به گزارش «سدید»؛ از اواسط اردیبهشت که بحث این واگذاری مطرح شده تاکنون روال قانونی پیشرفت چندانی نداشته اما بحثها در فضای رسانهای داغ و داغتر شده است. شیوع کرونا و خانهنشینی مردم و افزایش اوقات فراغت ناشی از تعطیلات باعث شد که جمعیت بیشتری از مردم به شبکه نمایش خانگی روی بیاورند و مصرفکننده تولیدات آن بشوند. هرچند تا پیش از آن هم با اوجگیری تولیدات ناهمگون در سال 98 در این شبکه، بحثهایی درباره ضرورت نظارت به آن شکل گرفته بود اما کرونا روند زیر ذرهبین قرارگرفتن شبکه نمایش خانگی و مشخصا «ویاودیها» را تسریع کرد.
ماه سوم از آغاز کرونا با اطلاعیهای از سوی سازمان سینمایی شروع شد که اعلام میکرد به دلیل حجم زیاد سریالهای در حال تولید نمایش خانگی تا اطلاع ثانوی، مجوز تازهای به این مجموعهها اعطا نخواهد شد. اواخر تیرماه رسانهها خبری درباره اولین سریال نمایش خانگی منتشر کردند که به جای ارشاد از سازمان صداوسیما مجوز گرفته است. سریال «موچین» از قضا اصلا هم نماینده خوبی برای سیاستهای صداوسیما و مزایای انتقال مدیریت نمایش خانگی از ارشاد به سازمان به حساب نمیآمد.
یک ماه بعد مرتضی آقاتهرانی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به مناقشه جدید ارشاد و صداوسیما اعلام کرد كه مدیران ارشاد و سازمان سینمایی میدانند از این به بعد دیگر مسیر اعطای مجوز محصولاتِ خانگی و نظارت محتواییشان، از مسیر ارشاد و زیرمجموعههای این وزارتخانه نمیگذرد. این بدان معنا بود که تصمیم نهاد قانونگذاری کشور به دنبال تفسیر شورای نگهبان از دو اصل 44 و 175 قانون اساسی در سال 79 که «تنها مرجع صدور مجوز و نظارت بر انتشار صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» را صداوسیما دانسته است، بر این است که به حرکت سریع و درحال توسعه نمایش خانگی و ویاودیها لجام بزند.
حالا تمام این بحثها آنقدر بالا گرفته که 13 صنف سینمایی هم نظر اعتراضیشان را طی بیانیهای به تندی اعلام کردهاند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «ما اعضای صنوف سینمای ایران که حرفه و معیشت خود و خانوادههایمان مستقیماً وابسته به تولید محصولات فرهنگی تصویری است، اعتراض شدید خود را نسبت به انتقال مسوولیت شبکه نمایش خانگی از سازمان سینمایی به صداوسیما اعلام میداریم. ما همچنین برای کسانی که پنهان و آشکار تلاش میکنند در سال جهش تولید، این صنعت نوپا را به نابودی بکشانند نیز اظهار تاسف میکنیم. فرصتهای شغلی بهوجودآمده از تولید محصولات شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای «ویاودی» بالغ بر سه تا پنج هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم در سال است که سیاستهای غیرپاسخگوی صداوسیما بدون شک باعث فرار سرمایه از این صنعت شده و ضرر معیشتی هنگفتی به اهالی سینما وارد خواهد کرد. سپردن سرنوشت این پدیده نوپای تولید و توزیع به سازمانی که خود رقیب آن است، تصمیمی اشتباه و غیر قابل جبران خواهد بود.»
مزایای واگذاری/ نظارت بر پاکیزگی سرمایههای ورودی
در سالهای اخیر و خصوصا پس از حواشی فساد مالی سرمایهگذاران سریال «شهرزاد» بحثهای زیادی حول و حوش ارتباط تولیدات ویاودیها با سرمایههای کثیف شکل گرفته است. انتظار میرود که طرح واگذاری شبکه نمایش خانگی به صداوسیما، نظارت بر سرمایههای ورودی را جدیتر کند.
جلوگیری از افزایش نجومی/ دستمزد بازیگران
برخی از اهالی سینما و خصوصا بازیگران و تهیهکنندگان به افزایش نجومی دستمزد برخی بازیگران اعتراض داشته و دارند. مطرح شدن سریالها در ویاودیها که طبعا مانند تلویزیون ازحد و حدود مشخصی در نظام پرداخت تبعیت نمیکنند و سرمایهگذار میتواند با انگیزه بیشتر دیدهشدن سریالش، بازیگران را با چندین برابر دستمزد معمول به سریالش بیاورد، از مضراتی است که با الحاق این شبکه به صداوسیما افسار زده میشود.
کنترل اخلاقی محتوای/ شبکه نمایش خانگی
موضوع دیگری که تیزترین پیکان حمله را به سمت ناظران شبکه نمایش خانگی در وزارت ارشاد جهت داده است، بیبندوباری اخلاقی این سریالها در مقایسه با محدودههای معمول در تلویزیون و عرف اجتماعی کشور است. از آنجا که همیشه سینمای کشور به نسبت تلویزیون از این جهت بازتر و پرآسیبتر بوده است، به نظر میرسد که با واگذاری نظارت به صداوسیما، کنترل جدیتری بر محتوای اخلاقی منتشره اعمال شود.
معایب واگذاری/ ازدسترفتن فرصت جلب مخاطب قهرکرده با تلویزیون
همه مخاطبان برنامههای تولید و توزیعشده در ویاودیها متوجه شدهاند که خروجی این شبکهها از حیث محتوایی و محدودههای مرسوم صداوسیما با خروجی تلویزیون متفاوت است؛ لذا اغلب از اینکه تنوع بیشتری در تولیدات و محتوا ایجاد و سیاستهای بازتری بر این برنامهها حاکم شده است، به عنوان مزیتی نسبی یاد میشود که میتواند توجه مخاطب عام را از محتواهای پرآسیب ماهوارهها به شبکههای داخلی معطوف کند. الحاق نمایش خانگی به صداوسیما این امتیاز را سلب خواهد کرد.
ازبینرفتن فضای رقابتی
تسلط انحصاری صداوسیما بر تولیدات از حیث کیفیت به ضرر خود تلویزیون هم شده و کمبود منابع هم اجازه گسترش دادن کمیت تولیدات را نمیدهد. ایجاد فضای رقابتی میان صداوسیما و شبکه نمایش خانگی که با ورود ویاودیها جانی دوباره در آن دمیده شده، به نفع تلویزیون خواهد بود. از طرفی تلویزیون هم به علت آشنایی دیرینه و هم به علت رایگان بودن استفاده از تولیداتش به هرحال مخاطب خود را خواهد داشت و هنوز هم موفقترین سریالهای ویاودی به اندازه سریالهای معمول تلویزیون دیده نمیشوند. به نظر میرسد که این رقابت، برای هر دو طرف دستکم در این مرحله دو سر برد خواهد بود و واگذاری فرصت این رقابت را از بین خواهد برد.
مشخصنبودن جایگاه شبکه در ساختار پس از واگذاری
اولین مساله این واگذاری عدمشفافیت آن در جزئیات است، از جمله اینکه هنوز معلوم نیست جایگاه شبکه نمایش خانگی پس از واگذاری آن به صداوسیما دقیقا در کجا تعیین شده و کدام وظایف و اختیارات قانونا به آن بار میشود و چه حمایتهایی از آن صورت میگیرد. ساختار نظارت بر ویاودیها کجاست و کسبوکارهای کوچک و بزرگ شکلگرفته در حاشیه این پلتفرمها چطور توسط صداوسیما سازماندهی خواهند شد. هم ساترا، هم معاونت فضای مجازی صداوسیما در این زمینه مدعی هستند.
فقدان شفافیت در سازوکار نظارت اخلاقی
اگرچه نظارت بر نظام اخلاقی این تولیدات در صورت انتقال قیمومت نمایش خانگی به صداوسیما بیشتر خواهد شد اما کم وکیف و ساختار آن همچنان روشن نیست و با نمونه اخیر سریال «موچین» هنوز نمیتوان به طور حدودی پیشبینی کرد که سازمان با محتوای مستقل تولیدشده چه خواهد کرد. آنچه روشن است اینکه اگر سازمان، این حد از باز بودن محدودهها را برای حفظ تنوع و جلب مخاطبان مرده تلویزیون بپذیرد، طبعا مورد حمله همان طیفهای معترض قرار خواهد گرفت و عملا نقض غرض خواهد کرد. اگر هم بخواهد محدودههای اخلاقی خودش را به نمایش خانگی تحمیل کند، در آن صورت، مخاطبی را که ویاودیها جلب کرده بودند مجددا از دست خواهیم داد.
تعطیلی بخش خصوصی در سال جهش تولید
از دور خارجکردن بخش خصوصی در تولیدات نمایش خانگی که وابستگی جدی به بازار و سرمایههای خصوصی دارد، در سالی که «جهش تولید» نام گرفته است، اگر ضربه فرهنگی نباشد، بدون تردید ضربه اقتصادی خواهد بود. به علاوه اکوسیستم مهم و مستقلی در حاشیه ویاودیها شکل گرفته که شامل کسبوکارهای متنوعی از شرکتهای دوبله تا پخشکنندگان و فیلمسازان و واردکنندگان تجهیزات سینمایی میشود که غالبا هم جوان هستند و معیشتشان در گرو رشد همین کسبوکارهاست. هنوز پیشبینیهای ارائهدهندگان طرح واگذاری برای این بعد ماجرا شفاف نیست و این عدمشفافیت میتواند نگرانکننده باشد.
انتهای پیام/