آموزش جرائم جدید در برخی زندان‌ها!
علی‌اصغر پورمحمدی، جامعه‌شناس و معاون پیشین سیما در میزگرد بررسی مستند سینمایی «خط باریک قرمز» گفت: متاسفانه در عمل به دلایل گوناگون و پیچیده، زندانی که قرار بوده ندامتگاه و کانون اصلاح و تربیت باشد، بعضاً تبدیل به کانون آموزش جرایم جدید می‌شود.
به گزارش «سدید»؛ مستند سینمایی «خط باریک قرمز» داستان یک گروه مجرم نوجوان در یک زندان است که با کمک چند مربی بازیگری تصمیم می‌گیرند یک نمایش را روی صحنه ببرند و ناگفته‌های زندگی خود را از این طریق بیان کنند تا اگر این نمایش موفق بود به این بهانه و برای اجرا در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر از زندان خارج شوند، اما تعدادی از آن‌ها برای روز اجرا، نقشه فرار می‌کشند...

«خط باریک قرمز» سال گذشته و در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت، چندین جایزه از جمله جایزه بهترین مستند با موضوع آسیب‌های اجتماعی و تندیس ویژه دبیر جشنواره را دریافت کرد. این مستند از هفتم مردادماه در سینماهای کشور اکران شده و بازخوردهای مثبتی به همراه داشته است؛ به عنوان نمونه، حجت‌الاسلام هادی صادقی رییس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضاییه پس از تماشای «خط باریک قرمز» گفت: در این فیلم یک نمونه از ظرفیت انسان‌سازی هنر را دیدیم... ما چهارده معصوم بیشتر نداریم و همه ما خطاکار هستیم پس نیاز به ساخته شدن داریم. اگر از این ظرفیت برای انسان‌سازی استفاده شود کار بزرگی است که هم درس اخلاق است و هم درس ساخت انسانیت و جهان جدید.

اما مهمترین کار مستند «خط باریک قرمز»، نجات یک نوجوان از اعدام بود. در واقع، «میلاد» از شخصیت‌های داخل فیلم به دلیل ساخت و دیده شدن این فیلم، مورد بخشش قرار گرفت و قصاص نشد. همچنین یک سال و نیم باقی‌مانده از حبس «مهدی» دیگر بازیگر فیلم به دلیل تغییر رفتارش بعد از حضور در این فیلم، بخشیده شد.

به بهانه اکران این مستند در سینماهای هنروتجربه، در میزگردی با حضور علی هاشمی دبیرکل اسبق ستاد مبارزه با مواد مخدر، علی‌اصغر پورمحمدی دکترای جامعه‌شناسی و مدیر سابق شبکه سه سیما، جعفر صانعی‌مقدم مدیرعامل موسسه هنروتجربه و فرزاد خوشدست کارگردان مستند «خط باریک قرمز»، آسیب‌های اجتماعی و نقش پیوست‌های فرهنگی در کاهش آن را بررسی کردیم.

* آقای خوشدست! شنیده‌ایم آقای پورمحمدی در ساخته‌شدن این اثر تاثیرگذار بود و شاید اگر حمایت ایشان نبود این فیلم ساخته نمی‌شد. برای ورود به بحث، مقدمه‌ای از چگونگی ساخت این مستند سینمایی بگویید.

خوشدست: ضمن تشکر از  تشکیل چنین نشستی پیرامون «خط باریک قرمز»، بارها و در مصاحبه‌های مختلف از آقای پورمحمدی و حمایت‌های بی‌دریغ ایشان تشکر و قدردانی کرده‌ام و امروز در مقابل اعتماد ایشان سرافکنده نیستم ولی واقعیت امر این است آنچه باعث شد خدمت ایشان برسم صرفا موضوع‌های مطرح شده نبود. من با شخصیتی روبه‌رو هستم که دکترای جامعه‌شناسی دار و در این فیلم طرف مشورت هم بود. وقتی از کسی مشورت می‌گیرم، اگر به دلم بنشیند و در طول کار سرلوحه کارم می‌شود. ایشان نکته‌ای در این اواخر به من گفتند و آن این بود که به عنوان سازنده این اثر به این بچه‌ها شخصیت دادید، آن هم در شرایطی که قبلاً هیچکس با این بچه‌ها این‌گونه برخورد نکرده است، و وقتی این بچه‌ها با چنین رفتاری مواجه می‌شوند، دیگر دوست ندارند آن شخصیت را از خودشان دور کنند. چند روز پیش در مصاحبه‌ای گفتم که هیچ انسانی دوست ندارد وقتی به او شخصیت می‌دهی، از او بگیری که پیش اطرافیان خودش سرافکنده شود.

 نوجوانان «خط باریک قرمز» برای اولین بار احساس کردند در زندان به آن‌ها اهمیت و شخصیت داده می‌شود و حالا آن مکان را دوست داشتند.

در ساختار صرف قضایی و نظامی ممکن است با شکل‌های دیگری با این بچه‌ها برخورد شود و دقیقاً جواب معکوس گرفته شود. اما من نگاهم جور دیگری بود و با نگاه هنردرمانی پیش رفتم و همین نکته‌ای را که آقای پورمحمدی گفتند، سعی کردم رعایت کنم. وقتی جلوتر می‌رویم این نوع نگاه در فیلم مشهود است و در فرآیند پنج ماه فیلم‌برداری هم همین نگاه جریان داشت. با ورود هنرمندان و چهره‌ها به محیط زندان، بچه‌ها بیشتر شخصیت پیدا می‌کنند و احساس می‌کنند خیلی مهم هستند و برای ما اهمیت دارند. در فیلم می‌بینیم یکی از بچه‌ها به نام «معین» از زندان آزاد می‌شود و به زندان برمی‌گردد. چطور ممکن است که یک زندانی کمتر از ۱۵ ساعت به شهرزیبا بر‌گردد؟ نکته آن در همین صحبت آقای پورمحمدی است که این بچه‌ها در زندان و برای اولین بار احساس کردند، به آن‌ها اهمیت و شخصیت داده می‌شود و حالا آن مکان را دوست داشتند. فکر می‌کنم طرح همین نکته مهم باشد که ما چطور می‌توانیم مجرم را با بهره از همین دیدگاه  به اجتماع برگردانیم. همه ما می‌دانیم برگرداندن این زندانیان به اجتماع تا چه اندازه اتفاق خوبی است. انسانی که راه خلاف و اشتباهی را می‌رود وقتی به زندگی و اجتماع برمی‌گردد، فضایی در محله و خانواده به‌وجود می‌آید و همه از این انسان الگوبرداری می‌کنند.

* اصلاح فردی که آسیب دیده، جرم‌های بعضاً بزرگی مرتکب شده و تا مرز قصاص هم پیش رفته، دشوار و البته مهم است و تا آنجایی که می‌دانیم بچه‌های فیلم هم اکنون زندگی عادی خود را طی می‌کنند. آقای هاشمی! که سالیان طولانی مسئولیت اجرایی داشتید آیا به نظرتان این برگشت و اصلاح ممکن است؟ 

هاشمی: در ابتدا به آقای خوشدست و عوامل فیلم ساخت این اثر مهم را تبریک می‌گویم و از هنروتجربه و تمام کسانی که این مسیر را برای کارگردان باز کردند تا این فیلم ساخته و در دسترس مخاطب قرار بگیرد، تشکر ویژه می‌کنم. آقای خوشدست و همکاران‌شان با عشق و علاقه و پیگیری این فیلم را ساختند و به سرانجام رساندند و جایگاهی در سطح بین‌المللی و داخل کشور پیدا کردند. حقیقتا گذاشتن بنیان صالح برای عوامل این فیلم تا ابد باقی خواهد ماند. قبل از شروع جلسه می‌گفتم که ایام، ایام امام حسین(ع) است و این فیلم مسیر امام حسین را به شکلی دیگر ادامه می‌دهد. به واقع این کارها ادامه مسیر امام حسین(ع) است. کاری که امام حسین با «حر» کردند و سبب بیداری و توبه او شد. این کارها کاری الهی است. امام خمینی(ره) در یک سخنرانی در جمع اعضای موسسه مبارزه با اعتیاد ( مبارزه با مواد مخدر) در ۵ دی ۱۳۵۸ در قم، به موضوع و نقشه و توطئه استعمار برای اشاعه و ترویج مواد مخدر و معتاد کردن جوان‌ها اشاره‌های جالبی داشتند. با اولین گروهی که نزد حضرت امام(ره) رفتم، امام صحبت مفصلی کردند که در دو ـ سه کتابچه چاپ شد. در آن جلسه امام خمینی(ره)  یک جمله ماندگار گفتند: «نجات یک معتاد، نجات یک جامعه است.» همین نگاه باید در همه زمینه‌ها توسعه پیدا کند.

برای مقابله با اعتیاد باید به کاهش تقاضا بیشتر بپردازیم و ساخت فیلم‌هایی مانند «خط باریک قرمز» در راهبرد کاهش تقاضا قرار می‌گیرد.

اگر بخواهم جواب سوال را بدهم باید بگویم با ساخت این مستند نشان داده شد که فردی که مرتکب اشتباهی شده و حتی در معرض اعدام قرار گرفته به آزادی رسیده و مورد عفو قرار گرفته‌است. ساخت این مستند کاری نمادین و با ارزش است. ما در بحث آسیب‌های اجتماعی و مبارزه با مواد مخدر ما با ۲ سطح کار داریم. یک قسمت راهبرد مقابله با عرضه و قسمت دیگر کاهش تقاضا است که ساخت فیلم‌هایی مانند «خط باریک قرمز» در راهبرد کاهش تقاضا قرار می‌گیرد و بسیار مهم است برای مقابله با اعتیاد هم ما باید به کاهش تقاضا بیشتر بپردازیم البته  نه به این مفهوم که با عرضه مقابله نشود. سایکودرام و کار درمانی جز ماندگارترین کارهایی است که برای درمان انجام می‌شود و این فیلم هم در همین زمینه موفق عمل کرده است. اینکه در بخش مواد مخدر تاکید می‌کنم به این دلیل است که در حدود ۶۸ درصد زندانیان ما مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل مواد مخدر زندانی شده‌اند و اعتیاد زیرساخت تمام آسیب‎های اجتماعی است. آنقدر این موضوع حائز اهمیت است که مقام معظم رهبری در ۴ سال اخیر، هشتمین جلسه بررسی آسیب‌های اجتماعی با حضور سران قوا و مسؤولان و مدیران نظام در این ارتباط را هم برگزار کردند.

نگاه راهبردی رهبری بسیار مهم و مشکل‌گشا بود و صحبت‌های زیادی پیرامون این مشکل صورت گرفت. سران سه قوه و تمام مسئولانی که درگیر بودند، در آن جلسه‌ها حضور داشتند و رهبری فرمودند که اقشار آسیب دیده را عائله خودتان حساب کنید... اگر دختر خودتان از خانه فراری شود و یا پسرتان معتاد شود چه می‌کنید و چه دغدغه‌ای دارید؟

خیلی حرف سنگینی بود در آن جلسه و وقتی گزارش‌ها به مقام معظم رهبری رسید، خیلی صادقانه گفتند که تشکیل این جلسات ۲۰ سال دیر آغاز شده است. در همین فیلم و همین دغدغه‌ای کهآقای خوشدست داشت و این مستند را به این زیبایی به اتمام رساند و نشان داد که این کار شدنی است و نتیجه گرفت. من ناراحت شدم از خبری که ایشان داد و گفت هنوز طرح مدرسه سایکودرام به سرانجام نرسیده است و امیدوارم با حمایت‌های لازم این طرح ماندگار و زیبا اجرایی شود.

اصلاح نگرش از جنایی و کیفری به پیشگیری و درمان، نیازمند ایجاد پشتوانه‌های علمی و پژوهشی است. این کار را زمانی که دبیرکل ستاد بودم با کمک مجموعه اعضای ستاد شروع کردیم. به ۲ دلیل عمده کارتل‌های مواد مخدر در دنیا و ایران بازاری جذاب دارند و مبارزه با آن‌ها نیاز به توانایی و دانش بالایی دارد. یکی از این دلایل که موتور محرکه اصلی محسوب می‌شود، سود اقتصادی کلان قاچاق مواد مخدر است،  آمارهای پنج سال پیش نشان می‌دهد چیزی در حدود ۲۸۰۰ میلیارد دلار چرخش مالی کارتل‌های مواد مخدر است که آمریکا هم در این زمینه درآمد بالایی دارد. دومین دلیل آن  وجود تقاضا است. باید بحث‌های بنیادین و اساسی در این زمینه صورت بگیرد که چرا در کشور ما تقاضا این قدر بالا رفته است. یکی از دلایل تقاضای بالای مواد مخدر در کشور ما خلأ جدی این‌گونه فیلم‌ها است که من به عنوان کسی که سال‌ها درگیر این موضوع بودم، دست تک‌تک عزیزانی که در ساخت و اکران «خط باریک قرمز» سهیم بوده‌اند را می‌بوسم و باید این‌گونه کارهای اساسی را در کشورمان رشد بدهیم.

فرهنگ ما در زمینه مقابله با مواد مخدر ناکارآمد است و در مقابله با این معضل، اقداماتی که صورت گرفته عمدتاً محدودسازی بوده است و نه مصون‌سازی در جایی صحبتی کردم و الان هم همان نظر را دارم که اگر بخواهم از ابتدای انقلاب تا همین لحظه، ارزیابی‌ از سهم فرهنگ در مقابله با معضل مواد مخدر را مورد سنجش قرار بدهم، در ۲ راهبرد مصون‌سازی و محدودسازی، کارهای عمده‌ای که صورت گرفته عمدتاً محدودسازی بوده است و نه مصون‌سازی. در حالی که فرهنگ مصون‌سازی بسیار مهم‌تر  است. ما باید استراتژی مصون‌سازی را در جامعه حاکم کنیم. ما باید گام‌به‌گام با نسل جوان حرکت کنیم و آگاه باشیم که سرعت تحولات بسیار پرشتاب است و اگر با فرهنگ و هنر جوابگوی مناسب جوانان نباشیم به انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی دچار می‌شوند. ما باید خانه‌تکانی جدی در بحث آسیب‌های اجتماعی داشته باشیم و در مقوله کار فرهنگی می‌توان از «خط باریک قرمز» به عنوان نمونه‌ای موردی و خوب نام برد.

 آقای پورمحمدی! نظر شما به عنوان یک جامعه‌شناس آشنا با مقوله هنر چیست؟

پورمحمدی: جرم و جنایت، یکی از مشکلات بزرگ بشر به ویژه در جوامع امروزی است که آثار منفی کوتاه مدت و بلندمدت و غیرقابل جبرانی برای خانواده‌ها و جوامع دارد. ازاین‌رو دست‌اندرکاران و متخصصان حوزه‌های مختلف نظیر جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و علوم قضایی، توجه خاصی به آن می‌کنند و نه تنها به دنبال پیدا کردن راه‌هایی برای کاهش جرم و جنایت در جامعه‌ هستند، بلکه درصددند تا راه‌حل‌هایی برای برخورد با مجرمان و بزهکاران پیدا کنند، که احتمال اقدام مجدد بـه جرم را در آن‌ها کاهش دهد. مسایل و معضلات اجتماعی در همه کشورها وجود دارد و البته جنس برخی از مسایل اجتماعی در ایران خاص است و لذا هم در توصیف، هم در تبیین و هم در ارایه راهکار برای مسایل اجتماعی نیازمند رویکردی همه‌جانبه است.

مسایل اجتماعی در ایران بسیار متنوع هستند و متاسفانه بازتولیدکننده‌ یکدیگرند. برای مثال در ایران مسایل اجتماعی مانند نابرابری، فقر، بیکاری و اعتیاد بازتولیدکننده‌ یکدیگرند و نیز مسایل اجتماعی دیگر را خلق می‌کنند. لذا اگر تبیین و علت‌یابی معضلات به درستی انجام نشود ما به بیراهه می‌رویم. دیدگاه جامعه‌شناختی ایجاب می‌کند برای شناسایی علل مسایل اجتماعی، هم زمینه‌های نخستین و هم علت‌های ثانویه مورد توجه قرار گیرد. اگر توزیع متوازن ثروت و فرصت‌های اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی صورت گیرد بسیاری از مسایل اجتماعی کمرنگ خواهد شد؛ یعنی انگیزه‌های رفتار مجرمانه و بزهکاری در جامعه کاهش یابد. اگر توانمندسازی اقتصادی و آموزشی شهروندان دچار نقصان باشد و فرصت‌های برابر و منصفانه برای معیشت آبرومندانه و با کرامت انسانی فراهم نشود به‌طور طبیعی شاهد بروز رفتارهای مجرمانه خواهیم بود زیرا هزینه‌های ارتکاب رفتار مجرمانه و انگیزه‌های بزهکاری افزایش خواهد یافت.

هرگونه مماشات در برخورد با برخی خواص و افراد نزدیک به نهادهای قدرت، اعتماد عمومی شهروندان را خدشه‌دار می‌کند و انگیزه‌های تکرار رفتار مجرمانه را برای سایر افراد افزایش می‌دهد.

همچنین انتظار می‌رود سیستم مجازات و پاداش در نظام اجتماعی کارکرد عادلانه‌ای داشته باشد؛ برای مثال اگر برای تخطی از قانون مجازاتی تعیین می‌شود بایستی بدون تبعیض و برای همه‌ شهروندان به‌صورت منصفانه اجرا شود. هرگونه مماشات در برخورد با برخی خواص و افراد نزدیک به نهادهای قدرت، اعتماد عمومی شهروندان را خدشه‌دار می‌کند و انگیزه‌های تکرار رفتار مجرمانه را برای سایر افراد افزایش می‌دهد. در ارایه خدمات شهروندی و توزیع رفاه اجتماعی نیز این قاعده تکرارپذیر است و نظام اجتماعی بایستی بیشترین پاداش‌ها را برای شهروندان قانونمند فراهم سازد. این پاداش‌ها در واقع برخورداری از حقوق شهروندی است که کارکردهای آشکار و پنهان برای کشور خواهد داشت. تنها در این صورت است که قانون‌گریزی، دیگر زرنگی تلقی نخواهد شد و دور زدن قانون، ضدارزش باقی می‌ماند. اگر این نظام پاداش و مجازات به صورت منصفانه و شفاف عمل کند بسیاری از زمینه‌های نخستین بروز رفتار مجرمانه و ظهور انگیزه‌های مجرمانه کاهش می‌یابد. در این شرایط دیگر نیاز به برخوردهای متعدد پلیس و قوه قضاییه نخواهد بود چون شهروندان دلایل شخصی کمتری برای توجیه بروز رفتار مجرمانه خواهند داشت.

تعریف جرم هم خودش مساله مهمی است که در هر جامعه‌ای با توجه به فرهنگ آن جامعه، تعریف جرم متفاوت است. هنجار و ناهنجاری در کشورهای مختلف متفاوت است و درک و دریافت درست از جرم و بزه و مبارزه با آن باید با نگاهی کلی و جامع انجام بگیرد. از طرفی ما صاحب فرهنگ والا و بزرگی هستیم و به عنوان مسلمان معتقدیم که دین و آیین ما و اسلام ما انسان‌ساز است و اسلام نگاهش به انسان‌ها مثبت است. در همین روزها که آمریکا با مساله نژادپرستی درگیر بود، وقتی به مکتب خودمان رجوع می‌کنیم می‌بینیم چقدر دین اسلام دین برابری و برادری است. در همه جای دین ما نکاتی برای تامل وجود دارد و در ارتباط با همین بحث نژادپرستی می‌شود این سوال را پرسید که بلال سیاه‌پوستی بود که مؤذن پیامبر بزرگ اسلام بود. تمام این‌ها برای ما درس است یا در روایت‌ها آمده که وقتی پیامبر(ص) در جلسه‌ای بودند و کسی اگر ایشان را نمی‌شناخت، نمی‌توانست در آن جمع متوجه شود که پیامبر چه کسی است. این برابری‌ها در دین ما از ابتدا بوده است و سرچشمه اعتقادی ما غنی است. در دین ما این بنیان نهاده شده بود که تمام انسان‌ها از هر نژادی احساس شخصیت و برابری و برادری کنند. علی هاشمی اشاره داشت به ایام محرم که باز هم می‌بینیم امام حسین(ع) در صبح عاشورا خطبه‌ای مفصل می‌خوانند که جنگ و خون‌ریزی رخ ندهد و پیشگیری از جنگ می‌کردند.

متاسفانه در عمل به دلایل گوناگون و پیچیده، زندانی که قرار بوده ندامتگاه و کانون اصلاح و تربیت باشد، بعضاً تبدیل به کانون آموزش جرایم جدید می‌شود.

در بحث آسیب‌های اجتماعی هم وقتی بحث می‌کنیم نمی‌توانیم فردی را بالذاته مجرم بدانیم. از طرف دیگر ما چیزی به اسم زندان داریم که در ابتدا می‌گفتیم ندامتگاه و زندان نوجوانان را کانون اصلاح و تربیت می‌خواندیم اما باید در عمل ببینیم که چقدر به این کلمه ندامتگاه نزدیک شده‌ایم و چقدر توانسته در تربیت موفق عمل کند. کارکرد زندان در جامعه ما چه بوده است؟ وقتی نگاه می‌کنیم متاسفانه در عمل به دلایل گوناگون و پیچیده، زندانی که قرار بوده ندامتگاه و کانون اصلاح و تربیت باشد، بعضاً تبدیل به کانون آموزش جرایم جدید می‌شود. دنبال مقصر نمی‌گردم و از کارکردهای مثبت زندان هم آگاه هستم ولی در صورت نگاه کلی متوجه این کارکرد می‌شویم.

برخورد ما در مواجهه با بزه و جرم می‌تواند و باید تغییر کند و این تغییر با ساخت فیلم‌هایی نظیر «خط باریک قرمز» شدنی است. تکریم شخصیت که در دین اسلام تاکید شده مساله‌ای بسیار مهم است. در ارتباط با جرم و مجرم در جامعه ما باید بیشتر بحث شود و نگاه‌های اشتباهی که داریم را اصلاح کنیم. گاهی اوقات مجازات‌های شدید حس انتقام‌جویی را در مجرم تشدید می‌کند و تاثیر معکوسی بر روند اصلاح و تربیت فرد خاطی دارد. تحقیق و برگزاری نشست درباره آسیب‌های اجتماعی در ایران  دیرهنگام و در سال ۱۳۹۳ آن هم با پیگیری مستقیم مقام معظم رهبری شروع شد. نگاه جامع به این موضوع که چه چیزی باعث تولید جرم و بازتولید رفتار مجرمانه در ایران می‌شود را باید بشناسیم و به سرعت تحولات در ایران و جهان را باور کنیم و شروع به تغییر نگاه خودمان بکنیم و در عمل با بزه در جامعه مقابله کنیم. متاسفانه در حال حاضر ما تماشاچی سیل خروشان تغییر و تحولات هستیم و نتوانسته‌ایم در عمل راهکارهای مفیدی در زمینه بازدارندگی و تربیت مجرمان پیش بگیریم.

 آمار بالای تعداد زندانیان در کشور و ورود زندانیان جدیدالورود به ندامتگاه‌ها در سراسر کشور بسیار نگران‌کننده است و نشان می‌دهد هم زمینه‌های نخستین و هم علل ثانویه ارتکاب رفتار مجرمانه در کشور بسیار زیاد است و نگاه پیشگیرانه ایجاب می‌کند در سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی نیازمند توجه بیشتر به شهروندان هستیم. به‌ویژه صداهای خاموش اجتماعی که تریبون کمتری برای احقاق حقوق شهروندی ندارند و با توجه به توانمندی‌های کمتر و مهارت‌های زندگی ضعیف، از تاب‌آوری فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیار کمتری برخوردار هستند. توانمندسازی شهروندان در فرایند جامعه‌پذیری هم باعث کاهش انگیزه‌های بزهکاری و رفتار مجرمانه خواهد شد و هم باعث تقویت سرمایه اجتماعی و کارآمدی نظام می‌شود.

* آقای صانعی‌مقدم! آیا مدیران ما، سینما را در زمینه رفع و کمک‌کننده آسیب‌های اجتماعی به رسمیت می‌شناسند و در یک کلام سینما در سپهر فرهنگی کشور ما چه جایگاهی دارد؟

صانعی مقدم: با وجود مشکلات زیادی که در زمینه‌های مختلف وجود دارد، من به سینما و امور جاری مملکت خودمان خوشبین هستم و می‌دانم که مدیران ما هر موقع که شروع کنند دیر نیست و تجربه‌های موفقی هم در این سه چهار ساله اخیر داشتیم. یادم می‌آید یک زمانی مدیر پخش در تلویزیون زیر نظر مدیر شبکه کار می‌کرد و جدا نبود. مقصودم این است وقتی ما تکثر ایجاد می‌کنیم و سیستم‌ها بزرگ می‌شوند به نظر می‌رسد این سیستم‌ها با هم تداخل پیدا می‌کنند و هیچکس هم پاسخگو نیست. در حالی که ما تجربه‌های موفقی داریم و نباید آن‌ها را نادیده بگیریم. در صورت نگاه درست مدیریتی، تلویزیون می‌تواند در زمینه کاهش آسیب‌های اجتماعی کمک زیادی بکند. امروز مدیران و مردم ما همدلی دهه‌های اول و دوم انقلاب را لازم دارد و اگر مدیریت یکپارچه باشد و مدیران هم مسئولیت بگیرد و هم پاسخگو باشد، بسیاری از معضل‌های اجتماعی قابل حل شدن است.

هر زمان مدیریت کلان کشور به مردم اعتماد کند و اعتمادسازی متقابل انجام بگیرد، مشکلات ما قابل حل و معضل‌های اجتماعی برطرف می‌شود.

معتقدم هر زمان مدیریت کلان کشور به مردم اعتماد کند و اعتمادسازی متقابل انجام بگیرد، مشکلات ما قابل حل و معضل‌های اجتماعی برطرف می‌شود. چراکه محوریت بحث فیلم «خط باریک قرمز» و موضوع اعتیاد است باید بگویم فاصله فرد سالم و ناسالم خطی باریک و نازک است و باید توجه ما به این موضوع باشد و فکر نکنیم که فردی هم که سالم است دیگر دچار آسیبی از نوع مواد مخدر نمی‌شود و تا آخر عمر بیمه است. در کنار آن باید نگاهمان نسبت به فرد مجرم عوض شود و حتی عنوان مجرم هم واژه‌ای مناسب نیست و می‌توانیم از کلمه بیمار استفاده کنیم. خوشحالم که در موسسه هنروتجربه که در دولت تدبیر و امید متولد شد و امکان نمایش فیلم‌هایی را فراهم کردیم که عموم مردم ببینند و آگاه شوند و نخبگان هم این فیلم‌ها را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند. امروز درباره فیلم، آن هم فیلم مستند صحبت کردیم که قرار نیست فقط سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز باشد و جنبه آموزشی و پژوهشی دارد، و این بسیار مهم و قابل تقدیر است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha