فرهنگ سدید- محمدمهدی احمدی: امروزه کشورمان در حوزه های فرهنگی و هنری حال و روز خوبی ندارد. و شاید می توان گفت که در این حوزه ها کم کاری هایی صورت گرفته شده است.درهمین راستا فرهنگ سدید گفت و گویی مفصلی را با محمد گلریز خواننده پیشکسوت انقلابی کشورمان داشت. وی ضمن تبریک سال نو و آرزوی سالی خوش برای هموطنان عزیز به تشریح مشکلات فرهنگی کشور و کم کاری مسئولین فرهنگی بالاخص در حوزه موسیقی پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در دعای سال تحویل، ما از خدا حال خوبی برای سال جدید طلب میکنیم. میخواهم از شما بپرسم که در آستانه سال نو حال هنر کشورمان چگونه است؟
زمانی که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد همه مردم ایران با رهبری امام خمینی (ره) قیام کردند و کاری انجام دادند که به نظر نشدنی میآمد. قبل از انقلاب بسیار جو وحشت ترور و دوران عجیبی وجود داشت و طوری بود که میخواستیم با خانواده خود صحبت کنیم اطراف را نگاه میکردیم که ساواکیها نباشند واقعا در آن سالها در کشور خفقان بود و کسی فکر نمیکرد که در ایران انقلابی اتفاق بیفتد.
امام توانست با تفکر انقلابی خود در سال 57 این انقلاب را به ثمر بنشاند. اما بعد از این که انقلاب صورت گرفت دشمن دست از دشمنی خود برنداشت و از اول فهمید که با جنگ سخت نمیتواند حریف این ملت بزرگ شود پس با استفاده از جنگ نرم دشمنی خود را آغاز کرد جنگ نرم هم همان جنگ فرهنگی است. دشمنان این انقلاب فهمیدند که تنها راه تضعیف این انقلاب، جنگ فرهنگی است و چند سالی است که در این موضوع دست به کار شدهاند.
جنگ فرهنگی در چند بعد مختلف اتفاق میافتد و دشمن با راههایی که پیدا کرده است هزینههای بسیار سنگینی ایجاد میکند؛ یک زمانی در لباس دین وارد میشود و تا حدودی هم موفق است چون فهمیده که مردم ایران به دینشان حساس و وابسته هستند. بنابراین حال فرهنگ ما خوب نیست و حتی بد هم نیست! بلکه خیلی بد است! مشکل این است که کاری کردهاند که مسئولین ما هم همان تفکر غربی را دارند.
هنر در ابتدای دوران انقلاب چگونه بود و موسیقی در چه جایگاهی قرار داشت؟
کمی پس از انقلاب، در همه عرصهها چه در موسیقی و چه در تئاتر یا در هنرهای دیگر، فرهنگ پیش رو و غنی انقلابی راه افتاد. اما یکی از هنرهایی که بسیار موثر است موسیقی است. مانند همان جملهای که میگوید «تنها صداست که میماند» موسیقی همین قدر اثرگذار است طوری که حتی در زمان صدر اسلام هم با طبل و شیپور، برای ایجاد هیجان و حماسه در جنگ استفاده میکردند. موسیقی در ذهن مخاطب تاثیر عمیقی دارد و مثال آن موسیقی فیلمهاست که همیشه در خاطرهها باقی میماند و یادآور صحنههایی از آن فیلم میشود. زبان هنر میتواند اثرگذار باشد همان طور که مقام معظم رهبری میفرماید ما میتوانیم با زبان هنر حرف این انقلاب را منتشر کنیم و جا بیندازیم.
چرا موسیقی ما از اصالت خودش دور شده و به سمت غربی شدن میرود؟
شما را به حرفهای امام (ره) ارجاع میدهم. ایشان میفرماید «شیطان بزرگ آمریکاست» این شیطان میتواند شیطان نفس هم باشد و کاری ندارد که شما دانشمندی، مسئولی، مدیری، مجتهدی، نمایندهای یا رئیس جمهور؛ شما را وسوسه میکند. این شیطان راه خودش را بلد است و برای هرکسی از راهش وارد میشود و او را تحریک میکند و به بازی میگیرد. الان شما بروید، ببینید که بعضا فرزندان حزب اللهیها یا برخی مسئولان چه موسیقیهایی گوش میدهند! چرا این قضیه این طوری شده است؟ چون ما در این حوزه خوب کار نکردیم و در مقابل، دشمن خوب و عالی کار کرده است. بنده خودم مستقیما با این افراد مسئول صحبت کردم و شاهد بودم که تفکر اینها، همان تفکر غربی است یا علنا میآیند میگویند که ما باید این سبک موسیقی غربی را خودمان اجرا یا تولید کنیم که نیازی به محصولات آن طرف نباشد! واقعا باعث تاسف است که با این توجیهات، ما داریم از هنر انقلابی خودمان دور می شویم.
همین اتفاق برای «سرود» افتاده است. زمانی که حرف از سرود میزنیم ما را به تمسخر میگیرند و هیچکس آن را جدی نمیگیرد؛ چرا؟ چون داریم راه غرب را میرویم یعنی خود را از چاله درآوردیم و تو چاه انداختیم! به کسانی هم که میخواهند کار کنند فضا نمیدهند! بنده چند نفر از این افراد را میشناسم که هم مومن هستند و هم متعهد به انقلاب ولی به این افراد فضا نمیدهند. بعضی عوامل نفوذی هستند که نمیگذارند این اتفاق بیفتد. این عوامل در همه جا نفوذ کردهاند در بدنه جامعه، در بدنه مسئولان یا حتی در بدنه قشر حزب اللهی!
چرا شما کم کارشدهاید؟ آیا به همین مسائل باز میگردد؟
جلسات مختلفی با خیلی از مسئولان نهادهای انقلابی داشتم ولی نتیجهای نداد چون میگویند بودجه نداریم! و بهانههای دیگری میآورند. من خودم پیشنهاد کردم که بیایید برای شهید حججی یک کار ماندگاری انجام بدهیم اما پشت گوش انداختند ولی برای کارهای بیهویت پول خرج میکنند و به آثاری در این موضوعات که میرسد، بودجه ندارند! پس این پولها در کجا باید خرج شود؟!
بنده جلساتی که با مدیران ارشد وزارت ارشاد و برخی دیگر از نهادها داشته و دارم و شاهدم که تفکر غربی حتی در بین مسئولانمان غالب شده است؛ من زمانی که از شدت رواج این تفکر بین همه به خودم شک میکنم که شاید من در اشتباه باشم به مقام معظم رهبری رجوع میکنم و میبینم که دل ایشان هم خون است! مثلا به وزیر فرهنگ وقت میگوید که من شبها خوابم نمیبرد از اوضاع این فرهنگ! یا در جلسه شعرا میفرمایند که به شعرهای انقلابی بپردازید و حتی خودشان هم این شعرها را زمزمه میکنند یا خاطرهای را نقل میکنند که شخصی در سنندج در مغازهای داشت این شعر را زمزمه میکرد «این بانگ آزادی...» بعد ایشان فرمودند که این جور شعر بگویید تا برای مردم شورآور و خاطرهانگیز باشد و آن را زمزمه کنند. من از شما میپرسم چرا آقا این شعر را خواند چرا شعر دیگر را نخواند؟ رهبری آن قدر تاکید به انقلابی بودن میکنند و حتی زمانی خودشان میگویند «من انقلابیام». از این صریحتر میخواهید؟ ایشان همیشه به فرهنگ انقلاب و انقلابی تاکید دارند. من زمانی که میبینم مرجع و رهبرم این سخنان را بر زبان میآورند متوجه میشوم که من راه را اشتباه نمی روم و راه مسئولین ما اشتباه است که موسیقی انقلابی را به فراموشی سپردهاند.
اخیرا بنده را برای افتتاح یک شبکه تلویزیونی دعوت کردند و بعد خواستند از بنده تجلیل کنند،گفتم تجلیل نمیخواهم! حرفهای من و امثال من را بشنوید! در آن جا زمانی که آقای دکتر علیعسگری به بنده خواستند هدیهای بدهند در همان لحظه به ایشان گفتم مقداری هم به هنر انقلابی بپردازید! این خواسته من نیست خواسته مقام معظم رهبری است. در آن جا نماینده حضرت آقا بودند گفتم بنده دیگر دسترسی به شما ندارم اما شما باید پاسخگو باشید؛ ولی ایشان جواب سربالا دادند.
واقعا کسی به موسیقی انقلابی اهمیت نمیدهد؛ خصوصا صداوسیما که بسیار مهم است. حالا در دوران آقای ضرغامی تولید دفتر موسیقی صداو سیما حدود 400-500 تا تولید سالانه بود ولی الان تولیدات به 10 یا 20 تا رسیده واقعا این موضوع قابل تامل است که رسانه بزرگ ملی در حوزه موسیقی پسرفت کرده است.
علت این پسرفت را چه میدانید؟
ببینید همین موسیقیهای فعلی هم در خود صداوسیما تولید نمیشود و اکثرا حاصل برونسپاری است. در حوزه موسیقی دلالانی هستند که دارند از قبل این هنر پولهای کلانی میخورند. اصلا مگر خوانندگی شغل است؟! کشور به کار نیاز دارد ولی همه جوانها را با برنامههایی مثل شبکوک و امثالهم دارند سرازیر میکنند به سمت خوانندگی! خوانندگی یک طبع است و باید استعداد داشته باشی ولی متاسفانه الان همه دارند خواننده میشوند! حتی برای این کار پولهای کلانی خرج میکنند تا موزیکهایی تولید یا کلیپهایی درست کنند و بعد باز یک پولی هم میدهند که این آهنگها در صدا و سیما یا جای دیگر پخش شود! بعد مسئولین ما بدون توجه به این که این سبکها از کجا نشات میگیرند و این طور موسیقیها چه تاثیری دارند به آنها مجوز میدهند! چرا مسئولین ما نمیآیند جوانان بااستعداد کشورمان را آموزش بدهند تا برای انقلاب یا فرهنگ انقلاب کاری بکنند تا اینها در آینده سرمایههای فرهنگی این کشور و انقلاب بشوند؟
مدیران در سرمایهگذاریها به پرورش خواننده انقلابی، اهمیت نمیدهند در حالی که اگر به همین خوانندههای امروزی که صدا و سیما یا کنسرتها بزرگشان کردهاند بگوییم که بیایید برای انقلاب وشهدا بخوانید، هرگز این کار را نخواهند کرد! برای همین پیروزی اخیر مقاومت بر داعش در منطقه، من به هرجا که فکرش را بکنید رفتم و گفتم بیایید برای این پیروزی بزرگ یک کار اساسی انجام بدهیم اما باز گوش شنوایی نبود و خودم مجبور شدم به طور شخصی این کار را انجام بدهم و پخش کنم که البته بعد از آن با استقبال خوبی مواجه شد و صدا و سیما هم مجبور شد آن را پخش کند.
آیا این شیوه مدیریت به این خاطر نیست که فکر میکنند مردم این طور موسیقی ها را بیشتر میپسندند؟
ذائقه مردم را چه کسانی دارند عوض میکنند؟ همین صداوسیما یا وزارت ارشاد! چند هفته پیش آقای رحیمپور ازغدی در تلویزیون در یک برنامهای در پاسخ به این مشکل سطح سواد نمایندگان مجلس و این که مردم به آنها رای دادهاند گفتند که مردم را این طور بار آوردهاند و ذائقه ملت را تغییر دادهاند. مردم تقصیری ندارند چون دشمن دارد به بخشی از مسئولان، خط مشی میدهد و این اتفاق هم با نفوذ دشمن در جمع مسئولین ما یا از طریق رسانه اتفاق میافتد و تدریجا دارد فرهنگ غنی ما را نابود میکند.
بنده را به وزارت فرهنگ دعوت کردند تا در رابطه با «موسیقی حماسی» به قول خودشان، کاری اساسی انجام دهند. این جلسات برگزار شد تا این که من به علت حضور در پیادهروی اربعین، نتوانستم یکی دو جلسه از آن را شرکت کنم. پس از بازگشت در جلسه برای عذرخواهی از غیبت قبلی به مشاور عالی وزیر که رئیس جلسه بود گفتم که ببخشید نتوانستم به این علت در چند جلسه شرکت کنم. اما جواب مشاور عالی وزیر و رئیس جلسات موسیقی حماسی، تعجب و تاسف مرا برانگیخت! او گفت میدانید اینهایی که به پیادهروی اربعین میروند برای غذا میروند؟! این حرف را کاملا جدی گفت! من نمیدانستم باید چه کار کنم!! این حرف را یک مسئول عالی ارشاد به من میزد! من هم دیگر در آن جلسات شرکت نکردم و گفتم فرهنگ ما با این تفکر به جایی نمیرسد.
چرا در جشنواره موسیقی فجر خبری از موسیقیهای انقلابی نیست؟
من نمیدانم اصلا این موسیقیهای جشنواره فجر چه ربطی به دهه فجر دارد؟! سال گذشته در ایام جشنواره، من را به منزل شهید مطهری که الان موزه شده، دعوت کردند و بسیاری از مسئولان رده بالا در آن جا بودند. رئیس دفتر رئیس جمهور آقای نهاوندیان هم حضور داشتند که من با ایشان یک آشنایی قدیمی هم داشتم. به ایشان گفتم که بنده یک صحبتی دارم لطف کنید این را به گوش رئیس جمهور برسانید ما الان در دهه فجر هستیم. چرا نباید در جشنواره موسیقی فجر یک آهنگ از شهید مطهری داشته باشیم؟ چرا نباید یک آهنگ از امام یا انقلاب داشته باشیم؟ مگر اسم این جشنواره، فجر نیست؟ مگر برای انقلاب نیست؟ اگر نیست خوب اسم جشنواره را عوض کنید! این جشنواره به نام انقلاب است و به کام دیگران! آقای نهاوندیان آمدند سمت من و من را بغل کردند و گفتند حتما حرف شما را به رئیس جمهور میرسانم اما هنوز هم خبری نیست! هر قدر این حرفها را به اینها میگوییم ولی باز گوش شنوایی نیست. من خیلی برای شهدا خواندهام ولی دریغ از حمایت و پخش این موسیقیها! اما به هر صورت انشاءالله مسئولین فرهنگی ما از خواب غفلت بیدار شوند و انقلابی کار کنند؛ زیرا باید بابت مسئولیتی که عهدهدار بودند در آن دنیا پاسخگو باشند.