به گزارش «سدید»؛ ترور ناجوانمردانه فرماندهان مبارزه با داعش بهویژه سردار دلها سپهبد حاج قاسم سلیمانی، توسط دولت آمریکا موجب شد تا برخی نخبگان و بسیاری از مردم ایالات متحده که به مسائل مهم کشورشان واکنش نشان میدهند این سوال را بپرسند؛ به راستی چرا نظامیان آمریکا در عراق هستند؟ چرا آنها باید مهمترین فرماندهان ایران و عراق را ترور کنند. اطلاعرسانی درست درباره دلیل نفرت مردم عراق از آمریکا و عمومی بودن این بیزاری نکتهای بسیار مهم است که شبکههای انگلیسی زبان و معاونت برونمرزی سازمان صداوسیما میتوانند هرچه بهتر و تحلیلیتر برای مردم آمریکا بیان کنند.
تصوری که رسانههای غربی برای مردم جهان ساخته بودند، این است که آمریکا برای کمک به بغداد در عراق است، اما در شرایط حال حاضر آن رسانهها نمیدانند چگونه باید این نکته را برای مخاطبان خود توجیه کنند که واشنگتن نه تنها به مردم عراق کمک نکرده، بلکه جوانان این کشور را در خاک عراق میکشد و رهبران عراقی مانند ابومهدیالمهندس را نیز مغرورانه ترور میکند، سپس در گامی بسیار خطرناکتر سعی دارد این کشور عربی را به محل جنگ نیابتی خود و مکانی برای تسویه حساب با دیگر کشورها تبدیل کند.
غرق در پارادوکس تحلیلی
رسانههای غربی مانند فاکس نیوز، سیانان، بیبیسی، ایبیسی، سیبیاس و ... تا جایی که ممکن بوده حضور نظامی آمریکا و متحدش انگلیس را در عراق منطقی و لازم جلوه دادهاند، هر چند از نفرت عراقیان در آتش زدن سفارت آمریکا در بغداد غافلگیر شدند، اما آن را به ایران نسبت دادند، ولی دیگر نمیدانستند چگونه میتوانند قانون خروج ارتش آمریکا از عراق را که مجلس عراق تصویب کرده و دولت بغداد به واشنگتن ابلاغ کرده است، توجیه کنند.
اینجاست که مردم آمریکا در یک پارادوکس تحلیلی غرق شدند؛ وقتی آمریکا در حال کمک به عراق است چرا قانون اخراج ارتش آمریکا توسط نهادهای دموکراتیک عراق تصویب و ابلاغ میشود؟
اولین رسالت رسانهها بهویژه العالم اثبات این مفهوم است که چرا ملت عراق یک صداخواهان اخراج آمریکا از عراق است. رسانهای شدن مظاهر نفرت یک ملت از دولتی اشغالگر مفهومی قابل درک برای همه خواهد بود که رسانهها میتوانند به خوبی از عهده آن برآیند.
فرصت بینظیر مردم آمریکا
زمانی که آمریکا به ویتنام، پاناما، کوبا. شبه جزیره کره، سومالی، افغانستان و حتی خود عراق در سال۲۰۰۳ حمله کرد این ادعا را داشت که جان آمریکاییها به خطر افتاده و برای نجات آنها دست به حمله زده است، اما عراق امروز با همه تجربیات دیگر آمریکا متفاوت است. آمریکا سال۲۰۲۰ را در حالی شروع کرد که با ترور مهمترین فرمانده نظامی تاریخ ایران، نیت پلید خود را نشان داد. این رویارویی مستقیم آمریکا با ایران برای اولینبار فرصت بینظیری در مقابل مردم ایالات متحده قرار دارد که بتوانند از جنگی جدید و البته مرگبار برای خودشان جلوگیری کنند. ترامپ ناشیانه اعلان جنگ کرد و مردم آن کشور میتوانستند قبل از شدت گرفتن رویارویی خونین، مانع آن شوند. دقیقا برعکس آنچه در ویتنام رخ داد. زمانی مردم آمریکا متوجه دروغ بودن دلیل حمله به ویتنام شدند که ۱۱سال از جنگ گذشته بود و بیش از ۵۸هزار آمریکایی افقی به کشورشان بازگشته بودند. اگر رسانههای مکتوب و تصویری بزرگ آمریکا را پایش کنید خواهید دید که از اقدام ترامپ جا خوردهاند و هنوز راهبرد مشخصی برای توجیه اقدامات وی ندارند.
