گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ هرعامل بیرونی وارد بر جامعه باعث تغییرات در حوزههای مختلف خواهد شد و همین تغییرات اگر ادامه دار باشد شاید بخشی از فرهنگ و یا عرف را تغییر دهد. میتوان همه گیری ویروس کرونا را به عنوان یک عامل بیرونی در همین راستا تجزیه و تحلیل کرد. به منظور درک صحیح تغییرات حاصل از ورود ویروس کرونا که منجر به تغییر سبک زندگی و به تبع آن الگوی مصرف شده؛ گپ و گفتی با دکتر امان الله قرایی مقدم ترتیب داده ایم. وی متولد شهر مشهد بوده و در آستانه ۸۰ سالگی استاد دانشگاه جامعه شناسی خوارزمی است. دکتر قرایی مقدم دارای دو مدرک دکترا در رشتههای تعلیم و تربیت و جامعه شناسی بوده که همین امر تسلط وی را بر تحلیل موضوعات اجتماعی افزایش میدهد.
طبق آمارهای بین المللی منتشر شده، شاهد افزایش شکاف طبقاتی در دوران کرونا بوده ایم، از منظر جامعه شناسی دلیل این شکاف طبقاتی چه بوده و سهم ایران از آن تا چه اندازه است؟
به نظرم ما به این مساله نباید به عنوان یک مساله واحد و سراسری در کل جهان نگاه کنیم. بلکه نیازمند جزئی نگری و نسبی سازی میان کشورهای مختلف هستیم. شکاف طبقاتی در طول تاریخ وجود داشته و در جامعه ایرانی نیز در سالهای گذشته متاسفانه عمیقتر شده است، ولی ورود ویروس کرونا و عدم ساختارمند بودن برنامه ریزی کشورمان در برابر این ویروس، همراه با افزایش بیکاری منجر به افزایش غیرقابل باور این شکاف طبقاتی شده است. چرایی این امر را میتوان در نیازسازیهای جدید ویروس کرونا جستجو کرد. ویروس کرونا در سبد نیازهای افراد جامعه، عاملی را تحت عنوان سبد بهداشتی و سلامت افزوده است که دهکهای پایین جامعه توانایی برطرف ساختن این نیاز جدید را ندارند.
فرض کنید که خرید ماسک، الکل، قرصهای مورد نیاز در صورت ابتلا به بیماری کرونا و... جزوی از نیازهای جدید جامعه باشد، از آن جایی که طبقه فقیر جامعه توانایی خرید این سبد جدید را نداشته، برای تامینش نیازمند کسرنمودن نیازهای اولیهای همچون پوشاک و خوراک بوده است. فارغ از این مساله بیماری کرونا بسیاری از مشاغل خدماتی را که اقشار فقیر جامعه در آن مشغول به کار بوده اند نابود ساخته است که به طبع آن موجب بیکاری در میان دهکهای پایین شده است. بیکاری دهکهای پایین جامعه به صورت خودجوش بر افزایش روند فاصله طبقاتی اثرگذاراست. اما نباید فراموش کنیم که در همین دوران کرونا نیز به دلیل عدم بهره مندی مناسب از ظرفیت ها، جزوی از کشورهایی هستیم که شکاف طبقاتی عمیقی درآن بوجود آمده است.
منظورتان از عدم بهره مندی از ظرفیتها چیست؟ آیا راهکارهای اقتصادی دوران پساکرونا مناسب نبوده است؟
در یک کلام منظورم مدیریت صحیح است. به تعبیر هگل دو کشور در دنیا جزوی از فقیرترین کشورها هستند که ژاپن در آسیا و دانمارک در اروپا بوده، ولی همین دو کشور به دلیل مدیریت صحیح اکنون جزو کشورهای پیشرفته به حساب میآیند. مدیریت صحیح در دوران پساکرونا موجب شده تا همین شکاف طبقاتی در این دو کشور نسبت به ایران به چشم نیاید. به قول ماکس وبر (جامعه شناس آلمانی) ما در این دوکشور شاهد اقتدار مشروع عقلانی و منطقی هستیم و همین امر موجب کاهش اثرگذاری ویروس کرونا در ایجاد فاصله طبقاتی در این کشورها شده است. به قول یوزف شومپیتر باید ساختارها تغییر کند چرا که در حال حاضر ساختاری اجتماعی در جامعه ایران مریض است و این روند روابط سالاری و فرزندسالاری به جای شایسته سالاری موجب شده تا ویروس کرونا تعمیق دهنده شکاف طبقاتی در ایران شود.
