استعمارگران باتجربه‌ای که از جنبش‌های ضد استعماری در ایران به دست آوردند، بر آن شدند تا پایه‌های اعتمادی مذهب را مورد تردید و تزلزل قرار دهند، ازاین‌رو در ایران مرامی را بدعت گذاشتند که بعدها به نام بهائیت مشهور شد.

به گزارش گروه وحدت فرهنگ سدید، تاریخ چندساله اخیر ایران، مملو از جنبش‌های سیاسی‌ است که بر اساس ایدئولوژی شیعه حوادث اجتماعی مختلفی را رقم‌زده‌اند. اگرچه هر یک از این جنبش‌ها در ایران دارای زمینه‌های خاصی بوده‌اند، ولی تقریباً تمامی آن‌ها یک نقطه مشترک داشته‌اند و آن نقطه مشترک همان اتکا مردم به مذهب و علمای مذهبی بوده است و مردم مذهب را به‌عنوان تکیه‌گاه خود در برابر هر مشکلی انتخاب می‌کرده‌اند.

استعمارگران، با تجربه‌ای که از جنبش‌های ضد استعماری در ایران به دست آوردند، بر آن شدند تا پایه‌های اعتمادی مذهب را مورد تردید و تزلزل قرار دهند، از این‌رو در ایران مرامی را بدعت گذاشتند که بعدها به نام بهائیت مشهور شد.

در زمینه بهائیت تاکنون آثار مختلفی منتشرشده است، یکی از این آثار، کتاب «بهائیت در ایران» نوشته «سید سعید زاهد زاهدانی»  است که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. این کتاب از سه بخش تشکیل‌شده؛ بخش نخستِ کتاب، به کلیاتی درباره موضوع، روش تحقیق و پیشینه بحث پرداخته، بخش دوم به پیدایش بهاییگری  و ایدئولوژی آن و بخش سوم نیز بهاییگری  از آغاز تاکنون را موردبررسی قرار داده است.

نویسنده در پیشگفتار کتاب، هدف از این اثر را بررسی چند و چون بهائیت از آغاز تا امروز دانسته است؛ سؤال اصلی کتاب این است که فرقه‌های شیخیه، بابیه، ازلیه و بهائیه که همه تحت عنوان بهاییگری در ایران خلاصه‌شده‌اند ، کِی، چرا، چگونه و توسط چه کسانی به وجود آمده‌اند، دیدگاه‌ها و اعتقاداتشان چیست و در مقابلِ حوادثِ مختلف در ایران از آغاز پیدایش تاکنون چگونه موضع‌گیری کرده‌اند.

نویسنده‌ کتاب، بهائیت را از زاویه جامعه‌شناسی سیاسی تحلیل کرده و نحوه تعامل آن را با اقتدار ملی موردتوجه قرار داده است.

 

شکل‌گیری بهائیت

بخش دوم این کتاب از سه فصل تشکیل‌شده است؛ در فصل نخست این بخش علل پیدایشِ فرقه و زمینه‌های اجتماعی – سیاسی آن در اوایل دوره قاجار بررسی‌شده و وضعیت آرایش نیروهای سیاسی روشن‌شده است. فصل دوم این بخش به ایدئولوژی بهائیت می‌پردازد، بر این اساس در این فصل با توجه به زمینه مذهبی شیعه اثنی عشری در جامعه آن روز که در فصل اول جایگاه سیاسی آن مشخص است درباره ظهور مرام شیخیه و سپس بابیه و بهائیت بحث می‌شود.  

درواقع جهت‌گیری کلی ایدئولوژی فرقه ضاله بهائیت، جداسازی ملت ایران از مراجع تقلید و مشغول کردن آنان به مکتبی ساخته بشر است که جنبه‌های غیرعقلانی آن به عقلانیتش می‌چربد.

 

بهائیت در دوره قاجار

نویسنده در بخش سوم به بهایی‌گری از آغاز تاکنون با عنوان‌های «بهایی‌گری در عصر قاجار»، «بهایی‌گری در انقلاب مشروطه»، «بهایی‌گری در عصر پهلوی» و «بهایی‌گری پس از پیروزی انقلاب اسلامی» پرداخته است.

