به گزارش فرهنگ سدید: دکتر فرزاد جهانبین عضو هیات علمی دانشگاه شاهد در پاسخ به اظهارات دکتر جعفریان در یادداشتی نوشت: چندی پیش و بهدنبال برگزاری نشستی با موضوع آب و تمدن نوین اسلامی توسط میز تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی، دکتر رسول جعفریان در دو مرحله به بهانه پرداختن به موضوع آب، دیدگاههایی را درباره دین و تمدن، علم و دین و... مطرح کردند. ضمن تقدیر از زحمات جناب آقای دکتر جعفریان و احترام به ایشان که حقیر خصوصاً از کتاب حیات فکری سیاسی امامان شیعه ایشان بسیار بهره بردم، اما به جهت مراقبت از گفتمان تمدن نوین اسلامی و جلوگیری از خلط مباحث، چند نکته را متذکر میشوم. البته بنده نقدهایم ناظر به سخنانی از ایشان است که به اسم نقد موضوع نشست بیان کردهاند و الا در خصوص اصل نشست، نظری ندارم:
۱- این جمله که «علم و تمدن ترکیبی از علم و تکنیک است که باید راه خود را بروند و اگر جایی به صراحت دین در زمینه تکنیک توصیهای دارد، به سخن دین گوش بدهد» نشان میدهد متاسفانه استاد جعفریان درک درستی از مفهوم تمدن ندارند. تمدن را به معنای تکنیک، تقلیل دادن دقیقاً نشانگر همین ضعف در فهم معنای تمدن است. تمدن نظم اجتماعی است که دارای اضلاع مختلف ۸، ۹ گانهای است که بر اساس یک روح مشترک در یک گستره جغرافیایی وسیع، عینیت مییابد. به عبارتی از دل مبانی، نظامها و از دل، نظامها، نهادها و ساختارها زاده میشود.
۲- غیر از آن تاکید بر این نکته که علم و تمدن راه خود را میروند و دین هم راه خود را، باز به وضوح نشان میدهد که ایشان فهم درستی از مناسبات دین و فرهنگ و دین و تمدن هم ندارند. اینکه مثلاً دولت که در تعبیر ویل دورانت، از آن به حکومت قانون یاد میشود متکفل تحقق چه چیزی است؟ رفاه نسبی یا نه علاوه بر رفاه، متکفل رشد و سازندگی ایمانی و معنوی هم هست و بر این اساس، خروجی که از آن به دست میآید، دقیقاً متأثر از همان مبانی و اعتقادات است.
۳- ایشان در بند دیگری از سخنانشان اینچنین مطرح میکنند:
«منازعه بر سر آن است که عدهای میخواستند (و حالا هم میخواهند) معارف باد و باران از قرآن و حدیث درآورند. عدهای میخواهند طب جدید را با استناد به تعدادی روایت و تجربه سنتی یونانی و بعد مسلمانیشده منکوب کنند.»
بیان یک دیدگاه ضعیف مانند آنچه رییسجمهوری گفتند که بعضی با قراردادن قرآن در داشبورد ماشین میخواهند آن را اسلامی کنند و زدن اصل علم دینی و علوم انسانی اسلامی به اتکای این حرف ضعیف و ندیدن دیدگاههای قوی در این خصوص، همان مغالطه پهلوان پنبه است. کما اینکه برخی گفتند که عدهای میخواهند با شیمی و فیزیک اسلامی از اجنه آتش تولید کنند! و عدهای دیگر به استناد این تحلیل، ضمن تمسخر علم دینی آن را انکار کردند! مثل همان موضوع دلاکی اسلامی که استاد جعفریان در یادداشتهای قبلی مطرح کردند. اشکال روشی به ایشان همین است که با استناد به یک مساله تاریخی و حتی ظنی و یا یک دیدگاه، کل جریان را زیر سؤال میبرند.
۴- مساله بعدی ابهام ایشان در بیان گستره دین است. آیا یک قرائت حداقلی از دین را میپذیرند یا یک قرائت حداکثری به معنای اینکه دین برنامه اداره حیات انسان هم در ابعاد فردی و هم ابعاد اجتماعی است؟ طبیعی است، دین به معنای حداقلی هیچ نسبتی با تمدنسازی ندارد و نیز اینکه آیا حوزه ظرفیت ندارد یا دین برای ورود به حیات اجتماعی، مبهم است؟ اگر دومی باشد که باید در خصوص گستره دین با ایشان گفتگو کرد، اما اگر اولی باشد که باید نشست و فکر کرد چگونه حوزه باید ظرفیتهای خود را در این مصاف، بالا ببرد؟
از استاد جعفریان انتظار میرود همانگونه که دیگران را دعوت به بحث تخصصی میکنند خود نیز وفادار به این موضوع باشند و جا دارد اسلوبمند اعلام نظر فرمایند. به نظر حقیر اگر استاد جعفریان فراتر از ذهنیتها در معرض این دیدگاه قرار بگیرند و ظرفیت ایشان در این مسیر قرار بگیرد قطعاً اتفاق مهمی خواهد افتاد.
منبع : صبح نو