تاریخچه فعالیت کلیساهای خانگی در ایران
مبشران مسیحی از دیرباز در قالبهای متنوعی اقدام به تبیلغ در این سرزمین میکردند، اما از دو دهه قبل در شکل جدیدی با عنوان «کلیساهای خانگی» به صورت جدی شروع به فعالیت کردند و به عنوان یک راهبرد در تبلیغ مسیحیت مورد توجه جدی قرار گرفت. پیش از این زمان کلیساهای خانگی در مقیاسی کوچکتر وجود داشت، اما هدفگذاری اصلی مسیونرها در فضای قالبهای تبلیغ کلیساهای خانگی نبوده است. رفتهرفته به صورت جدیتر این بحث را مطرح کردند، آنها به درب خانهها میرفتند و از میان جوانان از طریق رفاقت نیرو جذب میکردند و سپس آنها را به محافل خصوصی یا کلیساهای خانگی میکشاندند. با کمال تأسف این پدیده در حال رشد است و به گفته منابع آگاه بیشترین آمار در خصوص کلیساهای خانگی مربوط به شهرهای تهران، کرج و رشت است. طبق گزارشات مردمی اخیراً در برخی از شهرهای مذهبی از جمله قم و مشهد نیز تعدادی کلیسای خانگی دیده شده است. با توجه به این موضوع که در ایران اسلامی مسیحیان دارای کلیسا هستند این اقدام را میتوان نوعی برنامهریزی جهت ایجاد انحراف و اختلاف در میان ادیان دانست.
منبع مالی مسیحیت تبشیری
مسیحیت تبشیری جریانی سازماندهی شده، فرقهای و تشکیلاتی است که اهداف کاملاً مشخصی دارد و ارتباط این جریان با صهیونیستها ارتباطی بیپرده است. مؤید این سخن هزینههای سرسامآوری است که سازمانهای مسیحی صهیونیستی بابت این جریان پرداخت میکنند که یکی از این موارد ایجاد کلیساهای خانگی است. این محلها از سوی سازمانهای کلیسایی وابسته به غرب و صهیونیستها با مبالغ گزافی به اجاره در آورده میشوند تا توسط مالک، امور شناسایی و جذب جوانان در آنها صورت بگیرد. حتی پاپ «بندیکت شانزدهم»، در دیدار با نمایندگان کلیسای کاتولیک ایران مستقر در لندن تشکیل کلیساهای خانگی را یکی از کمهزینهترین راهها برای تبلیغ مسیحیت در ایران ارزیابی کرده است. در کلیساهای خانگی به طور گستردهای فعالیت سیاسی میشود و مبارزه با اسلام و تبلیغات منفی علیه این دین بزرگ آسمانی یک راهبرد اساسی برای اعضای آن است که از طرف نظام سلطه به سردمداری ایالت متحده آمریکا به آنها دیکته شده است. لازم به ذکر است که مسیحیت تبشیری از این پدیده علاوه بر جذب و آموزش، برای کسب درآمد نیز فعالیت میکند.
جامعه هدف جریان افراطی تبشیری
اغلب افراد جذب شده کلیساهای خانگی افراد ناراضی، منزوی و ضداخلاق فردی و اجتماعی هستند و کمتر بین آنها اهل تأمل و مطالعه یافت میشود. به طور کلی عناصر و سازمانهای تبشیری بر روی گروههای ذیل سرمایهگذاری میکنند:
گفتنی است که بیشترین تمرکز جریان مسیحیت تبشیری روی گروه سنی جوان - بویژه آنان که در فضای مجازی از سواد کمتری برخوردارند و از نظر فرهنگی نیز پختگی و عمق علمی کمتری دارند- است.
