بررسی خطبه حضرت امام حسین (ع) در صحرای منا در گفتگو با حجت الاسلام مداح؛
مخاطب اصلی خطبه منا علما و خواص جامعه هستند، این خطبه در جهت ترغیب مردم به عدالتخواهی و برانگیختن گروه‌های مختلف برای مبارزه با ظلم وارد شده و در این خطبه نهی از منکر مسئولین و بازپس گیری حقوق مظلومان جامعه، یکی از مهمترین وظایف علماء و خواص جامعه عنوان شده است.
گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ اکنون که در آستانه ماه محرم قرار داریم، لازم است تا بنیه معرفتی خود نسبت به حرکت سید و سالار شهیدان را دوچندان افزایش دهیم، خطبه حضرت امام حسین (ع) در صحرای منا یکی از گنجینه‌های معارفی است که از طول تاریخ به ما رسیده است از همین رو گفتگویی انجام داده ایم با حجت الاسلام مسعود مداح که در ادامه می‌خوانید.

مداح در رابطه با بستر تاریخی صدور خطبه به خبرنگار سدید گفت: یکی از خطبه‌های مهم حضرت سید الشهدا (ع) که تقریبا دو سال قبل از هلاکت معاویه صادر شده، دقیقاً در زمانی است که ظلم معاویه و خباثت‌های او شدت گرفته به گونه‌ای که اعلام کرده بود اگر کسی صرفاً متهم به دوستی با علی (ع) بود او را دستگیر کرده و تحت فشار شدید قرار دهید! لذا در شرایطی که اسلام اینگونه در حال نابودی است، امام حسین (ع) بر علیه این فساد‌ها ساکت نیستند و خطبه‌ای در منا بین حجاج قرائت می‌کنند. در نقل‌های تاریخی وارد شده است که حضرت سیدالشهدا (ع)، ۲۰۰ نفر از اصحاب و پانصد نفر از تابعین و بزرگان را جمع و خطبه را میان آن‌ها قرائت می‌کنند.

وی تصریح کرد: بزرگترین مظلومیت حضرت سیدالشهدا (ع) در این است که جامعه به قدری به انحراف کشیده شده که حضرت ناچار است بعد از حمد و ثنای الهی از فضیلت‌ها و مقامات امیرالمومنین و اهل بیت بگویند. ایشان بعد از بیان روایات و آیات در اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین (ع) با استشهاد به آیه شریفه (لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ کَانُواْ لاَ یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ) علت مورد لعن واقع شدن بزرگان و علماء بنی اسرائیل را سکوت در برابر مفاسد و گناهان اعلام می‌‍کنند و می‌فرمایند دو عامل در بین علماء باعث این سکوت میشود: طمع و حب دنیا نسبت به اندوخته‌ها و ترس از دست دادن جان و مقام و... (رَغْبَةً فِیمَا کَانُوا یَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا یَحْذَرُونَ)؛ سپس حضرت در فضیلت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر بیان می‌کنند که اهمیت آن در حدّی است که تمام احکام الهی اعم از سخت و آسان ذیل این امر به معروف و نهی از منکر قابل تحقق است (وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هَیِّنُهَا وَ صَعْبُهَا)؛ حالا امر به معروف و نهی از منکر چطور این قابلیت را دارد؟ امر به معروف و نهی از منکر یعنی دعوت به اسلام (أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ)، یعنی ظلم ستیزی (وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ)، یعنی تقسیم عادلانه بیت المال مسلمین (وَ قِسْمَةِ الْفَیْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ)، یعنی دادن حق فقراء و مساکین جامعه (وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا پس اگر نهی از منکر از جامعه‌ای برود مطمئن باشید اشرار و مفسدان و دزدان و چپاول گران بیت المال بر شما حاکم میشوند (وَ لَکِنَّکُمْ مَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَ اسْتَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ)

حجت الاسلام مداح گفت: حضرت در ادامه خطبه بیان می‌کنند که عامل بزرگی صالحین و علماء این است که به واسطه اهل دیانت بودن، نزد مردم ارزش پیدا میکنند. (وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ) شما‌ها به واسطه خداوند در قلب مردم عظمت پیدا کردید، مردم آن‌ها احترام می‌کنند برای چه؟ برای اینکه آن‌ها متصف به قرب الهی هستند، البته باید بیان کرد که این جایگاه مسئولیت اجتماعی به دنبال خود می‌اورد، شخص عالم و عابد نسبت به جامعه، نسبت فقر و فساد، نسبت به حقوق محرومین وظیفه دارد. باید از آبروی خود، مال خود و حتی جان خود برای دفاع از ارزش‌های الهی هزینه کند. (أَلَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا یُرْجَى عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ اللَّهِ) آیا تمام این احترام‌ها و بزرگی شما به دلیل آن نیست که مردم از شما انتظار قیام به حق الهی دارند؟ حالا اگر قیام نکردید، حق مردم و حق عالم بودن خود را عمل نکردید. مانند نامه ۴۵ نهج البلاغه که حضرت امیرالمؤمنین (ع) به عثمان بن حنیف فرمودند که آیا من خوشحال باشم به اینکه مردم به من می‌گویند امیرالمومنین، اما در سختی‌های روزگار کنار مردم نباشم؟! (أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأَنْ یُقَالَ هَذَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا أُشَارِکُهُمْ فِی مَکَارِهِ الدَّهْر) مردم به نان شب محتاج باشند و من به عنوان خلیفه شب‌ها سیر بخوابم؟ هرگز من علی (ع) اینگونه نیستم بلکه اگر در یمن هم کسی گرسنه باشد، من نیز با او هم دردم (وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْیَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِی الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِیتَ مِبْطَاناً)

وی ضمن برشمردن صفات عالم شدن، افزود: بدانیم که عالم شدن صرف به دست آوردن مقام و منزلت نیست بلکه عالم حقیقی کسی است که محافظ حدود الهی و مجری آن باشد (وَ الْأَحْکَامِ عَلَى أَیْدِی الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ‏ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ) لذا شرط ورود به این هم مقابله با ظلم و فساد است. در واقع نهی از منکر مسئولین و بازپس گیری حقوق مظلومان جامعه، یکی از مهمترین وظایف علماء و خواص جامعه است اما بدبختی جامعه وقتی فرا میرسد که علمای آن جامعه خودشان فاسد شوند، دین فروشی کنند. دین را به نفع طبقه اشراف و چپاولگران و زورمندان تفسیر کنند. به اسم دین مال مردم را بخورند، این همان فاجعه‌ای است که عاشورا را رقم میزند. حضرت سیدالشهدا (ع) خطاب به این خواص و علماء میفرمایند: «شما‌ها از مقام و منزلت خودتان برای کمک به فقراء، محرومین و مظلومین جامعه استفاده نمی‌کنید (وَ لَا مَنْ عَمِلَ فِیهَا تُعِینُونَ) بلکه خلاف آن سعی می‌کنید با چاپلوسی و سازش، امنیت خودتان را فراهم کنید (وَ بِالْإِدْهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ) دلیل همه این کار‌های شما آن است که از نهی از منکر‌هایی که خدا به شما فرمان داده، غافل هستید. شما جایگاه حقیقی علماء در جامعه را نتونستید حفظ کنید (کُلُّ ذَلِکَ مِمَّا أَمَرَکُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْیِ وَ التَّنَاهِی وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُون وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ کُنْتُمْ تَشْعُرُونَ)» لذا این سستی خواص، باعث می‌شود کار دین خدا و مردم به جای اینکه به دست انسان‌های عادل باشد، به دست اشرار و فاسدین بیفتد که از هیچ ظلمی به مردم ابا نداشته باشند؛ لذا می‌توان گفت اگر علماء و خواص اهل معامله شدند، به فکر دنیای خودشان بودند و اهل هزینه دادن برای عدالت و برافراشتن حق نبودند (فِرَارُکُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُکُمْ‏ بِالْحَیَاةِ الَّتِی هِیَ مُفَارِقَتُکُمْ) باید فاتحه آنجا را خواند چرا که مردم بردگان قدرتمندان و چپاولگران خواهند شد (فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِی أَیْدِیهِمْ فَمِنْ بَیْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَیْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِیشَتِهِ مَغْلُوبٍ).

وی افزود: سپس حضرت از مفاسد و تبهکاری دستگاه بنی امیه سخن می‌گویند و در انتهای خطبه بیان می‌دارند که خدایا تو شاهد باش که ما برای رسیدن به قدرت و حکومت این اعتراضات را بیان نمی‌کنیم بلکه هدف اصلاح دین در مملکت اسلامی و امنیت برای مظلومین است (اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَانٍ‏ وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنُرِیَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکَامِکَ...)

مداح در پایان با اشاره به کارکرد خطبه منا در جامعه امروز گفت: غیر از مسائل تاریخی و اعتقادی موجود در خطبه که واقعاً نیازمند توضیحات مفصلی است اگر ناظر به جامعه کنونی به این خطبه نگاه کنیم، به نظر مهمترین درس این بیان امام حسین (ع) اولاً احیای فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر آن هم برای مسئولین است، ثانیاً دغدغه سازی برای علماء وخواص جامعه است، اگر در مقابل مانور اشرافی گری عده‌ای برخورد انقلابی علماء و مردم صورت بگیرد، افراد چپاولگر محلی برای جولان ندارند.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha