مرور «فرهنگ سدید» بر مواضع کلامی و رویکرد فقهی مذهب تشیع درمقابله با تروریسم
در فقه شیعه که متأثر از مباحثات کلامی شیعه است، اصل تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری و قاعده ملازمه حکم عقل و شرع مورد تأیید قرار گرفت و حق عقل در اجتهاد محفوظ ماند. بنابراین، در فرهنگ شیعی، مواضع کلامی و رویکرد فقهی به گونه‌ای بوده است که به هیچ وجه اجازه شکل گیری افکار انحرافی و افراطی و التقاطی را نداده است.

به گزارش گروه وحدت فرهنگ سدید، هدف این نوشتار، بررسی مواضع کلامی شیعه و راستی آزمایی این مسأله است که مواضع کلامی شیعه تا چه اندازه زمینه را برای رشد افراطی گری و تروریسم در خود جای داد و یا مسدود کرده است. کدام بخش از مواضع کلامی و چه رویکردهای کلامی در علم کلام می تواند زمینه رشد افراطی گری و تروریسم را در جهان اسلام فراهم کند و در این صورت، چگونه اصلاح این مواضع و برطرف کردن نقص های آن می تواند به عنوان راه حلی برای مقابله و مبارزه با افراطی گری و تروریسم در جهان اسلام مطرح و نتیجه بخش باشد. نتایج این پژوهش، نشان خواهد داد که اصلاح این مواضع و برطرف کردن آن، مانع شکل گیری و رشد افراطی گری، خشونت های غیر شرعی و ترویج تروریسم است و بسترهای لازم سوء استفاده  افراطیون برای توسعه دامنه اهل کفر و مفهوم جهاد به سمت مسلمین و اقدامات جنایی و تروریستی را سد می‌کند. در این نوشتار مبانی نظری و سیر تاریخی مقابله کلام شیعه با تروریسم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

مبانی نظری مخالفت کلام شیعی با تروریسم

بیشتر مباحث علم کلام را می‌توان حول مفاهیم شش گانه توحید )کفر و ایمان(، امامت و عصمت، جبر و اختیار، عدل و حکمت، حسن و قبح ذاتی و عقلی و حجیت عقل برشمرد. این موضوعات به این دلیل مهم هستند که هرگونه انحراف در این مباحث کلامی، می تواند زمینه و بستر را برای رشد افراط گرایی و تروریسم فراهم کند. رویکرد کلامی شیعه که عدل را دارای حسن و قبح ذاتی می‌داند موجب شد گروه‌های شیعی همواره به مقابله با گروه های ظالم بپردازند و از توطئه حاکمان جور ومستبد و قدرت های استکباری غافل نشوند. در همه دوره‌ها، غیر از یک دوره کوتاه، رویکرد نقلی در کنار رویکرد عقلی بوده است و همین پشتیبانی متقابل عقل و نقل، مانع افتادن در ورطه افراطی‌گری و خشونت طلبی شیعه شده است.

در فقه شیعه که متأثر از مباحثات کلامی شیعه است، اصل تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری و قاعده ملازمه حکم عقل و شرع مورد تأیید قرار گرفت و حق عقل در اجتهاد محفوظ ماند. بنابراین، در فرهنگ شیعی، مواضع کلامی و رویکرد فقهی به گونه‌ای بوده است که به هیچ وجه اجازه شکل گیری افکار انحرافی و افراطی و التقاطی را نداد و در بررسی سیر تاریخی کلام شیعه و اثرات اجتماعی آن، به هیچ وجه به نتیجه‌ای که در جوامع غیرشیعی حاصل شد، نمی‌رسیم. جوامع شیعی همواره با رشد، پویایی و بالندگی روبرو بوده و تروریسم و افکار تروریستی مجالی برای رشد پیدا نکرده است. شیعه در مورد مفهوم جهاد نیز بسیار با احتیاط و دقت برخورد کرده و تنها آن را در زمان دفاع جایز دانسته است و جهاد ابتدایی نیز در تداوم اصل دفاع بوده و تنها محدود به زمان حضور امام معصوم و اجازه او و یا نایب خاص اوست.  از این طریق، جریان‌های شیعی هیچگاه به سوءاستفاده از مفهوم جهاد اقدام نکرده و از آن تنها برای مقابله با حکمای جور و ظالمین استفاده نموده اند، ولی اقدامات جریان تکفیری تحت نام جهاد، مصداق جهاد در اسلام نبوده، بلکه به عنوان «حرب یا قتال فی سبیل الطاغوت»، شناخته می‌شود.

سیر تاریخی مقابله کلام شیعی با تروریسم

کلام شیعه در طول تاریخ همواره سعی در مقابله با تروریسم  داشته و با توجه به مبانی نظری منطقی و عقلانی مستحکم هیچ گاه در ورطه افراط گرایی و خشونت های غیر شرعی نیفتاده است. خوارج از نخستین فرقه های کلامی منحرف است که در زمان حکومت امیر المؤمنین (ع) شکل گرفت و اولین پایه های تروریسم را بنیاد نهاده و مواضع کلامی آنها اولین زمینه برای رشد تروریسم را فراهم نمود که در همان دوره با مخالفت امام علی (ع) و پیروان آن حضرت مواجه شدند.

در جهان معاصر نیز یکی از عوامل اصلی مقابله با جریان‌های تکفیری رویکرد کلامی شیعه بوده است. مواضع کلامی شیعه برخلاف مواضع کلامی کسانی چون ابن تیمیه و عبدالوهاب همواره به دنبال ترویج عقاید درست و در راستای عقلانیت و نگاه جامع و واحد به مجموعه جهان اسلام با تمامی فرقه‌ها و گروه‌های آن بوده و همیشه مانع سوء استفاده اختلافات علیه وحدت جهان اسلام و گروه‌های اسلامی شده است که این مسئله به ویژه در دوران اصلاحات و پویایی عقاید کلامی شیعه توسط سید جمال الدین اسد آبادی، شهید مطهری و به ویژه امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه‌ای ترویج و توسعه داده شد و مانع شکل گیری رویکردهای افراطی و تروریستی در میان شیعیان شدند. موضع گیری امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای در برابر رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین به عنوان بخشی از جامعه اسلامی، با وجود اینکه مردم آن شیعه نیستند و پرهیز دادن از حرکتهای افراطی و توهین آمیز نسبت به سایر گروهای اسلامی، بخشی از  این نگاه اصلاحی مصلحین شیعی بوده است. تنها فرقه ای که از شیعه منشعب شد و در صورت موفقیت، چیزی شبیه وهابیت می‌شد، جنبش شیخی گری و بهائیت بود که آن هم به واسطه هوشیاری مردم و علمای شیعی و عمق معارف شیعی زمینه بروز و ظهور در مکتب شیعه را پیدا نکرد. از نظر رویکرد و روشناسی می‌توان گفت در علم کلام شیعی پنج رویکرد به ترتیب در دوره های تاریخی مختلف اتخاذ شده است که در همه این دوره ها، غیر از یک دوره کوتاه، رویکرد نقلی در کنار رویکرد عقلی بوده است و همین پشتیبانی متقابل عقل و نقل، مانع از افتادن در ورطه افراطی گری و خشونت طلبی شیعه شده است. این پنج رویکرد عبارتند از:

رویکرد کلامی عقلی و نقلی: که عصر حضور امامان را در بر می گیرد و آثاری چون نهج البلاغه و الکافی از این دوره وجود دارد که در آن مسائل کلامی نه به شکل القای یک سلسه مسائل تعبدی، بلکه به صورت القای یک سلسله بیانات استدلالی روشنگر و با ترتیب صغری و کبری منطقی اشاره شده است. این رویکرد در زمان حضور حضرت علی(ع)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) تحقق یافت و تقریبا تا دوران غیبت ادامه پیدا کرد است.

رویکرد کلامی عقلی: که در قرن 7 و 6 مطرح بود و کسانی چون شیخ مفید و شیخ طوسی معرف آن هستند.

۳.  رویکرد کلامی- فلسفی: که در قرن 7 مطرح بوده و خواجه نصریرالدین طوسی معرف آن بود، ولی آغازگر این رویکرد، نو بختی‌ها بودند.

رویکرد کلامی با غلبه اخباری گری و نص گرایی: که در زمان علامه مجلسی ) 1111 ق( و فیض کاشانی ) 1092 ق) مطرح بود و این دو را می توان از نمایندگان این رویکرد دانست. باید توجه داشت که نص گرایی شیعی با نص گرایی اهل حدیث و اهل سنت از نظر فکر، اندیشه، گستره و عمومیت متفاوت است.

رویکرد کلامی ترکیبی عقلی، نقلی و فلسفی: که از قرن 14 تا کنون ادامه دارد. آغازگر این رویکرد، صدرالمتالهین شیرازی بود که در سالهای 1050 هجری زندگی می‌کرد. در این رویکرد، علاوه بر سه رویکرد عقلی، نقلی و فلسفی، مبانی و مفاهیم عرفانی نیر به خدمت گرفته شد و دین را با عقل و اشراق همساز کرد. این ویژگی در روزگار ما با علامه طباطبایی(ره) و شاگردان او مانند شهید مطهری، جوادی آملی و آیت الله سبحانی نمود بیشتری پیدا کرد.

 

نتیجه گیری

رویکرد کلامی و مواضع کلامی شیعی کاملترین و جامع ترین مواضع بود و با توجه به استفاده از عقل و نقل در کلام و بهره گیری از معارف اهل بیت (ره)، محکم ترین ریسمان برای جلوگیری از انحراف شیعه به سمت افراط و تفریط بود است. بنابراین، در جهان تشیع به رغم برخی حرکتهای موقتی مانند اخباری گری و یا ظهور برخی جریانهای انحرافی مانند شیخیه، بابیه و بهائیه، و یا ظهور برخی فرقه های دیگر، به دلیل ریشه های قوی تاریخی و نظری معارف کلامی شیعه دوازده امامی، مسیر حرکت جریانهای شیعی هیچ گاه به سمت افراطی گری حرکت نکرد، بلکه با یک پویایی مستمر، همواره درصدد اصلاح نقاط منفی و بسترهای افراطی گری بوده و تلاش کرد تا با حرکت به سمت اتحاد و وحدت جهان اسلام و برادر و یک پیکر دانستن تمامی جوامع اسلامی، مانع

اختلاف، تفرقه افکنی، ایجاد شکاف و تکفیر گروهای غیرشیعی شود و در این مسیر نیز تاریخ فکری، کلامی، فقهی و سیاسی شیعه موید این رویکرد است. جریان های شیعی به دلیل پایبندی به عقل و پذیرش حجیت آن و استفاده از متدلوژی های خردگرایانه در کنار روش‌های نقلی، همواره در قبال مفاهیم کلامی و مباحثی مانند توحید، عدل، امامت، جبر و اختیار، عصمت، صفات خداوند، نبوت و معاد مواضعی برخاسته از عقل اتخاذ کرده است. همین رویکرد خردگرایانه شیعه که برگرفته از معارف و مکتب اهل بیت (ع) است همواره بر ملازمت شرع و عقل تاکید داشته و موجب شده است تا جریانهای شیعی هیچ گاه به افراط گری، خشونت های غیر شرعی، تروریسم، تکفیر گرایی، تخریب و توهین به دیگران، توسعه کفر و سوء استفاده از مفاهیم دینی مانند جهاد و ایمان روی نیاورند و همان طور که به عنوان عدلیه شناخته شدند، در عالم واقع نیز خط مشی عدالت محور را برگزینند؛ که موید به معارف شرعی (نقل) و رویکرد عقلی است.[1]

 

 فایل PDF : مبانی نظری مخالفت کلام شیعی با تروریسم

 

                                                                                                     گردآورنده:

پژوهشگران  گروه هیئت ها و فرق شیعی

 

1. تلخیص و اضافاتی بر مقاله «مواضع کلامی شیعه در برابر تروریسم»، فصلنامه مطالعات راهبردی، نویسنده: سید محمد ساداتی‏ نژاد، دوره 20، دوره 3، پیاپی 77، پاییز 1396.

ارسال نظر
captcha