به طور طبیعی با ورود ویروس کرونا؛ بخشی از مراودات اجتماعی کاهش پیدا کرده و به طور اخص میتوان گفت که نحوه تعاملات گروهی نیز دچار تحول شده است. این پروتکلهای ایجاد شده تحت عنوان فاصله گذاری اجتماعی چه آثاری را از منظر جامعه شناسی در پی خواهد داشت؟
اجازه بدهید سوال شما را کلانتر پاسخ دهم. به طور کلی ورود ویروس کرونا منجر به تغیر باورهای اجتماعی شده است. این تغییر باورها لزوما مختص به مولفههایی همچون مراودههای اجتماعی نبوده بلکه کلیت فرهنگ و عرف اجتماعی را در برمی گیرد. اگر بخواهیم از منظر نظریه دیوید رایزمن به مساله نزول اثرگذاری فرهنگ و عرف نگاه کنیم، ورود ویروس کرونا موجب شده تا ما از دوران اول به دوران دوم مدنظر رایزمن، یک انتقال تدریجی انجام دهیم. به اعتقاد رایزمن دوران اول بشری شامل دورانی بوده که سنتها میان نسلها منتقل میشده و ارتباط بین نسلی از طریق سنتها صورت میگرفته است. در این دوران سنتها به عنوان یکی از راهکارهای و شیوههای همیشگی زندگی به ارث میرسیده است و یک نوع تقدس برای باورهای سنتی و فرهنگی مردم شکل گرفته بود.
ورود ویروس کرونا منجر به تغیر باورهای اجتماعی شده است. این تغییر باورها لزوما مختص به مولفههایی همچون مراودههای اجتماعی نبوده بلکه کلیت فرهنگ و عرف اجتماعی را در برمی گیرد.
در دوران اول یا همان جامعه سنت راهبر، گذشتگان ترسیم راه آیندگان را برایشان نقش میبندند. در دوران دوم بشری که از آن به عنوان خودمختاری عقل نیز استفاده شده با کاهش روزافزون اهمیت سنتها روبرو هستیم. در این دوران همه انسانها از الگوی یکسانی تبعیت نکرده و بنا برعقل و خرد خود راهبر خویش میشوند. در این دوران انسان با تکیه بر عقل و اندیشه و تفکر، راه خود را پیدا میکند. از آنجا که انسان خود مسیر آینده را مشخص میکند، عواقب آن نیز متوجه اوست. اگر بخواهیم جمع بندی انجام دهیم ورود ویروس کرونا موجب شده تا از مرحله سنت گرایی دوران اول عبور کرده و به مرحله خودمختاری یا عقل گرایی دوران دوم برسیم. طبیعتا در هرجامعهای رسوم و فرهنگهایی ریشه داشته که لزوما اعتباری بدان نبوده و ویروس کرونا موجب شکسته شدن این فرهنگها در باور مردم شده است.
شما به مساله تغییر باورهای فرهنگی و سنتی مردم اشاره کردید، ولی ما مشاهده میکنیم که حتی در شب یلدا نیز برخی از مردم به دید و بازدیدهای خود همچون سالهای گذشته ادامه داده اند و حتی هشدارهای رسانهای پیرامون احتمال انتشار ویروس حاصل از ارتباطات خانوادگی نیز تاثیری بر روابطشان نداشته است. این مساله را چگونه تفسیر میکنید؟
همه تحولات اجتماعی پروسهای زمان بر داشته و انتظار تغییرات یکباره در جامعه، انتظاری بیهوده است. باورها، عرف و فرهنگ یک جامعه در سالیان سال شکل گرفته و منتقل میشود و شما نباید انتظار تغییر یکباره را داشته باشید. این که من عرض کردم باورهای سنتی در حال تغییر بوده به معنای تغییر همه جانبه نیست بلکه جرقه این تغییر نگاه به سنتها ایجاد شده است. همین که شما میبینید نسبت به سالهای گذشته روند حضور دورهمیها کاهش یافته خود مبین سخنان بنده است. چه بخواهیم چه نخواهیم ما شاهد سوشال چنج (social change) در کشورهای سنتی همچون ایران در دوران پساکرونا هستیم که در این تغییر نسل جوان پیشتاز خواهد بود.
