«سدید» تاریخچه موسیقی‌ایران را بررسی می‌کند/ بخش‌هفتم
ناصرالدین‌شاه، از هر مستمسکی برای خوش‌گذرانی خویش بهره می‌جست؛ اغلب اوقات این شاه قاجار، به تفرّج و شکار و استماع سازوآواز می‌گذشت؛ خُرده ذوقی در نقاشی و نیم طبعی در شاعری داشت. در این مجال، رجالی چونان کامران میرزا، که نایب‌السلطنه‌ی ایران بود، گروه موسیقی خاص خود را تشکیل داده بود.
گروه فرهنگ وهنر «سدید»؛ محسن رفیعی: با تتبعی جامع در احوالات و پشینه‌ی موسیقی ایران زمین، در می‌یابیم که دوران قاجاریه، نقطه‌ی عطفی در تاریخ موسیقی این ملک است. از جمله عوامل اهمیت دوران ۱۳۰ ساله‌ی حکومت پادشاهان قجر، در گستره‌ی موسیقی ملی و تحولات این هنر دقیق، می‌توان به گرایش و میل دربار و اشراف به امور بزمی و تفننی، آشنایی ایرانیان با موسیقی غربی، گذار موسیقی ملی از موسیقی مقامی به موسیقی ردیف و دستگاه، پیروزی انقلاب مشروطه و خیزش‌های گونه گون سیاسی و اجتماعی، اشاره نمود. به جهت پرداختی کارشناسانه، هریک از شاخصه‌های فوق الذکر را به صورت جداگانه بررسی نموده و در غایت کار، لُباب مفاهیم مطروحه را هم کاسه می‌نماییم.
پیشتر از این، در باب فتحعلیشاه قاجار و شیفتگی او به مجالس عشرت و محافل طرب سخن راندیم. این شاه مُلک بر باد دِه و عافیت طلب قاجار، استادان فن را به ترویج و تعلیم موسیقی در دربار برگماشت و برای پرداختگان به این امر، مقرری تعیین نمود.
عباس میرزا، فرزند لایق و فهیم فتحعلیشاه، که نایب السلطنه‌ی ایران بود، در جوانی و قبل از رسیدن به پادشاهی درگذشت. عباس میرزا، خلاف پدر عافیت طلب خویش، در کوران مهلکه‌های سیاسی و نظامی کشور، حضوری سلحشورانه داشت و علی رغم ضعف و زبونی درباریان بَد ثمر، کمر همت را به خدمت بَربسته بود. پس از درگذشت فتحعلیشاه قاجار، محمد میرزا، فرزند عباس میرزا بر مسند سلطنت قاجار تکیه زد. محمد شاه، در اقدامی نابخردانه، قائم مقام فراهانی، صدر اعظم پر فضیلت، نِژاده و کارساز ایران را بر کنار نموده و به قتل رساند و خلعت صدارت را بر قامت ناساز حاجی میرزا آغاسی، موزون ساخت. حاجی میرزا آغاسی که معلم و مراد نوجوانی محمد شاه قاجار بود، زندگانی درویش مآبانه‌ای داشت و بیش از آنکه با حوزه‌ی حکومت گردانی و گستره‌ی سیاست ورزی و مردم داری مانوس باشد، دل در گرو درویشی و عزلت و امساک داشت. محمد شاه قاجار که مزاجی علیل و بیمار داشت به همراه صدر اعظم بی رمق خویش، در هَدم و ویرانی ایران، سنگ تمام گذاشتند.
