گروه گفتمان فرهنگ سدید - راضیه کریمیمنش: دنیا به خودی خود مذموم نیست. مگر میشود خالقی چنین حکیم و مدبر، دنیا را بستر ضلالت مخلوقات خود قرار دهد و در مقابل، از آنها انتظار اطاعت و بندگی داشته باشد؟ ابدا تناقضی در ذات خلقت مخلوقات آفریدگار و هدف والای آنها، راه ندارد. شناخت صحیح ما از دنیا، مسیر کامیابی از آن را، به خوبی نمایان میکند؛ آنطور که زندگی در دنیا، به کام دوستداران واقعی آن، حلاوتی همچون عسل دارد، چرا که زندگی در دنیا را فرصتی میدانند برای بندگی و ترفیع رتبهی ابدیشان، سمت جایگاه صدق ملاقات با پروردگار خویش. دنیا است که محل غبطه ی اهل آسمان است، به سبب تجارتی که در آن برپا است و هر کس به قدر همت و شناخت خویش، از آن کام میجوید. یکی سرگرم تجارت نان میشود و دیگری نان را به بهای خشنودی خدای خویش، جان میشود در تنِ دیگری و جانی دوباره برای اطاعت بیشتر آن روزی دهندهی بیمنت، میخَرد. این چنین است که هر کس به نوعی در این بازار گرم تجارت، بهرهی خویش میجوید؛ بعضی در طلب دنیای خویش، دست و پا میزنند و عدهای دیگر در طلب آخرت، بال پرواز نصیبشان میشود و مدام اوج میگیرند و غلوزنجیر از پای خواهشات نفسانی و دنیایی و بازدارندهی خود میگشایند و از معبر صعبالعبور دنیا، آسایش آخرت خویش را به دست میآورند. از این رو، دنیا نه تنها مذموم نیست، بلکه ممدوح است و اولیای خدا، در همین مکان، به تحصیل سعادت و کمال اُخروی پرداختند. آنچه در اینجا اهمیت دارد، این است که از دنیا، دنیا را طلب نکنیم، بلکه آن را برای آخرتی هرچه روشنتر بخواهیم؛ چرا که از دنیا، همان چیزی نصیب میشود که در جستوجوی آن هستیم و در آخرت، چیزی جز عملِ صالح، راهگشا نخواهد بود و عمل صالح چیزی نیست، مگر فروبستن دل و دیده، از هرچه غفلت از یاد خدا و آخرت، تنپروری و حرص بر لذات و شهوات و گناهان را به دنبال دارد. از طرفی باید در طلب از دنیا، جانب اعتدال را رعایت کرد، همانطور که پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند: «أجمِلوا فِی طَلَبِ الدُّنیا فَإنَّ کُلًّا مَیسَرٌ لما خُلقَ لَه منها»: در طلب از دنیا معتدل باشید؛ زیرا به هر کس، هر چه قسمت اوست می رسد. (نهجالفصاحه؛ ح 67)
مال و ثروت، بزرگترین کمینگاه شیطان است؛ زیرا بسیار کم است، کسی به آن برسد و او را فریب ندهد. امام صادق علیهالسّلام میفرمایند: «إنّ الشَّيطانَ يُدِيرُ ابنَ آدَمَ في كُلِّ شَيْءٍ، فإذا أعياهُ جَثَمَ لَهُ عِندَ المالِ فَأخَذَ بِرَقَبَتِهِ.» شیطان، پسر آدم را در هر چیز میچرخاند (و به هر گناهی پیشنهاد میکند) همین که او را خسته کرد، در کنار مال، کمین میکند؛ و چون بدانجا رسد، گریبانش را میگیرد.(اصولِکافی؛ جلدِ4؛ ص3) چرا که هرچه بهرهی انسان از مالِ دنیا افزون گردد، حرص بر آن نیز، زیاد میشود، به حدی که هم و غم انسان، خلاصه در از دست رفتهها میشود، بهطوری که از فکر و تلاش برای آخرت خویش بازماند و حرص او، تنها برای کسب روزیای میشود که پیامبر صلّیاللهعلیهوآله در تضمین آن فرمودند: «روزی بنده، سرسختتر از اَجلش، در جستوجوی اوست».(کنزالعمّال؛ ص507) البته که در جای خود و به دنبال این وعدههای مقرر و تضمین شده، تاکید بسیار شده است بر اینکه ارزش هر انسان، به قدر همت او میباشد و روزی خداوند، تضمین شده برای آنهایی است که جویندهی آن هستند. با این همه، هستند افراد و عواملی که مانع رسیدن روزی، به صاحبان برحق آن میشوند.
اندوهبار است حال کسی که جز در خوردن و آشامیدن و پوشیدن، نعمتی از جانب پروردگار، بر خود نبیند، تا جایی که مال دنیا و آنچه از دنیا، به پستی طلب میکند، همچون ابریشمی که بر گرد کرم تنیده میشود، چنان او را دربر گیرد که راه بیرون آمدنش دورتر و بستهتر میشود، آنچنان که از غم و اندوه خویش بمیرد و دین و مال او، یکجا به هلاکت رسد. زیرا حرص، مفهومی بیگانه با ورع و رغبت است. حرص انسان، بر چیزی است که به آن نیازی ندارد؛ از این رو هرچه بیشتر در پی آن باشد و از آن بهره گیرد، همچون تشنهای که از آب دریا مینوشد، عطشش پایان نگیرد و سرانجام بر سوز دلش افزون شود و به هلاکت رسد.
امام صادق علیهالسّلام:(رأسُ کُلِّ خطیئهٍ حُبُّ الدُّنیا) ریشه و سرِ هر خطاکاری، دوستیِ دنیا است. (اصولِکافی؛ جلدِ4؛ ص2)