مروری بر کتاب «هنر در هند به خشونت و آزار حمله می‌کند»؛
نویسنده کتاب اعتقاد دارد که دموکراسی هندی همانند یک شمشیر دو لبه است و منشا تمام تهدیدات، به ظاهر خارج از محدوده دموکراسی در اصل زاده تمایلات خشونت بار خود دموکراسی هستند.
به گزارش «سدید»؛ کتاب «هنر در هند به خشونت و آزار حمله می‌کند» نوشته Malvika Maheshwari در ۳۸۶ صفحه و بهای ۱۱۹۵ روپیه توسط انتشارات Oxford University Press منتشر شده است. به باور منتقدان متعدد این کتاب قابلیت اثرگذاری بر شرایط امروز هند را دارد. مطالعه این کتاب در مدت تبلیغات انتخابات سراسری ۲۰۱۹ در هند و نیز در زمان اعلام نتایج انتخابات، (۲۳ ماه می سال ۲۰۱۹) بیش از هر زمان دیگری می‌توانست اهمیت و ارزش آن را برملا سازد.

نویسنده در مقدمه این کتاب خطاب به Niraj Jain، کسی که حمله به هنرمندان بخش هنرهای زیبای دانشگاه مهاراجرا سایانجارو گجرات، را در سال ۲۰۰۷ رهبری می‌کرد، چنین نوشته است: «ما غیراجتماعی و بزدل شده‌ایم.» نویسنده برملا می‌کند که Jain خودش را یک «حامی ستیزه جوی مذهب هندو» معرفی می‌کند در صورتی که می‌توانست در نقش «نماینده تمامی هندوها» در برخورد با کارهای هنری که از نظرشان بی احترامی به درامای هندوها (نظام گیتی) است رفتار بهتری از خود نشان دهد. اغلب ما مخالف رفتارهای این چنینی در جامعه هستیم و حمله کنندگان را به عنوان افرادی آشوبگر، انسان‌های وحشی، رهروانی بی فکر و پادو قلمداد می‌کنیم (درست همانطور که در ابعادی وسیع از مناظره‌های رسانه‌ای، وبلاگ‌ها و گزارشات به این موضوع پرداخته شد) و به سادگی افزایش و تشدید حمله‌هایی اینچنین به هنر را با افراط گرایی‌های مذهبی و اعتقادی در جنبش‌های میهن پرستانه هندوگرایی و قد علم کردن جناح‌های سیاسی متعلق به آنها را _ برای مثال حزب بی جی پی، از اوایل دهه ی ۱۹۹۰_ مرتبط می‌دانیم. مسلماً این شرایط بهترین موقعیت را برای شروع مناقشه فراهم می‌کند. بدین صورت که بعد از انتخابات اخیر، شدت و میزان لفاظی‌های تفرقه انداز _ آنها علیه ما هستند_ به میزان چشم گیری افزایش یافته است. تضاد و دوگانگی حاصل از اینگونه سوء رفتارها، به حد کمال خود رسیده است. اما کتاب خانم مهاشواری، تاملی برای تجدید نظر، درک مجدد و از همه مهمتر تجسمی دوباره فراهم می‌کند. هجمه هنر هندی به دموکراسی خشونت‌بار

این کتاب اثری است که در پی مطالعاتی هشت ساله و مصاحبه‌های گسترده با اعضای احزاب مختلف، فعالان سیاسی، هنرمندان و استادان عرصه هنر شکل گرفته و «ماهیت خشونت برخاسته از رنجش» را در راس کندوکاوش قرار می‌دهد. در همین راستا، فصول این کتاب، در موضوعاتی همچون احکام صادره، سیاستمداران و مردم مرتب شده‌اند که مناظره‌های آزادی بیان مجمع موسسان هند را که مربوط به هند بعد از استقلال می‌شوند و به دنبال توسعه ماده ۱۹ قانون اساسی (آزادی بیان) آمده‌اند، مرور و نقد می‌کنند و در پی رسیدن به اصل رفتارهای مجرمانه دیپلماسی هندی بوده و ملی گرایی هندوها را در کنار مناقشه‌های ملی بررسی می‌کنند. (آنچه که فصل چهارم این کتاب را به نوعی پیش گویی قوی تبدیل کرده است.)

نویسنده در این کتاب بطور خاص در بخشی با عنوان «تنها کمپین بسیط و تند خشونت علیه یک هنرمند» به معرفی آقای Maqbool Fida Husain می‌پردازد. اما برای خانم مهاورایی ابتداً، کنار گذاشتن مباحثه‌ها و در ثانی حمایت از ایده‌های موجود در کارهای هنری‌ای که منجر به مباحثه‌هایی اینچنینی می‌شوند در اولویت هستند. وی با نگاهی عمیق‌تر به موضوع، به این نتیجه می‌رسد که تمیز دادن و جداسازی مفاهیم «سکولار و بی دین» و «جبرهای همگانی» و یا «قربانیان» و «متخلفان» امکان پذیر نیست. (برای مثال، نویسنده در بخشی از این کتاب به سخنانی ازSri Ram Sene president, Pramod Muthalik, _ که روی نوار کاستی ضبط شده است_ اشاره می‌کند که افراد وی به تخریب نمایشگاه یک هنرمند خواهند پرداخت تا توجه عمومی را به سوی هنرمند جلب کنند و در عوض این کار دستمزد دریافت خواهند کرد.)

نویسنده همچنین سخن از تاثیر مشابه حزب بی جی پی و کنگره بر آزادی و حقوق هنرمندان طی دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ می گوید و اینکه کی و کجا از این شیوه رهایی خواهیم یافت و اضافه می‌کند که اینجا همان جایی است که حقانیت کامل نادیده گرفته شده و حتی زیر پا گذاشته می‌شود.

مباحثه‌های نویسنده بر این موضع استوار است که دموکراسی هندی همانند یک شمشیر دو لبه است و منشا تمام تهدیدات، به ظاهر خارج از محدوده دموکراسی در اصل زاده تمایلات خشونت بار خود دموکراسی هستند و به قول خودش: «فوران خشونت نشانگر انحراف در دموکراسی نیست چرا که این دموکراسی بر مبنای همین امر بنا شده و دستورالعمل‌هایی این چنین را در دستور کار دارد» و برای رهایی از تمام اینها نیازمند حرکت و نهضتی اضطراری هستیم تا بتوانیم به سوالاتی از این قبیل که به چه علت این حملات «ضد کمونیستی» بودند یا اینکه چرا حمله کنندگان «فاشیست» هستند و تحمل پذیرش دیدگاه‌های مخالف را ندارند و یا اینکه چرا دولت تضعیف شد و شکست خورد، پاسخ دهیم و ظرفیت دولت دموکراتیک در «پیدایش و پاسبانی خشونت به عنوان یک قاعده و نه به عنوان یک ناهنجاری» را بررسی و درک کنیم.»

این کتاب به ما می‌آموزد که درک روحیه دموکراتیک یک کشور بسیار سهل است و با نگاهی به رفتار آن دولت نسبت به هنرمندان، می‌توان درباره دموکراتیک بودن و نبودن آن کشور قضاوت کرد. نکته جالب روشی است که خانم مهاشورای به دقت زبان (وسیله تبادل اندیشه) را از نقطه نظر تمامیت و ماهیت بررسی کرده است تا شاید جوابی برای کسانی که بخواهند بدانند که دموکراسی هندی از کجا سرچشمه می‌گیرد، بدهد. چطور آرمان سیاسی، اگر در قانون اساسی هند به عنوان «حقوق برابر» تعریف شده به جای در ارتباط بودن با «حداکثر آزادی» برای هر فرد به جای کاستن پتانسیل مناقشه میان آزادی بیان و تحمل، به تشویق و ترغیب آن می‌پردازد. می‌توان گفت که اصل پیدایش حق «رنجش و برخورد با دیدگاه‌های مخالف» در اینجا، دروغ است. این کتاب، در فراخوانش برای زیر سوال بردن دوگانگی و دو وجهی گری، در التزامش به شفافیت موضوعی و در تحقیق وزین و تمام و کمالش، هنر را بسان آینه‌ای رو در روی مخاطبانش می‌گیرد. هنری که بازتاب‌هایی از خود انسان‌ها در آن نمایان است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha