فضای شهر اسلامی باید متناسب با ارزش ها و فرهنگ شهروندان مسلمین باشد تا بستری برای تقویت ایمان و تقوای الهی باشد.

گروه اجتماعی فرهنگ سدید-علی حجازیان: اسلام به عنوان یک دین کامل و جهان شمول نه تنها برای سبک زندگی فردی بلکه برای ساخت جامعه مبتنی بر اصول انسانی و عقلانی نیز برنامه دارد. یکی از مواردی که اسلام به آن صورت تخصصی پرداخته عمران و شهرسازی است، از این رو در عصر حاضر و در ایران اسلامی نیز باید برای تحقق تمدن نوین اسلامی، تمامی سازه های تمدن برپایه جهان بینی اسلام شکل بگیرد. یکی از سازه های مهم تمدن اسلامی، شهر است.

فضای شهر اسلامی باید متناسب با ارزش ها و فرهنگ شهروندان مسلمین باشد تا بستری برای تقویت ایمان و تقوای الهی باشد. پارادایم و الگوهای شهرسازی غربی که مولفه های تمدنی وتفکرات آن در ضدیت با جهان بینی اسلام است، مناسب پیاده سازی در شهرهای ایران نیست. اکنون که در راستای تحقق تمدن اسلامی پا در گام دوم انقلاب اسلامی گذاشته ایم به نظر می رسد باید بازنگری در نظام شهرسازی کشور داشته باشیم. متاسفانه عرصه معماری وشهرسازی کشور دراین چند دهه دور از نگاه دغدغه مندان نظام بوده است درحالی که بیشترین تاثیرگذاری بر سبک زندگی متاثر ازکالبد و فضای محل زیست مسلمانان است. درحال حاضر، نوع شهرسازی شهرهای ما نمونه ای از شبکه تمدنی در جامعه غربی است. شهرسازی مدرن، طرح و برنامه ها برمبنای لذت ومصرف است و راه و خیابان که باید در راستای تامین امکان حرکت و دسترسی باشد، در طرح های توسعه شهری مبتنی بر نگاه غرب، به فضای نمایش و محل عرضه و فروش کالا مبدل شده است و به هرسویی که نگاه می کنیم کالبد و فضایی را مشاهده می کنیم که براساس مصرف گرایی شکل گرفته است.

کار در اسلام به هدف خدمت و در چرخه اقتصاد اسلامی معنا می شود و در امت اسلامی، روابط اجتماعی، سیاسی و مناسبات تولید و مصرف بر پایه بندگی خداست ولی درمکتب شهرسازی مدرنیته این طورنیست. شهر مدرن، شهر مرده از معنویات است و شهروندان به دلیل وجود لذت های آنی و زودگذر صرفا جنسی و یا جسمی، دچار سردی در روابط با یکدیگر و بیماری های روحی و روانی می شوند، اگر مشاهده کنیم در کشورهای غربی، زندگی با حیوان بر همنوع ترجیح داده می شود این حاصل نگاه مادی به شهر و حذف معنویت است. نگاهی که بر اساس لذت، شهرت و ثروت تعریف می‌شود و جامعه را قربانی اهداف خود می‌کند.

در شهرسازی اسلامی، بزرگان دین مسلمانان را برای تفکر نسبت به معاد و هستی توصیه به حضور در قبرستان می کنند. اثرات نفوذ تفکرات غربی درطرح های شهرهایی که به دنبال فاصله انداختن بین آرامستان و مردم است، واضح و روشن است.

ساختاری شدن کار و تولید انبوه و زون بندی مناطق شهری، کمبودهای عاطفی و خستگی روحی و افزایش تنش در خانواده را سبب شده است. امروزه بسیاری از جامعه مومنین بیان می دارند که حضور قلب کمتری در نماز دارند. توجه داشته باشید که حضور قلب حقیقت عبادت است علل بسیاری از عدم حضور قلب ها به دلیل وضعیت سازه های تمدنی از جمله شهر است. فضای غالب جامعه ایران، فضای هویتی فرد است. فردگرایی تناسبی با اصول و ارزش های اسلام ندارد. دغدغه فعلی نظام در عرصه شهر باید الگوسازی در حوزه شهرسازی باشد طوری که بتوان یک الگوی شهرسازی اسلامی- ایرانی با رویکرد تمدن سازی داشته و پیاده سازی کنیم. با اذعان به این که شهر آئینه تقریبا جامع از دارایی های اجتماعی- فرهنگی یک جامعه است. نوع ادبیات و پارادایم مطرح در شهرسازی از ملزومات اصلی در ایجاد الگو است. پارادایم مورد نظرباید توان رقابت با پارادایم های دیگر را داشته باشد و بتواند برتری خودش را اثبات کند. انگاره ای که برای شهرسازی می تواند برگرفته از نظر اسلام بوده و بر مولفه های شهرهای ایران انطباق پیدا کند پارادایم شبکه ای است که می تواند نقش تاثیر گذاری در حل بحران نظام شهرسازی کشور داشته باشد. پارادایم شبکه ای در نگاه به هر پدیده نگاه شبکه ای دارد منظور از شبکه، کل شبکه موجودات در نظام هستی است. پارادایم شبکه ای نگاهش به شهروشهروندان و کالبد و فضای شهر براساس ارزش های دین اسلام است وهدف آن بهبود فضای شهر جهت رسیدن انسان به کمال است.

ارسال نظر
captcha