گروه هنر فرهنگ سدید: جشنواره مردمی عمار یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی و رویداد فرهنگی کشور و مهمترین جشنواره جبهه فرهنگی انقلاب محسوب میشود، جشنوارهای است که رهبر انقلاب به حضور، ادامه و ثبات آن تأکید کردند و جدای از آن جشنوارهای متعلق به تمام ایرانیان است، همه فیلمسازانی که در دورافتادهترین نقاط کشور با امکانات حداقلی گوشهای از انقلاب را تصویر میکنند. عمار جشنوارهای است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد، حرفهایی که همه آنها را به عمل بدل کرده تا جایی که در نهسالگی توانسته تبدیل به نخبه سینمای ارزشی و انقلابی شود.
پر کردن جای خالی گفتمان انقلابی، اکرانهای مردمی، حمایت از فیلمسازان مستعد، ایدههای انقلابی بکر، معرفی فیلمسازانی که حرفی برای گفتن دارند، کارگاههای آموزشی با حضور اساتیدی که هرکدام وزنهای در سینمای انقلابی و ارزشی محسوب میشوند، هنر استعدادیابی، گسترش هنر دینی و انقلابی، میداندادن به غیر حرفهایها برای دیده شدن و… همه و همه از جشنواره عمار جشنوارهای ساخته که واژه «مردمی» را از آن جدا نمیکند و همین امر سبب محبوبیت آن در میان علاقهمندان حوزه فیلم، آنهم فیلمهای ارزشی شده است. با این اوصاف، اما باید دید این جشنواره میتواند به اهداف بلندمدت خود و جریانسازی در این عرصه مهم برسد یا خیر.
آنچه در ادامه میخوانید گزارش فرهنگ سدید از روند برگزاری نهمین جشنواره مردمی فیلم عمار است:
مراسم افتتاحیه
آیین افتتاحیه نهمین جشنواره مردمی فیلم عمار همزمان با سالگرد حماسه مردمی ۹ دی، روز یکشنبه با حضور پرشمار هنرمندان، مخاطبان علاقهمند و جمعی از خانوادههای شهدا و با پخش کلیپی از اهم رویدادها و چهرههای مرتبط با جریان مقاومت طی یک سال گذشته و تأکید بر امید به آینده، از ساعت ۱۸:۳۰ در تالار اندیشه حوزه هنری آغاز شد.
در ابتدا دختر نوجوان شهید هادی باغبانی از شهدای مدافع حرم، آیاتی از قرآن کریم را قرائت کرد.
در ادامه این مراسم پس از پخش کلیپی درباره پالایشگاه ستاره خلیجفارس مهندس دوستی رئیس کارگاه ساخت این پالایشگاه بهعنوان سخنران ویژه روی سن حاضر شد.
در ادامه جوایز بخش پویانمایی و نماهنگ و برنامه تلویزیونی با حضور خانواده شهید سرلک – مادر شهید فرزانه – پدر شهید عسگری و فرزند شهید خداوردی اهدا شد. در بخش «پویانمایی» جشنواره عمار هیئتداوران متشکل از مازیار بیژنی، هادی محمدیان و یوسف قوجق لوح افتخار این بخش را به اثر «روز از نو» به کارگردانی «حسن اسدی» اهدا کردند. همچنین داوران این جشنواره اثر «شهر هزار کبوتر» به کارگردانی مشترک «وُریا نیکمنش» و «مریم هاشم نژاد» را شایسته دریافت فانوس جشنواره دانست. در ادامه جوایز برگزیدگان بخش نماهنگ اهدا شد. هیئتداوران در بخش نماهنگ فانوس این بخش را به علت «برداشت جدید از یک سرود شاخص و نگاه نو در تولید آثار برای کودکان و نوجوانان» به اثر «علی کوچولو» به کارگردانی آقای «حامد حیدری» اهدا کرد. داوران همچنین جایزه ویژه بخش نماهنگ را به دلیل «ایده جذاب، ساختار مستحکم و پرداخت خوب موسیقی، تصویر و توجه به ژانر سینمای آینده» در اثر «قاصدک» و به دلیل «موضوع بدیع، موسیقی خوب، توجه به هویت ایرانی اسلامی» در اثر «خلوت خوب» و به دلیل «نوآوری تصویری و رویکرد نو نسبت به خانواده» در اثر «خونه مادربزرگه» به «سید مهدی حسینی» اهدا کرد. هیئتداوران این جشنواره در بخش «برنامه تلویزیونی» متشکل از اکبر نبوی، امیر سعادتی، محمدحسین ساعی لوح افتخار این بخش را به مستند خبری «بهوقت جام (قسمت انگلیس)» به کارگردانی «علی بوالی» اهدا کردند. هیئتداوران این جشنواره اثر «دوران» به تهیهکنندگی «فرشاد منجزی» را شایسته دریافت فانوس این جشنواره دانستند. همچنین هیئتداوران در بخش تلویزیون اینترنتی؛ لوح افتخار این بخش را به «یه بوم و دو هوا» به کارگردانی «فاطمه احمدی» اهدا کردند. داوران این جشنواره اثر «شهرآرا (اعتصاب ده ونک)» به تهیهکنندگی «میلاد گودرزی» را هم شایسته دریافت فانوس این جشنواره معرفی کردند. هیئتداوران در بخش آیتمهای تلویزیونی، موشن گرافیک و کلیپ؛ هیچ اثری را واجد دریافت جایزه ندانستند.
همچنین هیئتداوران در بخش گزارش خبری؛ لوح افتخار این بخش را به اثر «معلمانی که کارگری میکنند» به کارگردانی «کاظم دهقانی اشکذری» اهدا کردند. داوران این جشنواره اثر «قاچاق سوخت» به کارگردانی «سعید پرویزی» را هم شایسته دریافت فانوس این جشنواره دانستند. در این بخش با پخش کلیپی جایزه ویژه ننه عصمت به خانم زهرا چخماقی خبرنگار اهدا شد.
در ادامه پس از اهدا این جوایز «امین میمندیان» طنزپرداز جوان استندآپ کمدی خود را درباره دیمنتورها و کسانی که به جامعه ناامیدی را القا میکنند اجرا کرد. این اجرا با استقبال و تشویق حاضران در سالن برگزاری این برنامه روبرو شد.
سپس با پخش کلیپی درباره شیخ زکزاکی رهبر مسلمانان و انقلابیون نیجریه مراسم پاسداشت او به دلیل فعالیتهای انقلابی و ضد استعماری و همچنین فعالیتهای شیخ زکزاکی در حوزه سینما برگزار شد.
در ادامه در بخش «نقد، مقاله و پژوهش سینمایی» جشنواره مردمی فیلم عمار، هیئتداوران متشکل از حمیدرضا مدقق، میثم مهدیار و محسن لبخندق، در بخش پژوهشهای سینمایی فانوس این بخش را به پژوهش سینمایی «مطالعه توزیع مردمی محصولات رسانهای در اکران مردمی جشنواره فیلم عمار» به نویسندگی «رسول احمدی» اهدا کرد. داوران این جشنواره در بخش نقد و مقالات سینمایی هیچ اثری را واجد کاندیداتوری ندانستند.
در بخش «فیلم ما» جشنواره مردمی فیلم عمار، هیئتداوران متشکل از محمد براتی، محمدرضا باقری، زهرا چخماقی پس از بررسی آثار این بخش؛ لوح افتخار این بخش را به اثر «یدی» به کارگردانی «یزدان عربی» اهدا کردند. داوران این جشنواره اثر «کلت» به کارگردانی «سپیده شراهی» را شایسته دریافت فانوس این جشنواره اعلام کردند. داوران همچنین لوح افتخار خود را به فیلمنامه کوتاه «اینجا سرزمین من است» به نویسندگی «سید مهدی میرغیاثی»، طرح فیلمنامه «روزی روزگاری بویر احمد» به نویسندگی «رضا دانشپژوه» و طرح فیلمنامه مستند «امامجمعه» به نویسندگی «میثم مهدوی راد» اهدا کردند. در این بخش هیئتداوران فیلمنامه بلند «لیست شنبه» به نویسندگی مشترک «محمدصادق رمضانی و حجت احمدی زر» را شایسته دریافت فانوس جشنواره دانست.
بخش پایانی این افتتاحیه به تقدیر ویژه از حامد زمانی خواننده جوان موسیقی انقلابی اختصاص داشت. حامد زمانی بعد از پخش مستند کوتاهی در مورد خودش به همراه فرزند شهید احمدی روشن روی سن حاضر شد. در این مراسم، کاشی حرم امام رضا (ع) توسط پدر شهید احمدی روشن فانوس عمار به همراه انگشتری با سنگی از صحن حرم امام الحسین (ع) و هدایای مردمی توسط حاج صادق آهنگران و مادر شهیدان خالقی پور و مادر شهد احمدی روشن اهدا شد. سپس حامد زمانی ابیاتی را با همراهی حاضران، از قطعه «عمار داره این خاک» را خواند.
