سجده به معنای پذیرش تسخیر کسی است که در برابرش سجده می‌شود؛ از همین رو ابلیس، این شیطان بزرگ حاضر نمی‌شود در برابر انسان به سجده بیفتد و تحت تسخیر خلافت الهی باشد.
به گزارش «سدید»؛ سجده، نشانه اوج تذلل در برابر خدا و رهایی از استکبار و تکبر و کوتاه‌ترین و نزدیک‌ترین راه تقرب به خدا است؛ زیرا سجده نماد پذیرش بی‌چون و چرای ربوبیت الهی و الوهیت اوست که بنده به نمایش می‌گذارد. سجده به معنای پذیرش تسخیر کسی است که در برابرش سجده می‌شود؛ از همین رو ابلیس، این شیطان بزرگ حاضر نمی‌شود در برابر انسان به سجده بیفتد و تحت تسخیر خلافت الهی باشد.

هرچند که سجده بخشی از نماز است، ولی به تنهایی مشروعیت و مقبولیت دارد و خدا از بندگان می‌خواهد با گذاشتن پیشانی، این مرکز اتصال انسان به هستی، بندگی خویش را نشان داده و اسباب تقرب خویش را فراهم آورند تا این‌گونه از بیشترین انرژی حاصل از نور الهی بهره‌مند شوند و نفس و قلب خویش را به نورانیت انوارالله روشن سازند.
چیستی تقرب به خدا و آثار آنتقرّب از واژه قرب به معنای نزدیکی است. نزدیکی و تقرب می‌تواند مادی یا معنوی باشد؛ تقرب جویی به شخصی همچون قدرتمندان و ثروتمندان به معنای بهره‌مندی از منافع قرب و منزلت رتبی و مقامی است. از همین رو در معنای تقرب گفته‌اند که آن آهنگ و شتاب در منافع خود است.

البته این واژه وقتى در مورد تقرّب بنده به خدا به کار مى‌رود، به معناى نزدیکى معنوی و روحانى است که با اتّصاف بنده به صفات کمال الهی و تطهیر و تزکیه خویش از عیوب و نقایص حاصل مى‌شود. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص‌۶۶۴‌- ۶۶۵، قرب.)

به‌نظر می‌رسد که کسانی که می‌خواهند به قدرتمندان نزدیک شوند به شکلی خواهان تقربی معنوی هستند که آثار آن در بهره‌مندی از منافع قدرت خودنمایی می‌کند؛ از همین رو  ساحران خواهان تقرب به فرعون در صورت پیروزی بر معجزات موسی (ع) هستند و فرعون نیز می‌گوید: قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ گفت آرى و مسلما شما از مقربان دربار من خواهید بود. (اعراف، آیه ۱۱۴؛ شعراء، آیه ۴۲)

به هر حال، وقتی از تقرب به خدا یاد می‌شود، بدون شک مراد تقرب معنوی در قالب مقام و منزلت روحانی است، نه تقرب مکانى، زمانى یا نسبى.

نماز، برترین وسیله برای تقرب به خدا
از نظر آموزه‌های قرآن، اسباب و وسایل بسیاری برای تقرب به خدا وجود دارد که از آن‌ها به اعمال صالح یاد می‌شود؛ ولی در میان این اعمال صالح برخی از اعمال قوی‌تر و برتراست.

اعمال صالح موجب تقوای الهی می‌شود و این تقوای الهی موجب تقرب به خدا است. خدا بصراحت می‌فرماید که انسانی می‌تواند به خدا تقرب جوید که عبد شود؛ زیرا هدف آفرینش انسان، عبودیت است. (ذاریات، آیه ۵۶) طریق دستیابی به مقام عبد آن است که با عقل سلیم و نقل وحیانی کشف می‌شود؛ چرا که عقل سلیم به‌عنوان هدایت فطری تکوینی باطنی (طه، آیه ۵۰) و نقل وحیانی به‌عنوان هدایت تشریعی ظاهری مکمل یکدیگر هستند. (روم، آیه ۳۰) کسی که بر اساس اسلام باطنی و ظاهری عمل می‌کند به تقوای الهی دست می‌یابد. (بقره، آیه ۲۱) این تقوای الهی حقیقت علم نوری را در جان آدمی‌اظهار می‌کند (بقره، آیه ۲۸۲) و انسان به یقینی می‌رسد که بازتاب تجلیات اسماء الهی است. اینجاست که متاله شده و مظهر ربوبیت در خلافت الهی می‌شود. (بقره، آیات ۳۰ و ۳۱ و ۱۳۸؛ آل‌عمران، آیه ۷۹)

از نظر قرآن هر چند که اعمال صالحی، چون عفو و عدالت نزدیک‌ترین ابزار قربی انسان برای کسب تقوای الهی است (بقره، آیه ۲۳۷؛ نساء، آیه ۱۳۵؛ مائده، آیه ۸)؛ اما مهم‌ترین و کوتاه‌ترین و نزدیک‌ترین عامل تقرب به خدا همان سجده است؛ از همین رو خدا می‌فرماید: سجده کن! و خود را به خدا نزدیک گردان. (علق، آیه ۱۹)

باید توجه داشت که نماز در میان اعمال صالح به سبب دارا بودن جامعیت و تمامیت کمالی، بخش عمده و اساسی اعمال صالح را به‌گونه‌ای در خود دارد.

دعا از اسباب تقرب است (بقره، آیه ۱۸۶؛ تحریم، آیه ۱۱) که نماز آن را دارا است؛ همچنین صلوات به پیامبر (توبه، آیه ۹۹)، استغفار و توبه (هود، آیه ۶۱)، عبودیت (همان)، ایمان و عمل صالح (سباء، آیه ۳۷؛ فاطر، آیه ۱۰)، توسل (مائده، آیه ۳۵؛ اسراء، آیه ۵۷؛ تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۶۲۶)، خوف و رجا (اسراء، آیه ۵۷) و مانند آن‌ها از اسباب و وسایل تقرب به خدا است که در نماز به شکلی یافت می‌شود.

بر اساس آموزه‌های قرآن، نماز به‌ویژه سجده برای بسیاری از مردم سخت است؛ زیرا مردم در ذات خویش نوعی عزت دارند که حاضر نیستند آن را با ذلت همراه سازند. از همین رو نماز که اوج تذلل در برابر خدا است، برای بسیاری سخت‌تر از هر عملی است؛ آنان حاضرند همه انفاقات مالی و کار‌های نیک انجام دهند، ولی سر به زمین نسایند و ابراز تذلل و ذلت در برابر خدا نکنند. این در حالی است که در عمل همین افرادی که در برابر خدا سر به سجده نمی‌گذارند، در برابر پول و قدرت و صاحبان زر و زور و تزویر خم می‌شوند و آنان را ارباب و پروردگار‌های خویش می‌دانند؛ اما حاضر به سجده در برابر خدای یکتا و یگانه نیستند؛ در حالی که خدا می‌فرماید: آیا ارباب و پروردگار‌های پراکنده بهترند یا پروردگار یگانه قهار و مقتدر؟! (یوسف، آیه ۳۹)

کسی که به بندگی در سایه عبودیت خدا تن می‌دهد به آزادگی و حریت واقعی رسیده است (آل‌عمران، آیه ۳۵) و ذلت در برابر خدا عین عزت در برابر همه پروردگار‌های دروغین است. (نساء، آیه ۱۳۹؛ فاطر، آیه ۱۰؛ منافقون، آیه ۸)

نماز نماد بندگی و عبادت‌های برتری است که جز افراد خاشع کسی تن به آن نمی‌دهد؛ زیرا خدا می‌فرماید: از شکیبایى و نماز یارى جویید و به راستى این کار گران است، مگر بر خاشعان و فروتنان، همان کسانى که ظنی معتبر دارند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد، و به سوى او باز خواهند گشت. (بقره، آیات ۴۵ و ۴۶)

انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha