به گزارش فرهنگ سدید؛ در پی بارشهای سیلآسای ابتدا سال ۹۸ شاهد بروز سیل و آبگرفتگی معابر در اغلب نقاط کشور بودیم که شدت این سیل در برخی از شهرهای ایران اسلامی همچون آققلا، گمیشان، پلدختر، درود، شیراز، کرمانشاه، گنبد و استان خوزستان موجب خسارتهای سهمگینی به بخشهای شهری و کشاورزی شد.
باوجود هشدارهای لازم و پیگیریهای انجامشده اغلب خسارتهای این سیل ویرانگر مادی بوده، هرچند که بالغ بر ۷۰ کشته نیز بر جای گذاشت.
درحالی که سیل که آرامش برخی از هموطنان را مخدوش کرده بود و مسئولین حاضر را دچار سرگردانی، با حضور بهموقع گروههای جهادی که اثبات کردهاند همواره در شرایط سخت در کنار مردم هستند، وضعیت برگشت و رنگ و بوی دیگر به خود گرفت. گویا ندای سازماندهی و ساماندهی با خود به همراه میآوردند. گروههای جهادی متشکل از دانشجویان، طلاب، دانش آموزان، مهندسان و دیگر اقشار مردم که مشغول به لایروبی و رفع بلایای سیل شدند.
حضور جهادگران در مناطق سیلزده سردی و یاس روزهای سیل را به امید مبدل کرد. تلخی روزهای سیل را جهادگران و امدادگران به وحدت و همدلی و همراهی تبدیل کردند و به زعم بسیاری از کارشناسان این همراهی و همدلی بین مردم در هیچکدام ازکشورهای دنیا وجود ندارد. روزهایی که تداعیگر دفاع مقدس و برگرفته از جهاد سازندگی است. در میدان عمل از فرمانده سپاه تا پزشک و مهندس و دانشجو طلبه بنا بر نیاز فعالت میکنند و در صورت لزوم همه بیل بهدست گرفته و سدی در برابر سیل آب میشوند.
یکی از این گروههای فعال در مناطق سیل زده، گروه جهادی معاونت فرهنگی ستاد کل سپاه است که درمحل کوی سازمانی پلدختر مشغول لایروبی خانههای مردم هستند. گروهی که تصاویری نیز از فعالیت شبانه روزی و بی وقفه آنها نیز در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی همچون سایر گروههای فعال در مناطق سیل زده منتشر شده است.
این گروه جهادی که به سرپرستی سرتیپ پاسدار فرجیان زاده در منطقه حاضر شده در حالی مسئولیت لایروبی خانه به خانه کوی سازمانی پلدختر را عهده دار شده که گفته می شود به این منطقه آسیبهای فراوانی نسبت به دیگر مناطق وارد شده است. امید است همراهی و همدلی جهادگران با مردم موجب شود هرچه زودتر وضعیت این مناطق به شرایط عادی بازگردد.
جواد موگویی مستند ساز حاضر در مناطق سیل زده پلدختر درباره حضور نیروهای جهادی و امدادی مینویسد. او این بار به سراغ سردار نقدی و جهادگران معاونت فرهنگی سپاه پاسداران رفته است. او روایت میکند:
امید را میشود در شهر دید. با این حال اضطراب هنوز در نگاه مردم هست! که اگر نیروهای مردمی و ارتش و سپاه و... بروند، تکلیف ما چه میشود؟!
چه کسی خانههای ما را خواهد ساخت؟
در نصف شهر که تخریب شده، کسب و کار تعطیل است. یعنی مغازهای سالم نمانده که بخواهد کار کند.
نصفه سالم شهر هم اجناس خود را گران کردند! تعمیر پل ۷تیر به آخرهایش رسیده.
سلام تروریست! افتاده تو دهان همه!
دم ترامپ گرم!
بدجوری همدلی ایجاد کرد. واقعا نیاز داشتیم به این همدلی در این بحران.
دیروز افتادم دنبال امیرهای ارتش و سردارهای سپاه! خستهام کردند. از بس از دوربین فراریاند!
فرمانده یعنی همین! وسط میدان عملیات باشی، هم کارت را مدیریت میکنی، هم نیرویت جان میگیرد از اینکه فرماندهاش در گِل است.
عجیب از دوربین فراریاند این سردارها.
رییس هلال احمر منطقه را دیدم. اصالتا لر است. داشت با داد و بیداد با سردار نقدی معاون فرهنگی سپاه حرف میزد. ظاهرا یک بسیجی بهش توهین کرده که شما مفتخورید و کار نمیکنید! چند بار بغضش را خورد. میگفت من اینجا خواب ندارم. به روح بردار شهیدم....
سردار پرید وسط حرفش و دستش را بوسید!
گفت من معذرت میخواهم...
موضوع حل شد. به همین راحتی.