منظورتان از پیشتازی نسل جوان در تغییرات عرفی و سنتی دوران پساکرونا چیست؟
در همین دوران کرونا با وجود ریسکهای فراوانی که وجود داشت شاهد افزایش روند ازدواج در میان نسل جوان بودیم. در واقع یک قیام علیه سنتها توسط همین نسل جوان شکل گرفت و آنها از فرصت عدم برگزاری مراسمهای پرخرج و به درد نخور استفاده کرده و سرخانه و زندگیشان رفتند. طبیعتا خوشحالترین افراد در این دوران بیش از خانواده که از نسل قدیم به حساب میآیند، جوانها هستند. به قول پارتو جامعه شناس ایتالیایی در نسل کهنسال رسوبات ذهنی که همانا رسوم و عرف بوده هنوز وجود دارد، ولی این رسوبات در نسل جدید کاهش یافته یا از بین رفته است. تشریفات جزوی از همان عرف یا فرهنگ قدیمی بوده که حتی مختص به جامعه شهری و یا ثروتمند نمیشده بلکه هر خانواده و جامعهای حتی جامعه روستایی نیز به نسبت خود بخشی از این تشریفات را به همراه داشته است. ورود کرونا به جامعه سنتی ایرانی موجب شده تا ضمن تغییر باورهای عمومی که الگوی مصرف را نیز در ذیل خود تعریف مینماید، باعث شکاف نسلی شود. در واقع ورود ویروس کرونا منجر به تعمیق شکاف نسلی در جامعه ایرانی شده است.
با این تغییر سنتهایی که شما بدان اشاره کردید و نمونه ازدواج آسان جوانان و یا حذف تشریفات، بنابراین لزوما ویروس کرونا از منظر تحولات اجتماعی امری مذموم نبوده است. آیا این گزاره لزوم عدم مضر بودن ویروس از نگاه جامعه شناسی، گزاره درستی است؟
یک قیام علیه سنتها توسط همین نسل جوان شکل گرفت و آنها از فرصت عدم برگزاری مراسمهای پرخرج و به درد نخور استفاده کرده و سرخانه و زندگیشان رفتند. طبیعتا خوشحالترین افراد در این دوران بیش از خانواده که از نسل قدیم به حساب میآیند، جوانها هستند.
بله دقیقا همینطور است. اگر نگاهی به تغییر و تحولات اجتماعی بیندازیم لزوما این ویروس مضر نبوده بلکه در برخی موارد حتی مفید نیز بوده است. حذف تشریفات و یا عدم برگزاری برخی مراسمهای غیرضروری همه و همه بخشی از فواید ورود این ویروس بوده که رفتاراجتماعی افراد را تغییر داده است. به صورت کلی ویروس کرونا موجب شده تا یک نوع فیلتراسیون در سبک زندگی آدمهای جامعه بوجود آید. این فیلتراسیون شامل نحوه مصرف کالا و همچنین شیوه زندگی و جلوگیری از اسراف نیز بوده است. ما در روابط مداری دچار تغییر شدیم و برای خریدهای خود به انتخابهای اصلح تکیه میکنیم چرا که باید کالای مصرفی از نظر بهداشتی در وضعیت سالمی باشد. به عنوان مسال مصرف تخم مرغهای وکیوم شده در دوران کرونا بیشتر شده و وقتی وارد خانه میشویم بارها دست خود را میشوریم و بهداشت عمومی را بیش از پیش رعایت میکنیم. همین مواردی که بیان شده ازجمله رعایت نظافت و بهداشت و... اینها همه از جمله فواید ورود ویروس بوده که شاید در گذشته در میان خانوادهها کمتر بدان توجه میشد.
به عنوان سوال آخر، شما به تغییرباورهای اجتماعی در دوران پساکرونا اشاره کرده بودید، با توجه به اخباری که از گوشه و کنار نسبت به واکسینه کردن جامعه با واکسن کرونا شنیده میشود، پیش بینی شده تا آخر تابستان سال آینده اکثریت جامعه از این واکسن استفاده کنند. استفاده از واکسن کرونا موجب خواهد شد تا بخش اعظمی از جامعه با خیال راحت و بدون در نظر گرفتن احتمال بیماری طبق گذشته و قبل از ورود ویروس به کشور به تعاملات اجتماعی بپردازند؛ چنین پدیدهای را چگونه تجزیه و تحلیل میکنید؟
باور مردم به ویژه در نسل جوان تغییر کرده و روابط و تعاملات فردی و اجتماعی ما نیز درگیر این تغییر شده است. حتی اگر این واکسن به صورت عمومی نیز در جامعه مصرف شود که این امر را بعید میدانم که به سادگی از شر این ویروس منحوس نجات پیدا کنیم، ولی با این حال باز باورهای جدید در اذهان نهادینه شده است. اصولا زندگی به دوران ماقبل کرونا بازنخواهد گشت، چون افکار جامعه سنتی تغییر کرده است. شما در آینده شاهد تغییر در سبک زندگی، خرید و حتی رفتارهای اجتماعی خواهید بود که زمان و آینده درصد تحقق این گفته بنده را مشخص خواهد کرد.
/انتهای پیام/