با توجه به اینکه در زمینه سب و دشنام آیات محکم و صریحی وجود دارد که خداوند در آنها بندگان خود را از سب و دشنام مقدسات دیگر مذاهب و ادیان نهی می‌نماید، آیات مطرح شده توسط جریان شیرازی جزو آیات متشابه به شمار آمده و باید آنها را با توجه به آیات محکم تبیین نمود.

گروه وحدت فرهنگ سدید - دکتر مسعود  امانلو:  یکی از استنادات جریان شیرازی استناد به آیاتی از قران کریم است که در برداشتی نادرست از آنها سب و لعن علنی را جایز می دانند. به طور مثال یکی از رهبران این جریان در یکی از سخنرانی های خود این چنین می گوید: «آیا ما نباید سب بکنیم، کجا قرآن گفته است که نباید سب بکنیم؟ کجا به نحو مطلق گفته است؟ این تدلیس ابلیس چگونه است؟ در خود قرآن سب نیست؟ «عتل بعد ذلک زنیم» این قرآن است یا نه؟ سب است یا نه؟ یعنی قرآن برخلاف خودش گفته؟ قرآن گفته سب نکنید خود قرآن سب میکند؟ «ولدالزنا» سب هست یا نه؟ «بی پدر» سب هست یا نه؟ آیا امام حسین(ع) روز عاشورا نگفتند «بی پدر پسر بی پدر» این را که گفته «ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله...» منظورش بت هاست نه آدم ها(1).

در زمینه فهم و برداشت از آیات قرآن کریم می توان آنها را به محکم و متشابه تقسیم نمود. علامه طباطبایی در تعریف آیات متشابه می گوید: متشابه آیه‏اى مى‏باشد که در عین آن‏که بر مدلول لفظى خود دلالت مى‏کند از نظر مقصود و معنا مورد شبهه است و چنان نیست که از طریق ارجاع «عام» به «خاص» و «مطلق» به «مقید» معالجه شود و تردیدش برطرف شود، بلکه تردیدى است که به‏دلیل سازگار نبودن با معناى آیه محکم دیگرى که هیچ‏گونه تردیدى در آن نیست، بوجود آمده است(2).

با توجه به اینکه در زمینه سب و دشنام آیات محکم و صریحی وجود دارد که خداوند در آنها بندگان خود را از سب و دشنام مقدسات دیگر مذاهب و ادیان نهی می‌نماید، آیات مطرح شده توسط جریان شیرازی جزو آیات متشابه به شمار  آمده و باید آنها را با توجه به آیات محکم تبیین نمود.  خداوند در آیه ای از قرآن کریم به صراحت بندگان خود را از دشنام نهی می نماید:

«وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ»؛ و به (معبود) كسانى كه غير خدا را مى‌خوانند ناسزا نگوييد كه آنان نيز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مى‌گويند. ما اين گونه عمل هر امّتى را برايشان جلوه داديم(انعام/108).

این آیه صراحت دارد در اینکه نباید به مقدسات دیگران سب و توهین نمود و دلیل آن را زیبا جلوه نمودن برخی اشیاء و اشخاص در هر جامعه ای دانسته به گونه ای که تقدس و نورانیت برای آنها قائل می‌شوند.  

در خصوص آیاتی که جریان شیرازی به آنان استناد می کنند باید گفت که این آیات خبر از واقعیت افرادی می‌دهند که می خواهند رسول خدا (ص) را تحت تاثیر خود قرار داده تا حضرت با آنان مماشات نماید و خداوند دستور می دهد که از آنان اطاعت نکند. در واقع مخاطب سخن خداوند پیامبر اکرم (ص) است که ایشان را از اطاعت اینگونه افراد نهی می کند. بر خلاف سب و دشنام که فرد مخاطب را در نظر گرفته و او را دشنام می دهد. نکته دیگر اینکه خداوند تاکید بر صفات می کند نه شخص معین؛ تا هر شخصی که این ویژگی ها را داشته باشد نباید مورد اطاعت قرار گیرد. اما در دشنام شخص معینی مد نظر قرار می گیرد. جالب آن­ که برادر بزرگتر رهبر جریان شیرازی بر خلاف نظر او همین نظر را در خصوص اینگونه آیات پذیرفته و می گوید:

«کسی نگوید: «پس چرا ما تعبیرات لعن، دشنام و مانند آن را در قرآن کریم می‌بینیم، مانند سب و دشنام اشخاص در قرآن: «عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ». کلمات لعن و مانند آن که در قرآن کریم بسیار وجود دارند، هیچ‌گاه به اسمای مشخص مذکور نسبت داده نشده‌اند؛ بلکه همواره خطاب به صاحبان صفات رذیله و اُمَمِ [منحرفِ] گذشته بوده‌اند. پس محوریت این لعن‌ها بر صفات، افکار، عقاید و انواع سلوک و عمل می‌باشد، نه بر محور افراد مشخص(3).

در خصوص جمله امام حسین (ع) که فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی...» باید گفت که برخی از نظر لغت «دعی» را به معنای فرزند نامشروع تفسیر کرده اند. در حالی که در متون لغت مفهوم عامی دارد: هم به «پسرخوانده» گفته می شود و هم به «کسی که به پدر دیگری نسبت داده می شود و در نسبتش متهم باشد(4). بنابراین ممکن است امام (ع) بخواهد بگوید: عبیدالله و پدرش زیاد بن ابیه در خانواده ای پست و بی ارزش همچون بردگان متولد شده اند که برای کسب موقعیت آنها را به غیر از پدران واقعی شان نسبت می دادند. شاهد سخن اینکه امام پیش از بیان صفات رذیله و انحرافات یزیدیان می پردازد و ضمن آشکار ساختن ماهیت پلید آنها به واقعه وقیحانه نسبت دادن زیاد به بی سفیان اینگونه اشاره می کند: «ملحقی العهره بالنسب»؛ کسانی که زنازادگی را از نسب به حساب می آورند. آری یزیدیان کسانی بودند که نه تنها زنازادگی را مایه شرمساری نمی دانستند، بلکه با نسب سازی به واسطه آن، آن را مشروعیت می بخشیدند(5).

پانوشت:

  • متن سخنرانی سید صادق شیرازی
  • طباطبایى، محمدحسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، ج3، ص32 تا 41 .
  • حسینی شیرازی، سید محمد، من فقه الزهراء(ع)، بیروت، موسسه رسول اعظم، ۱۴۱۸ق، ج 2، ص ۲۹۵.
  • ابن منظور، لسان العرب، بیروت: دارالفکر، ج 14، ص 261.
  • مسائلی، مهدی، لعن های نامقدس، اصفهان: نشر آرما، 1396، ص 69-70.
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
با سلام واقعا مطلب جالب و مفیدی بود بسیار استفاده بردم
ارسال نظر
captcha