انگارۀ ناصحیح در میان برخی مسئولین و حتی برخی مردم این تفکر تثبیت شده که اسلام و اندیشه‌های اسلامی در تضاد با سرگرمی و تفریحات سالم است و هر جا پای اسلام و شرع به میان می‌آید آنجا شادی و سرگرمی جائی ندارد!

گروه اجتماعی فرهنگ سدید، دکتر حمید رضا مستانی: دین اسلام کامل ترین دین ابراهیمی است که خداوند برای سعادت انسان به ودیعه نهاده و از آن جمله به گردش، تفریح و شادی روح و جان انسانها نیز توجه شده است.

در همین رابطه امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: بكوشيد كه زمانتان را به چهار بخش تقسيم كنيد:  زمانى براى مناجات با خدا؛ زمانى براى تأمين معاش؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى كه عيب‌هايتان را به شما مى‌شناسانند و در دل شما را دوست دارند و ساعتى براى كسب لذّت‌هاى حلال و با بخش چهارم توانايى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تامین كنید. "فقه‌الرّضا عليه‌السلام، صفحه 337"

در ایران معاصر و پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی اما به نظر می رسد هنوز تمامی جنبه‌های این مکتب بطور کامل مورد توجه قرار نگرفته است.

در همین رابطه و براساس یک انگارۀ ناصحیح در میان برخی مسئولین و حتی برخی مردم این تفکر تثبیت شده که اسلام و اندیشه‌های اسلامی در تضاد با سرگرمی و تفریحات سالم است و هر جا پای اسلام و شرع به میان می‌آید آنجا شادی و سرگرمی جائی ندارد!

به همین دلیل برخی از نهادهای مذهبی ذیربط نیز بیشتر به ابعاد عبادی اسلام توجه کرده و یا از تلفیق شرع با تفرج و شادی و نشاط غافل مانده‌اند. در بسیاری از موارد رویکردها سلبی یا ایجابی بوده و یا از طریق ارائه پاداش سعی شده تا مردم و مخاطب را به انجام اموری عبادی و یا شرعیات وادار یا تشویق نمایند.

از سویی طراحی ابزارهای تفریحی به نحوی که با روح دین هماهنگ باشد یعنی انسان را از فساد دور کند نیازمند طراحی و نوآوری و خلاقیت است که با توجه به ذات بروکراتیک و غیرپویای بسیاری از نهادهای حاکمیتی در کشور چنین طراحی و نوآوری از عهده آنها خارج بوده است.

همچنین تعریف و تبیین های مشخصی نیز از تفریح و سرگرمی در حوزه اسلامی-ایرانی صورت نگرفته است. این مورد را شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل عدم شکل گیری متولی مناسب دانست. هنوز بسیاری از نهادهای ارزشی نمی‌دانند که آیا باید به مسئله تفریحات ورود کنند یا خیر و اگر بایستی به این امور بپردازند اصولاً باید چه کار کنند؟ چه سیاست هایی را دنبال کنند و چگونه به راه اندازی خدمات تفریحی بپردازند که با چارچوبهای ارزشی در تناقض و تعارض قرار نگیرد؟

در نظام قانونگذاری جمهوری اسلامی ایران نیز اصولا قانون و یا بسترهای قانونی مشخصی برای الزام دولت برای توجه به مسئله تفریحات و سرگرمی یا برای تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری و ایده پردازی در این حوزه دیده نشده و اصولاً حقوق شهروندی در زمینۀ شادی و نشاط تبیین نشده است.

به طبع همین مسئله، اصولا نهاد دولتی مشخصی در این رابطه شکل نگرفته و فعالین بخش خصوصی نیز بدون حمایت و بسترهای مشخص به صورت خودجوش به این حوزه ورود کرده‌اند.

بنابراین به طور خلاصه وجود انگاره های سنتی و غیرصحیح راجع به تعارض میان مذهب و شادی و نشاط و تفریحات، نبود دغدغه در بخشهای دولتی و حاکمیت یا عدم توانایی و خلاقیت در ایجاد پیوند میان فضای ارزشی و تفریحات و سرگرمی، سردرگمی نهادهای ارزشی در رابطه با ورود یا عدم ورود به این مقوله و در نهایت عدم وجود الگوهای قانونی و بسترهای حمایتی در زمینۀ تفریح و سرگرمی در کشور را می‌توان از جمله دلایل عدم وجود متولی در این حوزه دانست.