رسانههای ما نیز باید از این فرصت بینظیر استفاده کرده و زمانی که رسانههای نظام سلطه هنوز سردرگم هستند، مردم کشورهای غربی را از خطر شدیدی که جهان را در صورت جنگ جدید تهدید میکند با خبر سازند. کاخ سفید نیازمند توجیه کردن مردم آمریکاست حال آنکه درصد زیادی از مردم آن کشور برخلاف دولتشان حقیقتطلب هستند، ولی متاسفانه همیشه با تبلیغات دروغ اغفال میشدند. زمانی که آنها درک کنند مردم عراق خواستار خروج آمریکا از این کشور هستند به سرعت در مسیر این مطالبه به دولت خود و احزاب سیاسی اعمال فشار خواهند کرد.
این نه فقط تظاهرات گروههای مخالف جنگ بلکه مطالبه همه مردم میشود که نمیخواهند پول مالیاتی که میپردازند، صرف کشتن مردم عراق شود. شبکههای برونمرزی میتوانند این اقناع را برای آنها ایجاد کند که در مسیر متفاوت با کاخ سفید حرکت کنند.
از طرف دیگر میتوانند این نکته را به خوبی اثبات کنند که آمریکا در طول تاریخ فقط به کشورهایی ضعیف حمله کرده که نه دولت مستقری داشته اند و نه توان نظامی برای دفاع. هیچکدام از این دو مورد برای ایران صدق نمیکند که از توان نظامی بسیار آمادهای برخوردار است. پس زمانی که کاخ سفید جنگ را با ترور نابغه نظامی ایران شروع کرد قطعا پاسخی بزرگ هم دریافت میکند مگر آنکه با پای خودش از منطقه خارج شود. این نکتهای مهم است که هر آمریکایی به وسیله شبکههای ما میتواند دریافت کند و از این فرصت استفاده کرده تا مانع از جنگی شود که هرگز به سودش نیست و دلیلی هم برای شروع آن نداشتهاند.
کمی به عقب برگردیم
آمریکا حدود بیست سال قبل عراق را اشغال کرد، تا سلاحهای کشتار جمعی را که هرگز یافت نشد، بیابد. ۱۰ سال بعد داعش را ایجاد کرد تا به بهانه آن ارتش آمریکا در عراق بماند و دستش هم برای شلیک باز باشد، اما آن بهانه هم اکنون وجود ندارد. چراکه همه میدانیم حکومت داعش از میان رفته است. اکنون آمریکا بهانهای برای ماندن در عراق ندارد، اما همچنان برای سلطه بر مهمترین منطقه دنیا که غرب آسیاست، پافشاری میکند.
اگر این مفاهیم توسط مهمترین رسانه انگلیسی زبان برد بلند ما برای ملتهای غربی بیان شود به نظر شما آنها چه واکنشی خواهند داشت؟
همه این موارد در حالی است که با به شهادت رساندن سردار سلیمانی طبعا تهران مجبور بود پاسخ دهد، زیرا در غیر این صورت بازهم باید شاهد ضربات دیگر آمریکا باشد. از این روست که مخاطب غربی میتوانست از طریق رسانهای شدن این مفاهیم درک کند که در آیندهای نزدیک جان سربازان آمریکا بهدلیل اقدام تجاوزگرانه کاخ سفید به خطر میافتد.
شبکههای برونمرزی ما مهمترین ابزار رسانهای ما به منظور خنثیکردن دسیسههای کاخ سفید برای جنگافروزی میان کشورهای منطقه است. مخاطبان آمریکایی با تماشای این شبکهها میتوانند دریابند که اگر کاخ سفید را متوقف نکنند باید سیلی از جنازههای سربازانشان را نظارگر باشند.
انتهای پیام/