 
شمه‌ای رونمایانه از تاریخ موسیقی ایران در دوره ناصری
 
پس از محمد شاه، پسر شانزده ساله اش به نام ناصرالدین شاه قاجار، تاج بر سر نهاد. این شاه جوان، در مسند صدارت عظما، از موهبتی کم بدیل به نام میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برخوردار بود. صلابت اقدامات اصلاح گرایانه‌ی امیر کبیر به همراه مهابت شخصیت بی مماشات ایشان، تا اندازه‌ای اوضاع مشوش کشور را سامان داد. چه اینکه، به واسطه‌ی شماتت بدسگالان و زبونی شاه ناپخته، دوران ۳ ساله‌ی صدارت مرحوم امیرکبیر کوتاه بود، اما اقدامات کارساز این مصلح روشن بین، اثراتی ارزنده را در پهندشت فرهنگ و هنر ایران زمین، رقم زد. از اهم اقدامات مرحوم امیر کبیر، بنا نهاد دارالفنون بود. مدرسه‌ای مدرن، که در تربیت برآمدگان و اکابر حوزه‌های علمی و فرهنگی کشور، سهمی چشمگیر داشت. در جای خویش، به تاثیر مدرسه‌ی دارالفنون بر فضای موسیقایی کشور خواهیم پرداخت. پس از به قتل آوردن امیر کبیر، همان نظم نیم بَند میرزا تقی خانی هم از دربار و ارکان دولت رخت بَربست. ناصرالدین شاه که عنان مطلق امور این ملک حرمان زده را در دستان بی کفایت خود گرفته بود، روی به عشرت آورد و عافیت طلبید.
ناصرالدین شاه، از هر مستمسکی برای خوش گذرانی خویش بهره می‌جست. اغلب اوقات این شاه قاجار، به تفرّج و شکار و تفریح و استماع ساز و آواز می‌گذشت. خُرده ذوقی در نقاشی و نیم طبعی در شاعری داشت. موسیقی، جزء لاینفک مجالس خاصه‌ی همایونی بود. در کاخ گلستان به صورت مستمر، هفته‌ای یک بار، مجلس عشرت و بساط طرب برگزار می‌گردید. در این محافل پر طمطراق و گزاف، که زنان حرم خانه‌ی دربار نیز حضور داشتند، دسته‌های نوازنده و رقاص و بازیگر، پیش روی شاهِ سر مَست، تا ساعت ۳ صبح به اجرای برنامه پرداخته و موجبات انبساط خاطر ملوکانه را فراهم می‌آوردند. به جز برپایی این بزم کده‌های معموله و مکرر و منظم، گاه و بی گاه، به مناسبت‌های گونه گون و یا به بهانه‌ی زدودن زنگار کسالت از دِماغ همایونی، مجالسی عشرت آمیز و طرب آگین در جای جای کاخ‌های زَراندود ناصرالدین شاه، برگزار می‌گردید. در این محافل، دسته‌های نوازندگان و رقاصان، برخورندگان انعام‌های شاهی در قالب سکه‌های سرخ و سفیدی بودند، که از خزانه‌ی نیم مُرده‌ی کشور، به دامان‌شان می‌ریخت. تعدادی از نوازندگان و خوانندگانِ شَهیر پایتخت، هماره در التزام رکاب ناصرالدین شاه بوده و حتی به همراه شاه، به سیر و سفر پرداخته و به طور مستمر به نواختن ساز و خواندن آواز اشتغال داشتند. ناصرالدین شاه، هنگامی که به بستر خواب هم می‌رفت، صدای ساز در اندورنی مترنم بود. نقیب الممالک، که داستان سرایی زِبر دست بود، برای شاه متل می‌گفت و جواد خان قزوینی با کمانچه‌ی کوچک دست ساز خویش، فضا را آهنگین می‌کرد. سُرور الملک، که از موسیقی دانان زبده و نوازندگان چیره دست سنتور بود، دستمالی را بر روی سیم‌های سنتور می‌انداخت تا شاه با صدای آهسته و دلپذیر و ملیح ساز به خواب رود. در این لالایی بدیع، آقا غلامحسین تار زن و اسماعیل خان کمانچه کش، در هم شانگی سُرور الملک، پنجه‌های شیرین خود را در ساز برده و ابیات خوانده شده توسط نقیب الممالک را جواب می‌دادند. این ارکستر کوچک، ساعتی بر بالین شاه، مترنم بود. گاه گروه نوازی و گاه تک نوازی می‌کردند و خاموش می‌شدند و هرگاه صدایی از اتاق خواب شاه نمی‌آمد، مرخص می‌شدند.
نقیب الممالک، که داستان سرایی زِبر دست بود، برای شاه متل می‌گفت و جواد خان قزوینی با کمانچه‌ی کوچک دست ساز خویش، فضا را آهنگین می‌کرد. سُرور الملک، که از موسیقی دانان زبده و نوازندگان چیره دست سنتور بود، دستمالی را بر روی سیم‌های سنتور می‌انداخت تا شاه با صدای آهسته و دلپذیر و ملیح ساز به خواب رود. در این لالایی بدیع، آقا غلامحسین تار زن و اسماعیل خان کمانچه کش، در هم شانگی سُرور الملک، پنجه‌های شیرین خود را در ساز برده و ابیات خوانده شده توسط نقیب الممالک را جواب می‌دادند.

جماعتی از شاهزادگان قاجار و رجال دربار و اشراف کشور، برسیاق مجالس ناصرالدین شاه، محافلی عشرت آمیز ترتیب داده و در این بزمگاه‌ها از دسته‌های نوازندگان و رقصان بهره می‌جستند. در کشاکش این روال، تعداد دسته‌های مطرب، خاصه در تهران، رو به فزونی نهاد و بازار طرب رونقی بی حد گرفت. تنور این اوضاع چنان داغ شده بود که رجالی چونان کامران میرزا، که پسر ناصرالدین شاه و نایب السلطنه‌ی ایران بود، گروه موسیقی خاص خود را تشکیل داده بود. این گروه از نوازندگان که به دسته‌ی کامران میرزا اشتهار داشتند، جز در دربار یا حضور کامران میرزا، در محفل دیگری به اجرای برنامه نمی‌پرداختند.
برخورد این رجال با نوازندگان و خوانندگان دسته‌های موسیقی، رفتاری نا‌پسند و خارج از حوزه‌ی اخلاقیات انسانی بود. کامران میرزا، که از صدای هیبتِ فریادِ شِمر خوانی در تعزیه‌ای در قزوین، از حال رفته و بی‌هوش شده بود، امر به قطع زبان شبیه خوان شِمر نموده، که به وساطتت اطرافیان به کشیدن دندان‌های پیش آن بینوا، رضایت داده بود. کامران میرزای نایب السلطنه که حاکم تهران هم بود، مجلس عشرتی ترتیب داده بود و یکی از خوانندگان صاحب صدا را درون قفس بزرگی زندانی نموده تا خواننده‌ی بینوا، به سان بلبلی خوش نوا، چهچه زده و بزم متعفن رجالی متفرعن را گرم نماید. علیرضا چنگی، در ایام طفولیت، کمانچه کش مظفرالدین شاه بود. چشمان علیرضای خردسال را می‌بستند، او را به حرمسرا می‌بردند تا آنقدر کمانچه بنوازد، تا شاه را خواب دریابد. مظفرالدین شاه، به علیرضا چنگی امر می‌کند: که حق ندارد که به جز شاه برای شخص دیگری نوازندگی کند. روزی درباریان از غیبت شاه استفاده کرده و علیرضا را مجبور به نوازندگی می‌کنند. مظفرالدین شاه، پس از اطلاع از نوازندگی علیرضا چنگی برای درباریان، دستور قطع دستان او را صادر می‌کند. با پا در میانی اطرافیان، مظفرالدین شاه از قطع دستان علیرضا، چشم پوشی کرده و در عوض دستور می‌دهد او را به فلک بنندند. طفل بیچاره، چندین بار، زیر فلک از هوش می‌رود.
 
/انتهای پیام/
Iran (Islamic Republic of)
آرش تمجیدی
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است... دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست...
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا نجفی
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
استاد رفیعی سلام. از بزرگان موسیقی دوره قاجار و خاطرات آنها هم نام ببرید. ممنون..........
Iran (Islamic Republic of)
مرادی
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
سلام بر استاد رفیعی عزیز. دست مریزاد. مثل همیشه عالی
Iran (Islamic Republic of)
هلالی
۰۹:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۳
ای خدای کارگر کردی نکردی
ابقا به فرزند قجر کردی نکردی
(عارف قزوینی)
Iran (Islamic Republic of)
شریفی نیا
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۷
سلام. خدا قوت
به نظر بنده، قاجار ها نا دانسته به موسیقی خدمت کردند. موسیقی اصیل در دوران قاجار متولد شد.
Iran (Islamic Republic of)
حجازی
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۷
اخیرا جمهوری آذربایجان دستگاه های موسیقی ایرانی را به نام خود ثبت جهانی کرده است، واقعا جای تاسف دارد. سازمان میراث فرهنگی خواب است؟
Iran (Islamic Republic of)
احمد رضا غریبی
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۷
از دسته های موسیقی زمان ناصرالدین شاه چند تایی را معرفی کنید. ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۷
منتظر ادامه ی مطلب هستیم. با تشکر
Iran (Islamic Republic of)
مرادپور
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
خیلی خوب
Iran (Islamic Republic of)
مشتاقی
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۳۰
چیزی نفهمیدم
Iran (Islamic Republic of)
سرحدی
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۳
تاریخ به قلم آقا محسن خواندنی تر است
Iran (Islamic Republic of)
غریب نژاد
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۶
لطفا قسمت بعد را منتشر کنید. ممنون
Iran (Islamic Republic of)
علی سرلک
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۶
در صورت امکان، نوازنده های داخل تصویر مقاله را معرفی کنید. با تشکر
Iran (Islamic Republic of)
محسن رفیعی
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۷
با عرض سلام به محضر یکایک عزیزان و سروران
از اظهار محبت و دلگرمی تان مسرور و مشکورم
از عزیزان و زحمت کشان سایت وزین سدید،........ بی نهایت سپاسگزارم
ان شاالله به زودی قسمت های بعد را هم جانمایی می نمایم.


قابل توجه جناب استاد سرلک نازنین؛
نشسته از راست : حسین کریم کور و قلی خان ( هر دو نفر نوازنده کمانچه)، جناب سماع حضور (ایشان پدر استاد حبیب سماعی هستند). محمدصادق‌خان سرور الملک(که در متن از ایشان یاد کردیم) آقا حسینقلی . میرزا عبدالله ( این دو نفر پسران آقا علی اکبر فراهانی، نوازنده ی بزرگ تار هستند). آقا مطلب پسر سرورالملک. آقا غلامحسین (ایشان پسر عمو و پدر خوانده ی آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هستند. پس از فوت آقا علی اکبر فراهانی، آقا غلامحسین با همسر بیوه ی ایشان ازدواج کرده و پدر خوانده ی پسر عموهای خود شدند)
ایستاده از راست : ابراهیم کربلایی سعید، میرزا ابوالقاسم ( ایشان هم خواننده بودند و هم ضرب می گرفتند) یوسف خان معیری (خواننده ی گروه) و عبدالله (فرزند سرورالملک و برادر آقا مطلب)
Iran (Islamic Republic of)
جاوید پور
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۷
اگر در زمان قاجار آن فضا برای موسیقی ایجاد نمی شد ما امروز صاحب موسیقی جدی نبودیم
Iran (Islamic Republic of)
علی باقری
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۷
موسیقی علمی ایران از مشروطه به بعد شروع شد. قاجار از موسیقی صرفا تفنن می خواست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
آقای دکتر عزیز خدا قوت، مشتاقانه منتظر قسمت های بعد هستیم. از مدیران سایت سدید هم ممنون هستیم که تاریخ هنر کشورمان را بازگو می کند
ارسال نظر
captcha