شیوههای جذب مخاطب
گروندگان به مسیحیت تبشیری به چند شیوه جذب کلیساهای خانگی میشوند:
آسیبها و تهدیدات کلیسای خانگی
کلیسای خانگی پروژهای برای اسلامستیزی: مهمترین دلیل تشکیل و رونق این جلسات زیرزمینی تخطئه پیروان سایر ادیان علیالخصوص مسلمانان است. اغوای جوانان که زاییده این مهم است دستاوردی است که کلیسای خانگی برای برخی از اقشار بویژه جوانان به دنبال دارد. مبارزه با اسلام و تبلیغات منفی علیه این دین بزرگ آسمانی، سالهاست به یک راهبرد در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی تبدیل شده است. چرا که آنها به خوبی دریافتهاند که افزایش ضریب نفوذ اسلام در جوامع مختلف موجب کاهش امکان استعمارگری آنها میشود. به رغم چهره مخدوشی که دستگاههای تبلیغاتی غرب از اسلام و مسلمانان ترسیم میکنند، امروزه دین اسلام، مورد استقبال بسیاری از غربیها قرار گرفته است. این مسئله، طراحان پروژه اسلامستیزی را در غرب، نگران ساخته است. چرا که آنها علیرغم استفاده از روشهای مخرّب و نفوذ رسانههای خود، نتوانستهاند مانع گسترش اسلام در غرب شوند؛ بنابراین تصمیم گرفتند با پروژه ترویج مسیحیت آن هم از نوعی که ساخته و پرداخته خود آنان است، مانع ترویج اسلام و همچنین توسعه نفوذ خود شوند. آنها در این راه از هیچ اقدامی دریغ نکردند. نگاهی به شیوه ترویج این نوع مسلک در قالب کلیساهای خانگی با بهرهگیری از موسیقی، رقص و آواز و به کارگیری افراد خوش چهره و خوش صدا و در مقابل آن خشن نشان دادن دین اسلام، همه نشان دهنده برنامهریزی دقیق برای استفاده از این حربه دینی است.
کلیساهای خانگی ابزاری برای تضعیف نظام: روند فعالیت مبشران مسیحی، از دیرباز تا امروز ادامه داشته و تنها اشکال ظاهری و تکنیکال آن دستخوش تغییرات زیاد شده است، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با همراهی جریانهای صهیونیستی در جهت ضربه زدن به انقلاب متحول شده و به ویژه در چند سال اخیر که فعالیت خود را شدت بخشیده، رویکردی متفاوت از گذشته یافته و روندی کاملاً سیاسی و امنیتی به خود گرفته است. کلیساهای خانگی با وابستگی به خارج از کشور و هدایت مستقیم از سوی جریان پروتستانتیزم بینالملل، سیاستهای تبلیغ و تبشیر را پیگیری میکنند که از معضلات جدی حال و آینده کشور خواهد بود. تمام فرقههای مورد قبول و مطرود پروتستان، چون شاهدان یهوه، مورمونها، مونیسم و... در یک اردوگاه مشترک تجمع داشته و اتحاد عمل و نظر دارند و هدف همه آنها با هدایت سرویسهای جاسوسی غربی، ضرورت مسیحیت جهانی و لزوم تبلیغ و تبشیر مسیحیت به ویژه در مناطق اسلامی است. برای شناخت دقیق این گروهها باید به هشدار یک کارشناس حوزه فرق و ادیان توجه کرد که میگوید: «این گروهها به خارج از کشور متصل هستند و از آنها دستور میگیرند و تأمین مالی میشوند. آنها میتوانند مشکلات امنیتی زیادی برای کشور ایجاد کنند. این گروهها تا حد زیادی مورد حمایت رسانه و سیاسیون غرب هستند. هدف اصلی آنها برای جذب مخاطب، بچه مسلمانها هستند، اما دخترها و پسران فراری بیشتر در معرض خطر پیوستن به این گروهها قرار میگیرند. هدف آنها این است که جمهوری مسیحی را به جای جمهوری اسلامی در دستور کار قرار دهند، در پایاننامههای خود به یکدیگر مینویسند: «به امید آنکه جمهوری مسیحیت جایگزین جمهوری اسلامی شود» آنها حتی خلیج فارس را خلیج مسیحیت میدانند. در کل سیاسی حرکت میکنند». مخالفان جمهوری اسلامی ایران جهت جبران خسارتهای مادی و معنوی شان در قبال برقراری حکومت اسلامی بهترین راه را در زمینه عقیدتی حرکت در مسیر مسیحیت انحرافی مییابند. شواهد بسیار زیادی از گرویدن سلطنتطلبان، گروههای رادیکال دانشجویی، اعضای سازمانهای برانداز مسلح و ... در این زمینه موجود است. با تهدیدات رواج مسیحیت جدید در ایران در پی فعالیت و گسترش مسیحیت صهیونیستی، تهدیدهای متعددی متوجه فضای کشور میشود که عبارتند از: برقراری ارتباطات تلفنی و اینترنتی سریع با خارج از کشور که موجبات جذب افراد به سازمانهای جاسوسی غرب را با انگیزه مذهبی فراهم میآورد. شیوع یافتن تفکر شیطانی تقدس اسرائیل و آنچه مرتبط با آن است. افزایش مسافرتهای قانونی و غیرقانونی اتباع جمهوری اسلامی ایران به محافل مشکوک، در کشورهای بیگانه. اعترافات برخی از دستگیرشدگان کلیساهای خانگی تبشیری موید این ادعاست که این اماکن که نام کلیسا را بر خود نهادهاند نه تنها مکانی برای عبادت نیستند، بلکه به مکانی برای ترویج موضوعات غیراخلاقی و اعمال خلاف عرف و مذهب و مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تبدیل شدهاند.
در نهایت میتوان گفت که شاید با شنیدن نام کلیسای خانگی این سوال در ذهن بسیاری پیش بیاید که چه طور یک کلیسا میتواند یک خطر برای دینستیزی و حذف این عنصر الهی از زندگی مردم باشد. مگر دین مسیحیت جزو ادیان رسمی جمهوری اسلامی ایران نیست و در قانون اساسی به آن اشاره نشده است؟ شاید بتوان این سوالها را با این سوال پاسخ داد که چرا با توجه به وجود صدها کلیسای فعال در سطح کشور و اجازه برگزاری آزادانه مراسمات مذهبی، کلیساهای خانگی که جنبه مخفی دارند، در حال شکلگیری است؟ آن چیز که برخی از مروجان کلیساهای خانگی به آن اعتراف دارند، این است که این اماکن -که نام کلیسا را بر خود نهادهاند- نه تنها مکانی برای عبادت نیست بلکه به مکانی برای ترویج عقاید ضد دینی به ویژه اسلامی و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. به گفته این افراد، مسئولان این کلیساها به هیچ وجه دین مسیح را تبلیغ نمیکنند و فقط قصدشان کاهش تعداد جوانان مسلمان و دینگریز کردن آنها است و تحت هیچ شرایط برایشان مهم نیست که چقدر به مسیح ایمان دارند. بنابراین این اماکن به محلهایی برای ترویج موضوعات غیراخلاقی و اعمال خلاف عرف و مذهب تبدیل شده است؛ لذا برماست که ضمن حفظ هوشیاری در خصوص فعالیت این جریانها، با بررسی و تلاش جهت رفع خلاءها و عوامل زمینهساز گرایش افراد به این گروههای تبشیری، مانع از فریب افراد و به دام افتادن آنها شویم. نکته دیگر اینکه همانگونه که مقام معظم رهبری نیز اشاره فرمودند: اقدامات ما نباید تنها جنبه دفاعی داشته باشد بلکه ما نیز باید با اشاعه صحیح فرهنگ و آموزههای ناب اسلام محمدی (ص) در داخل و خارج از کشور، از طریق آگاهیبخشی به این جریانها ضربه وارد کنیم. در این راستا بهرهگیری از ظرفیتهای اماکن متبرکه و هیئتهای مذهبی، تولید فیلم، کلیپ و مستند، برگزاری نمایشگاههای پوستری، ایجاد موج رسانهای در فضای مجازی، تقویت موسسات فعال در حوزه فرق و ادیان و استفاده از تجربیات مستبصرین اهمیت قابل توجهی دارند.