نکته مهم این افتتاحیه حضور پرشور مردم و خانوادههای شهدا و عدم استقبال مسئولین از این مراسم بود بهنحویکه حتی سرپرست سازمان سینمایی و معاونینش نیز در آن حضور نداشتند.
آثار مسابقه بخش «مستند» مدافعان حرم، ملت قهرمان و جنگ اقتصادی
مستند مدافعان حرم
ابوضرغام – وحید فراهانی/ اسد الجنوب – حامد حزباوی/ پایان مأموریت – ساسان فلاحفر/ جان – امیرحسین نوروزی/ ردی از یک مرد – محسن اردستانی رستمی/ زمین میلرزد – عادل انیسی – محمدجواد رحیمی/ سردار پالمیرا – پوریا نجفی/ شجاعت اسماعیل – عبدالقادر طهزاده/ عابدان کهنز – مجید رستگار/ علمدار – مجید بهجت/ فقط زیبایی – ساسان فلاحفر/ قلههای برفی – ناصر نادری/ کرار – محسن عقیلی/ مستند ناتمام – علی سرو/ معجزه انقلاب – سیدحسین موسوی/ نجات – امیرحسین نوروزی/ وقت بودن – عباس وهاج/نفرسوم، محمدجواد معصومی/ زمین میلرزد، عادل انیسی – محمدجواد رحیمی/تولد حسن، محمدمهدی خالقی/تیم تخریب، محمد حاجیمقصودی/نامهای از دمشق، عباس ایمانیان
مستند ملت قهرمان
۱۸ درصد – مصطفی شبان/ آتش بهاختیار – اسماعیل جعفری جمنانی آخرین پرواز – محسن قیصری/ بازگشت – محمدصادق مبینی/ بیشتر از مادرم – علیرضا باغشنی/ پیشمرگان – مجتبی حصاری/ توتیا – محمدرضا خوشفرمان/ جلیل و خلیل – روحالله اکبری/ حقیقتی شبیه افسانهها – سید علی غمخواری/ خط نورانی – نادر فرجی/ روشنفکر – علیرضا باغشنی/ زهیر – فرحناز نامجو فرد/ سرّاج – محمدرضا دهستانی اردکانی/ شیخ محمد – روحالله فخرو/ شیدایی (شهید امیری) – عباس رحمانیان کوشککی/ گلبرار – محمدجواد رئیسی/ ماجرای یک برجک – محسن اردستانی رستمی/ مرد و مزرعه – مسعود کارگر/ مریم بانو – محمدرضا حاجمحمدحسینی/ من دهه هفتادیام – مظفر حسینخانی هزاوه/ همیشه با من – حسن ساجدی/ یادگاری – میثم ملکیپور/شمال یا جنوب، مریمالسادات مومنزده/بانو، محمد حبیبی منصور/آقا سعید-مصطفی فاتحی
مستند جنگ اقتصادی
آنسوی دجله – محسن مقصودی – مهدی فریدی/ بادگیرهای زمینی – محمدجواد رحیمی/ به نام پدر – محمدتقی رحمتی/ ترینیتی – مسعود کارگر/ جوجههای انگلیسی – محمدهادی اینانلو/ خانه ایرانی – حسنا فولادپور/ خاویار قم – محمدجواد رحیمی/ ستاره دختر ایران – محمدتقی رحمتی/ مرد نفتی – مصطفی خسروی/ من یک چوپانم – حمید هاشمزاده/ سفر به سرزمین کلاشینکف-محسن مقصودی
مستند جنگ نرم و جبهه فرهنگی انقلاب
آقای وکیل – طه فروتن/ انقلاب جنسی ۲ – حسین شمقدری/ آیسک – حمید عبدالهزاده / پلههای یک منبر – اصغر عباسی/ تهران دمشق – سیدمحمدعلی صدری نیا/ روز بیست و پنجم – محمدمهدی حبیبی/ شما که غریبه نیستید – علی سلیمانی – مسعود زارعیان/ شهریاری از ملک قرآن – مهدی فارسی/ الف. الف پاریس – حسین شمقدری/ قم بهمن ۶۵ – سید جواد محمدالحسینی قمی/ متل – سمیه ذاکری/ مجانین الحسین – حمید عبدالهزاده/ مسیر کمال – حسین بیات/ یک انتخابات طنزیم شده! – حجتالله عدالتپناه/ رزم آرزم، تورج کلانتری/ متولد آذر، سید رضا حسینی/ سپهر، حسین نژاد موسی/ جام جم فصلی دیگر، مریمالسادات مومنزاده/ زوروی قرن بیست و یکم، مجتبی لطفی/ شما که غریبه نیستید (حاج احمد واعظی)، مسعود زارعیان/ دو چشم بیسو، سید محمدمهدی دزفولی/ مستند ایستیخای، سیدمحمد احمدی/آن ۱۰ ثانیه – عادل انیسی/سفر به سرزمین کلاشینکف – محسن مقصودی و حسن حاج کرمی/عطر سیب- داوود جلیلی
مستندهای نقد درون گفتمانی
باج – محمد پایدار/ بلوچستان – محسن زارعی/ بهای خون – مرجان خسروی/ تتاران – محمدتقی رحمتی/ چرا سزارین – محمدعلی صادقی/ خوره – محمدرضا امامقلی/ خیلی محرمانه – محمد نگینیپور/ در آغوش فرانسه – افشین پروینپور/ دروازه غار؛ دروازه جهاد – محسن مقصودی – مهدی فریدی/ دریابست – محمود شهبازی سرگزی/ راه بیبازگشت – محمدهادی سلیمی زاده/ سفره خالی – فاطمه آتانی/ شیخنشینها – محمدعلی یزدانی/ طعم شور – محمدحسین جبلی/ فروشنده ۲ – علیرضا بوالی/ قمار چهارگزینهای – عباس رحیمی/ مرگ روشن – مسعود دهنوی/ نان گزیدهها – محمدرضا حاج محمدحسینی/ یک قطره زندگی – سید محمدباقر سجادپور/ چرخ ناکوک، حجتالله عدالتپناه
مستند تاریخ معاصر ایران و جهان
آرام شهر – سید حامد نوبری/ آینههای شکسته – عبدالعلی مکرمی/ پرسنل اداره سوم – ایمان گودرزی/ پس از پرواز – محمود شهبازی سرگزی/ تاریکخانه روشن – میثم آقابیکی آرانی- میثم نیکفر/ خشابهای خالی – سمیه ذاکری خطیر/ راه طی شده – علی ملاقلیپور/ سازمان – محمدرضا هراتی/ شورش علیه سازندگی – مصطفی شوقی/ ماجرای پرنس گیت – سام سلیمانی- ایمان حمیدی/ مجتهد لاری – جواد یقموری/ هاشمی زنده است – علی طالبی طادی/ هویت مغاک – سید مهدی مؤیدی/ در صف حسین، جواد یقموری/گزارش اقلیت- مهدی نقویان/روزی روزگاری ترامپ-علی بوالی
مستند بیداری اسلامی و اربعین
ارباب جنگ – وحید فراهانی/ بابلیون – محمدمهدی بهرامینژاد/ داماد بوسنی – محمدهادی نعمت الهی/ روح کارگیل – روحالله توفیقی/ شیون یانکیها – میثم پوررشیدی/ صدای صلح – سید مجتبی خیام الحسینی/ الطیبه – مجید کلهر/ عماد – ایمان گودرزی/ فرزند امام علامه عارف حسینی – سیدمحتشم علی نقوی/ کولهپشتی – احمد احمدپور/ گذر- حمیدرضا آبشار – محمود کریمی/ مردی با سلاح کلمات – حسین احمدی/ پارسیان شام، محمدمهدی خالقی/ دوختن آرزوها، محمدمهدی خالقی/ نار و نور، نوید رضاخانی/ربای- مجتبی احسانی
آثار مسابقه داستانی
داستانی کوتاه
نفرس – سامان غنائمی/ آخرشه – رضا کشاورز/ اسپری – محسن مجیدپور/ آلبوم – محمد قاسمپور/ بازی هشتادمیلیونی – محمدهادی نوروزی/ برادر – مهدیه قطبالدین محمدی/ برندِ؟ – محمدحسین امانی/ پرچم – امیر داسارگر – مجید رستگار – سیامک مختاری/ پرچم – هادی نادری/ تجربه یک اتفاق ناگوار – محمد نظمی ادیب/ تقاص – محسن امانی/ چاله – محسن جهانی/ خبرنگار – میثم ملکی پور/ داستان آینده – میثم ملکیپور/ سجده – محمدجواد حکمی/ قاب دلتنگی – محسن عقیلی/ کف و خون – محمد پایدار – احمد حیدریان/ کفش – حسین دارابی/ گل ایرانی – حسین امانی/ نوکر یا ارباب – سید مهدی حسینی/ هرسال اربعین – میلاد محمدی/ همبازی – حمید شاهمرادی/لیوان – محمد (فرج) صالحی/ریورس-علیرضا آخوندزاده
داستانی نیمه بلند
بابای شکلاتی – احسان لطفیان / بدون لک – محمدصادق رمضانیمقدم/ جایزه ویژه – سید علی سیدی/ جرم یحیی – محسن هادی/ جمعه گل – محمدرضا حاجی غلامییزدی / سوزن – یوسف جعفری/ شموشگ – حسین ریگی/ مستوره – الهام هادینژاد
داستانی بلند
جان لیلی – کرامت پورشهسواری/ محمود – علی زهیری
معرفی اجمالی آثار
فیلمهای داستانی «محمود» و «جمعه گل»
در میان آثار جشنواره نهم فیلم داستانی «جمعه گل» به کارگردانی محمدرضا حاجی غلامی و فیلم داستانی «محمود» به کارگردانی علی زهیری به نمایش ویژه رسیدند. «جمعه گل» روایتگر داستان پسری نوجوان است که با بچههای مهاجر افغانستانی مشکل دارد، اما به دلیل اینکه پدر یکی از این بچهها بهعنوان مدافع حرم در جنگ شرکت کرده، رفاقتی بین او و این پسر شکل میگیرد و دراینبین اتفاقاتی میافتد. «محمود» نیز روایتی از داستان زندگی شهید مدافع حرم محمود مراد اسکندری است؛ جوانی ۱۹ ساله که با پیگیریهای خود و بهصورت داوطلبانه به سوریه اعزام میشود.
مستند «معجزه انقلاب»بیشک یکی از مستندهای خوب و خوشساخت جشنواره نهم همین فیلم به کارگردانی سید حسین موسوی بود. این کارگردان که با ۴ اثر، در جشنواره حضور یافته و از این منظر رکورددار است. این فیلم روایتی کامل و جامع از زندگی شهید محسن حججی است. این مستند بلند، از دوران کودکی شهید آغازشده و تا اتفاقات بعد از شهادت او را بر اساس خاطرات خانوادهاش، همرزمان و دوستان آن شهید روایت میکند که ازاینجهت، مستند پرترهای کامل به شمار میرود. داستان این فیلم بر اساس یک سؤال اساسی شکل میگیرد و آنهم این است که چه اتفاقی میافتد که یک نفر تا این اندازه مقرب شده و محبوب همگان قرار میگیرد؟ همچنین مستندساز قصد دارد تا به یک شبهه نیز پاسخ دهد و آنهم این است که شهادت آن شهید بزرگوار یک سناریوی از پیش تعیینشده نبوده است.
مستند «بهای خون»
این اثر به کارگردانی مرجان خسروی، دومین مستند خوب روز دوم جشنواره بود که همراه با ترس و امید تماشاگران اکران شد. «خونبس» یک سنت قدیمی در مناطق لرنشین کشور است که بر اساس آن اگر میان دو قوم، قتلی اتفاق بیفتد، بهجای پرداخت دیه، دختری را از خانواده قاتل به خانواده مقتول میدهند تا صلح و آرامش برقرار شود. البته کارگردان این مستند به این مسئله نپرداخته است بلکه وارد جریانی پیچیده شده که ترس و امید را به همراه دارد. خانم و آقای ظفری سالها پیش بهواسطه سنت قدیمی خونبس، به عقد یکدیگر درآمده و زندگی مشترک خود را آغاز میکنند. ماحصل این ازدواج دو فرزند است که هر دو به بیماری تالاسمی مبتلا شدهاند. تنها یک راهحل برای درمان این دو کودک وجود دارد و آنهم پیوند مغز استخوان از یک فرزند سالم به این دو نفر است. به همین دلیل خانواده ظفری به دنبال فرزند جدیدی است که به تالاسمی مبتلا نباشد. حال خانم ظفری باردار است و همه خانواده با ترس و امید به این ماجرا نگاه میکنند چراکه اگر فرزند سوم سالم باشد، دو فرزند دیگر نیز نجات مییابند و اگر او هم مبتلا به تالاسمی باشد، مشکلی دیگر به مشکلات خانواده افزوده خواهد شد.
مستند طنز «یک انتخابات طنزیم شده»
این اثر کمدی به کارگردانی حجتالله عدالتپناه، نگاهی طنزآلود به انتخابات سال ۹۶ دارد و رفتار کاندیدها را از جنبههای مختلف موردنقد قرار داده است. در این فیلم ۶۰ دقیقهای، رویدادهای انتخاباتی سال گذشته و بیاخلاقیهای کاندیدا از دید طنزپردازانی نظیر ناصر فیض، محمدرضا شهبازی، سعید بیابانکی، مازیار بیژنی، مسعود مرعشی و ... روایت میشود. رویکرد طنز این فیلم در کنار نگاه نقادانهاش به انتخابات سال ۹۶، واکنشهای متفاوتی را در بین مردم داشت، اما بااینحال، اکثر واکنشها یک لبخند تلخ بود.
مستند «نان گزیدهها»یکی از مستندهای دردناک کارگری است که در روز دوم جشنواره و در آخرین سانس به نمایش درآمد. این مستند که به کارگردانی محمدرضا حاج محمد حسینی تولیدشده است، در ماههای اخیر اکرانهای زیادی را تجربه کرد و سروصدای زیادی پیرامون آن بلند شد. این فیلم در ابتدا در اراک لغو رونمایی شد و سپس در دقایق پایانی در دانشگاه تهران رونمایی و اکران شد. این روزها، وضعیت کارخانه هپکو اراک که یکی از قدیمیترین کارخانههای کشور است اصلاً خوب نیست و اعتراضات کارگری زیادی در آن شکلگرفته است. این اثر اولین مستندی است که در داخل کشور با موضوع اعتراضات کارگری کارخانه «هپکو» تولیدشده است و اعتراضات کارگران آن را به تصویر کشیده است. به گفته کارگردان این اثر، ساخت این مستند، سختیهای بسیار زیادی را داشته است و بارها تجهیزات او بهوسیله افراد مختلف توقیفشده است.
مستند «خلیل و جلیل»
این فیلم داستان زندگی ورزشی دو جوان روستایی است که رؤیاهای بزرگ در سر دارند. آنان علیرغم تمام محدودیتها، ورزش قهرمانی را انتخاب کردهاند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. تمام تلاش آنان برای کسب رتبهای درخور در مسابقات آسیایی صحرانوردی است، اما مشکلات باعث میشود که در این مسیر نتوانند موفق شوند. حالا آنان یک رؤیای بزرگتر در ذهن دارند و برای موفقیت در آن، تمام تلاش خود را به کار میگیرند.
مستند جنجالی «انقلاب جنسی»
این اثر به کارگردانی حسین شمقدری تاکنون اکرانهای زیادی را در دانشگاهها تجربه کرده است، به جشنواره عمار آمده تا روایتگر انقلاب جنسی ایران و غرب باشد. انقلاب جنسی، داستانی متفاوت از موضوع پر چالش روز کشور یعنی مسائل جنسی است. حسین شمقدری با سفر به اروپا، پنجره جدیدی از این مسئله را بازکرده و تلاش میکند تا پژوهشی جدید از این مسئله را ارائه بدهد. سؤالات صریح کارگردان و پاسخهای بیپرده مصاحبهشوندگان در مورد شخصیترین مسائل جنسی، از نکات جالبتوجه این مستند ۵۰ دقیقهای است که شاید لازم باشد از ورود کودکان خردسال برای دیدن این مستند جلوگیری شود.
مستند «هاشمی زنده است»
این فیلم به کارگردانی علی طادی (فرزند ابوالقاسم طالبی) مستندی درباره زندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی است که با سروصداهای فراوانی ساخته و اکران شده است. این فیلم از ابتدای فوت هاشمی در استخر فرح آغازشده و سپس به زندگی سیاسی او میپردازد و نحوه مراوده وی با اصلاحطلبان در طول چندین سال پس از انقلاب را بررسی میکند. در این میان رسانههای وابسته به جریان اصلاحطلب بهصورت هماهنگ علیه این مستند به خبرسازی روی آوردهاند.
مستند «آتش بهاختیار»این اثر روایتگر روستای «کیاسر» مازندران است که مردم آن از سال ۱۳۷۷ کاملاً خودجوش و مبتکرانه برای شهدای خود یادواره برگزار میکنند. مراسم آنها حدود یک هفته طول میکِشد و تمام اهالی در برگزاری آن نقش دارند. کیاسریها، زندهنگهداشتن یاد شهدا را نسلبهنسل در بین خود انتقال میدهند و در پایان یادواره، بهفرمان و شمارش مردم، موشکهایی نمادین که ساخت خودشان است، مواضع رژیم صهیونیستی و آمریکا را نابود میکند. اثر، روایتگر بیستمین یادواره شهدای این روستا است.
مستند «سازمان»
این فیلم به کارگردانی محمدرضا هراتی روایتی صفر تا صدی از سازمان مجاهدین خلق و فعالیتهای آن در سالهای مختلف قبل و بعد از انقلاب است. روایت مستند از سال ۱۳۴۲ و همزمان با تبعید امام آغازشده و تا سال ۱۳۶۸ ادامه پیدا میکند که در هر مقطع از تاریخ و با توجه به فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق، داستان این گروه موردنقد و بررسی قرار میگیرد. ازجمله کلیدواژههای مهمی که در این مستند ۸۰ دقیقهای بررسی میشود میتوان به نامه سازمان به امام و درخواست حمایت و رد شدن این درخواست از سوی ایشان، تغییر ایدئولوژی سازمان به ریاست تقی شهرام، کنار گذاشته شدن شهرام و روی کار آمدن مسعود رجوی، اتفاقات سالهای ۱۳۶۰ و بمبگذاری در دفتر ریاست جمهوری، حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق و تشکیل اردوگاه اشرف و ... اشاره کرد.
مستند «عابدان کهنز»
این فیلم به کارگردانی آقای مجید رستگار و تهیهکنندگی آقای امیر مهریزدان با روایتی روان، ساده و دوستداشتنی قصه شکلگیری یک مسجد و پایگاه بسیج در منطقه کهنز شهریار را نمایش میدهد؛ پایگاهی که تعداد زیادی نوجوان را از طریق فعالیتهای مذهبی، تفریحی و نظامی جذب کرده و محصول آن تعداد زیادی پاسدار، استاد دانشگاه و دانشجوست. این پایگاه و مسجد چند شهید و جانباز مدافع حرم نیز تقدیم انقلاب کرده است.
مستند «سرباز سابق»
این اثر به کارگردانی ایمان گودرزی داستان حضور یک دوربین مخفیانه در دل داعش است و تصاویری بکر و منحصربهفرد را از اعضای این گروه تروریستی، فعالیتهای آنان و ... روایت کرده است. در این مستند ۲۵ دقیقهای، اثری از ممیزیهای داعش وجود ندارد چراکه کسی خبر ندارد این دوربین قرار است چه تصاویری را ضبط کند و در کجا پخش کند.
مستند «مسیر صلح»
این اثر به کارگردانی روحالله رفیعی، به موضوع راهپیمایی صلح در کشور بوسنی میپردازد. داستان مستند، روایت حضور تعدادی از ایرانیان در این راهپیمایی است و در بخشی دیگر به دلیل این راهپیمایی اشاره میکند. ماجرای کشتار مسلمانان توسط صربها در سال ۱۹۹۵ میلادی یکی از اتفاقات مهم در آن روزها است که واکنشهای زیادی را نیز از سوی مردم و مقامات جمهوری اسلامی ایران به همراه داشت. مستند ریتم تندی دارد و علیرغم زمان ۶۵ دقیقهای آنکسی را خسته نمیکند. بااینحال، موضوع مهمی که در داستان این مستند وجود دارد این است که کارگردان به داستان راهپیمایی صلح و دلیل آن میپردازد و وارد زیر لایههای این ماجرا نمیشود. طبعاً بسیاری از مخاطبان، ماجرای کشتار مسلمانان را میدانند و در حقیقت با دیدن این فیلم چیزی به اطلاعاتشان اضافه نمیشود. از همین منظر، شاید بهتر بود که مستند کمی هم به حواشی این ماجرا و زیر لایههای آن میپرداخت. درمجموع باید گفت که این فیلم مستند، بسیار خوشساخت بود.
معرفی داوردان
بخش «مستند»
تاریخ سیاسی: مهدی نصیری، محمدحسین باقری، مجید بذرافکن، جواد رمضان نژاد، مهدی کلهر
نقد درون گفتمانی: حسن عباسی، محمدصادق کوشکی، علیمحمد مودب، منصور نظری
ملت قهرمان: یاسر جلالی، سینا واحد، رحیم مخدومی، محمد سرشار، فرزاد جهانبین، مهدی حسین زاده
مدافعان حرم: جواد اردکانی، جهانگیر خسروشاهی، محسن یزدی
جنگ نرم و جبهه فرهنگی: مسعود رضایی، سلیم غفوری، علی نادری
بیداری اسلامی: بیژن نوباوه، حمیدرضا غریبرضا، امیر تفرشی، محسن برمهانی
جنگ اقتصادی: عادل پیغامی، مسعود براتی، سید امیر سیاح
بخش «داستانی»
ابوالقاسم طالبی، هوشنگ توکلی، محمد کاسبی، ابراهیم فیاض و مجید زینالعابدین
نشستها و سخنرانیهای تخصصیبرگزاری نشست «آیندهشناسی در سینما»حسن عباسی مدیر اندیشنده یقین، روز دوازدهم دیماه ۹۷ در این نشست که در حاشیه اکرانهای مرکزی نهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین برگزار شد، گفت: «ر مقابل سینمای ابزورد، جریان هنری انقلاب اسلامی با جدی نگری نسبت به موضوع مهمی به نام هنر موضوع را چه در حوزه حقیقت و چه در حوزه مقاومت و در چه در حوزه بصیرت در جشنواره مردمی عمار، با شکل و شمایل متفاوتی میپردازد و جوانانی که به سمت حقیقت و بصیرت میروند، کمی از آن حوزه ابتذال سینمای رسمی فاصله میگیرند. ۸ ماه از پاره کردن برجام و دلیلی که همه قدرتهای جهانی در آن حضور داشتند، میگذرد، اما اکنون در سینمای جمهوری اسلامی ۴ فیلم برجامی دیده میشود که نام این ۴ فیلم هم آمریکایی است. (لسآنجلس تهران، تگزاس، کلمبوس، میلیونر میامی) انقلاب اسلامی حوزه آرمانها و بایدها و حوزه مواردی است که هنوز محقق نشده است. آنچه در سال ۵۷ رخ داد انقلابی بود که شد. درحالیکه جمهوری اسلامی وضعیت «هست» است. جمهوری اسلامی آن چیزی است که تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی بروز میدهد. تفکیک جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی حرف جدیدی نیست و تفکیک طیف لیبرال فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی است. در نظام جمهوری اسلامی مقامات و مسئولانی که پایه فرهنگی لیبرال دارند، معتقدند که جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی جداست. سینمای رسمی جمهوری اسلامی که صرفاً حیطه هنر را دنبال میکند و از آن فیلمهای برجامی بیرون میآید، هیچ روح حماسی، انقلابی و… ندارد و آنچه از این قضیه در صداوسیمای جمهوری اسلامی کپی میشود طنزهای ۹۰ قسمتی است که غالباً تهمایههای ابزورد دارد و یا متوسل شوخیهای سطحی و مبتذل میشود. ازاینرو در مقابل سینمای ابزورد جمهوری اسلامی، سینمای انقلاب اسلامی چه در حوزه مقاومت و چه در حوزه بصیرت سینمایی است که میکوشد، پیامرسان باشد. سینما باید جنبه آیندهنگری داشته باشد درحالیکه سینمای آیندهنگر از سینمای علمی تخیلی مجزاست، سینمای آیندهنگر موجب می شود در ذهن مخاطب ایدههای آینده شناختی شکل بگیرد.»
برگزاری نشست «انقلاب اجتماعی ایران و نظریه عمران»ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه در نشستی که روز چهاردهم دیماه در سینما فلسطین برگزار شد گفت: «اگر تئوریها، توانایی ارائه نظر درباره آینده را نداشته باشند، جنگ اتفاق میافتد. وقتی بحثهایی در خصوص سوریه وجود داشت و دوستانی آمده بودند، گفتیم تئوری وجود ندارد و جنگ در پیش است، اما آقایان نظام این را درک نمیکنند و قصه مشروطه در حال تکرار شدن است. یک شعور عمومی و عقل سلیم در جهان در حال شکلگیری است؛ یعنی فکر، علم و شعور نیست. جهان رو به آینده است و صحبت «میشل فوکو» در کتاب «ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند» در حال تبدیلشدن به واقعیت است. او کلماتی از قبیل: «جهان بیروح» را درباره انقلاب ایران به کاربرد و معتقد بود انقلاب ایران روحی در جهان بیروح است. جهان با انقلاب ما به قرن ۲۱ آمد، اما متأسفانه در بسیاری از موارد آنچه را ما داریم، به شکلی زیباتر درمیآورند و به خودمان ارائه میکنند. مبنای اصلی انقلاب ما بیانیهای بود که امام (ره) در کتاب «ولایتفقیه» گفته بود، اما خارجیها بیشتر روی آن کار کردند. ولایتفقیه، همان انقلاب آینده ما بر اساس علم و عدالت است که در خطبه سوم نامه امام علی (ع) به مالک اشتر بیان شده است. در آن نامه بیان شده است که وظیفه عالم برقراری عدالت است و مبنای انقلاب اجتماعی ایران عَلم عدالت است. انقلاب ما باید به انقلاب اجتماعی برگردد و انقلاب فرهنگی باید اجتماعی شود و مبنای آن باید علم و عدالت و عقل عملی باشد. بعد از انقلاب نهضت عرفان آمد و نباید آن را دستکم بگیرید که به دست فراماسونری افتاد و مردم گیج شدند. ما بعد از انقلاب، به نام فرهنگ، عرفان را برگرداندیم و دین، نهجالبلاغه و قرآن از بین رفت. مدل اسلام، آبادی و توسعه و ریشه آن در قرآن است. پیشرفت بر اساس رمانتیسم و توسعه نیز بر اساس رئالیسم است و ما یا راه آمریکایی یا اصلاحطلبان را رفتیم و همه شکست خوردیم و انقلاب ما از اجتماعی تبدیل به فرهنگی شد. ما اگر این راه را نرویم، جهان در حال حرکت به آن سمت است.»
برگزاری نشست «مبانی سینمای سفارشی، سفارش خوب و بد»این نشست با حضور «حسن رحیمپور ازغدی» در پنجمین روز جشنواره مردمی فیلم عمار در سینما فلسطین برگزار شد. وی در ابتدای این نشست با طرح این سؤال که آیا هنری که سفارشی نباشد هم وجود دارد یا خیر، عنوان کرد: «مفهوم سفارش دو بعد دارد؛ یک بعد معنای منفی دارد. گاهی هنرمند و فاعل انسانی، فاقد انگیزه درونی برای کار هنری است و ممکن است به آن کار علاقهای نداشته باشد. گاهی هم برای منفعت سراغ هنر میرود. گاهی هممعنی سفارشی بودن هنر، این است که بر اساس ایمان و جانبدارانه باشد و بر اساس ایمان و اخلاص انجامشده باشد. هر کس هر کاری که میکند سفارشی است. منشأ برخی از سفارشها نفس و برخی دیگر عقل ماست. گاهی هوسهای ما به ما دستور میدهند پس ما عمل بی سفارش نداریم. به خاطر همین است که گاهی ما از بیرون سفارش میگیریم و این کار به این معنی است که با این اندیشه و این نوع انسانشناسی بیعت کردهایم. هیچ عمل انسانی، عبث و بیهوده نیست. برخی از هنرمندان میگویند هنر اصیل در خدمت چیزی نیست اگر این حرف درست باشد و هنر در خدمت کسی نباشد برای آن فرد که منفعتی را آورده است. اگر برای کسی آبی نداشته برای او که نان داشته است. پشت بیفلسفهترین حرفها نیز فلسفهای نهفته است، ولی ممکن است غلط باشد. اینکه میگویند هنر فلسفه ندارد یعنی از فلسفه پوچی و ابزورد دفاع میکند. برخی میگویند برای دل خودم فیلم میسازم و این یعنی آن فرد تابع فلسفه اصالت لذت است. این هم یک فلسفه است که خود جای بحث دارد. ۹۹ درصد این بهانهها برای پول و شهرت است. این موضوع دو حالت دارد، اگر برای عدالت و شریعت کار نکنیم سراغ مکتب «من مرکز عالم هستم» رفتهایم و بهجای اینکه بگوییم خدا مرکز عالم است و به دیگران کمک کنیم، معیارمان سود است. برد-برد باید در اقتصاد وجود داشته باشد نه در سیاست کما اینکه گاهی در سیاست منجر به باخت-برد میشود. عدهای برای عدالت وارد سیاست میشوند و برخی هم برای کاسبی و اگر جامعه دینی باشد از ادبیات دینی هم استفاده میکنند. نظام دوقطبی بین خدا و انسان درست کردهاند و یا خدا و یا انسان را در نظر میگیرند. سنت خدا را انتخاب میکند و مدرنیته انسان را. در تفکر اسلامی خداوند منافعی ندارد و فقط در اندیشه نفع و ضرر انسان است. کسی که معتقد به «هنر برای هنر» است، هدفش نفسانیت است. این مانند آن است که در بازار بگوییم پول برای پول. پول که بهخودیخود معنایی ندارد و اعتبار پول است که به انسان قدرت میبخشد. حتی سیاست برای سیاست، فن بازی برای قدرت است و انتهای آن کسب قدرت و لذت برای فرد است. سینما ذاتاً امرونهی میکند. هر اثر هنری توصیهای دارد. باید دید هر هنرمند چه چیزی به شما میدهد و چه چیزی از شما میگیرد»
برگزاری نشست «سینما تنها نیست»
اکبر نبوی، کارشناس و منتقد سینما در ششمین روز نهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین در سخنانی گفت: «به خاطر کارکرد و نقش سینما در جامعه و تاریخ، سینما را در کنار نهادهایی مثل موسیقی، نهادی اجتماعی میبینم. موسیقی هنر اول است، اما جامعه مخاطب آن گستردگی سینما را ندارد. سینما علیرغم پیشینه فرهنگی ما هنوز درست فهم نشده است. شاهد مثال این قضیه هم وضعیت انتخاب وزیران ارشاد در این ۴۰ سال است که بیشتر آنها سیاسی بودند تا اهل فرهنگ. معاونان سینمایی هم به همین ترتیب بیشتر سیاسی هستند تا افرادی که دل در گرو سینما داشته باشند. با سینما برخوردی دمدستی میشود و البته درخواستهای عجیبوغریب هم از سینما وجود دارد و در مورد تولیدات، روند و فرآیندهایش هم تصمیم نادرست گرفته میشود. روحانیت بدون افکار عمومی و مردم معنا پیدا نمیکند. سینما نیز یکی از بنیادیترین نهادها برای ارتباط با عموم مردم است و در مورد مخاطب خود حساسیت دارد؛ اما ایشان پاسخ خیلی روشنی ندادند. امروز هم شرایط همینطور است. نتیجه چنین وضعیتی، این میشود که معاونت سینمایی در یک مقطعی، تمام فکر و ذکرش بازیگران میشوند، حال آنکه فیلمنامه و تهیهکننده نقش مؤثرتری دارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز از فشلترین نهادهای فرهنگی کشور در مواجهه با سینماست و از طرفی در مجلس شورای اسلامی هم که زیربنای قوای سهگانه کشور است، فرهنگ و همچنین سینما دغدغه رؤسای کمیسیون فرهنگی آن نیست. اگر هالیوود امروز به اینجا رسیده به خاطر این است که همه نهادها، آن را به خود مرتبط میدانند. Cia؛ سازمان جاسوسی آمریکا و پنتاگون؛ وزارت دفاع این کشور در تولیدات هالیوود نقش دارند. آمریکا، امروز با سینما به اهداف خود میرسد و قبل از اینکه قوای نظامیاش، کشوری را فتح کند، عوامل فرهنگی آن چنین امری را محقق میکنند. اولین گام نیز اصلاح تصورات و تصدیقهای جمعی در مورد سینما است. رهبری در سال ۸۵ در دیدار با سینماگران که از طیفهای مختلف و متکثری بودند، فرمودند: کلید پیشرفت کشور در دست سینماست. این جمله با هیچکدام از تصورات ما از سینما مطابقت ندارد. پس باید بار دیگر سینما را بهعنوان یک جهان، معنا و وسیلهای که انتقال پیام میکند، تعریف کنیم. بهطور مثال، صرفاً اگر وجه سرگرمی سینما را در نظر بگیریم، نقش بازدارندگیاش از مفاسد اجتماعی مهم است. راهکار وضعیت موجود این است که سازمانهای مردمی باید به اجماع جمعی برسند و محل این تجمیع هم سازمان سینمایی است تا سینما تبدیل به امری جدی شود.»
برگزاری نشست «هنرمند و آینده»آیت الله سید محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم انسانی قم در نهمین روز اکرانهای مرکزی جشنواره مردمی فیلم عمار در سینما فلسطین در این نشست عنوان کرد: «از زمانی که قلمروی مجازی فتح و ایجادشده، اتفاقات مهمی در عرصه هنری در حال رخ دادن است. در آینده هم به همین صورت عرصههای جدیدی گشوده خواهد شد، به همین دلیل ما نباید منتظر بمانیم دیگران عرصهها را برای ما فتح و یا خلق کنند و بعد ما در آن عرصههای خلقشده تلاش کنیم ما باید پیشرو باشیم و سطح کارها را توسعه دهیم و خود هنر تعریف کنیم. هنرمندان داخل کشور نباید دیگر هنرمندان را طرف مقابل خود بدانند، چراکه طرف هنرمندان ایرانی، جبهه هنرمندانی هستند که در چارچوب ایدههای جدید میاندیشند و در راستای آن نیز خلق اثر هنری میکنند و میخواهند جامعه هنری را به آن سمت حرکت دهند. بسیاری از افرادی که در فضای سینمای غرب زیست میکنند به این دلیل است که ما فضای جدیدی را برای آنها خلق نکردهایم. مقیاس کار خود را مقابله با امپراطوریهای هنری جهانی قرار دهید و با آنها درگیر شوید، هرگز با هنرمندان داخلی درگیر نشوید چراکه آنها در آینده در کنار شما خواهند بود. زنجیره کار خود را از مبانی تا اثربخشی اجتماعی و مصرف انبوه بهصورت کامل تکمیل و طراحی کنید. با فروپاشی و شکست تمدن مدرن فضا برای تنفس بهتر هنرمندان و هنرجویان باز میشود. هنرمند باید برای رسیدن به آینده خوب، تعلقات و احساسات خود را به یک معنا راهبری کند. هنرمند بر اساس زیباشناسی خود به دنبال نزدیک کردن جامعه به ایدههای خود است. یکی از نزدیکترین مفاهیمی که با هنر گره میخورند بحث زیباشناسی و درک از جمال و احساس نسبت به آنها است. تحولی که در نظام طبیعت وجود دارد موجب جدایی ما از صحنههای دلفریب میشود. بدون تردید همه زیباییهای عالم تنها به حضرت حق بازمیگردد، آثار هنری که زیباییها را در مخلوق میبینند گاهی با رنج و غصه همراه هستند. هنرمندی که در راه حق قدم برمیدارد و احساس جمال و جبروت میکند، میتواند به زیباییهای ابدی دست یابد، هنرمند باید با آنچه باعث از بین رفتن زیباییها میشود، مقابله کند.»
برگزاری نشست «ناگفتههایی از سوریه»ولید درویش، نماینده پارلمان و کارگردان سوری در این نشست گفت: «اولین چیزی که تروریستها، آن را تخریب کردند این مراکز فرهنگی بودند. با این کار میخواستند تمدن سوریه را که قدمت آن به هزاران سال برمیگردد، از بین ببرند. قبل از جنگ هر ۱۰۰ دلار معادل ۴۷۰۰ لیر سوری بود که برای یک خانواده سه نفره کافی بود. تدریس مجانی بود و امروز با اینکه هشت سال از جنگ میگذرد، هنوز دولت تلاش میکند تحصیل از دوران ابتدایی تا دکترا رایگان باشد. مواد سوختی و گاز شبهمجانی است. بهداشت قبل از جنگ مجانی بود و بیمارستانها و درمانگاههایی دولتی وجود داشت که عمل جراحی تا یکمیلیون لیر، رایگان بود. زمانی، وزیر خارجه کشور قطر گفت: اگر شما از ایران دست بکشید، ما لبنان و اردن را به شما میدهیم، ولی «بشار اسد» آن را رد کرد. در یک نشست خبری که در آمریکا برگزار شده بود، از «حافظ اسد» پرسیدند چرا از ایران حمایت میکنی، درحالیکه همه اعراب از «صدام» حمایت میکنند گفت: من میدانم یک روز در آینده عربها علیه ما خواهند جنگید و ایران از ما حمایت خواهد کرد. در یکی از جلسات مجلس سوریه گفتم ما باید از ایران بعد از جنگ یاد بگیریم. آنها برای سازندگی از جوانها حمایت کردند، ما هم امروز دقیقاً در همان وضعیت ایران هستیم و آقای «بشار اسد»، امروز از جوانان حمایت میکند. شهدای ایرانی را شهدای سوری قلمداد میکنیم و هرگز کتمان نمیکنیم که از ایران کسانی آمدند و در سوریه خونشان ریخته شد، امیدواریم که این خونها سرمایهای باشد برای ارتباط بهتر دو کشور و امیدوارم که فعالیتهای مشترکی صورت بگیرد، دعوت میکنم که به سوریه بیایید و به بازسازی سوریه کمک کنید.»
مراسم اختتامیه
مراسم اختتامیه نهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» با معرفی برگزیدگان بخشهای مستند و داستانی در سینما فلسطین برگزار شد.
بعد از اجرای ترانهای با عنوان «سلام به آینده» توسط «حسین حقیقی» و سخنرانی حاج خدایار بهرامی بخش اول اهدا جوایز با معرفی برگزیدگان بخشهای مستند تاریخ سیاسی و فتنه ۸۸ برگزار شد.
هیئتداوران بخش «تاریخ سیاسی و فتنه ۸۸»؛ ضمن تقدیر از اثر «مجتهد لاری» به کارگردانی «جواد یقموری» و اثر «تاریکخانه روشن» به کارگردانی «میثم آقابیکی آرانی و میثم نیکفر»، لوح افتخار این بخش را به اثر «آینههای شکسته» به کارگردانی «عبدالعلی مکرمی اصل» و اثر «راه طی شده» به کارگردانی «علی ملاقلی پور» اهداء کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به اثر «شورش علیه سازندگی» به کارگردانی «مصطفی شوقی» اهداء کرد. همچنین هیئتداوران به خاطر اجرای مؤثر و گیرا لوح افتخار جشنواره را به «ناصر طهماسب» اهدا کرد که به نمایندگی از او مهدی نقویان بر روی سن حاضر شد.
هیئتداوران در بخش «جنگ نرم»؛ ضمن تقدیر از اثر «آیسک» به کارگردانی «حمید عبدالله زاده» و اثر «آن ۱۰ ثانیه» به کارگردانی «عادل انیسی»، لوح افتخار و «جایزه مردمی تورقوزآباد»؛ یک فرش دستبافت اهالی روستای تورقوزآباد توس خواهر شهید داوود کاظمی از اهالی روستای تورقوزآباد به دلیل «روشنگری، تناسب اثر با وقایع روز و نگاه به آینده و ترسیم وضعیت بعد از آشوب» به اثر «تهران دمشق» به کارگردانی «سید محمدعلی صدرینیا» اهدا کرد. هیئتداوران این بخش؛ فانوس این بخش را به دلیل «ارائه روایت و پرداختی موفق و اتکا به پژوهشی محکم» به اثر «روزی روزگاری ترامپ» به کارگردانی «علیرضا بوالی» اهدا کرد؛ که محسن مقصودی به نمایندگی از او به روی سن آمد.
هیئتداوران در بخش «جبهه فرهنگی» ضمن تقدیر از اثر «شهریاری از ملک قرآن» به کارگردانی «مهدی فارسی»، لوح افتخار این بخش را به اثر «عطر سیب» به کارگردانی «داوود جلیلی» و اثر «متولد آذر» به کارگردانی «سید رضا حسینی» اهدا کرد. همچنین هیئتداوران در این بخش هیچ اثری را شایسته دریافت فانوس ندانست.
هیئتداوران بخش «نقد درون گفتمانی»؛ متشکل از حسن عباسی، محمدصادق کوشکی، منصور نظری، علیمحمد مؤدب و یاسر جلالی، ضمن تقدیر از اثر «باج» به کارگردانی «محمد پایدار» و اثر «یک قطره زندگی» به کارگردانی «سید محمدباقر سجادپور»، لوح افتخار این بخش را به اثر «خوره» به دلیل «قوت پژوهش و کوشش برای بصیرتافزایی» به کارگردانی «محمدرضا امامقلی» و به اثر «فروشنده ۲» به دلیل «آیندهنگری، جسارت، پژوهش و پرداختن به یک موضوع راهبردی و آیندهنگری و توجه به مقوله امید» به کارگردانی «علیرضا بوالی» اهدا کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به اثر «دریابست» به دلیل «جسارت سازنده، نقد و پیگیری مناسب و نمایش خوب عدالتخواهی و بهکارگیری خلاقیتهای جمهوری اسلامی در مقابله با فساد» به کارگردانی «محمود شهبازی» اهداء کرد که این جایزه ما در شهید قوچانی به او تقدیم شد.
هیئتداوران در بخش «بیداری اسلامی و جهانی»؛ ضمن تقدیر از اثر «شیون یانکیها» به کارگردانی «میثم پوررشیدی» و اثر «مردی با سلاح کلمات» به کارگردانی «حسین احمدی»، لوح افتخار این بخش را به دلیل «موفقیت در پرداخت سوژه» به اثر «عماد» به کارگردانی «ایمان گودرزی» اهداء کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به دلیل «روایت تاریخی پربار و روان و متقن» به اثر «فرزند امام» به کارگردانی «سید محتشم علی نقوی» اهداء کرد.
هیئتداوران بخش «ملت قهرمان»؛ ضمن تقدیر از اثر «۱۸ درصد» به کارگردانی «مصطفی شبان»، لوح افتخار این بخش را به دلیل «ارائه روایتی بومی و امیدآفرینی» به اثر «جلیل و خلیل» به کارگردانی «روحالله اکبری» اهداء کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به دلیل «پرداختن به آسیبهای اجتماعی در حین یک روایت حماسی» به اثر «بانو» به کارگردانی «محمد حبیبی منصور» اهداء کرد.
هیئتداوران در بخش «جنگ اقتصادی»؛ ضمن تقدیر از اثر «ترینیتی» به کارگردانی «مسعود کارگر»، لوح افتخار این بخش را به علت «امیدآفرینی و کیفیت فنی» به اثر «خاویار قم» به کارگردانی «محمدجواد رحیمی» و به علت «توجه دادن مخاطب به موضوعی مهم و راهبردی و بهرهگیری از پژوهشی درخور» به اثر «جوجههای انگلیسی» به کارگردانی «محمدهادی اینانلو» اهدا کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به علت «امیدآفرینی و موفقیت در نمایش استقامت، استفاده از قابلیتها و عناصر درام، نمایش مبارزه با خودباختگی و تحریم داخلی، توجه به عنصر توکل، پیامهای خوب ضمنی مناسب، ارائه مصداق روشن اقتصاد مقاومتی و شرکتهای دانشبنیان» به اثر «به نام پدر» به کارگردانی «محمدتقی رحمتی» اهدا کرد.
هیئتداوران در بخش «مدافعان حرم»؛ ضمن تقدیر از اثر «ابو ضرغام» به کارگردانی «وحید فراهانی» و اثر «تیم تخریب» به کارگردانی «محمد حاجی مقصودی»، لوح افتخار این بخش را به علت «محتوای ارزشمند و موضوع متفاوت» به اثر «عابدان کهنز» به کارگردانی «مجید رستگار» و به علت «سوژه جذاب و پرداخت مناسب» به اثر «کرار» به کارگردانی «محسن عقیلی» اهداء کرد. همچنین فانوس مردمی پر استقبالترین فیلم نهمین جشنواره عمار به مجید رستگار اهدا شد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به علت «ثبت صحنههای ناب و داستان پرکشش فیلم» به اثر «نجات» به کارگردانی «امیرحسین نوروزی» اهداء کرد.
بخش مهم این اختتامیه به تقدیر از «سیروس مقدم» اختصاص داشت. وی که فرصت را مغتنم دانست گفت: «پایتخت متعلق به مردم است و تا زمانی که مردم بخواهند ادامه دارد. البته یک، اما دارد. در مصاحبهای که دیدید اینگونه بیان شده بود که تیم تولیدکننده نمیخواهند این سریال تولید شود، اما مسئله چیز دیگری است. نمیتوان خیلی از مسائل را در اینجا بیان کرد. گفتهام که تا زمانی که مردم از پایتخت دلزده نشدهاند و دوست داشته باشند که پایتختیها را ببینند ساخته میشود. تاکنون هیچچیزی دال بر اینکه تیم فرهنگی سازمان صداوسیما بهطورجدی بیاید و برای ساخت پایتخت ۶ فکر کند، نشده است و به همین دلیل است که امسال پایتخت ۶ نداریم. آقای تنابنده مالامال از سوژه است. بهاندازه مردم این مملکت سوژه وجود دارد که میتواند وارد پایتخت شود. میخواهم بگویم که این مطالبه مردم و ساخت پایتخت ۶ باید خواست مدیران فرهنگی ما هم باشد. خوشبختانه سریال پایتخت به نماد وحدت و انسجام آحاد فکری ملت تبدیلشده است و بسیاری از ایرانیان به من پیام میدهند که بیایید و پایتخت ۶ را در شهر و استان ما بسازید.» نادر طالبزاده دبیر جشنواره عمار، مجید زینالعابدین مدیر شبکه یک، رضا سلمانی به نمایندگی از مدافعان حرم، ولید درویش به نمایندگی از مردم سوریه و یک خانواده شهید مدافع حرم روی صحنه حاضر شدند و کاشی حرم رضوی (ع) را به سیروس مقدم اهدا کردند. همچنین مجید زینالعابدین مدیر شبکه یک سیما در این مراسم از بیژن مقدم خواست تا مقدمات تولید پایتخت ۶ را فراهم کند. وی گفت که مقدم تیم خبره و چیرهدست خوبی دارد و قاب تلویزیون و نیاز مردم را میشناسد. امیدوارم امسال هدیهای از درون پایتخت را در نوروز ۹۸ تقدیم مردم کنیم.
هیئتداوران بخش داستانی «فیلم کوتاه»؛ لوح افتخار این بخش را به اثر «هرسال اربعین» به کارگردانی «میلاد محمدی» و اثر «اسپری» به کارگردانی «محسن مجید پور» و اثر «داستان آینده» به کارگردانی «میثم ملکی پور» به خاطر حمایت از کالای ایرانی اهدا کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس این بخش را به اثر «آخرشه» به کارگردانی «رضا کشاورز» و اثر «#نفرس» به کارگردانی «سامان غنائمی» اهداء کرد. هیئتداوران بخش داستانی «فیلم نیمه بلند»؛ ضمن تقدیر از فیلم «برادر» به کارگردانی «مهدیه قطبالدین محمدی» و اثر «لیوان» به کارگردانی «محمد فرج صالحی»، لوح افتخار این بخش را به اثر «تقاص» به کارگردانی «محسن امانی» اهداء کرد. همچنین هیئتداوران؛ فانوس بهترین کارگردانی را به اثر «سوزن» به کارگردانی «یوسف جعفری» و جایزه ویژه بهترین فیلم را به اثر «مستوره» به کارگردانی «الهام هادی نژاد» اهداء کرد. هیئتداوران این بخش لوح افتخار بهترین بازیگری را به دلیل حضور موفق در اثر «مستوره» به «بهار نوحیان» اهدا کرد.
در بخش داستانی «فیلم بلند»؛ هیئتداوران لوح افتخار این بخش را به اثر «جایزه ویژه» به کارگردانی «سید علی سیدی» تقدیم کرد. داوران هیچیک از آثار این بخش را شایسته دریافت فانوس ندانستند.
نکته مهم اختتامیه که در افتتاحیه نیز مطرح شد عدم حضور دستاندرکاران و مدیران سینمایی ارشاد بود. ضمن آنکه تقدیر از سیروس مقدم نیز درجای خود نقدها و انتقادات فراوانی را به دنبال داشت که در بخش جمعبندی به آن پرداخته خواهد شد.
جمعبندی
علیرغم نقدهایی که به شکل اجرایی جشنواره فیلم «عمار» وارد میشود، بعد از نه سال برگزاری، موافقان و مخالفان بر این معترفاند که این جشنواره کمکم در حال تبدیل به یک برند در فضای فرهنگی کشور شده است؛ برندی که برای خودش مخاطبان وفاداری پیداکرده و بهوسیله همین وفاداری خطمشی فرهنگی اش را جهت میدهد. متولیان «عمار» با مرجع قرار دادن سیاستهای فرهنگی برآمده از آرمانهای انقلاب ۵۷ و نهم دیماه ۸۸ و حتی عرصه بینالمللی مقاومت، خطمشی فیلمسازانش را تعیین میکند و طبیعی است که تکلیف مخاطبان هم با این فضای شکلگرفته، مشخص است. موضوعی بودن جشنواره یکی از همین موارد است که به جهتگیری در تولید و نمایش آثار کمک میکند. بهعنوانمثال در این دوره علاوه بر موضوعات همیشگی سنوات گذشته به شهدای مدافع حرم و همچنین حوزه مقاومت بیشتر توجه شد.
عماریون مسیر خود را از جریان سینمایی رایج در کشور جدا کردند، بنابراین نباید این انتظار را داشت که بتوانند همان مخاطبان را جذب کنند؛ بنابراین مجبور هستند مخاطبانی فراتر از مخاطبان سینمای امروز ایران پیدا کنند. ازاینروست که با برگزاری مراسم اختتامیه، جشنواره فیلم «عمار» تمام نمیشود و آثار این جشنواره به شهرها و روستاهایی خواهد رفت که مردمش تابهحال رنگ اکران عمومی و سالن سینمایی را ندیدهاند. البته تجربه این چندساله نشان داده که اگرچه این کار پسندیده است، اما آن بازدهی لازم را نداشته و مورد استقبال قرار نگرفته است.
این موضوع که متولیان برگزاری جشنواره معتقدند در دو سه سال اخیر بخش مهمی از جوانهای شهرستانی در عرصه مستندسازی فعالیت خود را شروع کردهاند امر مهمی است، اما این روند باید در عرصه داستانی نیز محقق شود چراکه سینما نیاز به چنین محتوایی دارد و خلأ آن بیش از هر چیز در سیمای امروز حس میشود. از سوی دیگر خروجی این جشنواره میتواند نسل جدیدی از فیلمسازان متعهد و آشنا به فضای اجتماعی ایران را به بدنه سینمای ایران تزریق کند، به شرطی که دستاندرکاران، استعدادهای درخشان و شاخصی را که در این رویداد فرهنگی کشف میکنند رها نکرده و پیگیر فعالیتهایشان باشند. امری که به نظر میرسد بهدرستی صورت نمیپذیرد.
از دستآوردهای مهم جشنواره عمار میتوان به پر کردن جای خالی گفتمان انقلابی، اکرانهای مردمی، حمایت از فیلمسازان مستعد، ایدههای انقلابی بکر، معرفی فیلمسازانی که حرفی برای گفتن دارند، کارگاههای آموزشی با حضور اساتیدی که هرکدام وزنهای در سینمای انقلابی و ارزشی محسوب میشوند، هنر استعدادیابی، گسترش هنر دینی و انقلابی، میداندادن به غیر حرفهایها برای دیده شدن و... اشاره کرد. این جشنواره با توجه به تغییراتی که در برخی رویکردهای خود ایجاد کرده فیلمسازهای مختلفی را با طرزتفکرهای مختلف به خود جذب کرده، اعتمادسازی کرده و دست به تولید زده است.
فیلمهای شرکتکننده در جشنواره اگرچه از نقد و یا لحن اجتماعی و انتقادی تندی برخوردارند، اما هرگز به سمت سیاستزدگی و سیاهنمای رایج در جریان سینمای حاضر نمیروند. بهعنوان نمونه میتوان به مستند «نان گزیدهها» اشاره کرد که به نقد تند و حتی ریشهای میپردازد، اما وارد فاز سیاهنمایی نمیشود. در واقع جنس موضعگیریها در جشنواره عمار تفاوتهایی دارد. بخشی از این تفاوت به این مربوط میشود که در کارهای سیاسیِ رایج، هدفِ نقد، پایین کشیدن کسی از کرسی و نشاندن فرد موردنظر منتقد است! در عمار، اما اگر به حکمی که قاضی در مورد شلاق خوردن کارگران داده اعتراض میشود، همه میدانند هدف نشاندن فرد دیگری بر کرسی آن قاضی نیست. هدف اصلاح رویههاست. هدف اصلاح فرایند و وضع اجتماعی و عدالت اجتماعی است. اینگونه متفاوت و متمایز از نسبت با امر سیاسی، کاری مهم و قابل بسط دادن است
یکی از نقدهایی که به جشنواره عمار گفته میشود، رهاسازی و یا از دست دادن استعدادهای کشفشده است. در سالهای گذشته دیدهشده که افرادی خصوصاً از جبهه مقابل در جشنواره حضور مییافتند و با شناسایی استعدادهای هرسال، آنها را به سمت جریان خود جذب میکردند. به نظر برگزارکنندگان جشنواره باید همت بیشتری در حفظ این استعدادها به خرج دهند.
نکته مهم، خلأ مهم حضور فیلمهای بلند سینمایی در جشنواره است. در ابتدای راهاندازی این جشنواره، یکی از مهمترین اهداف برگزاری چنین جشنوارهای، جایگزینی و یا رقابت با جشنواره فیلم فجر عنوان میشد که با گذشت بیش از نه دوره از جشنواره، چنین چیزی نهتنها مشاهده نشده بلکه به آن نزدیک نیز نشده است. اگر این جشنواره قصد چنین کاری داشته باشد باید فیلمهای بلند سینمایی را محوریت بخشد. شنا کردن برخلاف جریان رایج سینمایی کشور هرچند ارزشمند است، اما از تأثیرگذاری این جشنواره در سطح عمومی جامعه میکاهد و تنها مردم انقلابی را با خود همراه میسازد.
نکته دیگر آنکه برخلاف سالهای گذشته که حداقل رئیس سازمان سینمایی به جشنواره میآمد، امسال هیچ مدیری از سازمان سینمایی به جشنواره نیامد. تنها در آخرین روز اکرانهای مرکزی جشنواره، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از جشنواره دیدن کرد. این در حالی است که در طول برگزاری جشنواره هیچ مسئولی از سازمان سینمایی که بهنوعی باید متولی برگزاری جشنواره باشد در آن حاضر نشد و این جشنواره در حقیقت بخشی از وظایف بر زمینمانده وزارت ارشاد و سازمان سینمایی را به عهده گرفته است. وظایف مهمی، چون توسعه سینما در شهرستانها، روستاها و مناطق محروم، دادن فرصت برای خودنمایی و شکوفایی استعدادهای جوان، تولید و حمایت از سینمای انقلاب و مقاومت و... ازجمله کارکردهای جشنواره عمار است. بااینحال جای تعجب و تأسف است که مسئولان دولتی نسبت به این رویداد فرهنگی بیتوجه هستند و این موضوع شائبه بایکوت جشنواره توسط دولت را بیشتر تقویت میکند. این نکته با توجه به بایکوت کامل جشنواره توسط رسانههای مهم جریان غیر همسو قدری قابلتأمل است.
جشنواره نهم از حیث آثار، اگرچه به لحاظ کمیت از جشنوارههای قبلی پربارتر بود، اما به لحاظ کیفیت از ضعفهای فراوانی برخوردار بود؛ اما درمجموع و با توجه به ترسیم اهداف آن، قدری جهتدار و هدفمندتر شده بود. بهعنوانمثال در این دوره تشریح جزئینگر تاریخ معاصر و حتی تاریخ دوران قبل از انقلاب اسلامی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی بهخوبی احیا شد. حضور دو مستند در خصوص منافقین و سه مستند با محوریت هاشمی رفسنجانی گواهی بر این موضوع است. در واقع هر مستند تاریخ معاصری که در جشنواره سینما حقیقت با سانسورهای سیاسی مواجه شده بود در این دوره از جشنواره نمایش داده شد. به نظر میرسد این روند آسیبشناسانه با آگاهی بخشی کلان حتی در دورافتادهترین روستاهای ایران، هر فتنهای مشابه آنچه در سال ۸۸ روی داد را دفع خواهد کرد.
به نظر میرسد تزریق بودجه از سوی وزارت ارشاد تا حدودی جشنواره نهم را تحت تأثیر قرار داده بود. از انتخاب و تغییر برخی داوران گرفته تا تقدیر از کارگردان، چون سیروس مقدم برای ساخت سریال «پایتخت ۵». سریالی که بههیچعنوان نتوانست ذرهای از مجاهدتها و فداکاریهای مدافعین حرم را بازگو کند و تنها از بستر آن برای بیان داستانش استفاده کرد. سیروس مقدم با آثار و مصاحبههایش نشان داده که در پی اهداف جبهه انقلاب قدم برنمیدارد و تنها از بودجه صداوسیما و نهادهای انقلابی استفاده میکند. تقدیر و تشکر از وی با توجه به سابقه یاد شده از سوی مدیریت جشنواره بسیار قابلتأمل بود و تعجب بسیاری از کارشناسان را برانگیخت و این نگرانی را به وجود آورد که شاید تزریق بودجه از ارگانهای مختلف در سالهای آینده بتواند آینده و اهداف بلندبالای این جشنواره را تحت تأثیر قرار دهد.