گروه رسانه و فضای مجازی «سدید»؛ راضیه کریمیمنش: ضعف تبلیغات و اطلاعرسانی با هدف ارائه فعالیتها و عملکرد صورت گرفته در دستگاهها و نهادهای نظام توسط مسئولین، یکی از مشکلات مزمن و اساسی به شمار میآید. در نتیجه لازم است در گام دوم انقلاب اسلامی، به آن توجه ویژهای شود. ضمن اینکه برای تذکّرِ این نارسایی در بیانیه گام دوم، ذیل عنوان پنجم از افتخارات جمهوری اسلامی، که مربوط به عدالت است، از عبارت «تبلیغات نارسای مسئولین» [۱]استفاده شده است. اما در مقابل، از تبلیغات دشمن هم با دو ویژگیِ: «مروّج فساد و بیبندوباری» [۲]و «پُر حجم» [۳]یاد شده است. این نشان میدهد رسانههای دشمن با وجود عدمِ محتوای درست و ترویج کننده فساد، حجم زیادی از فعالیتهای رسانهای را بهخود اختصاص داده است. متأسفانه در دستگاههای حاکمیتی، توجّه درخور و شایستهای به حوزه مدیریت افکار عمومی و استفاده از تبلیغات نمیشود.
در این جستار کوتاه، به فضای رسانهایِ یکی از پرارتباطترین نهادها، به جهت ماموریتِ مورد توجه حداکثریِ دستگاه رسانهای و تبلیغاتی دشمن، یعنی دستگاه قضا میپردازیم:
طبیعت قهریه قوه قضائیه
بخشی از انتقاداتی که به قوه قضائیه و عملکرد آن میشود، امری عادی است؛ چرا که دستگاه قضا، دارای طبیعت قهریه است؛ لذا شامل احکام و مجازاتی است که بالطبع برای مبارزه با انواع فسادهای موجود در جامعه، چارهای برای وضع و اجرای احکام و قوانینِ بازدارنده نیست. در برخی از موارد با توجه به اینکه سعی شده است قوانین قضائی، منطبق با قواعد و ضوابط شرع مقدس اسلام باشد؛ میبینیم هنگام اجرای چنین قوانینی، دشمنان و عدهای از مغرضین داخلی با علم به جهل افکار عمومی نسبت به فلسفه وضع احکام، زبان به اعتراض گشوده و سبب تخریب و ایجاد شبهه در صدور احکام صادره میشوند. هرچند پرداختن به اقناع این طیف از بداندیشان اتلاف منبع است، اما باید طوری عمل کرد و اطلاعرسانی نمود که تا جای ممکن، امکان این غرضورزیها و تخریبها از آنها گرفته شود. زیرا بیشتر مردم، که با عنوان افکار عمومی از آنها یاد میشود، خواه ناخواه متأثر از رسانه و جریان تبلیغاتی هستند که در این میان وزن تریبونها و بوقهای تبلیغاتی گروههای مغرضِ یاد شده سنگینتر و اثرشان بیشتر است. گروههایی که بدون اشراف بر ابعاد مختلف موضوع و دست کم گذراندن دو سه واحد احکام حدود و قضاء، تنها برای ایجاد ذهنیت منفی، ناامیدی از نظام و براندازی آن، دست به چنین اقداماتی میزنند (که البته ناشی از طبیعت و فلسفه ایجادی شان است). درنتیجه اگر این قسم از رسانهها موجب ایجاد شبهه در بین مردم شده و بتوانند تأثیر خود را در افکارعمومی بگذارند، آن وقت باید به حال رسانههای عمومی، دستگاههای متولّی و بسترهای مجازی نهادهای انقلابی و قضائی، چاره اندیشی کرد تا با تمام توانِ رسانهای خود، به میدان بیایند. چراکه امنیتبخشی و برخورد با برهم زنندههای امنیت، خط قرمز نظام است و بر سر آن، با کسی سازش و مسامحه ندارد. اما نکته مهم اینجاست که با عدم طراحی رسانهای یا اهتمام و التفات به پیوستهای رسانهایِ احکام، نمیتوان با ایدههای ناقص و غیر جامع و سبک گرفتن امر، به جنگ رسانهای با دشمنان بدخواه رفت.
وظیفه رسانه، اقناع مخاطب
هدف اصلی از تولید برنامههای رسانهای، ایجاد ذهنیّت و یا تغییر آن است. در انقلاب اسلامی هم، رسانه نقش بسیار مهمی دارد؛ اینطور نیست که نفی کننده مطلق رسانه باشد، بلکه بر این عقیده است که، باید از آن در جهت ترویج آرمانهای انقلاب اسلامی استفاده درست، بجا و حداکثری نمود. با این حال، برخی در اوایل انقلاب گمان میکردند که سیاستِ جمهوری اسلامی، مقابله با ابزارهای مدرن و ظواهر آن، مانند سینما، رادیو و تلویزیون است و انقلاب اسلامی آنها را تعطیل میکند. اما بر خلاف نظراتِ این عدّه، سیاستهای کلی انقلاب اسلامی، استفاده حداکثری از ابزارهای موجود، برای ارائه درست شعارهای انقلاب و مقابله با افکار انحرافی، دشمنیها و نشان دادن اهدافِ تخریبیِ آنها است. سخن گفتن از سرفصلها و ویژگیهای رسانه، به فرصت دیگری نیاز دارد. اما در مجموع، در نظام اسلامی، اطلاعرسانی بهعنوان وظیفه و کارکرد اصلی رسانه است؛ لذا انتظار میرود فضایی جهت پاسخگوییِ مسئولان به مردم، رفع شبهات به وجود آمده بهوسیله دشمن و حتی تقابل و مبارزه و به چالش کشاندن رویکردهای رسانهایِ آنها هم باشد؛ بنابراین نباید از تأثیر رسانه بر افکار غافل شد و لازم است تا نهایت بهره از آن برده شود. خاصّه آنکه جنگ رسانهای کنونی، جنگی نابرابر و سنگین است و دشمن در پی شکست در جنگ نظامی، این جبهه را محل خوبی برای زورآزمائی و ضربه زدن به آرمانهای انقلاب دانسته و با شناخت نقاط ضربهپذیرِ ما در عرصه قضائی، نیروهای فراوان و متنوعی را برای این منظور گردهم آورده و آرایش سهمگینی مقابلمان چیده است.
برخی از نقدهای رسانهای
یکی از شگردهای دشمنان و مهرههای داخلی و خارجی آن، ایجاد شبهه در عملکرد قضایی و اتهامزنی برای بوجود آوردنِ مانع، در روند رسیدگی به مفاسد است. از همینرو، شبههپراکنی برای حمایت از مفسد و ایجاد جوِّ روانی جهت گمراه سازی مردم، نهایتاً به منظور تقابل با نظام است. بخشی از بسترهای تسهیلکننده این شبهات را باید در عملکرد قوه قضائیه دید که از ضعفهایی برخوردار است. بهطور مختصر به برخی از آنها اشاره میشود:
- عدم شفافسازی و پرهیز از بیان علت صدور برخی از احکام قضائی؛ این موضوع مفروض است که حتماً قبل از شبههپراکنی است تا سوءاستفاده از حکم به حداقل برسد.
- علنی برگزار نشدن برخی از جلساتی که دارای وجه امنیتی نیست و موجب افشاء اسرار نمیشود؛ در اینجا منظور آن بخش از رسیدگیهایی است که دارای وجه عمومی است! همچنین چه اشکال دارد که توان استدلال قضات به سمع و بصر عموم برسد؟
- عدم معرفی عناصر آلوده و خائن درون قوّه و همچنین عدم معرفی افراد پاکدامن در آن؛ که موجب امیدبخشی در بین مردم، نسبت به روند رسیدگیها خواهد شد.
- عدم استفاده درست و صحیح از ابزارهای رسانهایِ در اختیار؛ مهمترین ضعف قوّه در عرصه رسانه را میتوان نداشتن پیوست رسانه و عدم طراحی آن دانست؛ ضعفی که عمدتاً ناشی از فهم اشتباه از کارکرد رسانه، ضعف سواد و عدم فهمِ ضرورت و اهمیت موضوع است.
- نبودِ شبکه پاسخگویی به شبهات مطروحه خارجی
- انفعالی عمل کردن در فضای رسانهای، که موجب ظلم به دستگاه قضایی شده است
- عدم ارتقاء و بهبود کیفیت اطلاعرسانی در مبارزه با فساد، آنطور که در بلند مدت، ارزش خبریِ این اقدامها در زندگی توده مردم قابل مشاهده نیست و میتواند صرفاً به تصویرسازیهای سیاه از جامعه و حاکمان و کارگزاران منتهی گردد.