نقش فرقه بابی که پیش‌زمینه برآمدن فرقه بهائیت بود در کشتن «امیرکبیر» صدراعظمِ ناصرالدین‌شاه قاجار، ضربه‌ای به اقتدار دولت بود که هم‌زمان بدبین کردن دولت نسبت به روحانیت را دنبال می‌کرد.

این فرقه در دوران قاجار و نهضت مشروطه برای ایجاد تفرقه و شکست اقتدار شیعی فعالیت می‌کرد تا زمینه‌های سلطه و نفوذ بیگانگان را بر کشور فراهم آورد.

 

 بهائیت در دوره پهلوی

انگلستان با روی کار آوردن رضاشاه، سلسله پهلوی را در ایران بنا نهاد. از آغاز به وجود آمدن این سلسله، نقش بهاییان به‌عنوان کارگزاران حکومت جدید واضح و روشن بود؛ در دوران پهلوی بهائیت با تأسیس تشکیلات گسترده‌ای با مرکزیت اسرائیل به تقویت خویش پرداخت، این تشکیلات که عضویت در آن به‌ عنوان یک وظیفه‌ دینی محسوب می‌شد موجب تقویت بهائیت در ایران و دیگر نقاط جهان شد.

پس از کودتای 28 مرداد1332 ، نقش دولت آمریکا و نماینده‌ او در منطقه‌ خاورمیانه یعنی اسرائیل در این حمایت‌ها در درجه اول اهمیت قرار داشت از همین سال‌ها میدان عمل برای بهاییان به‌عنوان کارگزار در دستگاه‌های دولتی بیشتر شد که عکس‌العمل مردم ایران و روحانیت را به دنبال داشت.

دین زدایی توسط شاه و حامیانش پس از شکل‌گیری قیام 15 خرداد، شدت فزاینده‌ای یافت از این‌رو از این‌ پس به‌کارگیری مهره‌های بهایی در دستگاه دولتی بدون هیچ ابایی صورت گرفت و «هویدا» که فردی بهایی بود برای مدت 13 سال به سمت نخست‌وزیری منصوب شد و از این سال‌ها به بعد بر قدرت فرقه ضاله بهائیت در ایران افزوده شد.

 

 بهائیت در دوره جمهوری اسلامی

انقلاب اسلامی درنتیجه به صحنه آمدن روحانیتِ آگاه به زمان با پشتیبانی ملت به ظهور رسید. از این‌رو امپریالیسم طرح استفاده از فرقه ضاله بهائیت را در جهت تضعیف انقلاب اسلامی موردتوجه خاصی قرارداد.

پس از انقلاب، بهاییت که همراه نظام طاغوت بود در موضع انفعال قرار گرفت و در سال 1362 تشکیلات بهایی بنا به غیرقانونی خوانده شدن آن از جانب دادستان انقلاب اسلامی منحل شد.

 

سخن پایانی

امروزه فرقه ضاله بهائیت با مرکزیت رژیم صهیونیستی، موردحمایت کشورهای سلطه‌گر است. به نظر می‌رسد علت حمایت کشورهای فوق از آنان این باشد که نشر عقاید بهائیت یکی از زمینه‌های مهم برای مقابله با حرکت‌های اسلامی به‌خصوص در منطقه خاورمیانه است.

استفاده از فرقه بهائیت توسط قدرت‌های استثماری برای شکستن کیان و اقتدار دینی بر ایران  است، زیرا هر جا که موضوع دین زدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده است، بهاییان نقش فعال داشته‌اند. هم در انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوی این همکاری بین بیگانگان و بهائیت برای مقابله با دیانت و روحانیت به‌روشنی به چشم می‌خورد.

این فرقه هم‌اکنون به‌عنوان یکی از ابزارهای بالقوه‌ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در راستای منافع قدرت‌های بزرگ برای مقابله با حرکت‌ها و جنبش‌های اسلامی نقش ایفا می‌کند.

Iran (Islamic Republic of)
دکتر وحید رضایی
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۶
با سلام از اینکه فرقه بهاییت فرقه ساختگی انگلستان و یهودیان برای ضربه زدن به اسلام هست،شکی نیست و فرقه ضاله محسوب میشود.اما شما در مقاله تان با تحریف تاریخ حکومت پهلوی را تخریب میکنید.
ارسال نظر
captcha