علی مهدیان
یکی از اساتید ما نقل می‌کرد از آیت الله بهجت پرسیدم نسبت شما با امام خمینی چگونه بود؟ دو دستش را در هم گرفت و گفت: قبل انقلاب اینطور بودیم بعد اشاره به آسمان کرد و گفت: بعد انقلاب ایشان این مقدار با من فاصله پیدا کرد. او خود می‌دانست عارف کامل کیست و صراط مستقیم چگونه است؛ لذا دست گیری هم که می‌کرد در همین جهت بود.
گروه گفتمان فرهنگ سدید؛ علی مهدیان: جدایی معنویت از دنیا یک بیماری وارداتی از دنیای شرک آلود مدرن است. دنیایی که گویا در آن خدای آسمان‌ها از خدای زمین جدا است. برای همین نه حکومت را باید متصل به او دانست و نه سبک زندگی را. خدای دنیای غربی‌ها خدای خالق است، ولی خدای رب نیست. ربوبیت را رها کرده تا انسان آغشته به دنیا هر کار میخواهد بکند. اسمش این است که انسان را محور قرار داده اند کاش انسان محور بود آنچه محور است حیوانیت انسان است؛ شکم و زیر شکم انسان است که محور است.

معنویت در این اندیشه یعنی فرار از دنیا یعنی رهبانیت. این خط و این هم نشان اگر خواستید معنویت مدرن را بشناسید ویژگی‌هایش این‌ها است اولا بوی رهبانیت از او به شدت استشمام می‌شود. ثانیا ربطی به زندگی و حیات ندارد ثالثا ربطی به قدرت و حکومت ندارد رابعا ربطی به مبارزه و قهر و غلبه ندارد خامسا ربطی به عموم مردم ندارد سادسا ربطی به علم و فهم و عقلانیت ندارد سابعا ربطی به فقه و شریعت و اقامه ندارد.

با این زاویه نگاه کسانی که حقیقتا عارف نیستند بلکه ناقصند، عارف میبینیم؛ و آنانکه عارفند حقیقتا، ناقص توصیف می‌کنیم و این ظلم به آن‌ها است. بلایی که سر توصیف آیت الله بهجت آوردیم. همو که بر مزارش به درستی حک شده العبد.

چنان جالب تحریفش کرده ایم که به چشمهایمان هم شک کرده ایم. ما به چشم دیدیم این همان کسی است که بعد از مرگش تشییع جنازه‌ای با آن وسعت انجام شد در حالیکه کسانی که او را یک رجل منزوی و جدای از مردم تقریر می‌کنند. دیدیم به چشم که رهبر انقلاب از توصیه‌های او خاطره نقل می‌کند که ذکر ثبت قلوبنا علی دینک را توصیه می‌کرد و درد تثبیت انقلاب داشت و برای رفع بلا از حرکت انقلاب و رهبری اش نسخه‌های معنوی می‌داده. دیدیم که صدای حزب الله لبنان بعد او در آمد و اعلام درد کردند همان مجاهدین صف مقدم مقابله با طاغوت. دیدیم آیت الله مصباح یزدی که مشهور به حضور در صحنه‌های انقلاب است پانزده سال در محضرش تلمذ می‌کرده و آیت الله صدیقی‌ها و ری شهری‌ها شاگردیش کرده اند. بهجت را خواهشا سکولار بازخوانی نکنیم. آیت الله بهجت اهل دین خاتم بود؛ دین ناب شیعی. دین جامع، دین اهل حکومت و مبارزه.

یکی از اساتید ما نقل می‌کرد از آیت الله بهجت پرسیدم نسبت شما با امام خمینی چگونه بود؟ دو دستش را در هم گرفت و گفت: قبل انقلاب اینطور بودیم بعد اشاره به آسمان کرد و گفت: بعد انقلاب ایشان این مقدار با من فاصله پیدا کرد. او خود می‌دانست عارف کامل کیست و صراط مستقیم چگونه است؛ لذا دست گیری هم که می‌کرد در همین جهت بود. او می‌دانست کرامت معنوی نگاه کردن پشت سر بدون سر برگرداندن و مرگ اختیاری و طی الارض نیست کرامت آن است که یک امت را دچار انقلاب و تحول روحی کنی و دنیا را بر سر شیطان بزرگ خراب کنی خمینی وار؛ و این ظهور عرفان ناب است.
ارسال نظر
captcha