- استفاده از ابزار رسانه، برای ایجاد تحوّل در قوه قضائیه
یکی از لوازمِ ایجاد تحوّل در دستگاه قضایی، استفاده از ابزارهای رسانهای است که در بیانات آیتالله خامنهای هم، ضمن دیدار با مسئولین دستگاه قضائی، به آن اشاره شده بود: «یک نکتهی دیگری [.]در مورد تحوّل [.]، فعّالیّت رسانهای و هنری در باب کار قضائی و تحرّکات قضائی است. ببینید، دشمنانِ حرکت عمومی نظام جمهوری اسلامی، از همهی راههای ممکن برای دشمنی استفاده میکنند و به هر نقطهای از نقاط نظام جمهوری اسلامی که بتوانند، از همین طرقِ مختلف، ضربه میزنند که از جملهی [آنها]مسائل قضائی است. [.]، متأسّفانه در داخل هم حتّی با غفلت بعضی از مسئولینِ مربوط به این مسائل، کارهایی میکنند، فیلمهایی میسازند که اساس و مبانی قضائی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و متأسّفانه این فیلمها در بازبینیهای این نشستهای عمومی هنری و مانند اینها، مورد توجّه قرار نمیگیرد و اینها اکران هم میشود، روی پرده هم میآید و پخش هم میشود؛ این خیلی چیز بدی است. قوّهی قضائیّه باید به این مسئله توجّه کند، صرفاً کار تبلیغاتی و رسانهای این نیست که شما بیایید آمار بدهید؛ خب بله، سخنگوی محترم قوّهی قضائیّه میآید توضیحاتی میدهد، آماری میدهد، خیلی هم خوب است، اینها لازم هم هست، امّا کافی نیست. [.]برای اینکه ذهن مردم به معنای واقعی کلمه متوجّه به این قضایا بشود، کار هنری لازم است، کار رسانهای به معنای هنری لازم است؛ این را جزو کارهای اساسی باید به حساب آورد.» (آیتالله خامنهای ۷/۴/۱۳۹۹) در این بیانات ضمن تشریح اهمیت و ضرورت اهتمام به فعالیتهای هنری و رسانهای و اکتفا نکردن به ارائه خام آمار و ارقام، راهکارهایی هم ترسیم شده است که اهم آن از قرار زیر است:
- استفاده از ابزارِ هنر و رسانه در جهت عرضه صحیح و نشان دادنِ مبانی نظام قضائی اسلامی
- حضور در رسانه، فقط اختصاص به حضور سخنگو، آن هم صرف بیان آمار و ارقام نیست
- در تولید آثار هنری که مجوزِ نمایش هم میگیرد، نیاز است تا قوه قضائیه با تدوین منشور و دستورالعملی، در کیفیت ارائه و عرضه ارکان قوه قضا ورود پیدا کرده و همواره بهعنوان ناظری حاضر، خروجی تولیدات رسانهایِ نمایشی را رصد کرده و اشکالات آن را برای بالابردن سطح فهم مخاطبین رفع نماید.
- تحت تأثیر قرار نگرفتن و کوتاه نیامدن مسئولین قضایی، از رأی صادره خود، باتوجه به حجم تبلیغات تحریک آمیز رسانهای دشمنان، علیه نظام و برخورد شجاعانه و مسئولانه با آن
در پایان، لازم است بدانیم، اخبار و اطلاعات قوه قضائیه، به صورت عمده خلاصه شده است در گزارش هفتگیِ سخنگوی قوه قضائیه، گزارشی از جلسات هفتگیِ دوشنبههای مسئولین قضایی کشور، برخی دیدارهای استانی (که فعلا کرونا آن را تعطیل کرده) و بازدیدهای گاه و بیگاه. همچنین، قوه قضائیه تنها دارای یک سایت رسمی در فضای مجازی است که آن هم اختصاص به نشر اخبار دارد؛ بنابراین لازم است با توجه به بیانات آیتالله خامنهای در مورد ورود و حضورِ مقتدرانه، مخلصانه و آگاهیدهنده قوه قضائیه در فضای رسانهای، طرحی جامع تدوین شود و حوزه روابط عمومی قوه، بسیار فعال و آگاه وارد شود. ضمناً از سوی مجریان و در اختیاردارندگان بودجه و تخصیص آن و دیگر تصمیمگیرندههای مرجع در رسانه، و نیز مسئولانِ ذیربط قضائی، تمهیدات لازم اندیشیده شود، تا حوزه مدیریت رسانه و تصویر قضائی کشور، جان دوبارهای گرفته و از نگاههای سنتی و غیر معاصر اجتناب شود.
**تصویر نمایه خبر مربوط به سرویس عکس خبرگزاری ایسنا است
[۱]. بیانیه گام دوم
[۲]. همان
[۳]. همان
/انتهای پیام/