رجبی دوانی در برشمردن مهمترین مذاکرات انجام گرفته توسط پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) ابتدا به تشریح مذاکره پرداخت و گفت: مذاکره در موقعیت دارا بودن حکومت معنا و مفهوم پیدا می کند لذا اگر می خواهیم مذاکرات با دشمن را در زمان پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی قرار دهیم باید دوران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام حسن مجتبی(علیه السلام) را ارزیابی کنیم چون سایر ائمه(علیهم اسلام) در جایگاه قدرت و رهبری جامعه و نظام نبوده اند.

مذاکره سیاسی، یکی از روش های دیپلماسی است که در دوران معاصر رونق فراوان یافته است. مصالح و مفاسد، ضرورت ها، اهداف، طرف مذاکره، بازخوردهای بین المللی، و... موجب شده است تا در مورد مذاکرة جامعه اسلامی با دشمنان، اختلاف نظراتی به وجود بیاید. این اختلاف نظرها غالباً در مورد مذاکره با آمریکاست. «سدید» در گفتگویی با دکتر محمدحسین رجبی دوانی به بررسی مذاکره در تاریخ اسلام پرداخته است که در ادامه می خوانید :

رجبی دوانی در برشمردن مهمترین مذاکرات انجام گرفته توسط پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) ابتدا به تشریح مذاکره پرداخت و گفت: مذاکره در موقعیت دارا بودن حکومت معنا و مفهوم پیدا می کند لذا اگر می خواهیم مذاکرات با دشمن را در زمان پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی قرار دهیم باید دوران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام حسن مجتبی(علیه السلام) را ارزیابی کنیم چون سایر ائمه(علیهم اسلام) در جایگاه قدرت و رهبری جامعه و نظام نبوده اند.

اجبار ولی به مذاکره جبهه حق  را تضعیف و تحقیر می کند/ما در شرایط جنگ احزاب هستیم

مذاکرات پیامبر با یهودیان و مشرکان

وی ادامه داد: در زمان پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) مذاکراتی با سه قبیله یهودی ساکن در مدینه و خیبر و مذاکراتی با بعضی مشرکانی که با اسلام سر جنگ نداشتند، مذاکره با دشمن اصلی اسلام که مشرکان قریش بودند که منجر به صلح حدیبیه شد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه امیرالمؤمنین(علیه السلام) با دشمن خارجی طرف نبود بلکه دشمنیها بر ضد حاکمیت حق آن حضرت، از داخل دارالاسلام صورت گرفت توضیح داد: اولین فتنه و جنگ را گروهی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جمل پیش آوردند. هم خود حضرت و هم به فرموده ایشان فرماندار بصره پیش از وقوع جنگ با دشمن وارد مذاکره شدند که نتیجه ای در بر نداشت.

وی ادامه داد: امیرالمؤمنین(علیه السلام)بعد از فرو نشاندن فتنه جمل با سرکشی و طغیان معاویه( لعنه الله) فرمانروای معزول و یاغی شام مواجه شد که حضرت علی(علیه السلام) برای جلوگیری از وقوع جنگ مذاکراتی مکتوب یعنی در قالب نامه هایی برای معاویه انجام داد و معاویه هم پاسخ منفی داد و منجر به جنگ صفین شد.

عدم تبعیت از ولی باعث تحمیل حکمیت

عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: در جنگ صفین علیرغم موقعیت کاملاً برتر و پیروزی قطعی و نهایی جبهه حق، با حیله شامیان و خیانت برخی از خودی ها در لشکر علی(علیه السلام) جنگ متوقف شد و مذاکراتی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از سوی خائنین داخلی تحمیل شد که نتیجه آن حکمیت و ضربه خوردن به جبهه حق بود.

وی گفت: بعد از آن امام علی(علیه السلام) با شورش خوارج مواجه شد که خواهان براندازی حکومت ایشان بودند. در این موقعیت هم حضرت علی(علیه السلام) به مذاکره می پردازد، ابتدا ابن عباس را برای مذاکره می فرستد و سپس خود ایشان برای مذاکره با خوارج می رود.

این استاد دانشگاه افزود: اگرچه حضرت علی(علیه السلام) موفق می شود عبدالله بن کواء یشکری،رهبر معنوی خوارج را به همراه تعدادی از خوارج از سرکشی باز داشته و به کوفه بازگرداند اما بقیه خوارج در نهروان مقابل حضرت ایستاده و موضع گرفتند.

وی ادامه داد: در صفین گرچه امیرالمؤمنین(علیه السلام) کاملا از نظر نظامی برتری داشتند و می توانست آنها را در اندک زمانی قلع و قمع نماید اما چون درصدد هدایت آنها بود و می خواست مانع خونریزی گردد وقتی دو سپاه به هم رسیدند سران آنها را با صدای بلند مورد خطاب قرار می دهد و از علل نافرمانی آنها سوال می کند ،آنها ایراداتی به مواضع حضرت علی (علیه السلام) می گیرند و حضرت جواب آنها را می دهد و این احتجاج حضرت با سران خوارج باعث شد که دو سوم خوارج از مقابله با علی (علیه السلام) سرباز زده و به ایشان پیوستند .

شمشیر تنها حائل بین امام حسن(علیه السلام) و معاویه( لعنه الله)

رجبی دوانی در مورد شکل گیری صلح امام مجتبی(علیه السلام)توضیح داد : وقتی که امام حسن(علیه السلام) بعد از شهادت پدر گرامی خویش به حکومت رسید از سوی معاویه (لعنه الله) مورد هجمه قرار گرفت . حضرت در آغاز هیچ شأنی برای معاویه قائل نبود و تنها به مقابله نظامی با او می اندیشید. اما خیانت برخی سرشناسان کوفه و فرماندهان نظامی و در پی آنها مردمی که از آنها اطاعت می کردند امام را وادار به مذاکراتی کردند که معروف به صلح امام حسن مجتبی(علیه السلام) شد. البته امام تبیین نمودند که اگر با معاویه صلح کنید بدبختی دنیا و آخرت برای شما مهیا می شود اما این سخنان بی اثر بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه در مورد مذاکرات زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تا پیش از صلح حدیبیه توضیح داد: مذاکره با یهودیان و برخی قبایل مشرک، در اصطلاح امروزی مذاکرات برد برد بود به این معنی که منافع دو طرف حفظ شود.

نرمش قهرمانانه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیبیه

وی درباره دادن امتیاز به قبایل مشرکی که با اسلام سرجنگ نداشتند توضیح داد: پیامبر، چون دشمنان قدرتمند دیگری مانند قریش و یهودیان را داشت که قصد از بین بردن اسلام را داشتند، صلاح در این دید که از موضع محو شرک عقب نشینی کند و مانع آن شود که این قبایل به دشمن اصلی پیامبر یعنی قریش بپیوندند.

این کارشناس تاریخ اسلام مذاکرات حدیبیه را این چنین تشریح کرد: در صلح حدیبیه امتیازاتی توسط پیامبر به دشمن داده شد مثل باز شدن راه جنوب به شمال برای  قریش که از جنگ بدر تا آن موقع بسته شده بود و امتیازدیگر این بود که مسلمانان آن سال به زیارت خانه خدا نروند و به مدینه بازگردند و از سال بعد برای عمره به مکه بیایند.

وی ادامه داد: امتیاز دیگر این بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متعهد شد پس از انعقاد این پیمان هرگاه یکی از فرزندان قریش، بی اجازه اولیای خود، به سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پناهنده شود، او را به قریش بازگرداند؛ اما قریش چنین تعهدی را متقابلاً به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی دهد.

این استاد دانشگاه گفت: از مواردی که در صلح حدیبیه ذکر شد این بود که: قریش و مسلمانان متعهد شدند که مدت ده سال جنگ و تجاوز را بر ضد یکدیگر ترک کنند، تا امنیت اجتماعی و صلح عمومی در نقاط عربستان مستقر گردد.

صلح حدیبیه آغازی برای تبلیغ اسلام در کشورهای دیگر

وی درباره این بند از مذاکره گفت: این بند از معاهده بیشتر به نفع مؤمنان تمام شد چون 6 سال بود که مشرکان علیه مسلمانان توطئه کرده و قبایل دیگر را علیه مسلمانان تحریک می کردند . بعد از انعقاد این پیمان است که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دعوت خود را جهانی می کند و کشورهای بزرگی چون ایران و روم و مصر و حبشه را به دین اسلام دعوت می کند .

رجبی دوانی اظهار داشت: وقتی که در صفین مذاکره با آن شرایط به علی(علیه السلام) تحمیل شد جبهه حق ضربه شدیدی خورد و جبهه باطل که در آستانه نابودی کامل بود جان مضاعفی گرفته و نه تنها به حیات خود ادامه داد بلکه در ادامه به مواضع امیرالمؤمنین(علیه السلام) حمله هم می کند.

این استاد دانشگاه درباره رفتار امام حسن(علیه السلام) با معاویه گفت: ایشان به مبارزه با معاویه و از بین بردن جبهه باطل اعتقاد داشتند و این جمله که بین ما و معاویه جز شمشیر نباید حاکم باشد به خوبی روشنگر تفکر ضد باطلشان است.

وی ادامه داد: وقتی امام حسن(علیه السلام) با خیانت فرماندهان و یارانش روبرو شد فرمودند : معاویه ما را به چیزی دعوت می کند که نه خیر دنیا در آن است و نه خیر آخرت. اگر مرگ با عزت و رضای خدا را می طلبید پیشنهاد صلح او را زیر پا بگذارید و با او وارد جنگ شوید چرا که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : خلافت بر بنی امیه حرام است. اما اگر دنیا و ماندن در آن را ترجیح می دهید، پیشنهاد او را قبول کنید که از جای جای لشکر فریاد برآمد که دنیا ،دنیا و باقی ماندن در دنیا .

اجبار ولی به مذاکره مساوی تضعیف و تحقیر جبهه حق

کارشناس تارخ اسلام تأکید کرد: از مباحث فوق نتیجه می گیریم که هرگاه مردم و مسئولین ولی و رهبر را مجبور به مذاکره کنند این مذاکرات جبهه حق را خوار و ضعیف کرده و جبهه کفر را امیدوار و قوی می کند.

وی درباره عکس العمل پیامبر در قبال پیمان شکنی طرفهای مذاکره با ایشان گفت: یهودیان بنی قینقاع،بنی نظیرو بنی قریظه جداگانه با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که تازه حکومت اسلامی را تشکیل داده بود پیمان همزیستی امضاء کرده و تعهداتی داده بودند،اما وقتی هر کدام از آنها پیمان خود رانقض کرد،پیامبر هم آن پیمان را ملغی اعلام کرده و از آن خارج می شد.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: در صلح حدیبیه هم وقتی قریش این پیمان را با حمله به متحد اسلام یعنی قبیله خزاعه نقض کرد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)  هم پیمان را کأن لم یکن اعلام کرده و سپاهی فراهم نمود و برای فتح مکه اقدام کرد. اگرچه ابوسفیان نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عذرخواهی کرده و خواهان باقی ماندن پیمان بود ولی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نپذیرفت و به فتح مکه همت گماشت.

وی درباره رفتار امیرالمؤمنین(علیه السلام) در قبال پیمان شکنی طرفهای مذاکره نیز گفت: در زمان علی(علیه السلام) در جنگ صفین هم وقتی حکم تحمیلی به آن حضرت یعنی ابوموسی اشعری و هم حکم معاویه(لعنه الله) یعنی عمربن عاص(لعنه الله) خیانت کردند ،چون علی(علیه السلام) در متن مذاکره عنوان کردند حکمیت باید بر اساس قرآن خدا و سنت پیامبرش انجام بگیرد و چون تصمیم حکمها نه بر طبق قرآن بود و نه سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین(علیه السلام) نتیجه حکمیت را نپذیرفتند .

ما در شرایط جنگ احزاب هستیم

رجبی دوانی وضعیت کنونی کشور را در تاریخ اسلام بررسی کرده و گفت: اگر دشمنیهای آمریکا و اسرائیل و ارتجاع کشورهای عرب و حاشیه خلیج فارس را که اذناب آمریکا هستند را در نظر بگیریم با دوران رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قابل مقایسه است.

وی افزود : اسلام دو دشمن بزرگ داشت یکی قریش و دیگری یهودیهای خیبر و قبایلی که به تحریک قریش علیه اسلام موضع می گرفتند که می توان آمریکای جنایتکار امروز را با قریش مقایسه کرد،صهیونیستها را که توطئه های زیادی را علیه ما طراحی می کنند با یهودیان خیبر و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اعراب مرتجع را با قبایل مشرکی که با تحریک قریش بر علیه اسلام اقدام می کردند مقایسه کرد.

کارشناس تارخ اسلام عنوان کرد : چندی پیش رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) اعلام کردند که ما در موقعیت جنگ احزاب هستیم. لذا اگر دولت و ارکان حاکمیت پا به پای رهبری و به تبعیت از آن رهبر فرزانه حرکت کنند همان طوری که اکثریت مردم تا کنون عمل کرده اند این توطئه ها نقش بر آب می شود و پیروزی از آن نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود ولی متأسفانه ما در چند سال اخیر با دولتی روبرو هستیم که به شدت مرعوب دشمن و خواهان مذاکره با او و امتیاز دادن گسترده به اوست تا به گمان خویش جنگ را از کشور دور کند.

برخورد پیامبر از موضع قدرت در مذاکرات با دشمن

وی ادامه داد: در صورتی که اگر به سیره پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاه بیندازیم،حتی در موقعیتهایی که دولت اسلام از نظر عده و عده و اقتدار نسبت به دشمن در ضعف بسیار هم بود هرگز یک چنین ذلتی را مقابل دشمن مشاهده نمی کنیم و اسلام از نقطه قوت با دشمن برخورد می کرد.

این استاد دانشگاه وضع کنونی ما را با زمان جنگ احزاب قابل مقایسه دانست با این تفاوت که دولت و مجلس  متأسفانه پا به پای ولایت و رهبری حرکت نمی کنند و با پالسهایی که از ضعف و ذلت و وادادگی خود به دنیا مخابره می کنند، دشمن را در موضع تحریم و فشارحداکثری برما قرار داده است.

رجبی دوانی در انتهای سخنان خود راهکار برون رفت از فشارهای اقتصادی و سیاسی را تبعیت از رهبر انقلاب دانست و افزود :ما باید با استعانت از آیه شریفه و اعدو لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم، باید آنقدر خودمان را قوی کنیم تا دشمنان از ما بترسند و جرأت تهدید ما را نداشته باشد.

انتهای پیام/

 

ارسال نظر
captcha