شود. اما با لامپ صد هم میتوانیم اتاق رو گرم هم کنیم؟ بله، باید صد عدد لامپ صد را روشن کنیم و هزینه هنگفتی نماییم. بنابراین خیلی سخت است.
کیا گفت: رسانههای امروزی هم در ذیل تمدن غرب، در تضاد با اهداف تمدن اسلامی ایجادشده است ما اگر بخواهیم با ابزار آنها کار تمدن اسلامی را انجام دهیم کار بسیار دشواری است. ما با رسانههای فعلی چقدر میتوانیم دین را تبلیغ نماییم. دین بحث عمیقی است این رسانهها، رسانههای سطحی هستند. مباحث سبک زندگی و حجاب و اعتقادات مباحث عمیقی است.
وی با ابراز خرسندی از وجود مؤسسات خودجوش در حوزه سواد رسانهای گفت: این مؤسسات در حد بضاعتشان فعالیت میکنند و باید آن ها توسط ارگان ها حمایت شوند اما یکی از بزرگترین آسیب ها نبودن هم افزایی میان این موسسات و نداشتن عمق کافی محتوای و سر فصل های آموزشی در این موسسات است. میبایست همانند چند ترم مقطع ارشد موضوع سواد رسانه ای تدریس شود. به عبارت دیگر جای علم و تخصص در کنار تعهد در متولیان امور سواد رسانه ای در کشور خالی است.
کیا گفت: ما نیاز به تولید علم در حوزه علوم اسلامی و انسانی داریم. با نگاه به قرآن ، سیره اهل بیت و علما باید ببینیم، آیا مدل برای سواد رسانه ای میتوانیم استخراج کنیم. برای این کار ابتدا بایست شیوه مدیریت غربی را در این زمینه بدانیم و اساتید باید آن محتوا ها را نقد کند تحلیل کنند.
وی ادامه داد: در مجموع باید صدا و سیما و آموزش و پرورش با برنامه ریزی و تعامل و با استفاده از اساتید برتر در حوزه های ارتباطات، روانشاسی و خانواده هیئت های اندیشه ورز را تشکیل دهند و چشم انداز این حوزه را مشخص نمایند.