متولیان حوزۀ تفریحات سالم و سرگرمی های ارزشی چه کسانی هستند؟

در یک تقسیم بندی کلی می‌توان متولیان حوزه تفریحات و سرگرمی‌های ارزشی را به دو دسته بخش خصوصی و حاکمیتی تقسیم بندی کرد.

در کشورهایی که به عنوان نمونه گردشگری معرفی شده‌اند اعم از ترکیه، فرانسه یا آمریکا معمولاً بخش خصوصی کنشگر اصلی تفریحات و سرگرمی بوده و بخش دولتی نقش حمایتی، صیانتی یا سرمایه گذار دارد. با این همه در مواردی که محور تفریحات و سرگرمی یک میراث ملی نظیر موزۀ لوور یا مسجد ایاصوفیه باشد بخش حاکمیتی بهره‌برداری از محل را بر عهده گرفته و البته برای ایفای این نقش خود از مشارکت با بخش خصوصی نیز بهره خواهد بود.

حد استفاده از پتانسیل بخش خصوصی در صنعت تفریحات هر کشور نیز البته به میزان توانمندی بخش خصوصی آن کشور بستگی دارد. این توانمندی به عنوان مثال در آمریکا با توجه به اقتصاد سرمایه داری قابل توجه آن بیشتر، در فرانسه کمتر و در چین به مراتب محدودتر است.

در ایران اما جهت ترسیم الگوی فعالیت متولیان این حوزه باید به عدم توانمندی کافی در بخش خصوصی از یک سو و وجود نهادهای حاکمیتی ارزشی متعدد از سوی دیگر به عنوان دو مؤلفه مهم توجه داشت. از سوی دیگر بخشی از نهادها دارای امکانات مادی و لجستیکی قابل توجه بوده، بخشی توانایی های انسانی، تجربی و نرم افزاری بالایی در امر تفریحات و سرگرمی دارند و بخشی نیز به هر دو گروه امکانات نرم افزاری و سخت افزاری مجهز هستند.

بخشی از این نهادها نظیر سازمان تبلیغات اسلامی دارای توانایی نرم افزاری قابل توجهی بوده و البته به لحاظ بودجه به بودجۀ عمومی کشور وابسته هستند.

بخشی دیگری از نهادها نظیر بنیاد مستضعفان یا ستاداجرائی فرمان امام از توانایی بالایی در امر سرمایه گذاری برخوردار بوده و زیرساختهای عمرانی خوبی نیز دارند که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

نهادهائی چون سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری تهران، سپاه پاسداران و آستان قدس رضوی نیز چه به لحاظ نیروی انسانی و نرم افزاری و چه به لحاظ زیرساختهای تفریحی و منابع مالی در وضعیت مناسبی قرار دارند.

در سوی دیگر این جریان نیز بخش خصوصی نظیر جامعۀ هتلداران، انجمن صنفی دفاتر هوایی، گردشگری و زیارتی، جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی و نیز هلدینگهای گردشگری نظیر سمگا قرار دارند.

سازمانهای مردم نهاد(سمن ها)، انجمن های غیرانتفاعی و دیگر تشکلهای اجتماعی مرتبط با امور فرهنگی، تفریحی نیز در این منظومه نقش و اثربخشی بی بدیلی دارند.

در مجموع برای ایجاد وحدت رویه، هم افزایی و هماهنگی میان جمیع این فعالین برای راهبری نهضت تفریحات و سرگرمیهای ارزشی، راه اندازی یک شورا یا انجمن تفریحات و سرگرمی‌های ارزشی بسیار لازم و مفید به نظر می‌رسد.

با توجه به وسعت موضوع تفریحات و سرگرمی های ارزشی در سطح کشور به نظر می‌رسد حضور و هماهنگی میان جمعی از متولیان حاکمیتی با توانمندیهای مختلف و بخش خصوصی در صنوف گوناگون می‌تواند راهگشا و مؤثر باشد.

ارسال نظر
captcha